لهستانی فاتح

لهستانی فاتح مونیخ / تورج عاطف                               

لهستانی ها خاطرات تلخی  ازماه اوت  دارند . در روز  اول  اوت سال 1944هنگامی که نیروهای شوروی در حال پیشروی به سمت ورشوبودند جنبش مقاومت لهستان دست به عملیاتی بر علیه ارتش  آلمان نازی  زد که هدف این عملیات که به "قیام ورشو " معروف شد   حضور دولت در تبعید درلهستان بود که برای لهستان تشکیل و اعضایش در لندن بودند .نیروهای اتحاد جماهیرشوروی  به این دلیل که  این دولت را درجهت منافع خود نمی دیدند مانع کمک به ارتش آزادی بخش لهستان شده واین قیام با کشته شدن  15000 نظامی و دویست هزارغیرنظامی  توسط آلمانی ها سرکوب شد

بیست وهشت سال بعد ازاین واقعه بود که  این بارلهستانی ها با فتح مدال  طلای المپیک 1972 مونیخ و در ورزشگاه مونیخ  به نوعی مونیخ را فتح کردند آنها اتحاد جماهیر شوروی و آلمان شرقی  دودشمن سابق خود را به مصاف کسب مدال برنزی  فرستادند که این دو تیم  مشترکا صاحب آن شدند

دوسال بعد ازاین فتح شیرین درفرانکفورت لهستانی ها چیزی نمانده بود که برای دومین بار  در آلمان  فاتح شوند و در بازی نیمه نهائی   حتی  توماژفسکی دروازه بان نامدار این تیم پنالتی ژرمن ها را فتح کرد اما درخشش سپ مایر دروازه بان فراموش نشدنی بایرن مونیخ وگلزنی فوروارد آن سالهای مونیخی ها یعنی گرد مولر مانع ازموفقیت لاتوآقای گل آن مسابقات و دیگرستارگان لهستانی آن روزگار شد

البته لهستانی ها با کسب مقام سوم  جام جهانی 1974 وپیروزی بر برزیلیها  شگفتی سازان  جام جهانی نام گرفتند  فتح مدال برنز  جام جهانی  درمونیخ دومین افتخار لهستانی ها در این شهربود

44 سال پس ازآن ماه اوت خونین سال 1944  در یک روز 21 ام ازماه اوت  سال 1988 پسرکی  به دنیا آمد  که شاید اوبتواند سومین  فاتح  لهستانی در  مونیخ وازمونیخ  باشد 

روبرت لواندوفسکی   بازیکن لهستانی تیم بایرن مونیخ  که  هشت بار فاتح بوندس لیگا  و چهار جام حذفی و  با تیم دور تمند نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا  شده است     

لواندوسفکی امسال   با بد شانسی  نه  به توپ طلا( تو پ طلا فصل 2019/ 20 لغو شد ) و نه به کفش طلا  اروپا  رسید وهمین طور نتوانست  از رکورد 40 گل زده  در یک فصل بوندس لیگا گرد مولر عبور کند اما فینال لیگ قهرمانان می تواند او را به قهرمانی برسد و معجزه ای    چون طلا المپیک مونیخ 1972 و برنزجام جهانی 1974 در مونیخ  و حتی برنزجام جهانی اسپانیا 1982  برساند داد  آیا مونیخ   بار دیگر  توسط یک لهستانی  متولد  21 ماه اوت در 23 این ماه فتح می شود؟  لواندوفسکی می تواند قهرمانی چمپیونز لیگ  را برای بایرن مونیخ شش گانه کند ؟به انتظار می نشینیم 

به جستجوی یک عنوان قهرمانی

یک افتخار اروپائی / تورج عاطف                                            

فینال لیگ اروپا نبرد  لا لیگا و سری آ است . روزگاری کارلو آنجلوتی که در میلان موفق به کسب دو لیگ قهرمانان اروپا در سال 2003 و 2007 شده بود به رئال مادرید آمد و یک قهرمانی  لیگ اروپا را در سال 2014برای تیمی از لالیگا آورد  و در سوی دیگر هلینو هررا سر مربی مشهور آرژانتینی را به خاطر می آوریم که در بارسلونا سابقه مربیگری داشت اما به اینتر میلان منتقل شد و ار مغانش  دو قهرمانی  لیگ قهرمانان اروپا 1964 و 1965  به نماینده سری آ  بود  .

 از سوئی فینال لیگ اروپا نبرد دو سر مربی اسبق و ناکام تیمهای اسپانیا و ایتالیا است . خوان لوپتگی  قرار بود در جام جهانی 2018 هدایت لاروخا ( تیم ملی اسپانیا ) را که از سال 2016 مسئولیت آن را برعهده داشت ادامه دهد اما به ناگهان بعلت افشای قراردادش با تیم رئال مادرید قبل از آغاز رقابتها از این مقام عزل شد و کونته هم پس حذف در مرحله یک چهارم نهائی جام ملتهای اروپا 2016 توسط تیم ملی آلمان در ضربات پنالتی  هدایت  چلسی را بر عهده گرفت

خولین لوپتگی یک دروازه بان بود و  149 بازی در لا لیگا و 168 بازی در لیگ دوم اسپانیا بازی کرد او سابقه بازی در رئال مادرید و لگانس و بارسلونا و رایو وایکانو را دارد  او در تیم بارسلونا ذخیره کارلس بوسکتس ( پدر سرخیو بوسکتس )و در تیم ملی  اسپانیا  ذخیره زوبی زارتا دروازه بان افسانه ای بارسلونا بود او با رئال یک لالیگا و با بارسلونا صاحب دو سوپر جام در دوران بازیگری شد ودر جام جهانی 1994 آمریکا حضور داشت

کارنامه  دوران بازیگری آنتونی کونته  فاصله چشمگیری با خوان لوپتگی دارد . او یک هافبک بود و افتخارات زیادی چون  قهرمانی  لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا و سوپر جام اروپا  و نایب قهرمانی یورو 2000 و جام جهانی 1994 را دارد

لوپگتی  در مقام مربیگری دو بار تیمهای زیر 19 سال و 21 سال اسپانیا را به مقام قهرمانی اروپا رسانده است  و کونته در مقام مربیگری علی رغم کارنامه   خوب  در انگلستان ( یک قهرمانی در لیگ برتر و یک جام حذفی )و ایتالیا( سه اسکودتو با یوونتوس و دو سوپر جام  ) افتخار بین المللی  ندارد و این اتفاق در روزگار سرمربیگری او در آتزوری ها  هم رخ داد

فینال لیگ اروپا می تواند برنده ای داشته باشد که برای اولین بار یک افتخار بین المللی  به سر مربی اش  در این قامت بدهد . کونته در رقابتهای امسال ایتالیا  با اینتر نایب قهرمان شد و در نیمه نهائی کوپا ایتالیا به ناپولی باخت و سویا در لالیگا چهارم و در کوپا دل ری در مرحله  یک  هشتم نهائی حذف شد  به انتظار می نشینیم

فینال 65

حکایت قرمزهای مونیخ / تورج عاطف   

 بازی بایرن مونیخ و المپیک لیون با برتری آلمانی ها به اتمام رسید تا به نوعی انتقام  شکست بازی اول نیمه نهائی یک تیم آلمانی از یک تیم فرانسوی گرفته شود و  قهرمان  بوندس لیگا برای فینال باید به مصاف قهرمان لو شامپیونا برود تا جدال دو تیمی که همه افتخارات ممکن داخلی خود را کسب کرده اند برای  کسب عنوان پر افتخار ترین تیم فصل به نتیجه  فینال لیگ قهرمانان اروپا  2019/ 2020 بستگی داشته باشد  

یکی از القاب تیم بایرن مونیخ اف سی هالیود است و نمایشی که این روزها از بایرن مونیخ شاهد هستیم بی تردید تماشائی تر از بسیاری از شاهکارهای سینمائی جهان است اگر  عشق به فوتبال بر دلدادگی به سینما پیشی بگیرد .

 بایرن مونیخی ها وارد یازدهمین فینال خود در تاریخ  مسابقات لیگ قهرمانان اروپا فعلی و جام قهرمانان  اروپا درگذشته شده اند و به میلانی پیوستند که آنها هم 11 بار در فینال حضور داشته و پس از رئال مادرید  پر افتخار ترین تیم جام هستند . اگر بایرن مونیخ  در فینال پیروز شود جایگاه لیورپول در مکان سوم پر افتخار ترین  تیمها را اشغال می کند و می توانند با 6 قهرمانی و 5 نایب قهرمانی از لیورپولی که 6 قهرمانی و 3 نایب قهرمانی دارند پیشی بگیرند .

