شيوا باشيم!!

روي پيشاني تصاوير و مجسمه هاي  شيوا يكي از خدايان و اساطير هند باستان سه خط خاكستري كشيده شده كه سه بي نوائي بشر را به تصوير مي كشد " جهل – خود پرستي – خشم

 اين بي نوائي ها ي انسان هستند

و شيوا خدا شد زيرا بر اين سه پديده غلبه كرد  شيوا پوست ببر كه نشانه شهوت و پوست فيل كه نشانه غرور و پوست گوزن كه نشان ذهن سرگردان است را به تن كرد تا بگويد براي قدرت بايد بر اين سه پيروز شد

 از شيوا سخن گفتيم تا بعنوان نمادي از آن براي اتفاقهاي امروز فوتبال از آن استفاده كنيم

آيا فوتبال ما نياز به قهر ديگري دارد؟ تيم ملي فوتبال در وضعيتي نه چندان اميدوار كننده در راه ادامه صعود به جام جهاني 2014 برزيل قرار دارد و در اين مقطع خاص نياز به آگاهي – هم دلي  خوش دلي دارد اما اين روزها سخن ها همواره از خشم – خود پرستي – خشم است

 سيد مهدي رحمتي از حضور در اردوي تيم ملي خودداري مي كند و خودش اعلام مي كند كه مشكل خستگي و خانوادگي دارد اين كه بازيكني خودش به عدم آمادگي خود اشاره كند به واقع عمل بدي نيست اما كارلوس كي رش به يك باره واكنش نشان مي دهد و مي گويد تا زماني كه او در تيم ملي ايران باشد از رحمتي دعوت نخواهد كرد كه البته اين نوع تهديد ها در فوتبال ما پديده جدي گفته نمي شود چون بارها شاهد نمونه هائي از اين ادعاها و سپ نقضش بوديم كه قصه خوزه و كريمي آخرين نمونه از آنها بود اما مي پرسيم به چه علت كي روش چنين واكنشي دارد ؟آيا شايعاتي كه گفته مي شود رحمتي به اين علت كه دروازه بان حاضر در ليگ دوم بوندس ليگا به تيم ملي دعوت شده از تيم ملي قهر كرده صحت دارد؟ تجربه نشان مي دهد كه رحمتي بي علاقه نبوده كه بي رقيب باشد حكايت هاي او با طالبلو را بخاطر داريم و حتي شاهد بوديم در روزهائي كه او در تيمهاي مختلفي چون سپاهان و مس و بار دوم حضورش در استقلال بوده هيچگاه رقيب قدري را روي نيمكت نمي ديده است  از سوي ديگر رحمتي بازيكني است كه از سر دمداران حركت عدم مصاحبه با رسانه بعد از درخشش ورزشكاران ديگر رشته ها در المپيك و انتقاد از فوتبال بوده است اين روزها هم شواهدي وجود دارد كه از اختلاف هاي او با نكونام پرده بر مي دارد اما اين يك سوي جريان است رحمتي سالها است كه بي وقفه در درون دروازه مي ايستد و حتي در بازيهاي آسيائي گوآنجو هم او را بعنوان يكي از بازيكنان بزرگسال به همراه تيم برده اند در ليگ امسال و سال گذشته در تقريبا همه بازيهاي استقلال حضور داشته و اين اتفاق در تيم سپاهان و حتي مس هم براي او رخ داده است  اين كه رحمتي فرسوده شده بارها از سوي رسانه ها عنوان شده است اما رحمتي امروز هيچ نشانه اي از فرسودگي ندارد او در وضعيتي خوب به سر مي برد و تيمش در صدر است و بسيار كم گل مي خورد پس بايد به شايعات توجه كرد ؟ در فوتبال ما چون بسياري از اتفاقات خشم و خود پرستي  و خشم حكمراني مي كرده اند همان طوري كه شهوت قدرت طلبي و غرور بي معنا و ذهن سرگردان از ابزارهاي اصلي مديريت در اين ديار بوده اند

مي پرسيم چرا از حكايت هاي شيوا سخن گفته نمي شود ؟ اين كه رحمتي مي گويد به صورت موقت از تيم ملي دوري مي كند چه شيوائي در كلام دارد ؟ چرا او بايد اين هم با راز از تيم ملي جدا شود؟ در فوتبال چون هر پديده ملي بايد يك اتحاد ملي باشد و شاهد بوديم بازيكنان بزرگي چون گونتزر در تيم ملي آلمان 1974  و پل برايتنر در 1978 و بازيكناني چون كانتونا و ژينولا از تيم ملي فرانسه پس از  بازيهاي انتخابي 1994 كه به حذف فرانسه گذاشته شد كنار گذاشته شده اند اما اول بايد ببينيم حكايت رحمتي چه چيزي است ؟ اگر او خسته و بي انگيزه است نبايد هم در تيم ملي حضور يابد و بايد به او فرصت ريكاوري بدهند ولي اگر قصه اي ديگر در جريان است جامعه علاقمند به فوتبال ايران بايد از آن باخبر باشند

فوتبال ما همچنان در انتظار پاسخي از سوي رحمتي و كي روش و يا مهمتر از آنها فدراسيون فوتبال ايران است فدراسيون فوتبالي كه در طي اين سالها بي مبالاتي ها زياد و سكوت هاي كش دار و عدم كنترل صحيح بر روي اعمال داشته است فدراسيون فوتبالي كه در بهمن و در هفته هاي ششم و هفتم دور برگشت اعلام مي شود كه قرار است برنامه ريزي جديدي براي ليگ و تيم ملي داشته باشد و يا اين كه انتخابات هييات فارس آن باطل مي شود اما كسي آن را اعلام نمي كند چون علي كفاشيان  قبلا نسخه اي ديگر را اعلام كرده و يا شاهديم رياست به زور و چسبيده شدن ها ادامه دارد سراسر از ضعف مديريت در اين فوتبال نمايان است در هر حال به انتظار مي نشينيم و هشدار مي دهيم با اين روشي كه تيم ملي پس از بازي با ازبكستان در پيش گرفته نه تنها گفته جناب تاج كه مي گويد حتي ممكن است بعنوان تيم اول صعود كنيم غير عقلاني به نظر مي رسد بلكه حتي روياي حضور در مرحله پلي آف هم كه به نظر مي رسد بايد نگاه جدي به آن داشته باشيم هم دور تر مي شود

 

براي ساختن تيمي بزرگ

كارلوس كي روش پس از تعطيلاتي نسبتا طولاني به ايران بازگشت و حالا او بايد با افزايش انگيزه به فكر تيم ملي باشد
كارلوس كي روش پس از شكست خانگي در برابر ازبكستان در نمايشي نا اميد كننده در مسابقات غرب آسيا به تعطيلات  سال نو ميلادي رفت و حالا در تهران بايد به دنبال راه كار تازه اي باشد  كارلوس كي روش در جريان آخرين رنينگ مربيان مقام بزرگي نداشت اما شايد در حال حاضر اين مسئله بتواند انگيزه هاي او را بالا ببرد خصوصا اين كه نام يك مربي ايراني چون منصور ابراهيم زاده از او بالاتر بوده و از سوي ديگر شاهديم تغيير سر مربي پرتغالي در پرسپوليس و جايگزين كردن دستيار ايراني اش يعني يحيي گلمحمدي در پرسپوليس جواب بسيار خوبي دارد به نظر مي رسد كي روش بر خلاف حكايت زمستاني كه خواب را تداعي مي كند بايد از خواب بيدار شود و براي اين كار چه بايد بكند ؟
براي پاسخ به اين سوال دوست دارم به نظريه اي در مورد ساختن يك تيم براي موفقيت داشته باشم كه مربوط به  ونس لامباردي* سر مربي تيم گرين باي پكرز** در فوتبال آمريكا در دهه 60 است مي پردازم بايد بگويم او قهرماني هاي زيادي  در فوتبال آمريكائي كه در اروپا به نام راگبي خوانده مي شود بدست آورد و از او بعنوان يك اسطوره در ورزش آمريكا ياد مي شود و هنوز در بسياري از مدارس مديريت از تئوري هاي او در جهت ساختن يك تيم موفق استفاده مي شود او معتقد است براي ساختن يك تيم موفق بايد اصول اوليه را به بازيكنان ياد داد و آنها را به روشهاي علمي با تصوير سازي و خلاقيت و انگيزش و هماهنگي و سرعت آشنا ساخت اما براي يك تيم قهرمان نياز به تلاش بيشتري است و آن چيزي جز اين نيست كه بازيكنان و مربيان و همه اعضاي تشكيل دهنده يك تيم از خود بپرسند " در صورت عدم كار كرد صحيح من براي ديگران چه اتفاقي مي افتد "  اين كه همه ما بايد بهترين عملكرد خود را داشته باشيم از سطح مديريت تيم بر مي گردد اگر فدراسيون فوتبال توانائي اجراي برنامه هاي كي روش را براي آماده سازي تيم نداشته باشد مقصر است  اگر كي روش كادر فني درستي را انتخاب نكند و يا چون بازي هاي غرب آسيا روي نيمكت ننشيند و يا برنامه ريزي صحيح براي انتخاب بازيكنان نداشته و به شهرهاي مختلف سفر نكند و چهره هاي بهتري را به تيم ملي دعوت نكند مقصر است اگر بازيكنان تيم ملي در طي اين چند ماه در فكر آمادگي بدني و روحي خود نباشند مقصر هستند اگر باشگاه ها عملكردي در جهت بهينه ساختن نيروهاي انساني را نداشته باشند مقصر هستند و...
كي روش بايد اشتباهات خود را ببيند او انگيزه ها را پايين آورده است او با انتخاب كادري ضعيف به عنوان كمك هاي خود نشان داده كه مشكلي در جهت اجراي اصل وينس لامباردي يعني بهينه بودن را دارد او با حركات عجيب در بازي  كره جنوبي غايب در بازي در برابر ازبكستان بود او در بازيهاي غرب آسيا اين كارها را تكرار كرد  جنگهاي او و ژوزه مانوئل  چيزي جز فرسودگي براي تيم ملي نداشت  او شاهد است كه تيم ملي نياز به نيروهاي با تجربه اي روي نيمكت دارد مردي چون بيرهوف در آلمان و يا زاگالو در روزگاري كه پريررا روي نيمكت برزيل بود تيم ملي ما هم نياز به يك نيروي با تجربه روي نيمكت خود دارد مردي از جنس فوتبال شايد مرداني چون پورحيدري و... بتوانند مشكل را حل كنند كي روش بايد كمكهاي خود را توجيه كند كه بيشتر بگردند و مرداني را بيابند كه پديده باشند كه نمونه هاي آنها را امروز در فوتبال مان چون مرداني نظير حاتمي   مي بينيم ضمن آن كه تيم ملي بايد نگاه ويژه اي به ضعفهاي خود داشته باشد تيم ملي فقدان خلاقيت در ميانه ميدان را داشته است تيم ملي حالا يك مهره سرنوشت ساز و يك اسلحه پنهاني دارد كه كمتر در بازيهاي رفت مورد استفاده كرده است از مجتبي جباري نام مي بريم ضمن اين كه محمد نوري هم اين روزها بسيار متفاوت از نوري ماه هاي گذشته تيم ملي است اما همه اين مسائل فني تنها زماني منجر به موفقيت مي شود كه گفته لامباردي را از ياد نبريم كه مي گفت " در صورت عدم كار كرد صحيح من براي ديگران چه اتفاقي مي افتد "
*vince lambardi
**green bay pakers

