شخصیت ملا نصر الدین و مثل هایش را بارها شنیدیم که بسیار از آنها بسیار آموزنده هستند که از جمله آنها می توان به داستان زیر اشاره کرد که روزگاری به ملا نصر الدین اصرار می کنند که به وعظ بنشیند  و او که دارای توانائی این کار نبود به بالای منبر می رود و می پرسد  آیا می دانید می خواهم در چه مورد صحبت کنم ؟ جماعت می گویند خیر و ملا در جواب می گوید وقتی نمی دانید در چه موردی می خواهم حرف بزنم چه اصراری است که در آن مورد صحبت کنم روز بعد دو باره این داستان تکرار می شود و این بار جماعت در پاسخ به سوال ملا می گویند آری می دانیم در چه مورد صحبت می کنید و ملا با رندی خاص می گوید پس وقتی می دانید چه اصراری است که در این مورد صحبت کنم روز سوم جماعت  تصمیم می گیرند  جواب قاطعی  در مورد پرسش ملا نصر الدین ندهند از این رو برخی می گویند می دانیم و دیگرانی هم بودند که خلاف آنها پاسخ می دادند و ملا این بار هم می گوید آنها که می دانند به کسانی که نمی دانند موضوع را بگویند و این گونه ملا نصر الدین از  وعظ کردن شانه خالی می کند

 این قصه ملا نصر الدین بی شباهت به قصه   رایگان کردن ورزشگاه ها  به بهانه جذب تماشاگر نیست  آیا این کار صحیح می باشد ؟آیا به صرف این که سالن های سینما ها و تئاترها هم  با استقبال تماشاچی مواجه نمی شود باید آن را  رایگان اعلام کرد نگارنده سالها است که در امر نویسندگی فعالیت کرده و  نزدیک به 12 کتاب چاپ کرده ام ( کتاب دوازدهم در انتظار مجوز است ) سالها است که  در این عرصه می دانم که باید کتابها را عمدتا به صورت هدیه و اهدائی  به مخاطبینش برسانم  و اگر توان در آمد زائی از منابع دیگر را نداشتم به طور حتم سالها بود که قلم را بوسیده و کنار می گذاشتم اما  آیا این کار همواره میسر است ؟ تماشاچیانی که به ورزشگاه و یا به سینما و تئاتر می روند عمدتا از قشر جوانی هستند که یا محصل و دانشجو هستند و یا  در ابتدای زمان کار خود دارند این که برای این قشر سرمایه گزاری شود تا بجای   انحراف ناشی از بی  تفریحی  راهی ناکجا آباد ها شوند به ورزشگاه ها و سینماها  تئاترها بروند اما فوتبال چگونه باید در آمد زائی کند ؟ همه می دانیم یکی از مهمترین منابع مالی باشگاه ها فروش بلیط است ؟پاسخ به این سوال در گزینه سوم داستان ملا نصر الدین است یعنی این که آنهائی که دارند باید به ندارها کمک کنند ؟ منظو.ر چه کسانی و ارگان هائی هستند ؟

بعنوان مثال  این هزینه ای که برای مجانی کردن ورزشگاه ها  باید صرف شود به گردن باشگاه ها نباشد و صدا و سیما بعنوان  یکی از متولیان فرهنگ  بخشی از حق پخش عادلانه ای که باید بدهد ( که نمی دهد ) را این گونه پرداخت کند   بخشی از جریمه هائی که فدراسیون فوتبال و یا هر فدراسیونی برای تیمها و بازیکنان و مربیان و... تعیین می کند  صرف مجانی کردن ورودیه به ورزشگاه ها بشود نیروی انتظامی بودجه ای  برای فرهنگ سازی دارد که صرف تولید سریال ها و فیلم ها می شود بودجه ای که برای  جلوگیری از انجام جرم پیش از ارتکاب می شود می تواند صرف ورودیه های مجانی به ورزشگاه ها و حتی سالن های سینما و تئاترها بشود  بخش بزرگی از قراردادهای بازیکنان توسط هر باشگاهی برای جلب تماشاگر این گونه صرف شود ردیف های مالیاتی خاصی از طرف دولت برای این کار در نظر گرفته شود   و بخشی از  پرداخت های مالی جرائم می تواند در این راه صرف شود  بلیط فروشی ها در اوایل فصل انجام شود و افراد بتوانند با خرید تمامی بلیط ها و یا بخش زیادی از مسابقات بعنوان مثال 10 هفته و 20 هفته و 30 هفته تخفیف های هنگفتی بگیرند  که قیمت ورودیه ها تا حد امکان پایین تر بیاید   و به قولی حکایت ملانصرالدین تداعی شود که آنهائی که دارند به آنهائی که ندارند  پرداخت کنند و این مسئله باعث می شود که بخش عظیمی از جوانان و قشر جوان جذب محیط های ورزشی شوند باشگاه ها نه تنها از این نیرو استفاده کنند بلکه در ادامه این کار می توانند با افزایش استقبال  مبادرت به سرمایه گزاری های عمرانی نظیر ساختن ورزشگاه ها رو آورند و معنی فرهنگ سازی و باشگاه فرهنگی وورزشی را به واقعیت تبدیل کنند