بایرن مونیخی ها در مقابل پاری سن ژرمن  قرار می گیرند تا دومین فینال آلمانی و  فرانسوی تاریخ  را پس از فصل 1975/ 76 که بین بایرن مونیخ و سن اتین بود را برگزار کنند .

اگر بایرن مونیخ  فاتح فینال لیسبون شود و هانس دیتر فلیک 55 ساله  پس از  یوپ هاینکس  که در فصل 2013/14  که با 68 سال قهرمان شد  دومین سر مربی  از بعد  سنی است که صاحب این جام  خواهد شد پس از او اوتمار هیتسفیلد با 52 سال و دتمار کرامر با 50 سال و ادولاتک با 39 سال قرار دارند که  در این سنین   قهرمان با بایرن مونیخ  شدند.

بایرن مونیخی ها در فینا 5 بار بازنده بودند و به تیمهای انگلیسی  3 بار (استون ویلا – منچستر یونایتد- چلسی ) و یک بار به تیم پر تغالی ( پورتو ) و یک بار هم به تیمهای ایتالیائی (اینتر ) باخته اند

بایرن مونیخی ها   با پیروزی بر دو تیم اسپانیائی ( آتلتیکو و والنسیا ) یک تیم فرانسوی ( سن اتین ) و یک تیم انگلیسی ( لیدز یونایتد ) و یک تیم آلمانی ( دورتمند )  به قهرمانی رسیده است

بایرن مونیخ در سال 1900 تاسیس و پاری سن ژرمن  در 1970  متولد شده است

فینال این مسابقات جدال چهارمین تیم ثروت جهان ( بایرن مونیخ ) در مقابل ششمین ثروتمند جهان ( پاری سن ژرمن ) خواهد بود

 به انتظار فینال  می نشینیم   

رویای فرانسوی

رویای لو شامپیونا/ تورج عاطف                                            

. یک فرانسوی به نام بارون دو کوبرتن بنیانگذار و پایه گذار المپیزم نوین وكنگره و كمیته بین المللی المپیك را در سال 1894 در پاریس بنا نهاد

ژول ریمه فرانسوی که از 1921 تا 1954 رئیس فیفا بود طراح  مسابقاتی به نام جام جهانی بود

گابريل آنو، ژك فرن، ژك گوده و ژك دو ريسويك، خبرنگاران مجله «فرانس فوتبال»  طراحان جایزه توپ طلائی و پیشنهاد کننده مسابقات لیگ قهرمانان اروپا بودند .

 تیم ملی فرانسه   در 15 دوره از 21 دوره جام جهانی حضور داشته و دو بار عنوان قهرمانی و در 15 دوره جام ملتهای اروپا در 9 دوره حضور و صاحب دو عنوان قهرمانی این جام نیز شده است  اما فرانسوی ها در عرصه باشگاهی کارنامه ای به درخشش تیم ملی خود ندارند و علت آن مهاجرت ستاره های لو شامپیونا لیگ اول فرانسه به  لیگهای دیگر است.

 تا به حال فرانسوی ها 6 بار به فینال  لیگ قهرمانان اروپا رسیده و تنها یک بار موفق به کسب آن شده اند که حضور پاری سن ژرمن  هفتمین حضور تیمی از فرانسه در فینال مسابقات لیگ قهرمانان اروپا است

فرانسوی ها در دور دوره  از چهار دوره اولیه   مسابقات در فینال حاضر بودند و نماینده آنها استاد رمس بود تیمی افسانه ای که ستاره هائی چون ریموند کوپا برنده تو پ طلائی 1958 و ژوست فونتن دارنده رکورد بیشترین گل زده در یک دوره  جام جهانی با سیزده گل  در این تیم بازی می کردند و استاد رمس هر دو بار فینال را به رئال مادرید باختند

سبز پوشان افسانه ای سنت اتین در دهه 70 میلادی بار دیگر فرانسه را صاحب یک نماینده در فینال گلاسکو فصل 1975/ 76 کرد . آنها از بازيكنانى چون پلاتينى، روشتو، لاركه، سانتينى،... بهره می گرفتند  اما با یک گل مغلوب بایرن مونیخ شدند

آغاز دهه 90 همراه با درخشش تیمی به نام المپیک مارسی در فوتبال جهان بود . در آن سالها مردی ماجراجو به نام برناد تاپی  با خرید بازیکنانی چونرودی فولر، آلن بوکشیچ،مارسل دسایی، دیدیه دشام، فرانسوا اومام بیک، عابدی پله، فابین بارتز و باسیل بولی  ... دو بار المپیک مارسی را به فینال رساند وآنها در بار دوم  با شکست دادن میلان برای اولین بار فرانسه را صاحب عنوان قهرمانی اروپا در لیگ قهرمانان کردند

سیزده سال پس از قهرمانی المپیک مارسی بار دیگر یک تیم از لیگ شامپیونا به نام موناکو  به فینال رسید اما آنها هم مغلوب پورتومورینیو شده  تا فرانسوی ها باز در حسرت قهرمانی بمانند .

حال فرانسوی ها  با حضور تیمی پر ستاره به نام پاری سن ژرمن در فینال و یک تیم باهوش در نیمه نهائی به نام لیون  می توانند به تحقق رویای خود برای دومین بار برسند؟.

حکایتهای یک جام

حکایت های مربیان  یک جام / تورج عاطف                                      

 لیگ اروپا نزدیک به شانزده سال پس از لیگ قهرمانان اروپا شکل گرفته است و مسابقاتی که تا سال 2000  در قالب دو رقابت جام یوفا و  جام در جام  انجام می شد و پس از تغییراتی از آغاز فصل 2009/10 تحت عنوان لیگ اروپا برگزار شد .  نگاهی که به قهرمانان این مسابقات می افکنیم حکایتی مشابه با لیگ قهرمانان اروپا  دارد و   باشگاه های اسپانیا و انگلستان و ایتالیا در صدر قهرمانی های این جام به ترتیب هستند . تا به حال  باشگاه های اسپانیائی  یازده بار و تیمهای  انگلیسی و ایتالیائی ها هم نه بار صاحب  بیشترین  قهرمانی در 48 دوره  گذشته  شده اند و پیروزی اینتر در مقابل سویا در فینال جام 49 می تواند ایتالیائی ها را در رتبه دوم پس از اسپانیائی ها قرار داده و انگلیسی هائی را به رتبه سوم بفرستد. دیگر اتفاق جالب جدال دو تیم  اول و دوم  پر افتخار ترین  تیمهای باشگاهی این تورنمنت در فینال مسابقات امسال است . سویا تا به حال 5 بار صاحب  عنوان قهرمانی شده است آنها  در سالهای 2006 و 2007 و سپس در سالهای 2014 و 2015 و 2016  سه گانه قهرمانی خود در این رقابتها  جشن گرفته اند . تیم دوم جدول قهرمانان لیگ اروپا اینتر میلان است که  سه بار در سالهای دهه آخر قرن بیستم  موفق به کسب عنوان قهرمانی شده اند . نکته جالب اینجا است که از فصل 2011/ 12 تنها تیمهای انگلیسی و اسپانیائی قهرمان این جام بوده اند .

