حکایت مویز و غوره

حکایت مویزو غوره ! / تورج عاطف              

مسابقه  بارسلونا و تیم فرانس واروش شبی فراموش نشدنی را برای عاشقان آبی و اناری پوشان فراهم آورد . بازیکنان بارسلونا در نمایشی که کمتر از آنها شاهد هستیم توانست پنج بار طلسم دروازه مجارها را بشکند اما پیروزی بر این تیم نه چندان مطرح آنگاه مهمتر شد که زنندگان دو گل از پنج گل دو بازیکن جوان این تیم فاتی و پدری و  بازیکنانی چون فاتی و دمبله و دیونگ که در سالهای جوانی خود هستند پاسهای گل را دادند . رونالد کومان در پایان بازی از آینده بارسلونائی صحبت کرد که به ساقهای این جوانان با استعداد دوخته شده است و از آینده در گروه اعتماد به جوانان گفت .

این روزها در فوتبال ما چون بسیاری از مسائل اجتماعی سخن از سازندگی و آینده نیست و همگی در روزمرگی های بی شماری که بر این دیار سایه افکنده غرقه هستیم . ما زمانی می توانیم تغییری در این روند داشته باشیم که از درون تغییر کنیم و دل به دانش و خرد و ایمان به تسلسلی بودن تغییرات  برای رسیدن به آینده داشته باشیم . این که  تیمهای ما در گروه تصمیم  ستارگان باشد و یا بزرگان فوتبال ما به جای آن که از متولین قوه مقننه بخواهند که قوانین حمایت از ورزش چون " حق پخش " و " کپی رایت " و " خصوصی سازی " تصویب  وروشنگری در مورد "پرونده فساد در فوتبال " بشود معتقدند که به فوتبال باید هر ساله چند صد میلیارد پول از جیب مردم ترزیق شود تا منت ستارگانی را بکشند که از صدقه سر دلالیزم و صفحات  طرفداری  از فرمول " غوره نشده و مویز شدن " دقیقا نشان از گم کردن راه را دارد که اگر راه صحیح را می دانستیم بی شک در نشست  پیشکسوتان با نمایندگان  صحبتهائی از جنس آگاهی و دانش می شد و از سوئی نمایندگان پارلمان این دیار هم شاید بجای دغدغه چند صد میلیاردی مویز ها کمی هم راهکارهائی برای این بی کران نا امیدی سایه افکنده بر جامعه داشته و وقت برای آن می گذاشتند .

فوتبال ما بخشی از معضلات  اقتصاد دولتی و مدیریت رانتی است . فوتبال ما  چون صنایع و کشاورزی و صادرات و واردات و آموزش  و امنیت و ... نیاز به برنامه ریزی و سرمایه گذاری  صحیح و مدیریت فاخر  و رهائی از دولتی بودن است . فوتبال چون بسیاری از بخشهای اقتصادی  ما باید تولید داشته باشد و فرصت برای پرداختن به این امر مهم نیازمند زمان و حوصله و دوری از شعار گرائی و مدیریت عمل گرا است .فوتبال ما چون بسیاری از دیگر مسائل این جامعه باید رها شود از غمزه های هیچ ها و هیچستان ها

بی انگیزگی را بفروشید

بی انگیزگی را بفروشید/ تورج عاطف                         

در بسیاری اوقات از  مفاهیم و معانی سو برداشت کردیم و راهی ناکجا آبادی شده ایم که این روزها بش از هر زمان دیگر آن را با تمام وجود حس می کنیم  و واژگانی چون " استقلال " و " مصلحت " و... برخی از آنها هستند . فوتبال ما هم جدا از این سو تعبیرها نیست و شاهدیم که چگونه میلیون ها دلار از سرمایه های  ما صرف چنین  سو تعبیری  شدند .  مبحث بشار رسن هم نمونه ای از چنین مباحثی است . بشار رسن بازیکن عراقی پرسپولیس با پیشنهاد  یک و نیم میلیون دلاری  قطری ها مواجه شده است و او با دریافت این پیشنهاد خواهان فسخ قرارداد چهار صد هزار دلاری  با پرسپولیس و حتی عنوان می شود حاضر شده که چهار صد هزار دلار هم به پرسپولیس بدهد  سوال این است که چگونه  باید با این مسئله برخورد شود ؟