چه بايد بكنيم ؟

 بازي ايران و ازبكستان كه تمام شد بار ديگر شتابزدگي ها را شاهديم ما جماعت جو گير لحظه اي نمي توانيم بي هيچ قضاوتي زندگي كنيم خيلي زود تحقيقاتمان تمام مي شود و بعد حكم مي دهيم و حالا نوبت حكم دادن در مورد تيم ملي است  منايع خبري  جانشين كي روش را انتخاب مي كنند  امير قلعه نوعي به همراه عبدالله ويسي  بجاي كي روش مسئوليت را قبول مي كنند( البته به زعم خبر گزاري ها ) و بعد رئيس  فدراسيون و سر مربي فرار را بر قرار ترجيح مي دهند و تيم ملي همچنان سرگردان در ميان غم و اندوه و خشم مردم مي ماند  براستي در اين مقطع 6 ماهه چه بايد كرد ؟ اميدي به مديريت حاكم نداريم اما وظيفه ما گفتن و نوشتن است حال در اين ميان با آنها خواهد بود كه يا پند يا ملال گيرند اما چه بايد كرد

1/ كادرمديريتي فدراسيون  :آقايان مدير بيائيد و كار خود را انجام دهيد و  مشغول پنهان شدن نباشيد اين انديشه را به ذهن خود راه ندهيد كه بزودي آب ها از آسيا مي افتد شايد ما مردم فراموش كاري باشيم اما تاريخ هيچگاه از ياد نمي برد كار شما تداركات براي اين تيم است  تداركات يعني برنامه ريزي كه بتوان با آن راهي جام جهاني شويم تا فردا چون جناب ترابيان نشويم كه مي گويد براي تيم ملي روابط بين المللي تهيه كرده است !!( معناي آن را ما هم نفهميديم ) ارز دولتي براي آنها گرفته اما با اين همه گرمكن هم پوشيده و روي نيمكت نشسته است  بيائيد شبيه اين آقا نباشيد شما ضعيف عمل كرديد از كي روش بخواهيد به شهرهاي مختلف سفر كند بازي هاي تداركاتي  مناسب نه چون بازي با موزامبيك و تاجيكستان و آلباني  تدارك ببينيد به ليگ بايد احترام بگذارد بايد به بازي هاي حذفي احترام بگذارد بايد كميته فني با بزرگان فوتبال نه امثال نمازي و آقا جانيان داشته باشد تا ببينيم چه بايد بكنيم فكر تعويض مربي را از ذهن خود بيرون كنيد مگر از تعويض دائي بهره برديم ؟ داستان رفتن به جام جهاني 1998 با تعويض مايلي كهن به بهتر ميسر شده است  و شانس هم فاكتور اول آن صعود بود

 

2/ كادرفني :آقاي كي روش نگاه استعماري را از سر ما برداريد ما مشتي نادان نيستيم اين روحيه پرتغالي كه نگاه مستعمره نشيني است به درد ما نمي خورد شما اشتباه مي كنيد اين تيم مشكل در مكانهاي  مختلف دارد كه مهمترين آن در نقش بازي سازي است تيم ملي نياز به يك هافبك تكنيكي  در ميانه ميدان دارد شخصي چون مجتبي جباري كه يك فانتاسيستا يا بازيكن فانتزي است  تيم ما نياز مند تنوع تكنيكي در ميانه ميدان است در سمت چپ دژاگه خوب است در سمت راست بايد به فكر مهره هاي بهتري باشيم شايد با حضور جباري بد نباشد كه حيدري هم يك خط جلو بيايد و حتي مي توان مهره هائي چون برهاني و راخفائي و يعقوب كريمي را بيشتر به بازي بگيريم   در جناج چپ ما بازي سازي نداريم در خط حمله سرعت و تكنيك و خلاقيت نداريم در خط دفاع مردان بيشتري بايد دعوت شوند عقيلي و امير حسين صادقي و فرشيد طالبي و اسدي ... در سمت راست  مدافعين بهتري بايد آزموده شوند آقاي كادر فني دست از لج بازي برداريد

3/ بازيكنان: بازيكن بايد وظيفه خود را انجام دهد و كر بازيكن اطاعت است اين كه بازيكنان قهر با رسانه مي كند نتيجه اش همين بساط است وقتي كاپيتان تيم ملي بي دليل خود را به مسائل مديريتي مشغول مي كند و مي گويد كفاشيان در اين باخت مقصر نيست يك اشتباه است نكونام مدير نيست  به او توصيه مي كنيم  كه او بايد افق دور دست را ببيند كه نوجوانان در تهران باختند و جوانان در امارات و فوتسال در تايلند و حالا بزرگسالان در تهران پس راه مديريت اشتباه است اما چون او تجربه و دانش و فهم مديريتي ندارد بي دليل دخالت مي كند پس بايد به او بگوئيم آقاي كاپيتان تو كار خودت را بكن  و ديگر بازيكنان بايد تمركز خود را تنها به داخل زمين بدهند و اظهار نظرهاي غير كارشناسانه نكنند

4/مردم و رسانه : اين تيم حمايت مي شود به شرط اين كه سر خود را چون كبك  در برف نكنيم اين كه  امثالي چون جلالي و زاد مهر مي گويند تيم خوب بازي كرد و باخت به اين تيم ضربه مي زند حفظ روحيه تيم ملي با اين روشها مضحك است نبايد تيم ملي را در وضعيت خواب خرگوشي قرار داد و اين كار به همان اندازه بد است كه امثال داريوش مصطفوي كه همواره در مسند رياست خود مشكلات زيادي براي فوتبال بوجود آوردند حالا به كي روش لقب آناليزور مي دهند و در خواست   اخراج او را دارند كي روش بايد به مردم نزديك شود و اين كار رسانه ها و مديران است كي روش بايد بداند كه ايران مكاني است كه مردم از فوتبال سر در مي آورند بازيكن بين المللي چون دائي و مهدوي كيا و باقري و هاشميان و كريمي و... داشته است ارتباط  مردم با فوتبال جهان زياد است در ايران مردم فوتبال اروپا را مي بينند و مي توانند مقايسه كنند كه در اين فوتبال ما نبايد مدل علي اصغري آن هم با روش پرتغالي داشت  جلسات هم انديشي بايد باشد كي روش بايد از آن برج عاج بيرون بيايد و عذر خواهي كند كفاشيان بايد عذر خواهي كند بازيكنان تيم ملي بايد عذر خواهي كنند بايد زمينه آشتي ملي فراهم شود و در كنار آن برنامه ريزي و ليگ منظم و بازي تداركاتي و نگاه موشكافانه مهمترين ابزار امروز ما است تغيير تاكتيك يك امر حياتي است دوري از كليشه هاي كي روش مهم است او بايد ترس و غرور را به دور بياندازد

بهانه بي بهانه

به از بكستان باختيم به حريفي كه فكر مي كرديم آسان است روزي كه تيم ما در گروه كره جنوبي و ازبكستان و قطر و لبنان افتاد خيلي راحت خود را در برزيل مي ديديم اما اين طور نبود زيرا فكر نمي كرديم جام جهاني محلي آسان براي همه تيمهاي دنيا نيست اما كسي  گوش نكرد

روزي كه گفتيم اين مديريت و اين تداركات و اين معدل سني و اين روند تاكتيكي ما را به جائي نمي رساند باز كسي گوش نكرد روزي كه با چاشني شانس از سد ازبكستان گذشتيم كسي  به شانس اعتقاد نداشت روزي كه در تهران به باخت خفيف يعني همان تساوي در برابر قطر رسيديم باز كسي نخواست قبول كند كه زنگها براي ما به صدا در آمده است روزي كه به لبنان باختيم باز بهانه تيموريان و مصدوميت چند بازيكن ديگر را گرفتند روزي كه تير دروازه ما مانع به ثمر رسيدن حداقل 2 گل در برابر كره جنوبي شد همه خواستند در رويا باشند و حالا باخت به ازبكستان براي ما يك ارمغان دارد دوري از جام جهاني كه فكر مي كرديم حضور در آن آسان است امروز هنوز هم خوش خياليم  مجيد جلالي در تلويزيون مي گويد بايد به روند صعودي تيم تبريك گفت فدراسيون فوتبال از اشتباه داوري مي گويد و... اما درد چيز ديگري است  نگاه به دردها مي كنيم

1/ تيم ما روند انتقال توپ از فاز تدافعي به تهاجمي را به سختي انجام مي دهد در تيم ما نقشه تاكتيكي مشخصي وجود ندارد تيم ما در اثر دو تصادف به دو گل رسيده است تيم ما كند و خسته و پر اشتباه است اما مجيد جلالي روند تيم را در 20 دقيقه اول عالي در 50 دقيقه 20 تا 70 متوسط و  در 20 دقيقه آخر بد مي داند اما ما مي گوئيم تيم در 90 دقيقه حتي 5 دقيقه گردش توپ مناسب و حركات تركيبي صحيح و تشكيل مثلث و مربع و لوزي و چند ضلعي هاي ديگر را نداشت تيم ما كند بود و بازي سازي نداشت اما ...