سویا در لیگ قهرمانان اروپا هیچگاه  مقامی را کسب نکرده است اما اینتر میلان سه عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان باشگاه های اروپا  را  هم دارند

اینتر میلانی ها در لیگ قهرمانان اروپا  با مربیان غیر ایتالیائی به قهرمانی دست یافته اما در لیگ اروپا تیم اینتر با مربیان ایتالیائی به قهرمانی ها خود رسیده و این بار هم با یک مربی ایتالیائی به فینال رسیده است این داستان یعنی استفاده از مربیان بومی برای فینالیست اسپانیائی یعنی سویا هم صادق است .پر افتخار ترین مربیان این جام تراپاتونی است که با اینتر میلان و یوونتوس   و اونای امری  است که با سویا سه بار به عنوان قهرمانی این جام رسیده اند  و  ذکر این نکته هم لازم است که بعد از قهرمانی سوم سویا  با مربی بومی در لیگ اروپا در سال 2016   در سال 2017  منچستر یونایتد با مورینیو پر تغالی و در سال 2018آتلتیکو مادرید با سیمئونه آرژانتینی و در سال 2019 چلسی با ساری ایتالیائی  قهرمان این رقابتها شده است تا به حال مربیان اسپانیائی و ایتالیائی با 10 عنوان در صدرنشینی فاتحین این جام با هم شریک  هستندو فتح  فینال 49 می تواند  صدرنشینی بدون شراکت را نصیب آنها کند  

 رویای آینده

رویای آینده / تورج عاطف                            

توماس جفرسون نویسنده  اعلامیه استقلال آمریکا  در مورد تاریخ می گوید

"من رویاهای آینده را بیشتر از تاریخ گذشته دوست دارم"

 بی گمان ملتها و تشکیلاتی موفق هستند که تن به جبر  و ارزشهای همیشگی تاریخ نداده و به دنبال تغییر رفتند . فوتبال هم خارج از این قاعده نیست .  وقتی به ارزشهای مالی لیگهای اروپا نگاهی می افکنیم  متوجه می شویم  که  ثروتمندترین  لیگ مربوط به لیگ بر تر انگلستان است و لا لیگا اسپانیا و بوندس لیگا و سری آ و لو شامپیونا فرانسه در رده های بعدی قرار دارند و حالا شاهدیم که  نمایندگانی از رده سوم  و پنجم  این ارزش گذاری   پای به مرحله نیمه نهائی و چهار تیم برتر این رقابتها گذاشته اند .

 در طول 64 سال گذشته از  رقابتهای اروپائی آلمانی ها 17 بار به فینال رسیده و 7 بار فاتح فینال بوده اند و برای فرانسوی ها تنها 6 بار حضور در فینال رخ داده و یک بار موفق به کسب جام شده اند .آخرین تیم آلمانی که صاحب  این جام شده است تیم بایرن مونیخ بوده که در فصل 2012- 2013 با شکست  دیگر تیم بوندس لیگائی یعنی دورتمند  قهرمان شده است و آمارها در مورد فرانسوی ها به سالهای بسیار دورتر رفته و مربوط به فصل 1992- 1993 می شود که مارسی توانست برای اولین و تا به امروز آخرین بار قهرمانی را از کشور فرانسه معرفی کند !

روزی که تیم افسانه ای  برزیل در جام جهانی 1982 حذف شد زیکو ستاره آن تیم گفت

" با شکست آن برزیل خارق العاده که به زیبائی فوتبال بازی می کرد توسط ایتالیائی ها که تنها  سعی در دفاع و تخریب بازی داشتند  تاریخ فوتبال مسیر دیگری را پیمود "

حال به نظر می رسد که بازیهای لیگ قهرمانان اروپای امسال  هم به نوعی قرار است که  رویای آینده ای ساخته شود و معیارهائی که لیگهای انگلستان و اسپانیا برای قوی تری شدن تیمهایشان دارند به تاریخ سپرده شود هرچند که تیمهائی چون پاری سن ژرمن و بایرن مونیخ تا حدی  از همان معیارها تبعیت می کنند اما حالا می بینیم که از گروه  لایپزیش و لیون و بنفیکا و زنیت  دور مقدماتی دو تیم در مرحله نیمه نهائی هستند و  همه نمایندگان شهیر  لیگ برتر انگلستان و لا لیگا و سری آ حذف شده اند.

بوندس لیگا  و لو شامپیونا نشان دادند که می توان با تکیه بر   چهره های تازه مربیانی در حد ناگلزمان وهانس دیتر فلیک و  توماس توخل و رودی گارسیا  وبی شمار   بازیکنان با استعداد را معرفی کند . فوتبال این روزها بار دیگر از شجاعت و خود باوری و تلاش سخن می گوید عواملی که  همیشه رویا را ساخته و تاریخ را عوض کرده اند  

هت تریک آلمانی

هت تریک آلمانی برای رسیدن به عنوان 9/ تورج عاطف                                          

آلمان در جهان فوتبال یک نام  با شکوه است .  از سال 1954 که آنها با  معجزه برن عنوان اول قهرمانی خود را در جام جهانی با رهبری سپ هر برگر  به عنوان سر مربی و فریتس والتر بعنوان کاپیتان  بدست آورده اند  همواره در عرصه رقابتهای بین المللی فوتبال  نامی مطرح بوده اند .

 آنها در عرصه ملی صاحب 4 عنوان قهرمانی جام جهانی  و 3 عنوان قهرمانی جام ملتهای اروپا هستند .آلمان ها در رقابتهای  لیگ قهرمانان اروپا هفت بار صاحب عنوان قهرمانی شده است و  مربیان آلمانی  در   رده سوم   مربیان افتخار آفرین  این جام با کسب 8 عنوان قهرمانی و پس از ایتالیا با 11 و اسپانیا با 10 عنوان هستند .   ذکر این نکته هم لازم است که  در بین مربیان موفق آلمانی سه نام هاینکس و اوتمار هیتسفیلد و دتمار کرامر  هر کدام با  دو عنوان قهرمانی از برترین مربیان این رقابتها بوده   و از یاد نبریم  یورگن کلوپ دیگر مربی آلمانی است که با یک تیم  غیر آلمانی یعنی لیورپول  به مقام قهرمانی این جام  رسیده است .

در بازیهای که در مرحله یک چهارم نهائی  انجام شد   دو تیم آلمانی و یک تیم فرانسوی به نیمه نهائی  رسیده اند که اتفاق جالب اینجا است که مربیان آلمانی  رهبری هر سه تیم را بر عهده دارند و به نظر می رسد که آلمانی ها عزم خود را جزم کرده اند که عناوین و افتخارات خود را در این جام افزایش دهند . تا اینجا کار حضور یک نماینده از آلمان در فینال قطعی است و هر کدام از دو تیم پاری سن ژرمن و یا لایپزیش به فینال برسند از یک مربی آلمانی سود خواهند برد  و هانس دیتر فلیک باید به انتظار بنشیند تا از بین پپ گواردیولا  اسپانیائی و یا رودی گارسیا فرانسوی  حریف خود را بیابد تا مصاف آلمانی با اسپانیائی ها یا فرانسوی ها نوع دیگری باشد چون گواردیولا در صورت قهرمانی می تواند  تعداد مربیان اسپانیائی که در این جام به مقام قهرمانی رسانده اند را به عدد 11 رسانده و با ایتالیائی ها   در صدر نشینی این عنوان شریک باشند و از طرفی  پپ گواردیولا در صورت قهرمانی می تواند به مردانی چون آنجلوتی و باب پیزلی و زین الدین زیدان بپیوندد که سه عنوان قهرمانی در این جام داشته اند  و از  سوئی می تواند در زمره مربیانی چون آنجلوتی و مورینیو و هیتسفیلد و یوپ هاینکس  و ارنست هاپل  باشد که با دو تیم  مختلف به مقام قهرمانی این جام رسیده است .

هت تریک  آلمانی ها دو ضلعش یعنی توخل و دیتر فلیک می توانند   با قهرمانی  در این جام پادشاه مربیان اروپا  امسال شوند به انتظار می نشینیم 

به انتظار یک نام جدید

به انتظار یک نام جدید ؟/ تورج عاطف                                        

لیگ قهرمانان اروپا  می تواند برای شصت و پنجمین قهرمان خود با نام جدیدی آشنا شود؟ اسپانیا پر افتخار ترین کشور این تور نمنت دو نماینده در یک چهارم نهائی دارد و انگلستان و ایتالیا  تیمهای  رده دوم و سوم  پر افتخار ترین های لیگ قهرمانان اروپا  هرکدام یک نماینده و آلمان تیم رده چهارم پر افتخارترین دو نماینده و فرانسوی ها تیم رده هفتم افتخارآفرینان اروپا  هم دو نماینده دارند .

در بین  این هشت تیم تنها بایرن مونیخ و بارسلونا  هر کدام با پنج سابقه قهرمانی در این جام در جمع هشت تیم نهائی هستند و در بین چهار تیم نهائی یکی از این دو تیم حضور ندارد و سه تیم نیمه نهائی تیمهائی خواهند بود که هیچگاه قهرمان این مسابقات نشده اند .

