فوتبال من

مي گويد ” ترجيح مي دهم بر روي پاهايم بميرم تا روي زانويم زندگي كنم ” اين ترجيع بند مردي است كه از اين گفته ها زياد دارد هر چند كه خود معتقد است كه اين جمله ها را از اصغر حاجيلو قرض گرفته است از افشين قطبي سخن مي گوئيم مردي كه به مدد زبانش و نه زانو و پاهايش در اين فوتبال ايران صاحب همه چيز شده است و همچنان مدعي است و همان حرفهاي تكراري را بار ديگر مي گويد نگاهي به آخرين مصاحبه او مي كنيم تا ادعاي خود را كه معتقديم او مردي براي خوش گوئي بهر دخل و خرجش و نه بهينه سازي كاري فوتبال است پافشاري كنيم 1/ايشان مي گويد وقتي به ايران آمدم به من گفتند براي ماندن بايد به بردن فكر كني و از مقابله با تيمهاي بزرگ بهراسي اما من به دنبال اين حرفها نيستم…. براستي ايشان به دنبال تيمهاي بزرگ بوده اند ؟ بازي با تيمهائي نظير اردن و بحرين و قطر و كره شمالي يعني بازي با تيمهاي بزرگي كه همگان مي دانيم نه مديريت فدراسيون فوتبال توان ترتيب انجام يك بازي با آنها را دارد و نه آن كه جناب ” شير دل ” حاضر است كه در مقابل آنها بازي كند اما براستي ايشان كه خود را بين المللي مي دانند نمي دانند تيمهاي بزرگ چه تيمهائي هستند و اين گونه بازي با قطر و اردن و بحرين ومقدونيه و ايسلند .. را بازي بزرگ دانند 2/ ايشان مي فرمايند كه من مرد روزهاي بزرگ هستم و كارهاي سخت را دوست دارم و هرچقدر كار سخت باشد توانائي و انگيزه ام بالا مي رود…از اين سخت كوش و شجاع دل مي پرسيم سال دومي كه در پرسپوليس مشغول به كار بوديد به چه عنوان كار سخت حفظ قهرماني حتي در نيم فصل را نتوانستيد با آمدن آن همه ستاره به نتيجه برسانيد و فرار را بر قرار ترجيح داده و بعد با نامه اي اعلام كرديد كه شرايط ايران داراي امنيت كافي نبوده و بعد هم در آن مصاحبه كذائي از شرايط سخت سخن گفتيد ؟ مي پرسيم آن روزها مرد روز هاي سخت و آن همه انگيزه و توانائي كه صحبتش را مي كنيد به كجا رفته بود ؟ براستي بايد گفت زندگي بر روي زبان خيلي راحت تر از زانو زدن براي شما است 3/ايشان در مورد اظهار نظر ايشان در استقبال پيش هنگام در شكست در تورنمنت قطر مي فرمايند كه كره جنوبي در بازيهاي دوستانه اي كه در برابر فرانسه و ارو گوئه و سوئد داشت شكت خورد اما همان باختها باعث شد كه در جام جهاني 2002 چهارم شود ..از ايشان مي پرسيم آيا كسي از دوستان فارسي زبان اطرافشان در مورد مثل ” قياس مع الفارق ” به شير دل چيزي گفته است ؟ آيا شما كه آقاي بين المللي هستيد نمي دانيد كه بين شكت از فرانسه و سوئد و اروگوئه با شكست از بحرين و قطر و اردن فاصله ها است؟ 4/ ايشان در مورد دعوت از فريدون زندي فرموده اند ” سال اولي كه در ايران مشغول به كار بوده ام خيلي سخت بود زيرا در خارج بزرگ شده بودم و قصه زندي نيرچنين است ” نكته جالب اين است كه ايشان معتقدند در سال اول كار سخت بوده و كمكهائي براي حل اين سختي ها داشته اند اما از ايشان مي پرسيم سال بعد كه كار سخت نبوده چرا شما فرار را بر قرار ترجيح داديد و يا اين كه با تيم ملي آن گونه نتيجه گرفتيد ؟اما از بعد ديگر اين سخنان جناب شيردل ما را به ياد تناقض گوئي ها ديگر ايشان انداخت از ايشان مي پرسيم مگر قرار نبود بازيكنان بين المللي تيم ما را بسازند ؟ مگر بعد از اين ادعاي بي معني شما نگفتيد دروازه هاي تيم را براي شايسته ها و جوانها و بي تجربه ها باز مي گذاريد پس آن حرفها چه بود و اين اظهار نظر ها چيست؟ براستي كه زندگي بر روي زبان چه نعمتهائي براي شما داشته است ؟ 5/ فرموده ايد كه تيم ملي در غياب مهدوي كيا , كريمي ,دائي .. نياز به زمان دارد و قرار نيست در عرض دو ماه تيم قهرمان دنيا شود ..بايد بسي تاسف خورد براي اين طرز فكر و خريدن زمان كه حاضريد براي تكيه بر مسند تيم ملي ايران به هر گونه بر روي زبان خود زندگي كنيد جناب شير دل !هيچ كسي در ايران به دنبال اين نيست كه قهرمان دنيا در فوتبال باشد زيرا نه امكانات و نه مديريت و و نه سرمايه گزاري و برنامه ريزي و نه تجربه اين كار در ايران است اما مردم ايران دوست دارند كه فوتبالشان درجه دوم آن گونه نباشد كه باخت به قطر و اردن از ديد جناب سر مربي هيچ اشكالي نداشته باشد در همين ايران هم اكنون بازيكنان بزرگي وجود دارند كه اگر فوتبال ايران از مهره هاي بزرگ خارجي در سطح سرمربيگري تيم ملي و مديريت افرادي چون حشمت مهاجراني برخوردار باشد آنگاه نيازي نيست كه به اين سخنان كاملا خوردن نان بر روي زبان گوش فرا دهيم 6/ايشان در مصاحبه خود عنوان مي كنند كه رئيس فدراسيو ن فوتبال و رئيس سازمان تربيت بدني به او قول داده اند كه در تيم ملي بماند و از سوي ديگر بارها اعلام كرده اند كه بخاطر مردم در تيم ملي مانده و 800000 دلار ناقابل گرفته اند !حال مي پرسيم كه جناب قطبي ! بالاخره شما پشتيبان خود را چه كساني مي دانيد ؟ اگر مردم هستند پس چگونه به خود اجازه مي دهيد كه بگوئيد رسانه ها كه صداي مردم را مي رسانند هرچه دلشان خواست بگويند ؟شما هنوز نمي دانيد كه تيم ملي از آن ملت ايران و نه متعلق به فلان رئيس فدراسيو ن و رئيس ورزش است و هر گاه آنان فشار ملت ايران و نارضايتي مردم را ببينيم مجبورند و بايد به وظيفه خود يعني نجات تيم مردم ايران از دست نالايقان مبادرت ورزند پس جناب شير دل كه بر روي زبان خود كه بسي درد آور تر از زندگي بر روي زانو است مشغول ادامه حيات خود در تيم ملي هستيد آگاه باشيد كه اين ملت ايران هستند كه بايد به شما مهر تاييد دهند كه مي بينيد ورزشگاههاي خالي تيم ملي و عدم استقبالي كه از شما در ورزشگاهها مي شود نشاني از اين است كه صبر آنها براي تحمل شما و زبان پر از تناقضتان بسيار كم شده است / /tourajatef@hotmail.com/www.tourajateef.blogfa.com