آیا باید با بشار مخالفت کرد یا این کرد با او همراه شد؟ پاسخ به این سوال نه آری و نه خیر است بلکه پاسخ این است که باید مذاکره کرد . باشگاه ورزشی زندان و تبعید گاه نیست اما می توان راه کارهائی داشت نظیر آن چه پاری سن ژرمن  در مورد نیمار و بارسلونا در مورد مسی داشت یعنی مبلغی برای  بند فسخ قرارداد و...را انجام داد

بشار بازیکنی است که دست به جنجالهای غیر عادی زده است که حتی بازیکنانی چون نیمار و مسی هم در آن موفق نبوده اند اما فرق او با این بازیکنان در این است که پرسپولیس شرایط خوب مالی ندارد  و امکان فسخ قرار داد میسر است نظیر آن چه ترابی انجام داد و به نظر می آید که شجاع خلیل زاده هم در پی انجام چنین رفتاری است

پرسپولیس بایدمذاکره  تلفیقی  انجام دهد یعنی بازیکن ناراضی را بدهد و بهترین منافع را از این انتقال بگیرد  که با آن هم می تواند بخشی از بدهکاری خود را پوشش دهد هم به دنبال تعیین جانشین ستاره بی انگیزه و غیر حرفه ای   باشد. از یاد نبریم قبل از همین مسابقات اخیر لیگ قهرمانان آسیا بسیاری با تردید به تغییرات پرسپولیس چشم دوخته بودند و بی گمان کسی فکر نمی کند مهدی عبدی و آل کثیر و پهلوان و لک وسرلک  و آقائی ..ستارگان سرخها باشد  پس چه خوب خواهد بود که به دیگر جوانان چون  حسین پور وشجاعی .. هم فرصت داده شود  از یاد نبریم که ایران زمین سراسر از استعداد است  و مردانی چون طارمی و جهانبخش و آزمون و کاوه رضائی .. با فرصت دادن تبدیل به  ستارگان بی بدیل شدند همان گونه که در گذشته هم چنین تجربه های شیرینی را داشته ایم  ورودخانه فوتبال باید  همواره جریان داشته باشد

به تمنای هیچ

به تمنای هیچ / تورج عاطف                      

 اعتراض طرفداران تیمها عمل چندان عجیبی در جهان ورزش نیست و همگی شاهد بودیم که در هفته های پیش چگونه طرفداران باشگاه بارسلونا اسپانیا به مدیریت باشگاه اعتراض کردند اما اعتراض طرفداران فوتبال سرخ ها و آبی های تهرانی با آن گونه اعتراضی که در بارسلونا صورت می گیرد و فرق دارد

1/ نخستین فرق این اعتراض ها در این است که اعتراض در بارسلونا با نیروی های انتظامی برخوردی ندارد و اسپانیا پس از عبور از دورانهای تاریک جنگهای داخلی و دیکتاتوری های نظامی  نمی تواند بپذیرد که به صرف اعتراض مسالمت آمیز پلیس حق دخالت و ضرب و شتم  معترضین را داشته باشد

2/ دومین تفاوت مربوط به راهکارهای قانونی است که در پی اعتراضهای وجود دارد  به عنوان مثال طرفداران باشگاه بارسلونا این حق را داشتند  که مدیرانشان را خودشان انتخاب کنند و این روزها با جمع آوری امضا برای استعفای مدیران او را از کار برکنار کنند اما در دیار ما این مدیران معلوم نیست که از کجا آمده و بنا بر چه سوابق و تجربه  و دانشی باشگاه به این جماعت سپرده می شود و بنا بر گفته دکتر دادکان دستهایشان با دلالان در یک سفره هست و در کنارش به حساب باشگاه چون نمونه مدیریت آبی ها به سفر ایتالیا می روند و یا چون مثال قرمزها کت و شلوار برای خودشان می خرند  و..

 اما طرفداران فوتبال   باید دامنه تقاضاهای خود را بالاتر می بردند و بعنوان مثال می پرسیدند

1/ چرا وضعیت اقتصاد این دیار به گونه ای است که مبلغ قرار داد برانکو به رقم ریالی در عرض چند ماه تا این اندازه به چندین برابر رسیده است و پول ملی ایران دچار چنین مصیبت تاریخی شده است

2/ چرا این باشگاه ها آنقدر  فساد و نابخردی جریان دارد که نمی تواند بازیکنانی را که با آن قرارداد دارد را نگاه دارد و براحتی قرار داد بازیکنانی که قرار داد دارند فسخ می شود و بر ما همان می رود که در مقیاس کلان کشوری در مباحث برجام و روابط بین المللی با دیگر جهان و حجم مبادلات و... رفته است

