پرتغالي ها ملتي بودند كه در تاريخ به جسارت مشهورند اين جسارت باعث شد كه دريانوردان بزرگي چون ماژلان را داشته باشند و موفق بشوند كه داراي مستعمره هاي زيادي چون موزامبيك شوند كه مردي چون اوزه بيو را از آن سرزمين داشته اند اما اين نگاه مستعمره اي در قرن 21 كاررائي ندارد اين روزها مردم همه آگاه هستند و  عقلم سليم كسي را سرورنمي شمارد

فوتبال ايران به طرز جالبي به پرتغالي ها گره خورده است اين روزها سخن از پرتغالي هاي مغرور فوتبال ما زياد است در پرسپوليس ژوزه با حالتي عجيب و طلبكارانه خيال دارد كه  از آماتوريزم مطلق مديريت پرسپوليس در هنگام عقد قرار داد بهره بگيرد و همه پولش را بگيرد اما در اين ميان سوال مهم اين است كه ژوزه به چه چيز خود تا اين حد مغرور است ؟ او با يكي از بهترين تيمهاي تاريخ پرسپوليس حداقل از بعد نيروي انساني به رتبه دوازدهم رسيده است  نمايش تيم او چيزي كمتر از سيستم علي اصغري نداشته است او حتي از ساده ترين مسائل چون ارتباط با بازيكنان و رسانه ها و حتي همكارانش بي اطلاع بوده است  در سوي ديگر به پرتغالي ديگر فوتبالمان مي نگريم كارلوس كي رش كه سر مربي تيم ملي ما است او براحتي آب خوردن كارهاي فوتبالفارسي را ياد گرفته است توجيه و تهديد و غرور بي جا از خصوصيات كي روش اين روزها است او در بازيهاي غرب آسيا روي نيمكت نمي نشيند و براحتي به وظيفه اصلي خود بي  اعتنا است و او هم چون ژوزه به گذشته خود مي نازد گذشته اي كه بعنوان يك سر مربي كارنامه اي زير متوسط دارد ژوزه هم دل به كارنامه خود در مصر دارد جائي كه در دنياي فوتبال حتي در سطح آفريقا هم مهم نيست  و اصولا همه مي پرسند اگر اين سر مربي اين چنين موفق بوده چرا چون برنو متسو و يا برخي از مربيان فرانسوي ديگر يكي از تيمهاي ملي به او پيشنهاد نشده است  نگاه ژوزه و كي رش نگاهي مغرور به پشتوانه گذشته نه چندان خوب است اين دو سر مربي عذر خواهي نمي كنند با مردم  همدردي نمي كنند و با مديران و مردم چون ابزار برخورد مي كنند  نگاه كه به اين دو پرتغالي دسته دوم جهان فوتبال كه مي كنيم به ياد پرتغالي هاي دسته اولي چون ژوزه مورينيو و كريس رونالدو مي افتيم اين روزها رئال مادريد 16 امتياز كمتر از بارسا دارد و در رتبه سوم است كريس رونالدو هم عملا شانسي براي كسب توپ طلائي را ندارد و چنين است كه شايعاتي مي شنويم كه او قرار است كه به منچستر يونايند برگردد جائي كه او رشد كرده است او مغموم است و مي داند در رئال به آن چيزي كه مي خواسته نرسيده است سر مربي اين تيم ژوزه مورينيو و يا آقاي خاص است او با پورتو و اينتر قهرمان اروپا شده است و بارها بعنوان محبوب ترين سر مربي جهان از بعد فني معرفي شده است اما امروز در مادريد بسياري معتقدند كه او بايد  از مادريد برود چون موفق نيست شايعاتي نيز وجود دارد كه مورينيو به پاري سن ژرمن مي رود و آنجلوتي جاي او را در مادريد مي گيرد و اخيرا شايعه جابه جائي رافابنيتس و مورينيو به گوش مي رسد اما نكته جالب در سخنان مورينيو است كه او شرايط را پذيرفته و مي گويد " كسي به گذشته نمي نگرد "  مورينيو براحتي از واقعيت ها مي گويد واقعيتي كه اعتقاد دارد  گذشته مربوط به دوران پيري و پايان است  اما اين نگاه براي پرتغالي است كه در جهان منطقي و آگاه كار مي كنند جائي كه  اجازه نگاه استعماري به هيچ كس نمي دهند اين نگاهي كه ژوزه و كارلوس كي رش  به فوتبال ما دارد ناشي از نا آگاهي است نا آگاهي كه از سوي مديريت  به آنها منتقل شده است و حالا شاهد نگاه قهر آلودي از سوي آنها هستيم  و اين نگاه امروز پرسپوليس را زمين گير كرده و در خروجي را به او حتي به زور نشان داده است و شايد با كي روش بعد ها  تكرار شود چه خوب است پرتغالي هاي ما اندكي به مورينيو و رونالدو بنگرند و به ياد آورند كه فوتبال جائي براي به افتخار به گذشته و ناكارائي امروز ندارد زيرا آينده بر اساس  كاررائي امروز و نه ديروز دارد اين نگاه مانده در گذشته سالها است كه در فوتبال ما مانده است و گوئي حالا اين ويروس به خارجي هاي ما سرايت كرده است فوتبال ما همواره بجاي آن كه ياد بگيرد مشغول ياد دادن ناكاررائي ها فوتبالفارسي است