آقاي واعظ! دير رسيدي

واعظ آشتياني مردي است كه  ادعا مي كنند سالها سابقه مديريتي موفق دارد اما به طور حتم بيلان مديريتي او زماني توسط عامه مردم نمره مثبت و يا منقي مي گيرد كه عمر مديريت او در استقلال پايان گيرد زيرا مقوله فوتبال و خصوصا استقلال و پرسپوليس جايگاهي است كه همگان بينند و نظر دهند صبح روز گذشته واعظ آشتياني در بيمارستان كسري بر بالين حجازي بود و در هنگام گفتگو با حجازي با او اين جمله از ناصر حجازي  مرد آشناي دور و نزديك  استقلال به واعظ گفته  مي شود ” ما  دير به هم رسيديم “

حكايت واعظ آشتياني و اين جمله ناصر حجازي به او ما را به ياد آن ديالوگ سريال معروف تلويزيوني مي اندازد كه مي گفت ” يا نمي رسيم و يا وقتي هم كه مي رسيم ديگر دير شده است ” در راستاي همين معقوله دير رسدن واعظ آشتياني به ياد مصاحبه آخر او و تدابيرش برا ي كنترل بازيكنان تيمش مي افتيم او مي گويد به طور سرزده به خانه بازيكنانش رفته و يا به تلفنهاي ثابت آنها زنگ مي زند تا بداند كه شبها آنها چه مي كنند ؟ اين روش واعظ مشابه روشي است كه سالهاي دور سر الكس فرگوسن براي بازيكنان البته نوجوان و جوانش چون رايان گيگز و ديويد بكهام و برادران نويل و پل اسكولز  استفاده مي كرد و حتي شايعه اي بس قوي در اين مورد است كه  اگر بازيكنان به هر دليلي نمي توانستند تلفن را جواب دهند بايد با سيماي خشمگين سر الكس رو به رو شده و خشم آتشفشان گونه او را تحمل مي كردند حال حكايت با واعظ هم چنين است كنترل اخلاقي بازيكنان آن هم با اين روش تنها در رده هاي جواني و نوجواني بازيكنان مي تواند اثر داشته باشد علم روانشناسي امروز معتقد است كه 70% شخصيت آدمها  تا سن 5 سالگي و حتي اگر نگاه غامضي داشته باشيم تا سن 7 سالگي شكل گرفته است  و همين حكايت در مورد بازيكنان حرفه اي و حتي آماتور هم صدق مي كند  بازيكناني كه به رده بزرگسالي رسيده و حتي تا به جائي صاحب تجربه و شهرت و آبديده گي شده اند كه در تيمهائي چون استقلال بازي مي كنند به اين نحوه كنترل جواب خوبي نخواهند داد  زيرا شخصيت اجتمائي و حرفه اي آنها شكل گرفته است و ترس از بازديد “آقا جان ” كه نام مدير عامل به خود گرفته نمي تواند مانع از اين شود كه اگر بر فرض محال داراي زندگي غير حرفه اي تا به آن سن بوده  بخواهد كه تغييري در آن ايجاد شود زيرا  كه عادتهاي اخلاقي و اجتمائي در سنيني كه بازيكنان استقلال در رده بزرگسال دارند به سختي قابل تغيير است و از سوي ديگر آيا كار مدير عامل يك باشگاه اين است كه هر شب دست خانم و بچه ها را بگيرد و خانه بازيكنانش به صرف شام و شيريني مهمان خود خوانده شود ؟ يعني مدير عامل باشگاهي چون استقلال تا اين درجه فضاي خالي زماني و فكري دارد كه مي تواند هر شب به خانه يكي از بازيكنانش و آن هم سر زده رود ؟ اين طرز مديريت پليسي و پادگاني در كجاي دنيا جواب داده است كه حال قرار باشد كه در استقلال پاسخ دهد ؟ براستي شان يك مدير عامل با اين روشهاي غير كار آمد به كجا خواهد رسيد ؟ سالها پيش هوشنگ مستوفي يكي از نويسندگان با ذوق ادبيات ايران  داستان كوتاهي به نام ” تقليد زندگي ” نوشته است كه نگاه طنز گونه اي به رفتارهاي مردمان كشورش در تقليد كوركورانه از زندگي غربي ها و استفاده نا به جا آن رفتارها در برخي از رفتارهاي اجتمائي ما دارد و  قاطعانه اذعان دارد كه سخن  حافظ كه “هر سخن جائي و هر نكته مكاني دارد ” صحيح بوده و بايد به آن عمل كرد حال روي سخن ما با واعظ آشتياني است كه مي خواهد كوركورانه رفتارهائي را كه فرگوسن در دهه 90 و آن هم بعنوان يك سر مربي و نه در جايگاه يك مديرعامل و در فرهنگ انگلستان و نه فر هنگ خانوادگي ايراني بود را  دوباره تكرار و تقليد كند

آقاي مدير عامل ! اين نوع تقليد  مديريت در فوتبال نه خود مديريت در آن نه كار آمد و نه شايسته است پس چه بهتر خواهد بود كه با موازين روز حركت كنيم و اين بار دير نرسيد و منطقي با روز و عرف حركت كنيدو نخواهيد  حكايت ” تقليد زندگي ” را تكرار كنيد

/ / tourajatef@hotmail.com/www.tourajateef.blogfa.com