2/ تيم ما تركيب صحيحي ندارد تيم ما در همه بازي ها مثلا  1-3-2-4 لوزي بازي مي كند تيم ما ابزار لازم براي اجراي اين تاكتيك را ندارد تيم ما هافبكهاي قدرتي چون نكونام و تيموريان و دژاگه  را دارد اما هافبك نفوذيش نوري است كه اصلا در حد يك بازيكن بزرگ براي تيم ملي نيست تيم ما نه توسط هافبكهاي تدافعي چون نكونام و يا تيموريان و نه توسط هافبكهاي فانتزي چون نوري نمي تواند  به تيم نظم تاكتيكي دهد تيمدر جناح چپ خط مياني عملا بي كاره است  تيم ما در خط دفاع ضعيف است اين تيم از معدل قدي پايين برخوردار است دو مدافع كناريش يعني حيدري و پولادي به هيچ عنوان با بالها يعني دژاگه و خلعتبري كار تركيبي ندارد  مدافعين مياني ما ضعف دارند منتظري در بازي سازي خوب است اما در امور تدافعي مشكل دارد حسيني فقط توپها را دفع مي كند و بازي سازي از خط دفاعي كم صورت مي گيرد  در خط حمله هيچ توپ سالمي نمي رسد قوچان نژاد تنها مي دود و مرداني چون خلعتبري و انصاري فرد و عباس فرد همان كار را مي كنند يعني دويدن ها خنثي كه به هيچ كاري نمي رسد

3/ چه كسي منطقي براي تعويض ها قائل است ؟ مي پرسيم انصاري فرد در چه بازي بعنوان بال چپ به بازي گرفته شده است كه به جاي خلعتبري آمده بود ؟ چرا انصاري فرد در پست عير تخصصي به ميدان آمد ؟ لزوم استفاده از پژمان نوري چه بود ؟ مگر تيم ما نياز به تهاحم بيشتر نداشت پس به چه دليل  نوري به ميدان آمد ؟ مي پرسيم مگر نكونام و تيموريان  در بازي فيزيكي موفق بودند كه باز سرعت و تكنيك را فدا كرديم تا پ‍ژمان نوري بيايد؟ مي پرسيم چه اشكالي داشت كه ماهيني و يا دهنوي را به ميدان مي آورديم تا فاكتور سرعت را زياد مي كرديم و با قرار دادن انصاري فرد  در خط حمله سيستم را 2-3-2-3 مي كرديم ؟ مي پرسيم چرا بايد در بازي با تاجيكستان رسيك مي كرديم و كريمي را به باد فنا مي داديم ؟ چرا از برهاني دعوت نشد ؟ 

4/ تيم ما چند بازي بايد گل يكسان بخورد در برابر ازبكستان  همين گونه گل خورديم كه داور نگرفت در برابر لبنان بار ديگر در ميان انبوه دفاع روي ضربه ايستگاهي گل خورديم در برابر كره جنوب بارها اين گونه مغلوب  شديم اما شانس به داد ما رسيد در برابر ازبكستان  دو بار اين اتفاق افتاد اما باز غفلت كرديم تا گل را خورديم دو هفته ليگ را تعطيل كرديم كه روي نقاط ضعف كار كنيم اما چه كرديم ؟ چه تفاوتي بازي ما   مي كرد اگر ليگ تعطيل نبود ؟هر چند اين ليگ چه فايده اي دارد وقتي بهترين بازيكن ما دژاگه است ؟

5/ آقاي وزير كه در مجلس مي گوئيد من مخلص  نمايندگان مردم و مردم هستم و شما نمايندگان مجلس كه امضاهاي استيضاح خود را بخاطر جام جهاني پس گرفتيد حالا مي توانيد جواب بدهيد چرا تيم  نوجوانان ما در تهران به فينال نمي رسد تيم جوانان ما حذف مي شود و فوتسال اوت مي شود و حالا تيم بزرگسالان  اين افتضاح را بر پا مي كند ؟ آقايان شش ماه وقت داريم و اين 6 ماه زود مي گذرد ولي باور كنيد با اين مديريت به جائي نمي رسيم

باز هم در  اين  باره خواهيم نوشت  

هنر تمركز را قدر نمي دانيم

" ارتشي پيروز است كه بر زمان و مكان مسلط باشد"**

روزي كه علي دوستي مهر به ما گفت كه شادماني پس از صعود به جام جهاني باعث شد كه بازي در برابر از بكستان را از دست بدهيم به واقعيت بزرگي اشاره داشت و اين حقيقت چيزي جز اين نبود كه در بسياري از مواقع ما انرژي و موقعيت و فرصتها و توانائي هاي خود را از دست مي دهيم چون تمركز نداريم آري قصه عدم تمركز در هر مقوله اي و از جمله كارهاي تيمي زيان آور است و همه تيمها مي خواهند كه با كاهش فشار تمركز بر يك سري مسائل شرايط تيمي خود را آماده كنند براي اثبات اين نظريه نگاهي به اظهار نظر چهار مربي اينتر ميلان و ميلان و بارسلونا و مورينيو مي اندازيم كه قرار است در دربي ميلان و ال كلاسيكو  اين هفته به ميدان بروند سر مربي تيم ميلان كه تيمش در رده يازدهم جدول سري آ قرار دارد و قرار است به مصاف تيم سوم جدول يعني اينتر برود مي گويد معمولا تيمي كه درجدول شرايط بهتري دارد بايد بر بازي مسلط باشد او با اين كار سعي دارد كه تمركز حريف را بر هم بزند همين كار را سرمربي تيم اينتر هم مي كند و مي افزايد نتايج خوب تيم ميلان در رقابتهاي اروپائي نشان مي دهد كه آنها بايد در دربي ميلان بهتر بازي كنند او هم سعي دارد بازي زمان و مكان را به نفع تيم خود برگرداند در اسپانيا هم داستان به همين گونه است ويلانووا سر مربي تيم بارسلونا كه مي بيند قرار است ورزشگاه نيوكمپ با رنگهاي قرمز و طلائي  توسط تماشاچيان منقش شود كه نماد استقلال طلبي ايالت كاتالونيا است براحتي مي گويد براي من تنها فوتبال مهم است و نمي خواهم به مسائل سياسي فكر كنيم و مورينيو هم از پيشرفت گام به گام تيمش سخن مي گويد كه در فصل گذشته باعث شد كه قهرمان لا ليگا شوند هر دو تيم بخاطر دارند در نيمه نهائي ليگ قهرمانان اروپا در سال گذشته بعلت اين كه بازي برگشت در زمين خودشان بود و تحت فشار قرار گرفتند تمركز خود را از دست دادند پيروزي خفيف چلسي در بازي رفت و اخراج مدافع آنها در نيمه اول بازي با بارسا باعث شد كه بارسلونا فشار بيشتري را حس كند و نه تنها نتواند موفق شود كه پنالتي خود را گل كند بلكه گل ديگري توسط تورس يا  ال نينو بخورد همين اتفاق براي رئال نيز رخ داد بايرن مونيخ براحتي توانست شرايط روحي رئال مادريد را پس از زدن گلهاي برتري در دقايق اول كنترل و بازي را به پنالتي بكشاند و باعث شود كه رونالدو هم چون مسي مقهور شرايط روحي شود همين حكايت براي بايرن مونيخ در فينال ليگ قهرمانان رخ داد و در بازي تمركز و عدم تمركز اين چلسي بود كه بازي را به تساوي كشاند و بعد در ضربات پنالتي قهرمان شد امروز جنگ تسلط بر زمين و زمان زماني رخ مي دهد كه تمركز و آگاهي وجود داشت اما در فوتبال ما هيچگاه چنين نيست نگاهي به وقايع فوتبال بيافكنيم  در بازي با لبنان بازي را مي بازيم  و هفته ها تمركز رسانه و مردم و بازيكنان و مديريت فوتبال بر اين مسئله است كه ملي پوشان مصاحبه مي كنند و يا اين كه مي خواهند با مردم قهر كنندو درست در آستانه بازي با كره جنوبي به يك باره همه چيز بي هيچ دليلي تمامي مي شود  و تيم ملي بيانه اي مي دهد در حاليكه همه مي دانيم اين جنگ اعصاب و انزوا چه ضربه اي به تيم ملي  در هفته هاي اخير زده است به پرسپوليس مي نگريم يك روز كريمي  بايد برود و غير قابل اصلاح است و جناب مدير عامل از مانوئل حمايت مي كند كه قاطعانه ادامه دهد و خود ژوزه هم مي گويد تحت هيچ شرايطي كريمي در تيم او جاي ندارد اما به يك باره رويانيان اعلام مي كند به هيچ عنوان رضايتنامه به كريمي نمي دهد و نمي گويد بازيكني را كه سر مربي نمي خواهد چرا بايد رضايت نامه ندهند و اگر شانسي هست پس چرا در هفته هاي پيش  اين گونه عمل كرده اند  مرگ مادر  براي امير قلعه نوعي فاجعه اي بود اما در مراسم اين مرحومه تازه متوفي ديديم كه چقدر ساده مي شد كه دلها را به هم نزيدك كرد اما با مديريت اشتباه اسباب عدم تمركز براي تيم استقلال را بوجود آورديم در تيم ملوان پور غلامي و تيمش موفق هستند اما به يك باره تمركز او را با آوردن احمد زاده بعنوان مدير فني به هم مي زنند در تيم تراكتور سازي بي دليل جنگ قلعه نوعي و جعفري مدير باشگاه رخ مي دهد تا تمركز تيم تراكتور سازي كه ميزبان است به هم بخورد و ... اين داستانها در فوتبال  ادامه دارد زيرا يك درس ساده را نمي دانيم و آن اين است كه " تيمي كه تمركز ندارد زمان و زمين را از دست داده و بازنده محتمل خواهد بود"

**

(كتاب هنر جنگ نوشتهsun tzu)

درد تنها غير فوتبالي ها نبودند

حرفها را از زبان غير فوتبالي ها مي شنويم مرداني كه در عرصه فوتبال هيچگاه نبودند حالا سخنگوي فوتبال شده اند و درمان براي فوتبال مي دهند حكايت مردان غير فوتبالي و مديران سياسي را چه كساني براي ما ساختند ؟ به ياد داشته باشيم در فوتبال ما شايد يك مدير سياسي موفق يعني صفا فراهاني داشت كه او هم اشتباهات مهلكي چون اخراج ايويچ كرد  ولي بيشتر مديران غير فوتبالي بد و حتي بدتر از بد بودند  مديران سياسي مقصر نيستند زيرا كه به واقع آنها هم تنها مهمانهائي بودند كه به سر اين سفره دعوت شده بودند

به خاطر دارم روزي  در محضر مردان بزرگ فوتبال كساني كه با پوست و روج و وجودشان درد فوتبال را لمس كردند گفتم كه فوتبال از فوتبالي ها بيشتر از غير فوتبالي ها صدمه ديده است  آنهائي كه در اين فوتبال بودند و كارنامه هاي نه چندان خوبي داشتند ولي با اين همه همچنان مدعي هستند همان هائي كه امروز  از مدير غير فوتبالي و يا مدير سياسي ايراد مي گيرند همان هائي بودند كه در يك ملاقات چند دقيقه اي با يكي از همين مديران سياسي با صراحت گفتند كه به اندازه 50 سال درس مديريت گرفته اند اينها همان هائي هستند كه خطر تعليق فوتبال را مسخره گرفتند مي پنداشتند كه قوانين بين المللي چيزي چون قوانين كميته هاي داخلي فدراسيون فوتبال است كه هر دم عوض مي شود و آنقدر صبر كردند تا ايران و فوتبالش تعليق شدند آنها همان هائي بودند كه  در لحظه ورود به فوتبال سخن از آوردن اسكولاري مي كردند اما سر انجام به دنبال قلعه نوعي رفتند آقاياني كه امروز ادعا مي كنند با حقوق  ماهيانه 3000 دلار به ويررا به جام جهاني رفتند به چه علت در هنگام مدير عاملي در پرسپوليس و آن همه خرج اضافي ره به جائي نبردند ؟ از داريوش مصطفوي سخن مي رانيم او كه همواره خود را محق مي داند چگونه مي تواند از مديريت فوتبالي ها دفاع كند ؟امروز درد كي روش چيست ؟ درد كي روش حضور در قفسي است كه فدراسيون براي او تدارك ديده است او با همكاران پرتغالي و يك ايراني كه هيچ جايگاهي در ايران ندارد كار مي كند او با تعداد محدودي از رسانه ها ارتباط دارد او با تعداد محدودي مشورت مي كند او به تعداد محدودي سفر داخل ايران دارد اين كي رش به همان سيستمي مديريت مي شود كه كفاشيان با آن قطبي را به ناكجا آباد كشاند و يا دادكان بر سر  برانكو همان بلا را آورد