در طی 64 دوره گذشته فینالهای شگفت آوری زیاد و قهرمانان غیر قابل پیش بینی وجود داشته اند که بعنوان مثال می توانیم به قهرمانی استوا بخارست در فصل 1985-86 و قهرمانی پورتو در  فصل 1986-87 وقهرمانی ستاره سرخ بلگراد در فصل 1990-91 اشاره کرد

انجام بازیها به صورت یک حذفی  می تواند  آبستن حوادث بی شماری  باشد   و برای اثبات آن می توان مثالهای بی کرانی زد. بعنوان نمونه  می توانیم  به  بازیهای لیگ قهرمانان 2018-2019 اشاره کنیم  که پیروزی های آژاکس و بارسا بر تیمهای انگلیسی تاتنهام و لیورپول  در دور رفت گزینه یک فینال آژاکس و بارسا را به اذهان آورد فینالی که خیلی ها از آن بعنوان " فینال کریوفی " یاد می کردند اما این اتفاق هرگزرخ نداد و در دور برگشت  تبدیل به یک فینال تمام انگلیسی  شد  و یا به شکست بارسا و حذف این تیم در فصل قبل از آن در مقابل رم اشاره می تواند کرد که در بازی برگشت رخ داد و یا آن بازی جنجالی برگشت بارسا و پاری سن ژرمن در مارچ 2017 اشاره داشت  که به ریمونتادایا بازگشت عجیب بارسلونا همراه شد .

 بازیهای یک حذفی توان زیادی از بعد روانی را خواستار است  که در این بین  سابقه  مربیگری سیموئنه و گواردیولا  و تجربه بالای بازیکنان بارسا و بایرن مونیخ و پاری سن ژرمن و آتلتیکو  می تواند مثمر ثمر باشد

از سوئی دیگر  از یاد نبریم که تیمهائی چون پاری سن ژرمن و بایرن مونیخ که فاتحین مطلق رقابتهای داخلی خود در این فصل  بودند  با آرامش بیشتری وارد مسابقات به نسبت بارسا و سیتی و آتلتیکو  می شوند که می دانند حذف از این رقابتها آنها را با چالش هائی رو به رو کند اما  نباید از جاه طلبی های آتلانتا و لایپزیش و لیون گذشت آیا آنها نمی توانند شگفتی ساز چون استوا بخارست و ستاره سرخ  و پورتو باشند ؟  به انتظار می نشینیم

سهراب نکشی

سهراب نکشی / تورج عاطف                                              

 در افسانه های ایران زمین  تراژدی بزرگ  رخ می دهد . جائی که رستم به جنگ سهراب فرزندمی رود . صرف نظر از وجوه مختلفی که این داستان دارد باید به توجه شاهنامه به مبحث کشتن آینده  در این داستان توجه کرد . سهراب آینده ایران زمین است و بعلت بی توجهی کشته می شود و. .

توجه به آینده و فرصت دادن به جوانان مقوله ای است که باید در ورزش هم  مورد توجه قرار گیرد و فرصت به جوانانی که دارای پتانسیل های رشد و بزرگی هستند باید داده شود .

شبی که یوونتوس در مرحله یک هشتم نهائی  لیگ قهرمانان اروپا توسط لیون حذف شد  به معنای پایانی برای فعالیت های  مائوتریزیو ساری  سر مربی 61 ساله  برای بانوی پیر تورین بود  و  وقتی که گمانه زنی ها بر روی بازگشت آلگری و یا حضور بوچیتینو در سری آ بود از باشگاه  تورین خبر رسید که آندره پیرلو  ستاره سابق تیم ملی ایتالیا و تیم یوونتوس و میلان  که سر مربی تیم جوانان یونتتوس بوده بعنوان سر مربی تیم اول انتخاب شده است . در  نظر اول به نظر می رسید که این تصمیم   جای شگفتی دارد اما فوتبال ایتالیا مسیری را ادامه می دهد که فوتبال جهان مدتها است  از آن استقبال می کند و این مسیر توجه و دادن شانس مربیگری  به چهره های  جدیدتر دنیای مربیگری است که   دارای تجربه و دانش و شخصیت کاریزماتیک کافی برای هدایت تیمها هستند .

ایتالیائی ها  می بینند که این فرصت به  برادران اینتزاگی  داده شده است و آنها موفق بوده اند .  فیلیپو  اینتزاگی که  در بازیگری دو بار به مقام چمپیونز لیگ و دو بار سوپر جام اروپا ویک بار جام باشگاه های جهان و با تیم ملی ایتالیا قهرمانی جام جهانی 2006 و... شده است امروز سر مربی تیم بنونتو  قهرمان مطلق  سری ب ایتالیا  است  وبرادر  جوانترش فیلیپو یعنی سیمونه اینتزاگی   که  از سرمربیگری جوانان لاتزیو به تیم اول آمده است یک جام حذفی  و دو سوپر جام ایتالیا  و امسال  هم امتیاز با آتلانتا و با فاصله چهار امتیازی از اینتر میلان و 5 امتیازی از یوونتوس  رقابتهای سری آ را به پایان رسانده است.  در انگلستان  میکل آرتتا و لمپارد و در آلمان  هانس دیتر فلیک به نوعی دنباله رو بزرگان امروز و مربیان جوان مستعد دیروز یعنی مورینیو و گواردیولا و کلوپ وزیدان و توخل... هستند

یوونتوس به پیرلو اعتمادمی کند او سابقه بازی در تمامی رده های ملی ایتالیا  را داردو با این تیم قهرمان جام جهانی شده است و مترنوم فوتبال سابقه  طولانی در دو تیم میلانی و یوونتوس دارد پس چرا باید  نا امید وسهراب کشی کرد ؟

روز خبرنگار/ تورج عاطف

جائي كه عشق باشد خدا هم هست

 گاندي

امروز را به نام روز خبر نگار اسم گذاري كرده اند و در دنيائي  كه روز نامه نگاري و خبر نگاري يكي از خطر ناك ترين شغلها بوده و در سراسر گيتي  انواع مخاطرات  قلم به دوستان وقايع نگار را تهديد مي كند ظلم به خبر نگار واژه چندان غريبي نيست و از اين رو ياد آوري روز خبر نگار و تبريك به آنها شوخي مهلكي است  درد خبرگاري را  حس مي كنم زيرا  سالها سعي كردم بعنوان   عضو كوچكي در كنارشان   بوده و تا حدي اندك مي توانم غم و شايد بهتر باشد بگويم خطر قرباني شدن  را كه عشقي به نام ” خبر نگاري ” ايجاد مي كند را درك كرده و آناني را كه ملقب به اين عنوان شده اند را تمجيد كنم

باري سالها است كه دل نوشته هاي خود را مي نگارم و  شاهدم كه حوزه ورزش نيز چون بسياري ديگر از حوزه هاي ديگر هر جامعه اي به قشر خبر نگار جفا مي كند و كار  به گونه اي است كه خبر نگار را چون مرغي دانند كه هم در عزا و هم در عروسي سرش را مي برند نوشتن و آگاهي دادن و اطلاع رساني اين روزها در دنيا ديگر تنها يك وظيفه نيست بلكه تبديل به يك فدا كاري شده است و راههاي حصول به حقيقت و آگاه نمودن روز به روز سخت تر و كم كم  تبديل به يك معجزه  شده است و به اين دليل است كه اين روزها از روزنامه نگاري و خبر نگاري شغلي در حد سلحشوري  و شواليه گري و دلاوري دوران قرون وسطي  بايد  ياد كرد و شايد به اين دليل باشد كه بايد همه روز را روز خبر نگار دانست زيرا هر روز با روزنامه اي  آغاز شود و  همه اين روزنامه ها به هفته اي رسند كه هفته نامه ها را پديد آورند و در پي آنها ماهنامنه ها و فصل نامه ها و سالنامه ها ومي آيند و مي روند روزنامه نگار ها هم چنين هستند

هديه اي هر چند اندك براي تمامي جفا ديدگان عرضه روزنامه نگاري در طول تاريخ نداشته و حتي جرات ابرازش هم ندارم اما   اين قطعه از كتاب آخرم  ناخدا نامه "  را تقدیمشان کنم

 روزي و روزگاري بود براي روزي نگار

رسم مي كرد قصه ها, بر ضمير روزگار

تلخي  را نگاشت و شيرين حكايت نيز هم

سيه قصه و افسانه هاي سپيد را نيز هم

آمدند و زدند  او را افترا, چرا سياه و راست تلخ انگاشتي ؟

سياهي را سپيد ننوشته و ما را رسوا كرده,ابله پنداشتي ؟

گوئي سپيدي را روزي نگار نتوانست بديد

 شايد قلم بايد شب  سيه را هم  روشن بديد!