3/ چرا طرفداربه بازیکنی اعتراض نمی کند که   در این روزهای جامعه ما که پسر بچه ای به خاطر عدم  دسترسی به امکانات تحصیل از راه دور خودکشی می کند از بهترین امکانات مالی برخوردارند اما همچنان مشغول چشم نازک کردن به طرفدارانی است که تنها دلخوشی آنها همین فوتبال برزخی است

4/ چرا در این دیار با این همه  منابع و شرایط بهنیه جغرافیائی  و..این فوتبال برزخی  باید تنها دلخوشی جوان ایرانی  باشد

5/ و چرا برای یک بار هم مربیان  و مدیران  و طرفداران ما دل به جوانان بی ریا نمی دهند و  همواره به تمنای هیچ هستند

گروگانی به نام فوتبال

گروگانی  به نام " فوتبال"/ تورج عاطف

 بازی اسپانیا و سوئیس  که شروع می شود بر روی جایگاه تماشاچیان شعائری به چشم می خورد که حکایت از اتحاد در فوتبال می دهد . اسپانیائی ها می نگارند که " ما فوتبال هستیم و ما یک فدراسیون هستیم "

 به مفهوم فدراسیون که در این عبارات می نگرم تنها  واژگانی چون " اتحاد " و " همدلی " و ... را می توانم تصور کنم و بیش از پیش تفاوت آن چه در فوتبال دنیا و حکایت های فوتبالفارسی مشاهده می کنم . فوتبال ما گروگان است . به تیمهای ما بنگرید همه غرق در بی کران مشکلات مدیریتی و اقتصادی و ناکاررائی هستند و بخوبی می توان فهمید فوتبال ما به چند پاره تقسیم شده است . مهمترین بخش فوتبال که در  همه جای دنیا عاشقان آن هستند اسیر گردانندگان این فوتبال و ورزش  هستند . مگر می توان تا این حد ناکاررائی و نابخردی را تحمل کرد . چهار دهه است که فوتبال را به گروگان گرفته اید . فوتبالی که قهرمان آسیا بود و به المپیک  و جام جهانی می رفت و باشگاه های صاحب امکانات و مدیران کار آمند چه در رده ملی و فدراسیون و چه در سطح باشگاه ها داشت و زمین و امکانات و راه کارهای در آمد زائی را درست کرده بود اما آنها را به گروگان گرفته و تا به امروز جز فقر و ندانم کاری و دروغ و رنج و غم به عاشقانش ندادید

فوتبال  را به گروگان گرفتید  و عشق مردم را اسیر کردید و این هجمه از نفرت و خشونت ودشمنی را در نسلهائی رواج دادید که خبر از دوران طلائی دوستی و مهربانی و ثروت و خردمندی ندارند و همواره می پندارند فوتبال یعنی جهل و خیانت و دروغ و ناکار آمدی و از همه مهمتر رنجی که به طرفداران هر دم تزریق می شود

 به واقع شرم آور است آن چه بر سر باشگاههائی که رکوردار تماشاچی در سطح آسیا هستند هر دم می آوریم و همچنان اصرار به ادامه این روند دارید .

فوتبال ما و عشق میلیون ها جوان ایرانی را به گروگان گرفتید تا هر روز آن را بیشتر زیر تازیانه و شکنجه و ناکاررائی خود نابود کنید .

گروگان گیری از فوتبال حکایت از گروگانگیری عشق و بی گمان تنها دلخوشی مردمی دارد که نسل در نسل به دنبال تیمهای خود بودند اما به بهانه  " مردم " باشگاه های آنها را به گروگان اقتصاد دولتی سراسر از فساد و تباهی بردند  و حال که شرایط کرونائی برای دنیا بحران به وجود آورده است برای ما این بحران تبدیل به فاجعه شده است زیرا ما سالها است که در آغوش بحرانی هستیم که خود خالق و اسیر  آنیم 

تفنگ را زمین بگذار

تفنگ را زمین بگذار/ تورج عاطف                       

در روزی تیم ملی ایران به مصاف ازبکستان رفت که خسرو آواز ایران رخت از این جهان بست و بی کران غم را برای ملتی آورد که گوئی قرار است  حدیث حافظ را مرتبا تکرار کند که

" هردم آید غمی از نو مبارک بادم "

