حرف حساب ژن
حرف حساب ژن !/ تورج عاطف
بارسلونائی ها اعتقادات عجیبی دارند . آنها معتقدند که سرمربی تیم بارسا باید " دی ان ای بارسائی " یا " ژن بارسائی " داشته باشد! این اصطلاح از روزگار کرویف بعنوان پدر خوانده بارسلونائی ها باب شده است. بازی برگشت بارسا و لیورپول که به اتمام رسید همه حمله ها به مدیران بارسلونا و استفاده از والورده بود. بسیاری معتقد بودنداگر کرویف بزرگ زنده بود ارنستو والورده سر مربی بارسا نمی شدزیرا علی رغم آن که 22 بار در ترکیب بارسلونا به میدان رفته و 8 گل هم با پیراهن این تیم به ثمر رسانده است اما حساب گری و عدم اصل اول بازی بارسا یعنی تسلط در طول بازی باعث شده است که این تیم از زمان حضور او در بارسلونا هیچگاه موفق به حضور در فینال چمپیونز لیگ و قهرمانی در آن نباشد.
صحبتها بر سر بازگشت " دی ان ای بارسلونائی " به شدت اوج گرفت . پس از پپ گواردیولا و ویلانوا فقید و لوییز انریکه میزان اثر گذاری این ژن در بارسا کم شده بود و سخن از بازگشت پپ و مذاکره با رونالد کومان و حتی ژاوی می شد! بازگشت پپ گواردویلا عملا غیر ممکن است . او می خواهد یک بار تیمی دیگر غیر از بارسلونا را قهرمان اروپا کند و تا به حال با بایرن مونیخ و منچستر سیتی موفق به این کار نشده است و به احتمال فراوان تا موفق به این کار نشود به نیوکمپ باز نمی گردد. کومان نیز با تیم ملی هلند قرارداد دارد ولی سخن از ژاوی در نوع خود جالب بود. مردی که با تیم ملی اسپانیا دو بار قهرمان یورو و با تیم ملی لا روخا ( قرمزها ) قهرمان جام جهانی شده است و با تیم بارسلونا به بالاترین افتخارات ممکن در دنیای باشگاهی رسیده است و قرار است در دوشنبه آتی در ورزشگاه یک صد هزار نفری تهران برای همیشه از دنیای بازیکنی خداحافظی کند. ژاوی علی رغم همه این تجارب سخنان جالبی را مطرح می کند. او می گوید" زمان رفتن به بارسا نیست . باید آماده باشم زیرا بارسلونا مفهوم بزرگی دارد"
این سخنان از سوی بازیکنی عنوان می شود که بی گمان دارای تجربه بین المللی فراتر از بسیاری مربیان شاغل امروز است اما او می داند که مربیگری قصه متفاوتی دارد و او همان راهی را می رود که مردانی چون لمپارد و جان تری و اسکولز و گیگز و دشان و زیدان و انریکه و گواردیولا .. رفته اند یعنی دنیای مربیگری را چون جهان بازیکنی دانسته و پله پله در آن کسب تجربه می کنند.حرف حساب بازیکنی چون ژاوی باید آویزه گوش مربیان جوان امروز و ستاره های دیروزمان باشد که یک شبه سودای صد ساله دارند