قصه غمهاي خلق خدا

قصه رنجهاي بچه ها

قصه ناله هاي  پيرزنان

قصه بي پناهي  بيوه زنان

بايد سپيدي پنداست و نگاشت بي هيچ حرف و بحث؟

ورنه جايگاهش آتش باشد بي هيچ حرف وبحث ؟

 غل و زنجير و حبس و محكمه

بي نوا  راستي روز نگار, قرباني ,در اين  همهمه

قسمت او  زندان بود  و  سيه چال و نسيان ها

نگاره هايش شد نصيب هيزم و قهقهه پاي  منقل وقليانها

سالها اين قصه تلخ براي  صادق روزي نگار

 سالها تهمت و افترا بي نوا  قلم  واقع  نگار

 اما هنوز دلي بود در ميان اهل قلم

 اندكي آدميت , وجدان ,در بازي جوهر و قلم

راستي ها در سينه ها  ماندگار و حفظ شد

 قصه حلاج و  فردوسي و خيام  همره حافظ شد

از ميان آن همه هيمه بهر كتاب و نقل ومجادله 

 اندكي ماند, برگ نوشته اي و حكايتي زدلهاي  پرغلغله

  قصه تكرار شدوروزگار بگذشت  نوبت به آن ديگر رسيد

 ليك راستي ماند و قصه  دروغ  ,آخر پايان رسيد

 باشد كه چنين بادا

 

هنر سوزاندن " سرمایه "

هنر سوزاندن " سرمایه " / تورج عاطف                            

. سرمایه های یک ملت چیستند ؟ بنا بر تعاریف اقتصادی کشورهای جهان  بر اساس تولید ناخالصی ملی خود رتبه بندی می شود و کشورهائی ثروتمند شمرده می شوند که تولید ناخالصی ملی را بیشتر می کنند و  اگر در این راه سرمایه های معدنی و آب و هوائی و موقعیت استراتژیکی و فرهنگ و تاریخ و ... خود را حفظ نمایند نماد  ارزشگذاری مدیریت خواهد بود.

تاریخ فوتبال نشان می دهد حفظ سرمایه ها و عدم توجه به سرمایه ها چه منافع و خسرانی داشته است و برای روشن شدن آن اشاره ای به انقلابهای بلوک شرق  در پس از جنگ جهانی دوم می کنیم که چگونه بازیکنانی چون کوبالا و پوشکاش  بعنوان سرمایه های مجارستان از این کشور فرار کرده و باعث افزایش سرمایه های باشگاه هائی چون بارسلونا و رئال مادرید و در کل  فوتبال اسپانیا شدند . این اتفاق سالها است که رخ می دهد و کشورها برای حفظ سرمایه ها و جذب سرمایه ها رقابتهای فشرده ای دارند اما در دیار ما بی هنری  به نام " سوزاندن سرمایه " غوغائی دارد و از این رو است که از هر سوی فریاد  "سو مدیریت " می شنویم

علیرضا فغانی یکی از بزرگترین سرمایه ها نه تنها داوری کشور که فوتبال و بی گمان ایران زمین است .او با درخشش در میادین قضاوت افتخارات بی شماری برای نه تنها جامعه داوری که فوتبال و کشور ایران آورده است اما هنرمندان " سوزاندن سرمایه " سعی در حذف او دارند زیرا می پندارند کسی که از کشور خود بعلت سو مدیریت ها و نا امیدی ها و رنج ها و ... مهاجرت می کند  نباید مورد توجه قرار گیرد و این روزها صحبت از حذف او از لیست داوران  ارائه شدن فدراسیون فوتبال ایران شده و حتی صحبت از اعمال فشار داورانی بر انجام حذف فغانی  است که از بعد توانائی و دانش و تجربه و ... با او فاصله کهکشانی  دارند و....

توفیق بهراموف داور اهل شوروی سابق که اصالت آذربایجانی داشت در فینال 1966 لندن آن گلی  جنجالی را به نفع انگلستان اعلام کرد   بعنوان قهرمان ملی این کشور شناخته شده وورزشگاه ملی  آذربایجان   به نام او  است

درخشش پیر لوئیجی کولینا در عرصه قضاوت و انتخاب شش گانه او بعنوان بهترین داور جهان   منجر به افزودن یک سال بیشتر به سن بازنشستگی داوران  از سوی فدراسیون فوتبال ایتالیا در زمان  فعالیت کولینا شدتا ازاو بیشتر بهره گیرند

و ما در حالی که غرق در از دست دادن بسیاری از سرمایه  های خود هستیم  سعی در خود زنی بیشتر داشته و  قصد داریم فغانی را حذف کنیم  در حالی که او یکی از بزرگترین سرمایه ها ما در جهان فوتبال است! براستی چرا ؟

بچه های یتیم

بچه های یتیم / تورج عاطف                                                    

احمد نور الهی کاپیتان دوم پرسپولیسی ها چراغ اول را روشن کرد و در مصاحبه اخیر خود چنین گفت

وز بازی با ذوب آهن، هوادار و بازیکن باید خوشحال باشد از قهرمانی و جشن بگیرد اما باید نگران باشد که تیم محروم نشود، کسر امتیاز در راه نباشد یا بازیکنان بمانند. مشکلات ماست. این هم شانس تیم ماست، البته شانس که نه، دقیقا باید بگویم ضعف مدیریتی چند ساله! مدیرانی که هیچ وقت آینده و جلو را نگاه نکردند"

حکایت نور الهی مصداق عینی  واقعیت دارد . وقتی مدیرانی  براحتی خبر از جریمه های احتمالی می دهند باید هم  همراه احمد نور الهی شد و بی گمان در جناح رقیب آبی هم چنین حکایتی وجود دارد و آنها هم غرق در مصیبتی هستند که بی گمان می تواند واژه " بچه های یتیم "  به دو تیم قرمز و آبی پایتخت اطلاق کرد .

روزی که ایراد گرفتیم اعطای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با این فاجعه مدیریتی به هیچ عنوان شایسته عنوان " هدیه " به مردم نیست اعتقاد داشتیم که نگاهی که سالها است در فوتبال به صورت  اخص به فوتبال و به صورت اعم در تمامی جنبه های اقتصاد ما وجود دارد نگاهی با مضامینی چون " بی توجهی " و " بی اهمتی " ووقتی وزارت ورزش را متولی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بدانیم این نگاه تبدیل به واژه " بچه های یتیم " می شود .

نگاهی به تاریخ فوتبال جهان  و مدیران و عاشقان و نوع مدیریت بکنیم . روزی که سانتیاگو برنابئو  پس از جنگ داخلی به  رئال مادرید بازگشت با ویرانه ای رو برو شد اما او در سال 1947 یعنی 8 سال بعد از  پایان جنگ داخلی اسپانیا  ورزشگاهی که به نامش مزین شده است را ساخته است

همین اتفاق برای بارسلونائی هم رخ داده است . خوان گمپر  در 1920  ورزشگاه لس کورتس را ساخت  . فوتبال ما در حال حاضر حتی کارهائی که در اروپا یک صد سال پیش در  اسپانیا  انجام می دادند را نمی تواند انجام دهد . سانتیاگو برنابئو و گمپر و... عاشق باشگاه و برای سرافرازی آن تلاش می کردند و چون مدیران این روزگار نبودند که با تمامی  ناکاررائی ووعده جریمه های بیشتر برای باشگاه همچنان اصرار به حضور پر از نابخردی و نابودی  باشگاه ها را داشته باشند این فوتبال چون بسیاری از امور ما  نیازمندپیروی از  تفکر  جهانی است  

ما باید از تفکر از جیب مردم بی هیچ مسئولیتی خرج بی تجربگی ها و فساد کردن دست برداریم . فوتبال نوین چون حکایت اقتصاد نوین  وابسته به فاکتورهائی است که در همه جهان از آن تبعیت می شود که در راس آنها  اندیشه و تجربه و  رهائی از فساد و  اصرار بر مسئولیت پذیری  هستند

فرزند باسک

 فرزند باسک / تورج عاطف                                             

.  این روزها معرف  ایالت باسک " اتا " سازمان  سیاسی که روزگاری برای کسب استقلال دست به مبارزات  مسلحانه می زد  دیگر نیست بلکه مردی است که 38 سال پیش در سن سباستین مرکز ایالت باسک  به دنیا آمد و امروز نشان می دهد که با ادامه این روندی که در پیش گرفته است می تواند یکی از بزرگترین مربیان جهان در سالهای آتی از کشور اسپانیا نظیر مردانی چون گواردیولا و بوسکتس ولوییز آراگونز و لوئیزانریکه ..باشد

نام او میکل آرتتا است  مردی که حالا در کسوت سرمربیگری آرسنال صاحب اولین جام قهرمانی خود یعنی جام حذفی انگلستان شده است .