از خسرو آواز ایران سخن به  میان آمد و نگاهی به تیم ملی داریم که پس از افتضاح " ویلموتس گیت "  و انتخاب عجیب  اسکوچیچ قرار است دل بندد چون همیشه به عشق  و دوباره  معجزه  که شاید  این بار هم با  " حلقه به گوش  در میخانه عشق " شدن موفق باشد ! دلهای ما سخت پر تلاطم و  به بی کران خشم  فرمان سکوت دهیم به همه بی وطنانی که فوتبال ما را اسیر  رنج و فقر و درد  با ناکاررائی کردند و تنها راه موفقیت را در خلق معجزه برای ما گذاشتند اما به احترام شعری زیبای " تفنگ را زمین بگذار " فریدون مشیری  که  استاد شجربان به زیبائی آن را اجرا کرد  زمزمه  کنیم
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزی ست
زبان قهر چنگیزی ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن ـ شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید

برادر گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار
تفنگت را زمین بگذار،

و تفنگ را زمین گذاشته و می پرسیم

1/ چرا در ترکیب اولیه تیم  4 بازیکن از تیم پرسپولیسی بود   که هفت بازی سخت را در لیگ قهرمانان آسیا گذرانده بودند و آخرین آنها  یک دیدار 120 دقیقه ای بود ؟ آیا نباید تیم ملی از نیروهای شاداب تر استفاده می کرد ؟برای روشن شدن این موضوع اشاره ای به گفته لوئیز انریکه سرمربی تیم ملی اسپانیا داریم که وقتی از او سوال شد چرا در بازی با پرتغال از انسو فاتی استفاده نکرده است به تعدد بازیهای او اشاره داشت

2/  ازویژگی های مثبت  تیم می توانیم به قلی زاده اشاره کنیم که نشان داد که حالا پخته تر شده است و بازی فوق العاده ای را از خود نشان داد این  نقظه نظر  را با فاصله ای آشکار در مورد صادق محرمی هم می توانیم  بیان کنیم

3/ خشونت و عصبانیت تیم ملی را درک نمی کنیم  به یاد داشته باشیم بازی های با عراق و بحرین   با این شرایط روحی می تواند برای ما فاجعه بار باشد

4/ سهل انگاری در گلی که خوردیم و تعویض هائی که دلیل دیر انجام شدنش را  ارتباط به دوری از مفهوم بازی تدارکاتی و بی اهمیتی  نتایج آن می دانیم امید داریم که در مقابل حریف تدارکاتی بعدی ما رخ ندهد

5/ تیم ملی  در بیست دقیقه آخر نفرات تازه نفسی را به  میدان آورد اما   نمایش نا امید کننده ای داشت

 به انتظار می نشینیم

جماعت صاحب پیروزی

بی نوا پیروزی !/ تورج عاطف                                   

حکایتی تکراری است  که :

" پیروزی هزار صاحب دارد و شکست همواره بی صاحب است " قصه این روزهای فوتبال ما هم این گونه است . از لحظه ای که سوت پایان بازی نیمه نهائی  لیگ قهرمانان باشگاه های آسیا  با پیروزی پرسپولیس زده شد  سیل پیغامهای شادباشها ارسال شد  و برای استقبال از تیم پرسپولیس عده ای به خط  شده بودند که  به قول    حسین آقا کلانی عزیز  از همان مدیرانی بودند که هیچ کاری برای تیم نکرده بودند .حسین کلانی به نکته درستی اشاره کرده بود .  نگاهی به این بازیها بیاندازیم  از بین چهار نماینده ای که در این مسابقات حضور داشتند سه تیم پرسپولیس و شهر خودرو و استقلال با  حکم مراجع قانونی فیفا محروم از پنجره نقل و انتقال در مرحله اول و سپس با کسری امتیاز و سقوط به دسته پایین تر و محرومیت از حضور در لیگ قهرمانی باشگاه های آسیا روبرو بودند زیرا نتوانسته بودند به تعهدات مالی خود در قبال مربیان و بازیکنان سابق خود عمل کنند . سوال اینجا است که چرا این باشگاه ها قادر به پرداخت تعهدات مالی خود نبودند ؟ پاسخ واضح است زیرا در آمدهائی که هر باشگاه ورزشی در جهان از آن برخورد دار است از آنها دریغ شده است و جالب اینجا است دستگاه هائی که  عاملی برای عدم وصول  به این در آمدها هستند از نخستین تحسین کنندگان  بوده و پیام شادی فرستادند . نخست از صدا و سیما آغاز می کنند که در این روزگار بی توجهی و افول اقبال عمومی  از دستگاهش این مسابقات باعث شد که به در آمدهای نجومی ازبابت پخش آگهی ها  برسد اما همین دستگاه  که نخستین پیامهای شادباش را می فرستد سالها در قبال حق پخش بازی های تیم های داخلی مقاومت کرده و ورزش را از در آمدی که باید داشته باشد محروم می کند. دومین پیام از وزیر ارتباطات است . از ایشان می پرسیم آیا توجهی به نحوه عملکرد اپراتورهائی که به اصلاح اسپانسر  دو باشگاه سرخ و آبی پایتخت هستند و در راس آنها ژن های خوب فرمانروائی می کنند تا به حال داشته است ؟  نوع قراردادها بی هیچ رقابت و نوع پرداخت بی هیچ نظارت و... مسائلی است که وزیر محترم باید قبل از تویئت بازی هایش به آن توجه می کردند که نمی کنند.  شادباش وزیر ارشاد هم در نوع خود جالب است نهادی که باید سالها پیش مقوله کپی رایت  را حل می کرد  اما ...

