درد اول , نداشتن شجاعت است

در مباحث رهبري و مديريت ( leadership) يكي از مهمترين واژگان شجاعت اخلاقي  يا  صداقت و توان  اظهار اشتباه  و اعتراف به خطا است و در هيچ مقطعي وسازماني اين مسئله پذيرفته نمي شود كه مدير يك مجموعه بخواهد با ادله بي پايه و فرافكني و ضعف خود و   زير مجموعه اش را پوشش داده و كماكان بر اين مسئله اصرار داشته باشد كه گل بي عيبي است و هر كس كه از او ايراد مي گيرد يا مغرض است و يا دشمن و مي خواهد سياه نمائي كند اما گويا در فوتبال ما  به اين اصل بزرگ دنياي مديريت نه توجهي مي شود و نه قرار است كه الطفاتي شود كه اگر اين گونه نبود آن گاه …

1/مهدي تاج رئيس كميته تيمهاي ملي باخت به قطر و مالي … را اتفاق مباركي نمي دانست براستي در كجاي دنيا باختن  و چهارم شدن در يك تور نمت چهار تيمي در جه … ام را اتفاق مباركي مي دانند ؟آيا بايد با همين استدلال جناب رئيس كميته  تيمهاي فني باخت به اردن و بحرين را هم اتفاق خجسته اي  بدانيم ؟آيا حذف از جام جهاني را هم بايد همين گونه ميمون و خجسته  دانسته و شادباش به مسئولين ورزش و فوتبال گوئيم  ؟براستي چرا نبايد شجاعت اخلاقي داشته باشيم و بپذيريم كه تيم ملي  دچار اشكالهاي  بنيادين  است و اين نقيصه ها  را نمي توان ناديده گرفت ؟ چرا شكستها و ناكاميها را مسئولي نيست كه به گردن گيرد و با فرافكني سعي دارند كه ضعف مديريت و  بودجه فدراسيون فوتبال در ازاي استخدام يك سر مربي موجه نظير فاتح تريم و…. براي  تيم ملي  توجيه كنند ؟آقايان بيائيد براحتي بگوئيد كه فدراسيون فوتبال توان مالي استخدام مربي موجه براي تيم ملي را ندارد و مجبور است قطبي را تحمل و آن را به ملت و فوتبال ايران تحميل كند

2/ وقتي كه مديريك مجموعه اين گونه سخن بگويد به طور حتم عوامل زير دست او نيز بهتر عمل نمي كنند كه افشين قطبي نمونه اي از كساني است كه تحت اوامر جناب تاج ,چون او در افشاني مي كند ايشان مي گويد بعد از پيروزي  تيم ملي ايران بر هر رقيبي من خوشحالي مي كنم زيرا تيم ملي ايران را دوست دارم به نظر مي آيد حكايت جناب قطبي چون حكايت تاج باشد كه اصل داستان را از ياد برده سعي در توجيه مسئله دارد بايد بگوئيم اصلا براي طرفداران فوتبال ايران اين مهم نيست كه آقاي قطبي بعد از گل زدن ايران به سنگاپور و قطر و بحرين و اردن و… ركورد دو 100 متري را بشكنند و يا اين كه پشتك بزنند و يا اين كه چون آن مربي سالهاي دور پرسپوليس روي چمن غلطان شوند مهم   انديشه ها و  ظرفيتهائي روحي كسي است كه چنين در برابر فوتبال سنگاپور شادمان است بحث اصلي شادماني  قطبي نيست بلكه توان روحي او است كه مورد انتقاد نه شخص او كه انتخاب كنندگانش هستند كه بخاطر ضعف مالي فدراسيون مجبورند كه چنين فردي با اين طرز فكر و توان روحي بسيار پايين تر از شان سر مربي تيم ملي فوتبال ايران را بر مسند كار بگذارند بايد بگوئيم قطبي هم چون مديرانش فاكتور شجاعت را تنها در بين واژگان رنگ و رو رفته و مستعمل شده اي چون ” قلب شير ” و ” فوتبال بين المللي “  يافته و هيچگاه اين جسارت را نداشته كه به بي دانشي ها و ناتواني و عدم لياقتهايش براي احراز پست سر مربيگري تيم ملي اذعان كند

3/حكايت عدم  شجاعت اخلاقي تنها در مورد مردان تصميم گيرنده تيمهاي ملي ما رواج پيدا نكرده بلكه در بين مديران  و مربيان باشگاهي هم شاهديم كه نمونه واضح آن اتفاقاتي است كه در تيم استقلال مي افتد تيم استقلال بعنوان يكي  از  نماينده هاي  ايران در رقابتهاي ليگ آسيا و مدافع عنوان قهرمان سال گذشته و قهرمان جام حذفي دو دوره پيش روز گار خوبي را نمي گذراند مشكلات فني از بعد بازيكن و تفكرات  و اندازه هاي فني سر مربي اين تيم به گونه اي شرايط را بوجود آورده كه استقلال را تيم نجات در لحظه هاي آخر نام نهاده اند و در اين ميان اظهار نظر هاي واعظ آَشتياني كسي كه مسول اول اين تيم است بسيار غير شجاعانه است ايشان مي گويند علت آن كه دست به تغيير سرمربي تيم قهرمان و انتخاب سرمربي چون صمد مرفاوي را داشته اند اين است كه در فوتبال ايران دو گونه مربي يافته مي شوند كه گروه اول مربيان پاك و گروه دوم غيرپاكها و رانت خواران هستند و ايشان مجبور بوده اند كه پاكي را انتخاب كرده و دست به دامان مرفاوي شوند سوال اين است كه چرا در تقسيم بندي ايشان مربيان پاك و صاحب تجربه و با دانش فني بالاوجود نداشته اند ؟ و اين كه به چه دليل از سرمربيان خارجي بهره نگرفته اند ؟ ايشان مي گويند سر مربي خارجي در ايران جواب نمي دهد ؟آيا اين دليل درست است ؟يعني در ايران هيچگاه سرمربي خارجي نبوده كه موفق باشد ؟يكي از بهترين سرمربيان خارجي تاريخ فوتبال ايران  در همين تيم استقلال سرمربيگري مي كرد از رايكوف صحبت مي كنيم در كنار او مرداني چون استانكو و بگوويچ و بوناچيچ و دنيزلي … اگر داراي پشتيباني چون واعظ در برابر مرفاوي داشتند شايد سالها در ايران مي ماندند اما فوتبال ما دوست نداشته است كه مربي صاحب سبك دوران طولاني در ايران بماند زيرا مديرانش توان ارائه خدمات بيشتر به او را نداشته اند و نمي توانستند كه به او بازيكن و يا عقيده اي را تحميل كنند  اما همگان مي دانند اگر فوتبال تركيه در دهه  70  ميلادي سير تكاملي خود را شروع كرد به اين علت بود كه شجاعت اخلاقي نداشتن دانش كافي مربيانش را علي رغم آن كه مردان پاكي نيز بودند پذيرفت همين حكايت در مورد مرفاوي است او  نيز چون واعظ گله از مافيا و عوامل پشت پرده و… دارد اما مي گوئيم اگر شما كارنامه خوبي داشتيد   كسي مي توانست عليه شما شعار دهد ؟ اگر همه عواملي كه انتقاد به شما دارند عضو مافيا هستند پس چرا طرفدارانتان با آنها حداقل مخالفتي ندارند مي بينيد شجاعت اخلاقي يعني پذيرفتن مسئوليت ناكاميها درد بزرگي است كه فوتبال ايران به شدت از آن رنج مي كشد/

…. /tourajatef@hotmail.com/www.tourajateef.blogfa.com