 دادكان خودش چند بار اجازه داد برانكو مستقل عمل كند ؟ خود او همان كاري را كرد كه امروز كفاشيان با كي رش مي كند ؟ دورتر برويم صفائي فراهاني به خاطر چند حرف ايويچ را عوض كرد صفائي فراهاني هم فكر مي كرد اگر ايويچ را در يك آكواريوم نگاه دارد همه چيز درست مي شود مشاورين 400 هزار توماني صفائي چند نفر بودند ؟ چند فكر داشتند ؟ او هم گول همان حرفها را خورد امروز اگر مدير سياسي در فوتبال حرف مي زند به اين علت است كه خود فوتبال نخواسته كه از همه نيروهايش استفاده كند ؟آخر در كجاي دنيا پس از اولين باخت در يك بازي رسمي همه از سفير و مشاور مطبوعاتي و... اظهار نظر مي كند اما كميته فني وجود ندارد كه حق صحبت داشته باشد؟كدامين كميته فني يا كدامين كميته رسانه اي با كي روش صحبت كرده است كه او به خود آيد كه در اين ديار مردان آگاه به وفور پيدا مي شوند وقتي كي رش مي بيند كه در اطرافش همه طوطيان شكر پران هستند بايد هم  دچار خود فريبي شود مگر برانكو اين گونه نبود ؟ دادكان فكر مي كرد تيم ملي فوتبال ايران تيم او است همان طوري كه علي آبادي هم همين عقيده را داشت چرا اين فوتبال اين همه تملك خواهي را رشد مي دهد ؟ علي آبادي باعث شد كه فوتبال تعليق شود اما دادكان هم در اين مورد بي تقصير نبود او به حرف چه كساني گوش كرد ؟خود كفاشيان مگر در انتخاب دائي و مايلي كهن و قطبي چه كاره بود ؟ مصطفوي در انتخابات چه كاره بود ؟ امروز كي رش گوشت قرباني است حالا همه منتظرند كه همه تقصيرها را به گردن كي رش بياندازند بي آن كه لحظه اي بيانديشند در چه جايگاهي قرار دارند ؟ كي روش را ما به اين روز انداختيم كه جرات نداشته باشد پس از 2 سال حضور در تيم ملي يك رفورم بزرگ انجام دهد كي روش پس از 2 سال پ‍ژمان نوري را براي دفاع چپ انتخاب كرده است و علت اين است كه نه او پتانسيل فوتبال را مي شناخت نه كمكهايش نه تيمي كه بعنوان كميته فني و مشاور مطبوعاتي و ... با او همكاري مي كند كي روش يك راه نجات بيش ندارد آن هم رهائي از پيله اي است كه مديريت ناكار آمدي كه به طرز شگفت انگيزي اشتباهات مديريت هاي قبلي خود را تكرار مي كند به دور او بسته است بايد به او كمك كنيم بايد بي هيچ بهانه اي براي ارتقاي او كه ارتقاي تيم ملي است ياري رسان باشيم اما اگر اين مديران ناكار ديروز و امروز راهي براي او بگذارند  

آقاي كي رش! بزرگ نبودي

اين كه بخواهيم تمامي ندانم كاري هاي فوتبال ايران را بر سر كي روش بكوبيم يك سوي مسئله است اما در سوي ديگر اين جمله او كه مي گويد حق ما باخت در برابر لبنان نبود سوي ديگر ماجرا است

فوتبال ما از درون توخالي شده است وقتي در فوتبالي همه چيز فرسوده شود ناخود آگاه جز گنداب شكست و نفرت نخواهد داشت  فوتبال ما چگونه مي تواند موفق باشد وقتي پس از 4 سال ناكامي مطلق فدراسيون بار ديگر سكان رهبري را بار ديگر به همين مديريت مي سپارند ؟ فوتبال چگونه مي تواند موفق باشد وقتي شاهديم كه ميدان فوتبال زمينه اي براي شهرت طلبي تازه به دوران رسيده هاي سياسي و ناكار آمد  شده است ؟ فوتبال چگونه مي تواند موفق باشد وقتي برنامه ريزي و سرمايه گزاري و رهبري و كنترل كه از ابزارهاي اصلي مديريت است را ندارد ؟ فوتبال چگونه مي تواند موفق باشد وقتي كل كارنامه ناموفق يك فدراسيون پر از ناكامي زير خبر استخدام كي رش و حفظ او مخفي مي شود ؟ وقتي كي رش به ايران مي آيد بايد حفظ شود چون گروه فدراسيون مي خواهد زير نام او مخفي شود به او اجازه مي دهد يك مربي فوتسال زنان آمريكا را بعنوان كمك مربي تيم ملي ايران بر گزيند به منصوريان كه سابقه اش جز ناكامي نست تيم اميد را پيش كش دهد مربي تيم جوانان شومن تلويزيوني مي شود كميته فني فدراسيون فوتبال خالي از مردان صاحب انديشه و با سابقه چون مهاجراني ها و طالبي ها و حين حبيبي ها و كلاني ها و علي جباري ها ...باشد آري مشكل باج دادن به كي رش به اين علت است كه او شد تنها نقطه سپيد چهار سال از سياه ترين روزگار فوتبال ايران و حالا بايد او هم سيبل شود اما مي گوئيم همه تقصير باخت نوبرانه به لبنان اگر بر گرده كي رش نباشد اما اجازه نمي دهيم او وجدان و و شعور عمومي را به بازي بگيرد  اشكالات فني زيادي از كي رش مي گيريم كه فكر مي كند چون اطرافيانش دانش  ندارند پس فوتبال ايران بي دانش است پس به او مي گوئيم

1/ آقاي كي رش در كجاي دنيا  از تيم 16 جدول 4 بازيكن از تيم دهم جدول 3 بازيكن  انتخاب كرده و آن را با يك بازيكن دوسال بازي نكرده و يك بازيكن شاغل در ليگ نازل قطر پيوند مي زنند و بعد بازيكني چون پژمان نوري را كه در پست دفاع چپ كاررائي ندارد و خلعتبري كه در بال راست بازي نمي كند هم به آنها گره مي زنند و تركيب اوليه تيم براي پيروزي در لبنان مي چينند ؟

2/ آقاي كي رش شما كه اين همه عاشق فرزندان دو رگه ايراني هستيد چند بار ليگ ايران را تماشاكرديد ؟ آيا متوجه نشديد  تيم ملي كه براي  سفسطه و نمايش چيده شود و امثال نكونام و كريمي و... را به زمين مي آورد كه  با لمپنيزم كامل سوار بر موج شود اوظاع بهتري از اين نخواهد داشت ؟

3/ آقاي كي رش ! چند بار ديگر بايد رحمتي از سانترهاي ارسالي و ضربات كرنر گل بخورد ؟ چند بار ديگر بايد كريمي و نكونام افتضاح بازي كنند ؟ چند بار ديگر بايد به سيستم ناكار آمد تك مهاجم آن هم با مهاجمين با سطح كيفي قاضي و انصاري فرد دل ببنديد ؟ دو سال است كه در ايران هستيد پس از 2 سال نمي دانيد احسان حاج صفي خيلي بهتر از پژمان نوري  حداقل در دفاع چپ است ؟ تيم شما چند پاس صحيح مي دهد ؟ چند كار حمايتي انجام مي دهد ؟ توازن و تعادل خطوط  به چه دليل اين گونه نازل است ؟

4/ آقاي كي رش ! همه مي دانند بازي در زمين ناهموار نيازمند دوندگي بيشتر و تغيير فاز تهاجم و تدافع با سرعت بالا و درگيري فيزيكي و شوت ازراه دور و ارسال سانترهاي مواج و استفاده از ضربات سر و پاسهاي كوتاه و پي درپي   و استفاده از ضربات ايستگاهي است  تيم شما در چند مورد اين گونه بود ؟ تعويض هاي شما با چه منظقي انجام گرفت ؟ تيمي كه عقب مي افتد مهاجم با مهاجم شبيه خودش عوض مي كند ؟ تيمي كه عقب مي افتد به خط هافبك كند خود دست نمي زند ؟ تيمي كه عقب مي افتد تغيير روند بازي نمي دهد ؟ تيمي با اين معدل سني چه كاري مي تواند براي روزهاي آينده بكند ؟آن وعده جوان كردن تيم ملي كجا رفت ؟

5/ آقاي كي رش ! شما مي گوئيد حق شما باخت نبود( كه بود ) مي پرسيم چرا از مقوله حق در بازي با ازبكستان صحبت نكرديد اگر آن 3 امتياز را كه به واقع حق آن را نداشتيد بدست نمي آورديد حق تيم شما با 1 امتياز در آخر جدول بود

آقاي كي رش ! براي شما متاسف هستيم كه اين گونه اسير جو فوتبالفارسي شديد كه بسياري از بزرگان شدند شما فكر كرديد كه نامتان دليل بزرگي براي بر حق بودن شما است ؟ به ياد بياوريد روسيه با گاس هيدينگ در 2010 حضور نداشت تركيه با گاس هيدينگ در يورو 2012 نبود مطئمن باشيد كه گاس هيدينگ هم نام بزرگ تري از شما است و اين گونه نيست كه بخواهيم تنها با نام به جام جهاني رويم و چنين بود كه هيدينگ و اددوكات از روسيه رفتند

 آقاي كي رش ! درد فوتبال ما بزرگ است درد فوتبال ما همان دردي است كه همه مي دانيم وقتي خانه از پاي بست ويرانه است بر سر ديوار خانه طاق نصرت بستن فايده اي ندارد افسوس