 اصولا دولت و مجلس  چه کمکی به ورزش کرده است که در هنگام پیروزی ها  همواره حضور دارد؟

آقایان ! دست از سوار شدن بر موج احساسات مردم بردارید  که این پیروزی بی گمان به  عملکرد شما  هیچ ارتباطی ندارد

صلح درون

صلح درون / تورج عاطف

 بیست و چهار ساعت قبل از بازی نهائی غرب آسیا  به سخنرانی دکتر محمود سریع القلم گوش می دادم و  چون همیشه از آن بی کران بهره می بردم .  دکتر سریع  القلم   از واژه " صلح در درون " سخن می گفت . ایشان معتقدند  یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما عدم صلح در درون است  که باعث می شود ما با  حسادت و نخوت و غرور کاذب و خود حق پنداری  به جنگ با قابلیت ها و لیاقتهایمان برویم و در نتیجه با پدیده هائی چون  مشکل در " ساختار نخبگی " روبرو شویم . صلح با درون می تواند ما را با قلبلیت ها و ضعفها و به جستجوی پاسخ  ها ببرد و از  " دروغ "  و رسیدن به شکست  رها می شویم  که نه تنها در ورزش که در بسیاری از موضوعات اجتماعی با آن  روبه رو هستیم و به نظر می رسید بازی نیمه نهائی لیگ غرب آسیا نمونه از وصول به  سخنان زیبای دکتر سریع القلم  بود

                   

بازی نیمه نهائی لیگ قهرمانان آسیا یک جنگ تمام عیار در داخل و خارج میدان بود . کنفدراسیون آسیا  در اقدامی بسیار بحث انگیز عیسی آل کثیر ستاره بازی های قبلی پرسپولیس را با محرومیت مواجه کرد تا نشان دهد که مشکلات بی شماری  که در فوتبال آسیا وجود دارد دقیقا همان مشکلاتی است که در داخل کشور داریم یعنی " فساد " و " عدم رعایت عرف بین المللی "

 پرسپولیس با از دست دادن ستاره خود به جای بهانه جوئی به دنیال صلح با خود و دستاوردها و قابلیت هایش رفت . پرسپولیس  می دانست می تواند بهانه جوئی هائی چون   عدم حضور مدیران  نا لایق  ما  در تصمیم گیری ها کنفدراسیون فوتبال آسیا را بیاورد و یا از  قدرت مالی تیم سعودی و در نتیجه ستاره ها و  جوایز آنها   بی کران گوید آن هم در حالی که ما به علت مدیریت حاکم بر این دیار با محرومیت ها و ضعفها و عدم تدارکات   چون همیشه روبرو بودیم اما پرسپولیس به صلح درون رسید و با توجه به قابلیت هایش  با تمامی وجود مبارزه  کرد و جنگید و فریاد  قابلیتی را زد که ملت ایران در این بی کران ناکاررائی دارند و خواستار مدیریتی در  حد لیاقت این ملت و این دیار هستند . فریاد پرسپولیس در آسیا در این روزهای سخت و پیروزی های این تیم  بی شباهتبه تیم آلمانغربی جام جهانی 1954  نبود   که آنها با قهرمانی در آن جام انگیزه ها را یافتند که برای جایگاهی که لایق آن هستند  مطالبه و تلاش  کنند . قدرت بدنی و روحی  رمز اول سرخهای  ایران زمین در کنار استعداد و بی گمان صلح درون  تیمی بود پرسپولیس راه را نشانمان داد

 

 

 

 

 

 

 