آرتتا در کودکی با بیماری خاص قلبی  در گیر بود و  مجبور به  انجام یک عمل قلبی شد . عمل جراحی که بسیاری از پزشکان معتقد بودند که او را از ورزش جدا می کند  اما او پس از سالها  تلاش بر این بیماری فائق آمد .   فوتبال خود را  در تیم جوانان  آنتیگوکو  سن سباستین شروع کرد و دوستی عمیقی با ژاوی آلنسو را از همان موقع شروع کرد  سپس به   لاماسیا یا همان آکادمی بارسلونا  رفت اما هرگز در تیم اول بخاطر عدم علاقه فن خال به او بازی نکرد سپس به پاری سن ژرمن رفت و از آنجا راهی تیم رنجرز شد . بعلت عدم  دعوت به  تیم ملی اسپانیا ترجیح داد که به لالیگا برگردد و به تیم رئال سوسیداد پیوست و در آنجا موفق نبود و  به تیم اورتون  رفت .

  او در سال 2011 به آرسنال پیوست و  پنج فصل در این تیم بازی کرد اما در بعد بازیهای ملی همچنان با بی مهری مواجه شد و حتی در روزگار سر مربیگری کاپلو او تصمیم داشت که در تیم ملی انگلستان بازی کند که قوانین این اجازه به او نداد. در سال 2016  بلافاصله پس از بازنشستگی  دستیار پپ گواردیولا در تیم سیتی شد  و در دسامبر 2019 بعنوان سر مربی به آرسنال پیوست . آرتتا  سابقه 421 بازی  در لیگ برتر انگلستان و  لو شامپیونا و لا لیگا و لیگ اسکاتلند را دارد و مهمترین خصلت او  تلاش و ممارست و بر خلاف نمونه هائی که این روزها در فوتبالمان بسیار می بینیم به دنبال حاشیه نیست . او پس از حضور نیم فصل در آرسنال بعنوان یک سر مربی یک جام به این باشگاه هدیه داده است اما در مصاحبه اش  از تاریخ و میراث باشگاه یاد می کندو معتقد است برای حفظ این جایگاه و استانداردها هر روز باید چالش جدیدی را بپذیرد و به دانش و افرادی که می توانند به او کمک کنند بیشتر توجه کند . آرتتا مردی است که می داند تنها به حواشی  و غرور باید نشان هیس دهد!

رئیس شهید

" رئیس شهید "

 یکی از شعارهائی که طرفداران باشگاه بارسلونا می دهند  چنین  عبارتی است

" فراتر از یک باشگاه "

حکایت این شعار را می توان در لابه لای تاریخ پر ماجرای این باشگاه کاتالانی جستجو کرد جائی که مردان عجیبی به عشق این باشگاه تا آن سوی ابدیت رفتند . مردانی چون خوان گمپر که  تبعیدش  از  باشگاه بارسلونا او را به  خودکشی رساند و جوزپ سانیول  رئیس جمهوری خواه بارسلونا  طی جنگهای داخلی اسپانیا توسط  سربازان ژنرال فرانکو کشته شد و از همان روزگار در بارسلونا به نام " رئیس شهید " مشهور  شد

جوزپ سانیول در سال 1898 در یک خانواده  بارسلونا به دنیا آمد.بعلت آن که برادرزاده یکی از مشهور ترین رهبران جمهوری خواه بود  از سنین کودکی  متمایل به سیاست شد.آغاز فعالیتهای سیاسی سانیول  از روزی با باشگاه بارسلونا گره خورد که در دوران دیکتاتوری میگوئل پریمو ریورا باشگاه بارسلونا بخاطر توهین به سرود ملی اسپانیا محروم شده بود و این محرومیت شامل تبعید خوان گمپر رئیس آن روزگار بارسلونا نیز  می شد این اتفاق در سال 1925 رخ داد و این مسئله باعث شد که جوزپ سانیول به عضویت کانون هواداران بارسلونا در بیاید.

در سال 1929 جوزپ سانیول برای  ریاست فدراسیون فوتبال کاتالانیا انتخاب شد. با انتخاب او به این پست شعار " ورزش و شهروندان " سر لوحه کار او قرار گرفت و معتقد بود که می توان عقاید سیاسی را  با استفاده از ابزار ورزش جایگاه مستحکمتری بخشید  و در سال 1930 روزنامه رامبالا

Rambla

تحت نظارت او مشغول به کار شد و از همین جا بود که طرفداران بارسلونا با عقاید جوزپ سانیول آشنا می شدند .

سرانجام در سال 1935  جوزپه سانیول  به ریاست باشگاه بارسلونا انتخاب شد

با آغاز جنگ داخلی اسپانیا در سال 1936 بسیاری از دارائی ها سانیول مصادره شد اما او همچنان به عنوان عضو پارلمان کاتالونیا و همچنین عضو کنگره اسپانیا در آگوست سال 1936 برای بازدید و حمایت از قوای  جمهوری خواهان  عازم سفری  شد که هیچگاه بازگشتی نداشت .آنها به طور تصادفی  بی آن که اطلاعی داشته باشند در منطقه طرفداران فرانکو   قرار گرفتندو اتوموبیل سانیول در جاده مادرید  - گالاسیا متوقف شد. سانیول با دیدن سربازها فریاد " زنده باد جمهوری " را سر می دهد و با گلوله ای که به سمت سرش شلیک شده کشته می شود .چند هفته ای مرگ او پنهان می ماند اما سر انجام خبر قتل او آشکار می شود و از اگوست 1936 تا پایان جنگ  داخلی  بارسلونا بدون رئیس و با یک شورای مدیریتی  ادامه به کار می دهد . تا سال 1996 چگونگی قتل سانیول پنهان می ماند و سر انجام در 60 ام سالگرد مرگش حکایت پایان زندگی او آشکار می شود.

عاشق آبی و اناری

"عاشق آبی و اناری "

سی ام ژوئیه سالگرد مرگ مردی است که  به نیروی عشق توانست یکی از بزرگترین باشگاه های جهان را پایه ریزی کند .نامش هانس گمپر بود او در سال 1877 در سوئیس به دنیا آمد

گمپر یک مرد ورزشی و تجاری و روزنامه گار و موسس باشگاه های  بازل و زوریخ  سوئیس و بارسلونا اسپانیا است .هنگامی که 22 سال داشت در راه سفر تجاری به آفریقا تصمیم گرفت که ملاقاتی با عمویش  داشته باشد که در بارسلونا زندگی می کرد و این  دیدار باعث شد که عاشق این شهر شده و در آنجا اقامت کند  و با تسلط بیشتر به زبان های  منطقه  به کار روزنامه نگاری در نشریه لوس دیپورتس پرداخت و در 22 اکتبر سال 1899  یک ماه قبل از تولد بیست و دو سالگی اش با درج آگهی در همین مجله  برای استخدام بازیکن برای یک باشگاه پایه تیم بارسلونا را  ریخت .

  یک هفته بعد از تولد بیست و دو سالگی اش اولین سری از بازیکنانی که در باشگاه بارسلونا بازی کردند در سالن ورزشی سولو گرد هم آمدند و این یازده بازیکن  دارای  از  سوئیس و انگلستان و اسپانیا بودند .  با این  که گمپر از بانیان این باشگاه بود ترجیح داد تنها  عضوی از هئیت مدیره باشد و بعنوان اولین کاپیتان بارسلونا در این تیم  در سن 22 سالگی شروع به بازی کرد. اتفاق جالب در اینجا بود که بعلت علاقه گمپر به تیمهای سابقش یعنی بازل لباس آبی و اناری این تیم بعنوان لباس اصلی این باشگاه انتخاب شد. گمپر 51 بازی برای بارسلونا انجام دادو یک صد و بیست گل به ثمر رسانده و در سال 1908 برای اولین بار به عنوان ریاست باشگاه برگزیده شدو در طی این مدت  بارسلونا صاحب 21 قهرمانی در رقابتهای مختلف شد  .