به دنبال چه مي گرديم ؟

 پس از يك وقفه نسبتا طولاني قطار ليگ به راه افتاد تا تيم ملي در وهله اول و در پي آن فوتبال ما بتواند از اين جنبس دوباره استفادهاي بهينه اي ببرد تيم ملي ما مدتها است كه نمايش دلپذيري ندارد پس از باخت به آلباني و بازي نه چندان زيبا در برابر ازبكستان كه با چاشني شانس باعث شد كه سه امتياز از آن بازي كسب كنيم و تساوي نا اميد كننده در برابر قطر تيم ملي ما در اردوي تداركاتي در مجارستان فرصتي يافت تا با نماينده اي از آفريقاي شمالي ديدار كند تيمهاي شمال آفريقا چون مصر و الجزاير و توس و مراكش فوتبالي با چاشني تكنيك همراه هستند اما تيم ملي ما در برابر اين نماينده هم نمايش دلپذيري نداشت تيم ما پس از تساوي 2 به 2 كه مي توانست حتي به شكست تيم ما هم منجر شود حالا در ليگ به دنبال چيست ؟

1/ خط دفاعي تيم ما در اين بازي براحتي باز مي شد به گل اول تونس نگاه كنيم آيا اين همان گلي نبود كه از ازبكستان خورديم وداور آن را نپذيرفت شباهت نداشت ؟ قطار ليگ بايد زوج مياني دفاع ما را ترميم كند عقيلي و حسيني و منتظري ومازيار زارع و ... نمايش هاي خوبي در تيم ملي ما نشان نداده اند در خط دفاعي تيم ما به واقع با مشكل رو به رو  است پس تيم ما بايد به دنبال ترميم قلب  خط دفاعي در ليگ بگردد؟

2/ پس از مدتها خسرو حيدري در دفاع راست و حاج صفي در سمت چپ قرار گرفته اند آيا اين تركيب دلخواه كي روش است ؟ ماهيني و پولادي نشان دادند كه نتايج ضعيف تيم باشگاهي آن بي تاثير در شرايط آنها در تيم ملي نيست اما آيا حاج صفي يك دفاع چپ كامل است و يا اين كه او فعلا بهترين است ؟ آيا حاج صفي در هافبك چپ همان حاج صفي ضعيف بازي با قطر نبود ؟ خسرو حيدري بايد جانشين داشته باشد در ليگ بايد به دنبال جانشين او گشت

3/ در خطمياني هافبكهاي تدافعي چون نوري و حدادي فر و نكونام همچنان در بازي سازي ضعف دارند تيم ملي بهترين هافبك تدافعي اش آندو است كه مي ترسيم در ليگ قطر افت كند در ادامه ليگ بايد هافبك هاي انرژيك و خلاق و بازي ساز هم مي خواهيم مرداني كه بتوانند به نكونام و حدادي فر و نوري انگيزه دهند ضمن اين كه هنوز آندو را داريم  از پولادي و حقيقي نبايد غافل شد البته دژاگه هم مي تواند در اين پست آزمايش شود

4/ هافبك راست و يا به عبارتي بال راست ما كريمي مسن خواهد بود ؟ او مرد 90 دقيقه اي نيست ضمن آن كه بازي او طي سالهاي احير بگير و نگير دارد كريمي همچنان در ميانه ميدان بهتر است در كناره ها چه بازيكناني بايد باشند  تيم ملي بايد در ليگ به دنبال مردان سريع تر و جوان تر و دقيق تر بگردد در بال چپ خلعتبري بسيار خوب بود اما جانشين او كيست ؟ تيم ملي در بال چپ هم بايد مكاشقه اي در بازي هاي ليگ داشته باشد

5/ هافبك خلاق پشت تك مهاجم ما كيست ؟ تيم ملي ما يك مغز متفكر مي خواهد بازيكني كه بتواند چون نامجو مطلق و كريمي سالهاي اوج و خداداد عزيزي و محرم نويد كيا ... باشد مردي كه بتواند پاسهاي تو در دهد تيم ملي ما در ميانه ميدان چنين بازيكني نه در هافبك تدافعي دارد كه محمد صادقي و قايقران و كريم باقري و شاهرخ بياني سالهاي دور و نه در هافبك تهاجمي بازيكناني دارد كه بتواند يك ژنرال خط مياني باشد شايد مسعود شجاعي آماده گمشده ما در اين مكان باشد

6/ تيم ملي تك مهاجم است ؟ تيم ملي در اين بازي با تك مهاجميني چون كريم انصاري فرد و محمد قاضي بازي كرد اما چرا بايد تيم ملي با تك مهاجم بازي كند ؟آيا نمي تواند تركيب يك مهاجم قدرتي و يك مهاجم سرعتي را داشت ؟آيا راخفائي  و بازيكناني چون او نمي توانند خود را به تيم ملي تحميل كنند ؟ شايد بايد خلعتبري جلو رود و از دژاگه در هافبك چپ  بهره گرفت تيم ملي بايد در ليگ به دنبال تغيير و يا اصرار بر سيستم فعلي تهاجمي خود داشته باشد

 7/ تازه وارد هاي تيم ملي چون نظري كار بزرگي انجام ندادند هرچند او تنها 21 سال دارد بايد ببينيم ليگ به او و بازيكنان دور از چشم كي رش اجازه مي دهد كه در تيم ملي قدرت نمائي كنند؟ البته  فرصت به قوچاني نژاد نرسيد اما تيم ملي بايد آزمون هاي سختي را برگزار كند تا مردان بزرگي بتواند بسازد

درس پرتغالي

فوتبال ايران دل به پرتغالي ها بسته است و حالا پس از سالها شاهديم كه قلعه فوتبال ايران توسط پرتغالي ها فتح شده است پس از ايناسيو و كي روش و كاستا حالا نوبت توني اوليويرا و ‍ژوزه مانوئل هست كه فوتبال ايران را پرتغالي كنند

شايد سابقه شناخت  ما از مربيان پرتغالي به يكي از مشهور ترين آنها يعني ژوزه مورينيو برسد كه همه متعجب از رفتارهاي عجيب او در بسياري از مواقع هستند او كسي بود كه هم در ليگ برتر با ونگر و فرگوسن و هم در اسپانيا با پپ گوارديولا مشكلات خاص و غير حرفه اي داشت و در كنار لقب آقاي خاص به سر مربي بد اخلاق هم معروف بود اما همين ژوزه مورنيو كه عاشق جنگهاي رواني است در يورو 2012 به راحتي پرتغالي بودن خود را نشان مي دهد و سعي در ايجاد جنگ رواني براي دل بوسكه و شاگردانش نظير كاسياس و راموس و ... در ديدار پرتغال و اسپانيا دارد

در فوتبال ايران نكته خاصي كه همواره وجود داشته در اين بوده كه هيچكدام يك انسجام كلي در بين مربيان وجود داشته و خيلي كم پيش آمده كه سر مربيان تيمها با هم اتحاد داشته باشند در استقلال داستانهاي اختلاق قلعه نوعي و زنده ياد حجازي هنوز پس از مرگ ناصر خان ادامه دارد اختلافات قلعه نوعي با مرفاوي و مظلومي  و مظلومي با مرفاوي هم به ياد داريم در پرسپوليس پروين با دائي و پروين با درخشان و پروين با مايلي كهن و مايلي كهن با دائي به فور ديده ايم در سطح ملي شاهد بوديم كه چه اختلافاتي بين قلعه نوعي با مايلي كهن و دائي با مايلي كهن و قلعه نوعي با دائي وجود داشت و كمتر شاهد اتحاد حتي در عرصه ملي بوديم اما روز گذشته دو اتفاق جالب نشان داد كه چرا فوتبال پرتغال اين گونه موفق است و اصولا معناي فوتبال حرفه اي و تفكر حرفه اي در چيست ؟

اتفاق اول  در ورزشگاه در فشي جوان رخ مي دهد ژوزه مانوئل سر مربي باشگاه پرسپوليس كه گفته مي شود با كي رش اختلافات عمده اي دارد ميزبان كمكهاي او سيموئژ و گاسپارت است همه در اين انديشه هستند كه ژوزه مانوئل رفتاري سرد با آنها داشته باشد اما ناظران اعلام مي كنند ژوزه بسيار گرم از آنها پذيرائي مي كند و حتي چند دقيقه اي در مورد برنامه هاي تيمش با مربيان تيم ملي به گفتگو مي نشيند و در آخر ديدار با صداي بلند مراتب مهر خود به كارلوس كي رش را نمايش مي دهد

اتفاق دوم :  مصاحبه اي توني اوليويرا با خبرنگار روزنامه 90 مي كند او خيلي راحت از كارلوس كي رش صحبت مي كند و مي گويد كه حتي اگربا كي رش به جام جهاني نرويد از او خيلي چيزها چون سازمان دهي و برنامه ريزي  ياد خواهيد گرفت او در پاسخ به سوال اين كه حاضريد جاي كي رش در تيم ملي را بگيريد ؟  مي گويد فوتبال به روبط دوستانه ربطي ندارد و من فقط مي توانم بگويم فوتبال ايران دست مربي كار بلدي افتاده است

 همين رفتار ها و مشابه اين را با كاستا هم ديده ايم سر مربي تيم صنعت نفت آبادان در ديدار با ژوزه به هيچ عنوان بر عيله هم وطنش سخن نگفت براستي اين نوع رفتارها ما را نبايد به فكر بياندازد ؟ در بين اين مربيان كار بلدي كه همگي از كشوري صاحب فوتبال آمده اند كدامين رفتارهاي غير اصولي كه مربيان ما نشان داده اند تا به حال ديده ايم ؟ به خوبي روشن است كه ژوزه مانول و تو ني اوليويرا از اولين كمك هاي كارلوس كي رش خواهند بود به خصوص اين كه سر مربيان دو تيم پرسپوليس و تراكتور سازي هستند كه نگاه ويژه اي به آنها است  در فوتبال ما چند بار همدلي را ديده ايم ؟ چند مربي ايراني را ديده ايم كه معلومات همكار و نه حتي رقيب خود را تاييد كند ؟ در فوتبال ايران چند بار شنيده ايم كه فلان مربي با الفاط مودبانه در مورد حريفش صحبت كند ؟ در فوتبال ما الفاظي مثل " گروهبان قندلي " و " آقاي قلدره " و " ديوانه " و " عددي نيست " و... از دهان چه كساني بيرون آمده است ؟ فوتبال ما چند بار بعنوان اولين اصل يك برخورد حرفه اي احترام را سر لوحه كار خود قرار داده است ؟ اين روزها فوتبال ما با مرداني چون كي رش و مانوئل و اوليويرا و كاستا نه تنها مي تواند گوشه هائي از آكادمي فوتبال پرتغالي را بياموزد بلكه با نوع رفتارهاي اين مربيان درس هاي اوليه جوانمردي و ادب و انديشه برتر را هم ياد بگيرد