پرسپولیس قانون شکن

پرسپولیس  قوانین بازی را می شکند / تورج عاطف

 پرسپولیس در قطر هر روز بهتر از بازی قبل می شود و بی گمان  در دو بازی آخرشان فراتر از آسیا بود

 به نظر می آید شکستن قوانین رایج در بازی فوتبال از عادتهای رایج  تیم پرسپولیس  شده است . دو سال پیش پرسپولیس علی رغم قانون محرومیت  از نقل و انتقال  با شگفتی تمامی حریفان غرب آسیا را شکست داد و نایب قهرمان شد . اتفاقی که برای فوتبال ما که  سراسر از سومدیریت و بحرانهای اقتصادی و به دور ازمعیارهای موفق فوتبال پیشرفته جهان چون یک  معجزه بود . پرسپولیس برانکو ایوانکوویچ موفق به این  کار یعنی شکستن قوانین رایج فوتبال شد و حالا شاهدیم که پرسپولیس یحیی گلمحمدی هم از قانون های رایج فوتبال پیروی نمی کند . این قانون های عبارتند از

1/ انسجام مدیریت در تمامی ارکان باشگاه : پرسپولیس چون رقیب سنتی داخلی اش استقلال و بسیاری از تیمهای فوتبال ما از مدیریتی ناکارآمد برخورد دار است قانون می گوید این تیم نباید موفق شود اما این گونه نیست

2/ انتقال ستاره ها به تیمهای دیگر معمولا واکنشهای منفی برای باشگاه های جهان بوجود می آورند اما در تیم پرسپولیس شاهدیم رفتن  بیرانوند و علیپور و ترابی که از ستونهای اصلی تیم پرسپولیس بودند نتوانسته است به این تیم ضربه زده بلکه انسجام این تیم  بیشتر نیز شده است

3/ هماهنگی : تیمها  پس از فصل نقل و انتقال با مشکل هماهنگی رو به رو هستند  اما پرسپولیس جدید که حداقل 50 % ترکیب  اصلی خود  را عوض کرده است  اما در بازیهای لیگ قهرمانان باشگاه های آسیا هماهنگی تیم در حالی که در تمامی خطوطش با تغییرات مواجه فوق العاده است و اجرای روشهائی چون پرس و پوشش تیمی  و انتقال بازی از فاز تدافعی به حمله و بر عکس  که نیاز به هماهنگی زیادی در تیم دارد بسیار  عالی در تیم انجام می شود

4/ آشنائی  با جو تیمهای بزرگ یکی از بزرگترین معضلات بازیکنانی است که به این تیمها نقل مکان پیدا می کنند اما شاهدیم بازیکنانی چون لک و سرلک و پهلوان و عیسی آل کثیر این قانون را نقض کرده و از بهترین های تیم  جدید خود هستند

5/ قدرت بدنی تیمها در پایان لیگ  معمولا در شرایط بدی است اما شاهدیم پرسپولیس روز به روز در تورنمنت متمرکز در کشور قطر شاداب تر بازی  می کند و این مسئله در مورد قوای روحی تیم پرسپولیس هم صدق می کند

 آیا این پرسپولیس می تواند  علی رغم فوتبال سراسر از ناکار آمدی ما به افتخار بزرگ دیگری برسد ؟ به نظر این گونه می آید اگر تیم همچنان این گونه با انگیزه و  شجاع و متحد و فراتر از آسیا بازی کند    

روایت یک فینال

روایتهای  یک فینال / تورج عاطف                

ورزشگاه پوشکاش آرنا میزبان فینال سوپر جام اروپا بود . نام پوشکاش به نوعی ارتباط به دوکشوری داشت که نمایندگانشان در فینال حضور داشتند .فرانس پوشکاش  ستاره مجارستانی بود که در مسابقات جام جهانی 1954  در بازیهای گروهی در پیروزی 8 به 3 مجارستان در برابر آلمانغربی آن روزگار  زننده یکی از گلها به آلمانغربی بود و در بازی فینال همان جام دو گل دیگر به آلمانی ها زد اما یکی از گلها از سوی داور مردود اعلام شد  و آلمانی ها با نتیجه 3 به 2 به اولین قهرمانی خود در جام جهانی رسیدند.