در سال 1925  ودر طی یک مسابقه فوتبال بین تیم بارسلونا و یک تیم انگلیسی در  استادیوم " کمپ لس کورتس "  وقتی که سرود ملی اسپانیا توسط طرفداران بارسلونا با هو  بدرقه و برای سرود ملی انگلستان هورا کشیده شد  این استادیوم به مدت 6 ماه بسته و به خوان گامپر اعلام شد که خاک اسپانیا را ترک کند .بعدها او به شرط آن که هیچ ارتباطی با بارسلونا نداشته باشد اجازه یافت که به  اسپانیا بازگردد و این جدائی از عشق باعث شد که گمپر دچار افسردگی شود و سپس با توجه به حجم سرمایه گزاری وسیعی که در بورس وال استریت نیویورک کرد و  سقوط وحشتناک این بورس  در سال 1925 دامنه این افسردگی تا جائی پیش رفت که او در سی ام ژوئیه سال 1930 در آپارتمانش  با شلیک گلوله  ای به خودش در سن 52 سالگی خودکشی کند 

 

همه راه ها به رم ختم می شوند ؟

همه راه ها به رم ختم می شوند ؟ / تورج عاطف                                   

 شهر رم پایتخت کشور ایتالیا در مرکز ناحیه لاتزیو قرار دارد و دو نام رم و لاتزیو قصه های  بزرگی را در دنیای فوتبال روایت کرده اند که  در قالب در بی دلا کاپیتاله  بوده اند.  لاتزیو بیست و هفت سال قدیمی تر  از رم به وجود آمده است .

در  ترکیب تیم رم ستارگان بزرگی چون رودی فولر و کافو و فراچسکو توتی و دنیله روسی وجود دارد که جام جهانی فوتبال را برده اند و لاتزیو هم ستارگانی چون خوان سباستین ورون و هرنان کرسپو و آلساندرو نستا و میهایلوویچ و فرناندو کوتو حضور داشته اند که روزگاری از ستارگان بزرگ دنیای فوتبال بوده اند و حکایت قرمز وآبی های پایتخت ایتالیا  روایت مشترک کمی دارند  و رقابت این دو تیم معمولا یکی از پر شور ترین رقابتهای باشگاه های ایتالیا است همواره به نظر می آید که تنها نقاط مشترک این دو تیم ورزشگاه المپیکو رم و شهر رم باشد اما به نظر می رسد که در سال 2020 این دو تیم در یک عنوان دیگر هم به مشارکت می رسند "صاحب کفش طلائی اروپا "

کفش طلائی اروپا جایزه ای است که از فصل 1967- 68 به بهترین گل زن باشگاه های اروپا داده می شود . در تاریخ 53 ساله این باشگاه تا به امروز تنها دو ایتالیائی  موفق به کسب این کفش طلائی شده اند . اولین صاحب این کفش طلائی اروپا از کشور چکمه لوکا توتی در فصل 2005-6  با 31 گل بوده است و درست در فصل بعد از آن یعنی در فصل 2006-7  این فرانچسکو توتی گلادیاتور مشهور تیم رم بود که با 26 گل این جایزه را برده است و حالا بعد از حدود 13 سال بار دیگر کفش طلائی اروپا مسیر رم را می تواند انتخاب کند و به فردی از لیگ کشور چکمه برسد.

 او چیرو ایموبیله بازیکن 29 ساله تیم لاتزیو است مردی که در فاصله یک روز به پایان رقابتهای سری آ در فصل 2019- 2020  با 35 گل توانسته است از روبرت لواندوفسکی گلزن مشهور لهستانی تیم بایرن مونیخ که در این فصل 34 گل زده است عبور کند ( لواندوفسکی در این فصل در آستانه کسب سه رکورد بود . عبور از گرد مولری که با 40 گل بهترین گلزن تاریخ بوندس لیگا  است  و اولین برنده توپ طلا از کشور لهستان و کفش طلائی اروپا )که  در هیچکدام موفق نشد .  ایموبیله  می تواند ایتالیا را به برزیل و رومانی و بلغارستان  برساند که در بردن این جایزه هت تریک کرده اندو تنها رقیبش کریس رونالدو است که 31 گل به ثمر رسانده و چهار بار قبلا این جایزه را برده است

حکایت فوتبال ما

 

فوتبالفارسی و فوتبال  واقعی  / تورج عاطف

 بارها در مورد تفاوتهای فوتبالفارسی  با فوتبال جهان سخن گفته شده است . این تفاوتها فقط در میزان در آمدهاو ساخت زیر ساختها و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری ... نیستند بلکه مهمترین عواملی که بین فوتبالفارسی و فوتبال بین المللی  فاصله می اندازد  " "اندیشیدن " و "هدف گزاری" است به عنوان توضیح این مسئله می توانیم اشاره به اتفاقهائی کنیم  که در فوتبال انگلستان  در این ایام  رخ می دهد  . این روزها در فوتبال انگلستان کمپینی به نام هدز آپ*   وجود دارد که آغاز فعالیتها  آن به فوریه سال 2020 بر می گردد جائی که قرار شد فوتبال بعنوان واسطه برای سخن گفتن  بی دغدغه در مورد بیماری ها روحی باشد . هدف مشخص این کمپین رهائی از موانع روحی در  هنگام   صحبت کردن در مورد بیماری های روانی  بوده و   گفتگو در مورد این بیماری ها را تبدیل به گفتگوهای ساده ای بکنند که مثلا  افراد در مورد فوتبال انجام می دهد . برای رسیدن به این هدف باشگاه ها و بازیکنان مشهور فوتبال از تجربه های خودشان در مورد فشارهای روانی صحبت می کنند  و قرار بر این است که با وجود چنین کمپینهائی فشارهای عصبی در جهان با گفتگو ها و بسیاری از عوامل موثر در درمان بیماری های روانی کمتر شود و فوتبال عاملی برای تزریق هیجان بر پایه آرامش فکری و  عامل شادکامی میشود .

 نگاهی به این طرز تفکر به فوتبال و استفاده از آن در امور زندگی بکنیم و تفاوتهای آن را با فوتبالفارسی ببینیم . فوتبالفارسی  سالها است که سراسر از توهین و توهم و خیالپردازی و فرافکنی و مازوخیزم و سادیسم و پارانویا ...است و فرقی ندارد بازیکن  فعلی و بازیکنان بازنشسته و مربیان و حتی مجریان تلویزیون مبادرت به تشدید این اوضاع بکنند  و سخن تنها به امروز نیست   برای  ما سالها است که فوتبال عاملی برای فشار روانی مضاعف شده است و در پشت چهره های طرفداری علاقمند به رها کردن همه خشمهائی هستیم که در درون داریم و یا این که جامعه به ما تحمیل کرده است و در این میان  فرهنگ سازی   چیزی جز توهم نیست . این روزها صحبت از گالیله بسیار است و بد نیست به جمله ای از نمایشنامه " زندگی گالیله " اثر برتولت برشت توجه کنیم 

 

-یکی از دلائل فقرِ علم، تصورِ دانستنِ بسیار است

ما  فقیر دانستن و  ثروتمند  جهلیم و فرقی ندارد  که این حکایت  در قسمتهای مدیریتی  و اعضای کادر فعلی و قدیمی  باشگاه ها باشد و یا در به اصطلاح دانشگاهی که عده ای به این صدا و سیما می گویند و همه می دانیم چون کودکستانی  اداره و  در آن رفتار می شود 

  • Heads up

گواردیولا حق دارد

گواردیولا حق دارد / تورج عاطف                                

استیون جرالد در کتاب " داستان من " که  زندگینامه اوست این گونه از آبراموویچ می گوید

" روزی که آبراموویچ (  سال 2003 )به چلسی آمد  پیش خودم فکر کردم  چقدر این قضیه دوام می آورد ؟ بعد وقتی که شرکت ابوظبی در سال 2008 هدایت منچستر سیتی را بر عهده کرد شوک کمتری به ما وارد شد اما از خودم پرسیدم چرا آنها به سراغ لیورپول نمی آیند ؟" لیورپولی ها  سر انجام پس از سی سال قهرمان انگلستان شدند اما  قصه  های پر حسرت جرالد حکایت بسیاری از تیمهائی است که حتی جذابیت تیمهائی چون لیورپول را ندارند   به نظر ابدی هستند . تیمهائی که مالکان ثروتمند و ماجراجویان عجیبی برای خود نمائی ندارند و در نتیجه روزگار متوسط بودنشان طولانی است هر چند که در سالهای جدید فیفا دست به اعمال کنترلهای شده است .