درد مشترك

هفته اول ليگ دوازدهم كه به اتمام رسيد شاهد موفقيت تيمهاي بزرگ و مدعي ليگ بوديم سپاهان و استقلال و پرسپوليس هر كدام با يك گل حريفان جنوبي خود را شكست دادند اما تصاوير مشاهده شده اي كه در مورد بازي هاي سرخابي ها نشان داده مي شد درد قديمي را به تصوير مي كشيد و آن چيزي جز همان حكايت آشناي تيم ملي  يعني مشكل در گل زني نبود
به هفته ها قبل بر مي گرديم و ديدارهاي تيم ملي فوتبال در مقابل ازبكستان و قطر رابه تصوير مي كشيم درد تيم ملي در آن بازيها  چه بود ؟ تيم ملي در آن بازي ها مستاصل از خلق موقعيت و ايجاد حادثه بر روي دروازه ها بود مدافعين كناري تيم ملي نمي توانستند همكاري خوبي با هافبكهاي كناري داشته باشند و از سوي ديگر در ميانه ميدان هم توپ سازي و به قولي بازي سازي وجود نداشت هافبكهاي تيم ملي نظير نكونام و تيموريان و كريمي و جباري  در هر دو بازي نتوانسته بودند توپهاي خوبي براي خط حمله ما بفرستند و  زوجهاي سمت راست و چپ ما چون زوج ماهيني و حيدري و يا پولادي و حاج صفي هم دچار مشكل بودند تيم ملي در دو بازي بد  بود زيرا ماشين تهاجمي تيم ما خوب كار نمي كرد  روزها از ناكامي تيم ملي گذشت و خوب بخاطر داريم كه تيم ملي در اوايل مسابقات يورو 2012  به مصاف قطر رفت و چنين بود كه ناخود آگاه توجه به نحوه بازي سازي و ساختن موقعيت در تيمهاي ديگر جهان مورد توجه علاقمندان فوتبال در ايران قرار گرفت راز يورو 2012 در گل سازي چه بود ؟ چند پاسخ به اين سوال وجود داشت نخستين پاسخ حركات منسجم مدافعين كناري چون آلبا و آربروآ و بوآتنگ و لام و همكاري آنها با هافبكهاي كناري خود بود اما شايد پاسخ بهتر تيمهائي موفق تر بودند كه يك قلب تپنده در ميان ميدان داشتند مرداني چون ژاوي هرناندز و اينيستا و آندر پير لو و مسعود اوزيل ... از جمله اين مردان بودند در بيشتر تيمهاي موفق هافبكهاي تدافعي چون دل روسي و آلونسو و بوسكتس و خديرا ...حضور داشتند ولي تيمها زماني گل مي زدند كه هافبكهاي فانتاسيا يا فانتزي باز يا به قول خودمان ژنرال هاي خط مياني خوب كار مي كردند و اين دقيقا همان درسي بود كه تيم ملي ما نگرفت و دو امتياز  در تهران از دست داد و استقلال و پرسپوليس در بازي اول گرفتند و بازي را بردند پرسپوليس با دو مهاجم قدرتي چون انصاري فرد و قاضي و با استفاده از سوسا و پولادي قصد هجوم به دروازه نفت آبادان را در نيمه اول داشت اما اين تيم در نيمه اول عملا هيچ موقعيت حتي از نوع نصفه و نيمه نداشت و لي در نيمه دوم حضور كريمي و در كنار او كاظميان كه معرف تكنيك و سرعت بودند تيم را به موفقيت رساند در تيم استقلال هم تراكم قدرتي ها برايش دردسر داشت اكبر پور و ميداوودي و ساموئل و منتظري چگونه مي توانستند توپهاي خوبي براي برهاني بسازند ؟و از سوئي حيدري  چگونه مي توانست حركات نفوذي را تنظيم كند در تيم استقلال كليد گمشده همان حضور جان واريو تكنيكي  بود كه بسيار خوب توانست نبض بازي استقلال را در دست بگيرد شايد گفته شود چنين بازيكني در تيم استقلال در نيمه اول وجود داشت يعني ميثم بائو را با اين خصوصيت بايد ديد اما بايد بگوئيم بائو كه  فصل پيش در تيم شهرداري تبريز بود و عملا بيشتر در كار تدافعي شركت داشت زماني مي خواهد تا با تفكر هاي استقلال هجومي آشنا بشود همين مسئله براي سوسا برزيلي وجود دارد اين كه اين بازيكن در چه سطحي فوتبال بازي مي كند و آيا اصولا شباهتهائي به قابليتهاي جان واريو دارد را بايد زمان ثابت كند اما بايد بگوئيم كه  در بازي پرسپولبيس و نفت عدم حضور دو هافبك بازي ساز  و آشنا به جو پرسپوليس يعني كريمي و نوري در نيمه اول باعث شد كه حركات منسجم تر تيم پرسپوليس به رهبري خوزه كمتر به چشم آيد در هر حال اميدواريم كه تيم ملي ما هم بتواند مهره فرمانده خط مياني خود را بيابد مرداني چون كريم باقري و نامجو مطلق و درخشان و قايقران و  قلعه نوعي و پروين و قاسمپور و ... كه سالها براي فوتبال ما  نقش بازي ساز و پاسور را بازي مي كردند  در هر حال درس بزرگ يورو 2012 در نيمه هاي اول دو بازي سرخابي از ياد رفته بود كه تيم ها با آن ستارگان دچار مشكل بودند  شايد بايد هفته هاي اول را به آزمون و خطاي آنها نظاره گر باشيم تا در روزهاي آتي دردها درمان شوند و اميد به اين تيمها زياد است خصوصا آن كه قلعه نوعي وعاشوري سالها خود چنين بازيكناني بودند و توانسه بودند پايه گذار گلهاي بي شماري براي مرداني چون پيوس و مرفاوي و سرخاب ... شوند

آموخته هاي فوتبالفارسي

بايد بگوئيم مكتب" فوتبالفارسي "از آنچنان قدرتي بر خوردار است كه حتي بزرگان و تئوريسن هائي چون كارلوس كي رش وهنكه  بازيكنان شاغل در اروپا چون دژاگه و نكونام و لژيونرهاي سابقي چون تيموريان و كريمي  ... را به اين روزي مي اندازد كه در يك روز خردادي در ورزشگاه مملو از تماشاگران انداخت براستي بايد به قدرت اين مكتب آفرين گفت كه شخصي چون هنكه را از فوتبال آلمان را به اندازه اي از بعد شخصيت و رفتار پايين مي آورد كه در بازي دربي اخراج مي شود و حالا كي رش را به روزگاري در مي آورد كه ارائه گر فوتبالي علي اصغري با فوتبال ما است  به چند سوال از جناب كي رش علي اصغري مي پردازيم

1/ آقاي كي رش! شما  در تاشكند با سيستم 1-3-2-4 به ميدان رفتيد استفاده از 6 عنصر تدافعي يعني دو هافبك تدافعي و 4 مدافع  از اساس كسب امتياز در زمين ميزبان بود حال مي پرسيم آيا لازم بود در تهران و در جلوي  ديدگان 100000 تماشاچي هم 6 بازيكن با خصوصيات تدافعي بچينيد ؟  تركيب  دوم (SQUAD B) شما در اين دوره از بازيها چه بود ؟و سوال بعدي در مورد سيستم شما  اصولا به غير از سيستم 1-3-2-4 شما قرار  است با چه سيستمهاي  ديگر وارد بازيها بشويد؟آيا نبايد از شما بعنوان يك تئوريسين برجسته فوتبال انتظار داشت كه سيستمهاي مختلف در هنگام ميزباني و مهماني داشته باشيد ؟

2/ آقاي كي رش شما تصميم گرفته بوديد كه با حضور دو مدافع  و دروازه بان بلند قد قطري توپها را به روي دروازه بفرستيد( چرا؟) كه در نيمه اول انصاري فرد و كريمي و حيدري و حاج صفي كه سه تاي دوم اصلا خصوصيات گل زني نداشته و انصاري فرد هم اصولا يك مهاجم روي زمين  است اين نقشه به جائي نرسيد در نيمه دوم خلعتبري كوتاه تر و در ادامه دژاگه كه اصولا يك بازيكن پابه توپ است را به زمين آورديد وبا كريمي كند و باز هم انصاري فرد ناكار آمد بازي را ادامه داديد مي پرسيم نقشه دوم (PLAN B) شما چه بود ؟

3/ آقاي كي رش شاهد خسته بازيكنان بوديم و اين خسته در نتيجه عدم كار تيمي است در اروپا و خيلي از فوتبالهاي جهان شاهديم كه  هر تيمي كه داراي توازن بيشتري است برنده  است اما در تيم ما چند بار بايد شاهد باشيم كه دفاع راست چون حيدري نفوذ كند اما در جناح چپ يك پولادي عملا بي كاره باشد ؟ چرا مدافعين مركزي ما اين گونه تيم را عقب نگاه مي دارند ؟ در همين تيم آلمان ماتس هولمز بعنوان يكي از بهترين هاي آلمان  انتخاب شده است زيرا  او چون يك بازي ساز جلو مي آيد در ايتاليا شاهد بوديم دروسي چگونه رهبري اولين نقطه خط هجومي و آخرين نقطه دفاعي را دارد؟ لسكات در انگلستان و ... دقيقا چنين نقشي را بازي مي كنند چرا بايد مدافعين گران قيمتي چون حسيني كه در بازار نقل و انتقال اين همه جنجال درست مي كند و يا عقيلي تنها كارشان دفع توپ باشد ؟ نگاهي به ضربه هاي سر انصاري فرد و ديگران مي اندازيم و شاهد فوتباليست ايراني هنوز در پي اين است كه توپ به سرش بخورد نگاهي به اروپا بياندازي و ضربه هاي سر آرشاوين و لسكات ... را به ياد مي آوريم جناب انصاري فرد ميلياردي ما چگونه سر مي زند ؟ سانتر هاي ما چگونه مال آنها چيست ؟ حتي قطري ها در يكي از معدود ضربه هاي سرشان بسيار بهتر از ما ضربه سر زدند كه اگر رحمتي را نداشتيم گل خورده بوديم

4/آقاي كي رش! رهبر  تيم شما كيست ؟ جواد نكونام چند بازي ديگر بايد چنين بي انگيزه بازي كند او در اين بازي  و بسياري از بازيهاي تيم ملي چند پاس صحيح داد او و تيموريان بعنوان نقطه اتكاي خطوط مختلف چندين بار بازي را باز كردند ؟به رقابتهاي اروپائي مي نگريم آيا كاپيتانهائي چون آرشاوين و شوچنكو و استيون جرالد و .. كه از قصا در خط مياني بازي مي كنند اين چنين بي انگيزه و فاقد اثر بازي مي كنند ؟ تيم ما در خط هافبك مشكل بازي سازي دارد و از سوئي از خط دفاع  مياني هم تغذيه نمي شود ؟ مردان كناري ما  كه در رقابتهاي اروپائي شاهد تحرك آنها و جابه جائي شان هستيم مرتبا در حمله شركت مي كنند اما در تيم ما بازي حتي ايستائي تر از تيم قطر بود آيا نبايد انتظار داشته باشيم بعد از حدود بيش از يكسال حضورتان در فوتبال ايران شاهد بازي بهتري باشيم ؟ فوتبال ما بدون شما هم به همت غلام پيرواني ها و علي عليزاده ها بلد بود اوت بلند روي محوطه هيجده قدم بياندازد قبل از اين آقايان هم اكبر اوتي ( اكبر ميثاقيان ) را در ابومسلم داشتيم كه اوت بلند مي انداخت تا شانسي به سر يكي بخورد  و به داخل دروازه برود پس چرا از شما دعوت شد كه به ايران بيائيد؟

