به حرفهای بی معنی مجریان تلویزیونی توجه نمی کنم

 این که بازی تراکتور سازی دلچسب بود یا خیر مهم نیست

 حکایت عشق سرانجام خوشی چون قهرمانی داشت و این همه ماجرا است

 لبخند خواهم زد به خاطر عشقی که در فضای فوتبال امروز موج زد

 حکایت های تراکتور سازی را دوست دارم تیمی که عاشق دارد و هنوز تماشاچیانش حاضر می شوند از تبریز سرد به کرمان گرم بروند و تیم خودشان را در نبرد برای قهرمانی یاری دهند

این تماشاچی را دوست دارم تماشاچی که دنبال بازی های سیاسی نیست و فرقه گری را نمی گذارد که بر او غالب شود

 تماشاچی که عاشق تیم است و می خواهد که تیمش موفق باشد و برای این کار اعتماد می کند به سبیلوی دیگری در فوتبال پر از ذغذغه و عاشقی هایش

 حالا تونی اولیویرا در کنار واسیلی گوجا دو سبیلیو محبوب تبریز و آذربایجان و همه آذری ها است 

 لبخند می زنم به عاشقان خطه آذربایجان و با شادی آنها شادی می کنم و مسی ها را هم دوست دارم که در لیگ برتر بمانند اما امروز نوبت  هم وطنان خانه پدریم است

تیم تبریز شهر دلاوری ها شهر عشق و وطن پرستی و شور شهر ستارخان و باقر خان و شهر شهریار حالا شهر فوتبال است و شاید تصنیف ها از دلاوری های تراکتور شاعران گمنام و شهیر تبریز بسازند

آذربایجان زرتشت

آذربایجان بابک

آذربایجان دلاور حالا نوای زیبای پیروزی و ظفرمندی را می نوازد

می خندم بخاطر عشق به فوتبالی که این مردم به این شهر و تیمشان دادند

 می خندم و شادی می کنم در کنار بچه های خونگرم تبریزی و آذربایجانی و ترک  زبان ها و جشنشان را دوست خواهم داشت

 می دانم در شهر تبریز لزگی می رقصند و نفیر یاشاسین آذربایجان را می خوانند

 این یاشاسین حکایت پیروزی است 

 این پیروزی از همه همان عیبی یوخ دی ها آمد

امروز جشن می گیریم و فریاد می زنیم در کنار عاشقان آذربایجان و تبریز و تراکتور سازی و حتی فوتبال 

یاشاسین آذربایجان