فرانس پوشکاش برای  اسپانیائی ها هم نام آشنا است . او بازیکنی بود که در پی سرکوب قیام مردمی کشور مجارستان توسط  اتحاد جماهیر شوروی از کشورش فرار کرد وبه تیم رئال مادرید پیوست و در کنار آلفردو دی استفانو ستاره‌ی بزرگ آرژانتینی قرار گرفت ورئال مادرید را به افتخارات بزرگی رساند. این تیم توانست با پوشکاش سه بار دیگر جام قهرمانی باشگاه‌های اروپا را کسب کند و حتی برای تیم ملی اسپانیا در جام جهانی 1962 شیلی بازی کرد

بایرن مونیخ  نماینده آلمان ها برای پنجمین   بار برای قهرمانی سوپر کاپ بازی می کرد(دیدار فینال آنها در مقابل مونشن  گلادباخ در سال 1974 برگزار نشد) و سویا نماینده اسپانیا برای ششمین بار فینالیست این جام بود . هر دو تیم تا قبل از این فینال تنها یک بار موفق  به قهرمانی در این جام شده بودند که نماینده آلمان پس از غلبه بر نماینده انگلستان یعنی تیم چلسی در سال 2013 در ضربات پنالتی موفق به کسب جام شده بود  و سویا هم موفق شده بود که 14 سال پیش با سه گل  بارسلونا را شکست دهد  اتفاق جالب  اینجا بود که سویا سه بارمغلوب تیمهای اسپانیائی در فینال شده بود و تنها باخت آنها به تیم غیر اسپانیائی در مقابل آ ث میلان بود و بایرن مونیخ جام را به اندرلخت بلژیک  دینامو کیف و لیورپول انگلستان  باخت .اتفاق بسیار عجیب دو فینال 2013 و 2020  بایرن مونیخ زننده گل دوم بایرن مونیخ بود . در فینال 2013 خاوی مارتینز در دقیقه 120 توانست بایرن مونیخ را به ضیافت  پنالتی بکشاند و  با هدر رفتن ضربه پنالتی  لوکاکو  بازیکن جوان آن سالهای چلسی و ستاره این روزهای اینتر میلان  تیمش به  قهرمانی برسد و این بار در دقیقه 104 گل برتری  بایرن مونیخ را خاوی مارتینز  زد تا وداع باشکوهی با تیمی داشته باشد که هشت سال در آن توپ زده بود. در فینال 2020 یک اسپانیائی ( مارتینز ) ویک آرژانتینی ( اوکامپوس ) و یک آلمانی ( گورتزکا ) به ثمر رساندند در حالیکه در فینال  2013 زننده هر چهار گل  و سر مربی  تیم قهرمان   غیر آلمانی  بودند .

فرهنگ طرفداری

فرهنگ طرفداری / تورج عاطف

نقل و انتقال در فوتبال اجتناب ناپذیر است . تیمها نیازمند پوست اندازی هستند . آنها با توجه  به تاریخ و دستاوردهائی که داشته اند و انتظاری که  طرفدارانشان از آنها دارند باید که دست به تغییر بزنند . موفقیت و یا عدم موفقیت این تغییرات هیچگاه تضمین قطعی ندارد. در تاریخ فوتبال ستارگان بزرگی را دیده ایم که با تیمهائی موفق و یا ناکامی را تجریبه کرده اند اما نقل و انتقالشان به تیم دیگری داستان آنها را عوض کرده است  اما برای  بالا بردن تضمین موفقیت در نقل و انتقالها چه باید کرد فوتبال جهان پیشنهاد می کند  که

 1/ استفاده از نیروهای جوان تر از تیمهای پایه خود باشگاه و یا خرید جوانها  از تیمهای دیگر و استفاده از آنها به صورت روش پله ای  در تیمها یعنی با دادن فرصت به آنها در تیم اصلی در زمانهای کوتاه و به مرور طولانی کردن این زمان

2/  خرید و دادن فرصت به بازیکنانی که از تیمهای گمنام تر و با قیمت های ارزان تر  به تیمهای بزرگ می پیوندند