5/آقاي كي رش!  نقشه شما براي استفاده از ضربات ايستگاهي چه بود ؟  كرنرهاي بي شماري به روي دروازه قطر فرستاديم كدامين آنها اندكي موثر بودند ؟ ضربات ايستگاهي ما چرا اين گونه نواخته مي شد ؟ به ضربه كاشته تيم ملي ايرلند به كرواسي كه منجبر به گل آنها شد بنگريم به ضربه كاشته انگلستان به روي دروازه فرانسه و ضربه كاشته آرشاوين به روي دروازه لهستان كه منجر به گل اولشان شد نظاره مي كنيم و آن را با ضربه كاشته دژاگه در دقايق آخر بازي حاصل شد را مقايسه مي كنيم براستي  تيم ملي فوتبال ما در حال آموختن از يك سر مربي برجسته دنيا است و يا اين كه  روح علي اصغري همچنان بر روي اين تيم است ؟

6/ آقاي كي رش ! در بازي با ازبكستان گفتيد كه ما برنامه براي همه لحظه هاي بازي داشتيم حالا هم مي پرسيم آيا شما براي اين تساوي هم برنامه داشتيد؟ ما مي گوئيم چنين نبوده است  همان گونه كه در ازبكستان چنين نبود شما در اين بازي شايد منتظري و جباري و نوري و ابراهيمي و خلعتبري را از اول بازي به ميدان نفرستاديد اما شاهد بوديم تيم شما خسته تر از قطري بود كه چهار روز قبل در دوحه از تيم كره جنوبي 4 گل مي خورد و طبيعتا  بي روحيه تر  از تيم شما است  قطر با برنامه تر بود  و پس از ماهها كه از تساوي ما در برابر قطر مي گذشت باز هم بي برنامه 2 امتياز حساس به آنها داديم و اميد كه غرور كاذب كي رش آنقدر كم شود كه بداند بايد طرح تاكتيكي بهتر و همكاراني باسواد تر  و ادعائي كمتر داشته باشد

 

آب را گل نكنيم

 

آب را گل نكنيم

شايد اين آب روان مي رود پاي سپيداري تا فرو شويد اندوه دلي

دست درويشي شايد نان خشكيده فروبرد در آب

سهراب سپهري

مي گويند كه سهرا ب سپهري از علاقمندان فوتبال بود و نامه معروف او به كيهان ورزشي اندكي پيش ز مرگش نگاشته شد كه چگونه قياس جالبي از حكايتهاي فوتبال حرفه اي كه در انگلستان ديده بود را نسبت به فوتبال ايراني بيان داشت اما حتي اگر سهراب را از اهالي فوتبال ندانيم شايد با توجه به بازي  ايران و ازبكستان ناخود آگاه ياد شعر سهراب بيافتيم براستي چرا در فصل نقل و انتقال اين گونه سعي در گل آلود كردن آب داريم ؟ سالها است كه در فصل نقل و انتقال شايعه و بالا بردن دستمزدها باعث شد كه همه حكايت سر چشمه را از ياد ببريم و چنين است كه جوانگرائي را به فراموشي سپرديم و فوتبال ما آنقدر روز مرگي ستارگان محدودي غرق شد كه امروز شاهديم آب گل آلود نان درويش را هم آلوده مي سازد فوتبال ما سازندگي را از ياد برده كه در بازي با ازبكستان پژمان نوري را در قالب يك مدافع چپ مي بينيم و به ياد مي آوريم روزگاري در پرسپوليس قطبي از سر ناچاري نوري در اين پست بازي مي كرد اما در تيم ملي چرا بايد اين گونه باشد ؟ قبل از نوري هم مهرداد پولادي بود كه اصولا يك هافبك مياني است و قبل از او هم احسان حاج صفي در اين پست بازي مي كرد قبل از حاج صفي هم كه يك هافبك چپ بود ستار زارع بود كه او هم يك هافبك چپ بود و قبل از آن هم نصرتي و فريدون زندي و ... و مي بينيم سالها است كه دفاع چپ نداريم زيرا از سر چشمه گل آلود بوده و هيچ كس حتي كي رش هم نتوانست براي فوتبال ايران پس از 14 ماه حضورش يك مدافع چپ كلاسيك بيابد در سوي ديگر ماهيني است او يك مدافع راست كه اين روزها براي سپاهان وپرسپوليس ناز مي كند اما معيار بين المللي بودن او  را هم ديديم سيد جلال حسيني كه در ليگ ايران سپاهان و تراكتور سازي و پرسپوليس و استقلال بر سر او دعوا دارند هنوز تنها زير توپ مي زند و هيچ نشاني از بازي سازي ندارد سيد مهدي رحمتي كه شير تاشكند به او لقب دادند عالي بود اما هرگاه كرنري و سانتري از جناحين مي آيد باز دل ما مي لرزد جباري را بنگريد او كه تمرين را تحريم مي كند و هر سال در فصل نقل و انتقالها كلي ناز مي كند در بازي ملي كجا توانسته جباري 7 سال پيش در ژاپن را كه زيدان آسيائي لقبش دادنتد را اجرا كند تيموريان همان هافبك بولتن و فولام است ؟ او منتهي آرزويش اين است كه به ليگ قطر برود ابراهيمي پديده ليگ ما نمي تواند يك نيمه ملي دوام آورد و چون كار زيادي با او نشده بايد جايش را به خسرو حيدري دهد كه به نظر مي آيد حالا حالاها در تيم ملي باشد در خط حمله علي كريمي است طنزي را خياباني در ميان همه سخنان عجيبش گفت و آن  حكايت حضور ده ساله كريمي در تيم ملي است كريمي مسن هنوز هم ستاره تيم ملي است و تيم ملي مجبور مي شود دو جوان ناكام چون حاج صفي و ابراهيمي و يك نام بزرگ داخلي چون جباري را عوض كند اما توان تعويض كريمي را ندارد براستي چه بر سر فوتبال ما آمده است ؟ تيم ما بازي با ازبكستان را برد و شايد هم به جام جهاني برود اما هيچ نشاني از يك تيم بين المللي ندارد هنوزشاهديم علي كريمي در اين سن و سال براي ديگران كركري مي خواند و اين در حالي است كه ازبكستان با تعويض سر مربي خود مي گويد كه در پي اصل و نه حاشيه هستند ازبكستان كه تيم نصف و نيمه اش ما را آنقدر زجر داد به فكر اصل است و ما در حاشيه هستيم و مي بينيم كه هنوز در تيم ملي نكونامي داريم كه اصلا شباهتي به بازيكني ندارد كه در بهترين ليگ دنيا بازي مي كند نكونام به سالهاي پايان فوتبالش نزديك مي شود اما او در تيم ملي چقدر پيشرفت نسبت به نكونام  بازيهاي آسيائي 2004 نشان مي دهد ؟ به سهراب بر مي گرديم و باز از زبان  او مي گوئيم

كوچه باغش پر موسيقي باد

مردمان سر رود آب را مي فهمند

گل نكردنش ما نيز آب را گل نكنيم

ما براي آينده چه كاري براي رودخانه   فوتبال ايراني مي كنيم ؟ رودخانه اي كه جواناني ندارد كه اگر هم داشته باشد و كي رش هم مراقب آنها چيزي بهتر از پولادي و ابراهيمي و ماهيني و حاج صفي نشان نمي دهند رودخانه اي كه بزرگانش جباري و سيد جلال و تيموريان شده اند رودخانه اي كه باز هم در اين هفتاد و اندي ميليون يك دفاع چپ نمي تواند يابد  براستي چرا بايد گله از حضور دو رگه ها بكنيم ؟شايد بهترين راه جاي ساختن باغ فوتبال ايراني همان استفاده بهينه از گلخانه اي باشد كه فوتباليستهاي دور رگه اي چون دژاگه و... نصيب ما كردند افسوس

تورج عاطف

كدام بهار ؟

فصل بهار است و همه چيز بوي اميد مي دهد خصوصا كه بهار ايرانيان همراه با آغاز سال جديدي است و شايد چنين است كه همه فكر مي كرديم كه شروع تازه اي در انتظار همه ما است و اين آغاز را به همديگر خبر مي دهيم با گفتن جملاتي چون " صد سال به از اين سالها " و " سالي ديگر و آغاز ديگري " اما گوئي  اين حرفها و حسها تنها يك عادت  است و چون سخن ديگري نمي توانيم بگوئيم اين گونه  حرفها را مي زنيم  و تكرار مي كنيم و گرنه در عمل كاري  نمي كنيم نگاهي به رفتارهاي اين روزهاي جامعه فوتبال بكنيد همان حركات ديده و شنيده مي شود قهرمان جام حذفي كشور در خانه توسط تماشاگرانش هو مي شود و سر مربي كه روزگاري او را پرويز خان سوبله و چوبله مي گفتند ملقب به ترسو مي شود و فرمان حيا كن و رها كن مي شنود مدير عامل باشگاه هم مشغول تنظيم تئاتر جديدي است او براحتي مي گويد همه بازيكنانش دروغ مي گويند كه مشكل مالي ندارند و  در اين ميانه احساساتي عمل مي كند نخست سر مربي را وعده  اخراج مي دهد و بعد دوباره كه به حالت اوليه بر مي گردد مي گويد اشتباه كرده است او به بازيكني كه توپهايش به تير دروازه مي خورد هم بد رفتاري مي كند اين بازيكن همان است كه  همه مي دانند اگر روحيه اش بد شود بدتر بازي مي كند ووقتي خوب باشد آرش آقاي گل مي شود جناب مدير  كه در برنامه تلويزيوني قبل از سال جديد با قاطعيت مي گفت بسيار كار درستي كرده كه تنها رحمتي را به استخدام در آورده و به دنبال دروازه بان دوم مناسب نرفته  و آنقدر از اين دروازه بان كار كشيده مي شود و فوتبال ملي هم او را از سوي ديگر به بهره كشي مي برند كه امروز سايه اي از آن رحمتي دور است اما جناب مدير عامل سكوت مي كند  رحمتي كه مي تواند با اين اوضاع چيزي شبيه بهزاد غلامپور سال 1993 شود همان غلامپوري كه در دوحه 1993 به هيچ توپي نه نگفت چون خسته بود و روحيه نداشت و از سوي ديگر جانشين مطمئن هم نداشت  اما حيا كن باز نصيب او مي شود رحمتي را روي سكوها به هيچ مي نگارند و يادشان مي رود كه در فينال جام حذفي او بسيار برتر از دروازه باني بود كه آنها فرياد در حمايتش مي كشيدند از جريان هاي استقلال كنار برويم از بعد ديگر هم شاهد بوديم در بر همان پاشنه مي چرخد عادل فردوسي پور در اولين برنامه 90 در سال جديد از كفاشيان دعوت كرد و او را به نگرش تازه اي دعوت كرد و كفاشيان شاهد بود چقدر مردم در آمارگيري هاي اين برنامه غمگين از عملكردش هستند و در همين برنامه به نوعي حرفهاي عادل را تاييد كرد كه بايد آدمهاي قوي در فوتبال كار كنند كفاشيان قول داد كه حالا با تجربه بيشتر و جسارت بيشتر كار كند اما او در اولين اقدام چه كرد ؟آيا او بهار تازه و سال جديد را با افكار نو پيوند زد ؟ پاسخ به اين سوال متاسفانه منفي است در حاليكه كارلوس كي روش در تمامي اروپا به دنبال بازيكنان دورگه ايراني مي گردد زيرا معتقد است كه  ستاره هاي فوتبال ما معدل سني بالائي دارند در ايران شاهديم كه سر مربي تيم ملي زير 23 ساله ما منصوريان مي شود كه هيچ  كارنامه مشخصي ندارد تيم فوتبال زير 23 سال ما كه به همت همين آقا  امروز در المپيك نيست تا امارات باشد جايزه مي گيرد تا جناب كفاشيان نشان دهد كه براي او هم بهار معنائي ندارد  كي رش  زمان زيادي را در ايران نمي گذراند و بهانه او رفتن به اروپا براي يافتن بازيكن است و اين در حالي است كه تيم  اميد ما كه مي تواند زير نظر كي رش كه متخصص جوانها و كشف استعدادها است جان بگيرد در دستان منصوريان قرار مي گيرد كه حتي در اين مدت بركناري يك پيشنهاد معمولي كاري هم ندارد كي روش مي تواند تيم جوانان پرتغال را قهرمان جام جهاني بكند اما براي فوتبال ما به دنبال سازندگي نمي رود و فدراسيون هم به او اجازه مي دهد كه چنين باشد مي بينيد هنوز اولين ماه از سال جديد نگذشته است اما درها همچنان بر همان پاشنه مي چرخد  و گوئي هيچگته بهاري در اين ديار نخواهد آمد اين سرزمين بهار زيبائي دارد اما اي كاش بهاري هم در اذهان و تصميم گيري ها بود اما افكاري كه پوسيده و در دور باطل هستند همواره دور از بهار هستند افسوس