  سالها است قوانینی تحت لوای " قانون فیر پلی مالی " مطرح شده است که به طور خلاصه  می تواند  گفت

1/ این مقررات برای جلوگیری از ورشکستگی تیمها وضع شده و بر این پایه  است که بدهی باشگاه ها نباید بیشتر از در آمد آنها باشد

2/ این مقررات برای تیمهائی صدق می کند که در مسابقات  لیگ قهرمانان و لیگ اروپا شرکت می کنند

 اما در این قانون آورده های اسپانسرهای باشگاه ها بعنوان در آمد  حساب می شود ووقتی که اسپانسر ها به نوعی مالک باشگاه باشد قسمت های تاریک این قانون آشکار می شود یعنی پولها تزریق شده  مالکان  می توانند توسط قراردادها بعنوان در آمد باشگاه تلقی شود در حالیکه ارزش قراردادها به واقع به اندازه در آمد آورده شده نیست این دقیقا اتفاقی است که برای منچستر سیتی رخ داده است و این باشگاه پس از آن که در حکم اولیه دادگاه به دو سال محرومیت از حضور در میادین اروپائی محکوم شده بود در دادگاه دوم محرومیت هایش بخشیده شده و جریمه آنها کمتر شد . وقوع این اتفاق باعث شد که خوزه مورینیو این  تصمیم را شرم آور بخواند و یورگن کلوب  از روزی که این تصمیم گرفته شد بعنوان " روز بد " فوتبال یاد کرد

گواردیولا هم پاسخ آنها را دادو گفت: اگر می‌خواهید چیزی بگوید در روی ما بگویید و بعید بیاید به زمین بازی برویم و مثل یک رقیب مقابل ما بازی کنید.

اظهار نظر گواردیولا که به زمین بیائید و جواب ما را در آنجا بدهید  حکایت قدیمی "هدف وسیله را توجیه می کند" را دگر بار روایت کرد وبی گمان بردن تیمهائی که در خارج میدان در بعد مدیریت مالی و .. قوی هستند در داخل میدان کاری دشوار است و گواردیولا حق دارد که ندای  برتری جوئی  دارد

کدامین پوکر؟

کدامین پوکر ؟/ تورج عاطف                                   

فوتبال ایران قهرمان لیگ برتر خود را شناخت و پرسپولیس برای چهارمین بار متوالی قهرمان این رقابتها شد  و این در حالی است که هنوز چهار هفته به پایان لیگ باقی مانده است و این احتمال وجود دارد که پرسپولیس به جز رکورد سریع ترین قهرمانی به رکوردهائی چون شکستن رکورد بیشترین امتیاز تاریخ لیگ هم  برسد.

 نتایج به نظر بی نظیر می رسند اما اگر از دید مدیریتی به این قهرمانی بنگریم با پوکر دیگری می رسیم . پرسپولیس در حالی سه گانه قهرمانی در لیگ  و دوگانه  قهرمانی در لیگ و جام حذفی را توسط برانکو ایوانکوویچ در فصل پیش به دست آورده بود در کمال تعجب به علت بی توجهی مدیریتی و کمبود منابع مالی براحتی با با این سرمربی موفق خداحافظی کرد و فریاد های طرفداران این تیم به نحوه مدیریت این تیم ماحصلی جز برخود قهر آمیز با نیروی  انتظامی نداشت . طرفداران پرسپولیس هیچگاه نفهمیدند به چه علت سر مربی موفقشان از این تیم جدا شد و تنها دلیلی که در پی این جدائی از زبان برانکو شنیده شده " بازگشت فوتبال ایران به دوران آماتوریزم " بود

 مدیریت به دنبال سر مربی جدید رفت و پس از سرگردانی های عجیب با گابریل کالدرون سر مربی  آرژانتینی به توافق رسید  در ادامه همکاری کالدرون با پرسپولیس مدیریت پرسپولیس هم تغییر کرد و محمد حسن انصاری فر مدیرعامل این تیم شد انصاری فرکسی است  که روزگاری باعث کسر شش امتیاز از این تیم شده بود اما با این همه بار دیگر ردای مدیریت پرسپولیس را به تن کرد و با نحوه مدیریتش  و جذب  بازیکنان چون استوکس و اوساگونا ...و عدم موفقیت در مذاکره با برانکو این تیم را به شرایط بحرانی نزدیک تر کرد و سر انجام کار به جائی کشید که مدیر عامل باشگاه بار دیگر دچار تغییر و مهدی رسولی پناه به عنوان رئیس هییت مدیره به باشگاه آمد و البته کالدرون هم در نیم فصل عطای  مربیگری پرسپولیس را به لقایش بخشید و از این تیم رفت  .

امروز پرسپولیسی ها شادمان از پوکر قهرمانی تیمشان هستند اما در مقیاس بزرگتر تیمی برای چهارمین بار  متوالی به قهرمانی می رسد که دو مدیر عامل و دو سرمربی پس از قهرمانی دوگانه اش در فصل گذشته عوض کرده است و یا به قولی پوکر تغییرات بزرگ  تیمی دارد و این در حالی است که سایه محرومیت و کسر امتیاز و حتی سقوط به دسته پایین تر  بر سر باشگاه پرسپولیس و همین طور استقلال و چند باشگاه دیگر وجود دارد براستی چنین نمونه ای در جهان فوتبال سراغ داریم ؟آیا این مدل  قهرمانی های داخلی می توانند با این نحوه  تفکر مدیریتی برد بین المللی داشته باشد؟ بی گمان پاسخ به این پرسشها منفی است   

کدامین هدیه ؟

کدامین هدیه ؟ / تورج عاطف                                             

 حکایت خصوصی سازی  دو باشگاه استقلال و پرسپولیس  قصه های  عجیبی  دارند. و آخرین اظهار نظر در مورد حضور  استقلال و پرسپولیس در بورس  چنین است :

"خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس هدیه به هواداران است "

 کلمه هدیه در این گفتار حرفهای  زیادی را به اذهان می آورد 

1/   تا آنجا که همگان می دانند  دارائی های باشگاه های تاج  سابق و استقلال امروز و پرسپولیس در آغاز انقلاب به نفع مردم   مصادره شد سوال این است که حال چگونه  این واگذاری نام هدیه می گیرد ؟

2/  باید بگوئیم واگذاری نامها یا به بیان دیگر " برند " دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با واگذاری باشگاه های استقلال و پرسپولیس منافات دارد زیرا در صورت واگذاری باشگاه استقلال و پرسپولیس  باید همه دارائی هاپیش از مصادره شدن این دو باشگاه هم واگذار شود که این گونه   به نظر نمی رسد ( چرا ؟). بعنوان مثال باشگاه بارسلونا نام ورزشگاه خود  نیوکمپ را می خواهد که واگذار کند این حرکت در جهان اقتصاد به نام واگذاری برند نه باشگاه یاد می شود و بیگمان نوع واگذاری که این روزها از آن یاد می شود چنین است

3/ خصوصی سازی و واگذاری شرکتها  به بازار بورس شرایطی دارد که نخستین شرط آن سهامی عام بودن شرکت است پس واگذاری باشگاه استقلال و پرسپولیس ربطی به هدیه ندارد زیرا شرط حضور در بورس  حضور مردم است وگرنه این کار عملی نیست

4/ بنا بر شرط خصوصی سازی باید شركتهای حاضر در بورس  در دوره متوالي سودآور بوده و امكان سودآوري آن در آينده وجود داشته باشد و زيان انباشته نداشته باشدآیا استقلال و پرسپولیس با این میزان بدهی  زیان انباشته ندارند ؟و امکان سود آوری این دو باشگاه در حالیکه امکانات در آمد زائی باشگاه های جهان نظیر حق پخش تلویزیونی (44 در صد در آمد ) حق کپی رایت و امکان فروش بلیط بی هیچ مشکل جانبی و حق  استفاده از  امکانات تبلیغات  محیطی و... وجود ندارد  چگونه میسر است ؟

 در کنار این عوامل به  عدم ثبات  نرخ ارز و مشکلات انتقال ارز و عدم امنیت برای جذب سرمایه خارجی که در مراودات بین المللی باشگاه ها موثر  است توجه کنیم و...

 در ادامه  وزارت ورزش متعد می شوند که هیچ سهمی را برای وزارتخانه نگاه داشته نمی شود 

می پرسیم اگر قرار باشد که دو باشگاه پرسپولیس و استقلال خصوصی باشند چرا باید نداشتن سهم  از این دو باشگاه برای وزارتخانه بعنوان یک لطف حساب شود ؟

 سالها است که به گرد جهان می گردیم و نمی دانیم الفاظ و سخنان و شعائر و.... نمی توانند مشکلات ما را حل کنند . استقلال و پرسپولیس  و همه  ورزش ایران زمانی خصوصی است که اقتصاد ما بنابرپایه های اقتصاد آزاد باشد که بی گمان این تفکر را نمی بینیم