 پاندمی کرونا و شرایط سخت اقتصادی باعث شد که کمتر شاهد حضور ستاره های گرانقیمت در تیمها باشیم  اما این کل ماجرا نیست . تیمها می دانند که باید صبر بیشتری برای مهره های انتقال یافته داشته باشند و در این میان طرفداران تیمها هستند که باید به تیمهایشان  در حمایت از  بازیکنان جدید یاری کنند .فوتبال ایران با توجه به شرایط سخت اقتصادی و فساد حاکم بر مهره های خارجی وارداتی  نیازمند به حفظ نیروها و بالابردن صبر و تحمل برای رسیدن  مهره ها به ستاره های قابل اتکا است و برای این کار نیاز به طرفداران خود دارد کاری که در جهان فوتبال همواره  مهم بوده است اما این اتفاق در فوتبال ما رخ نمی دهد و بعنوان مثال می توانیم به حجم هجمه ای که بر علیه بازیکنان تازه وارد پرسپولیس  انجام گرفته است اشاره کنیم . پرسپولیسی ها  نخستین تیمی بودند که به فعالیت های خود در فصل نقل و انتقال سرعت دادند و با بازیکنان جدید خود به رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا پای گذاشتند .اما این نقل و انتقالها در سایه خروج علیپور و مهدی ترابی قرار گرفت  دو بازیکنی که معلوم شد حداقل از بعد صداقت و رفتارهای حرفه ای با باشگاه خود یعنی تیم پرسپولیس بد عمل کردند . بسیاری از  طرفداران این تیم براحتی هجمه ای بر علیه  بازیکنان جدید خود بدون آن که حتی یک بار بازی آنها را در ترکیب تیم خود دیده باشند انجام دادند   در حالی که این بازیکنان در چهار بازی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آُسیا عالی ظاهر شدند آیا وقت آن نرسیده که فرهنگ طرفداری بین المللی توسط طرفداران داخلی سرمشق قرار گیرد؟                                            

حکایت دو لوئیز

حکایتهای  عجیب بارسلونا / تورج عاطف                      

حکایت لوئیز سوارز اروگوئه ای در بارسلونا به اتمام رسید و او  با چشمانی گریان این باشگاه را ترک کرد . این اتفاق در حالی رخ داد که بزرگترین مشکل بارسلونا در سالهای اخیر در سیستم تدافعی و خصوصا خط دفاع این تیم بود . جائی که سه مدافع پر اشتباه میانی چون پیکه و اومتیتی و لنگلت بارها  مشکلات بی شماری  برای این تیم بوجود آوردند و عدم ثبات در پست مدافع راست و  بی جانشینی آلبا در سمت چپ اذهان را به این سمت سوق می داد که نخستین  تغییرات  در خط دفاعی این تیم رخ دهد  اما تا اینجای کار بارسلونا دو هافبک میانی  ویدال و راکتیچ و نوک حمله خود سوارز را از لیست خود خارج کرده است!

به نظر می رسد که اتفاقهای عجیب در آبی اناری ها همواره در حال تکرار شد ن است همان گونه که هنوز هم کسی نمی تواند جدائی رونالدو نازاریو یا همان رونالدو برزیلی  از آبی و اناری ها را در حالی که با بارسلونا صاحب کوپا دل ری و سوپر جام اسپانیا و جام یوفا و کفش طلائی و مرد سال جهان فوتبال شده بود و همه این افتخارات در یک سال حضورش در فصل   1996 – 1997 رخ داده بود را باور کند .

به لوئیز سوارز باز می گردیم مردی که در طی شش  سال حضورش در بارسلونا تبدیل به سومین گلزن برتر تاریخ فوتبال این تیم مشهور کاتالانیا شد . نام لوئیز سوارز ناخود آگاه یاد آور دیگر لوییز سوارز بارسلونا در دهه 50 قرن بیستم می اندازد . لوئیز سوارز که  از  لاکرونیا به بارسلونا آمد ومرد سال  اروپا در سال 1960  شد و او تنها   بازیکن متولد کشور اسپانیا است که تا به امروز به این افتخار رسیده است  اما یک سال بعد به همراه مربی محبوبش هررا  که در پی اختلاف با فوق ستاره آن سالهای بارسلونا یعنی کوبالا  بارسلونا را ترک کرده بود به همراه او به اینتر میلان پیوست .

او در  اینتر میلان رفت و دو قهرمانی اروپا و دو جام قاره ای از بزرگترین افتخارات او در آتزونری ها بود .    سوارز اسپانیائی هم با خاطره تلخ بارسلونا را ترک کرد. خودش در مورد این  بازی  می گوید

" پایان کار من در بارسلونا غم انگیز بود و  بارسلونا  در آخرین  بازی که من بعنوان بازیکن  آبی و اناری ها بودم  فینال اروپا را به بنفیکا در برن سوئیس باخت  در حالی که  از آنها جلو افتاده بودیم و ما 4 بار  توپ را به تیرک دروازه آنها کوبیدیم"

 سوارز  اسپانیائی هم  چون نمونه اروگوئه خودش شش سال در بارسلونا بازی کرد . سرنوشت دو لوئیز سوارز بارسلونا از حکایتهای عجیب  باشگاه آبی و اناری ها است