خود باوري از جنس مظلومي

تنها 24 ساعت از  اشتباه در افكار مظلومي گذشته بود كه خودش هم در دام اين گونه انديشيدن افتاد پرويز مظلومي در كنفرانس پيش از مسابقه در برابر راه آهن  گفت كه صعود تيم ملي فوتبال  ايران را از هم اكنون به جام جهاني 2014 تبريك مي گويد  زيرا معتقد است كه ايران در گروه آساني افتاده است اما يك روز بعد در برابر تيم راه آهن كه 5 بازيكن اصلي خود را در اختيار نداشت به سختي به تساوي رسيد  و اين تساوي در شرايطي پيش آمد كه تيمش 2 به صفر  از حريف عقب بود براستي اين حادثه نمي تواند هشداري براي كل فوتبال ايران باشد ؟ پرويز مظلومي و تيمش در قطر تيم الريان را شكست دادند اما در تهران به تيم 15 ليگ برتر نزديك بود كه ببازند آيا اين حادثه نمي تواند به مظلومي و كل فوتبال ايران بگويد كه دست از خيال پردازي برداريم ؟  تيم ملي ايران در گروه كره جنوبي و ازبكستان و قطر و لبنان قرار گرفته است بسياري خوشحالند كه اين گروه از گروه ديگر آسان تر است اما اگر اين اظهار نظر كه تنها روي كاغذ معني دارد را قبول كنيم بايد بگوئيم كه ما در گروه ساده اي قرار داريم ؟ شايد عده اي بگويند كه اگر از سد اين حريفان نگذريم نبايد به جام جهاني برويم اما مي گوئيم اين حرفها اغراق است زيرا فوتبال ما بايد به مصاف سختي تن در دهد به ياد داشته باشيم  در دوره پيش با همين كره جنوبي هم گروه بوديم تيم ازبكستان كه صدر نشين گروه خودش و هجومي ترين تيم آسيا در مرحله مقدماتي بوده و ژاپن را در كشورش شكست داده بسيار قوي تر از كره شمالي است و لبنان كه در گروهي كه  امارات  حريف دوره قبل ما در مقدماتي جام جهاني 2010 و كويت حريف ما در مقدماتي جام هاي جهاني 1978 و 1998 حضور داشته اند  صعود كرده  است و قطر تيمي است كه سال پيش نماينده اش قهرمان ليگ باشگاه هاي آسيا بوده و در چند سال اخير تور نمنتهاي بي شماري چون بازيهاي آسيائي دوحه 2006 و جام ملتهاي آسيا 2011  را بر گزار كرده و ميزبان جام جهاني 2022 است و از ياد نبرديم همين قطر  در گروه ما بود و نتوانستيم از آنها عبور كنيم پس چرا بايد به روش مظلومي اين همه خوشحالي كنيم ؟ اشتباه نكنيد قصد مرثيه خواندن نداريم اما فوتبال ما هنوز در گذشته زندگي مي كنيم   و از ياد برديم در مقدماتي 2010 در آن گروه چهارم از بين پنج تيم شديم   امروز بايد هشيار باشيم حريفان ما اصلا آسان نيستند هر چند كه اگر به نظر آيد كه از گروه دوم بهتر هستيم  در گروه دوم  ضعيف ترين تيمش اردن است كه شايد خيلي از ما تا قبل از بازي تداركاتي قبلي خود خوشحال بوديم كه با آنها در يك گروه باشيم اما  ديديم كه آنها تا دقيقه 90 از ما پيش بودند  بيائيم نگاهي به آمارها بياندازيم  از سال 2006 تا به امروز 7 بار با كره جنوبي مصاف داده ايم كه ماحصل آن دو برد و 2 باخت و سه تساوي است از ياد نبريم كه دو برد ما هم در شرايطي حاصل شده كه  در اولين آن با تيم قلعه نوعي در تهران بوديم كه كره جنوبي صعودش به جام ملتهاي آسيا مسجل بود و با تيم  نه چندان جدي خود با ما مصاف داد و بازي بعدي ما مربوط به بازي دوستانه با تيم قطبي بود  اما كره جنوبي در بازيهاي جام ملتهاي آسيا 2011 تيم ما را برد و بارها مي توانست تعداد گلهاي خود را افزايش دهد ضمن اين كه از ياد نبريم  آخرين بازي ما در اين مرحله بر ديگر با كره جنوبي و در خاك آنها است و اگر به برد  و يا تساوي در آن بازي اين تيم كره جنوبي محتاج باشد كار بسيار مشكلي خواهيم داشت   ازبكستان تيمي است كه براي فوتبال ما هيچگاه آسان نبوده است آنها در سال 1998 به ما 4-1 و در سال 2007  با نتيجه2 -1 باختند اما درسال 2009 به تساوي رسيدند ازبكستان در سالهاي اخير با مربيان بزرگي چون اسكولاري باشگاه هاي خود را هدايت مي كرده و بازيكناني چون ريوالدو در آن بازي مي كردند ازبكستان 5 بازيكن  قبلي خود را در مصاف با ما ندارد يعني ما نمي دانيم با چه تيمي بايد بازي كنيم امكانات پايين رفاهي در ازبكستان را از ياد نبرديم ضمن آن كه در بيشتر مصاف هاي باشگاهي ما با تيمهاي آنها  ما با مشكلات زيادي رو به رو شديم ازبكستان  تيم  بسيار خوبي در قطر 2011 داشت و همه به ياد دارند آنها چه بازي  هاي خوبي در مصاف با حريفاني چون استراليا نشان دادند آنها منظم بازي كرده و داراي قدرت و سرعت بالائي هستند ريشه فوتبال آنها از فوتبال اتحاد جماهير شوروي سابق است پس چگونه آنها را آسان مي گيريم ؟  شايد استراليا و ياژاپن روي كاغذ قوي تر باشند اما ازبكستان انگيزه هائي بالائي براي حضور در جام جهاني دارد   به تيم لبنان مي نگريم  شايد برايمان جالب باشد كه حس كنيم در 7 بازي با آنها 6 بار برده و آخرين رويا روئي ما با آنها در سال 2004 بوده كه با 4 گل آنها را شكست داده ايم اما از ياد نبريم لبنان در اين مرحله بسيار با انگيزه است آنها نمي توانند ضعيف تر از امارات و اردن و كويتي باشند كه در سالهاي اخير براي ما دردسر ساز شدند  به قطر مي نگريم براستي چرا اين تيم را آسان مي دانيم ؟  ما در دور مقدماتي با اين تيم همگروه بوديم و در هر دو بازي با مشكل رو به رو شديم قطري ها يك سال مانده به بازيهاي جام ملتهاي آسيا 2011 توانستند در خاك خودشان تيم ما به رهبري قطبي را شكست دهند آنها سرمايه گزاري فراواني  كرده اند نكته ديگري كه از آن غافل هستيم برنامه بازيهاي است از روز 14 خرداد 1392 تا 28 خرداد يعني در فاصله دو هفته تيم ما دو بازي در خارج از خانه دارد  يعني تيم ما عملا در بازي آخر خود خسته به يك سفر طولاني مي رود آيا فكر مي كنيم  بازي در آن شرايط آسان است ؟ به ياد داشته باشيم در همين جام جهاني گذشته تيمي چون غنا مي توانست با شكست اروگوئه  به نيمه نهائي جام برسد و شايد هيچكس به تيم اروگوئه ارزشي قائل نبود  چه كسي فكر مي كرد از آسيا تيم كره شمالي كه در اين مرحله حضور ندارد حضور داشته باشد ؟ بيائيم خيالبافي را كنار بگذاريم و در گذشته زندگي نكنيم  در سالهاي اخير كره جنوبي و ازبكستان و قطر با سر مايه گزاري هاي  فراوان و مديريت منسجم و برنامه ريزي هاي بسيار مدون تر از ما نشان داده اند كه خود را براي جام جهاني آماده كردند و اين در حالي است كه فوتبال ما هنوز در خم انتخابات مضحك  رياست فدراسيون فوتبال است كه حتي مي تواند فوتبال ما را تعليق نمايد  كره جنوبي در فينال جام ملتهاي آسيا  و ازبكستان در مرحله نيمه نهائي بودند  اما از ياد نبريم تيم ما توانست  تنها به مرحله 4/1 نهائي برسد چه خوب است كه از خواب بيدار شويم