مي گويند وقتي افكاركوچك شده باعث مي شوند كه اهداف هم خرد و كوچك تر شوند و اين حكايت امروز فوتبال ايران و وقايع حاكم بر آن است  كه بعنوان مثال مي توان به چند موردآن اشاره داشت

1/ وقتي از رئيس فدراسيون فوتبال پرسيده مي شود كه چرا سر مربي تيم ملي ايران مي گويد برخي از اعضاي كميته فني فدراسيون فوتبال ايران به دنبال صندلي او هستند و به همين دليل او را تحت فشار قرار مي دهند ؟ پاسخي مي دهد كه نشان از ساده انگاري مسائل دارد او مي گويد براي پاسخ به اين سوال بهتر است از خود قطبي سوال كنيد  مي پرسيم دركجاي علم مديريت اگر اعضاي يك زير مجموعه مديريتي دچار بدبيني و تناقض با هم باشند ,رئيس آن مجموعه خود را عاري از مسئوليت دانسته و  به نوعي مي گويد ” بگذار آنقدر بر سر همديگر بزنند تا خسته شوند “آيا اين نوع مديريت( البته اگر بتوان نامي چنين بزرگ بر آن نهاد ) را مي تواند ما را به سر منزل مقصود برساند؟ سر مربي تيم ملي كه معتقد است منتقدين چشم طمع به صندلي او دوخته اند مي تواند پاسخگوئي مناسبي در مقابل انتقاد ها داشته و يا توصيه هائي بر آمده از جمع كميته فني  را بپذيرد ؟براستي چه هنگام بايد حسرت يك نوع مديريت منسجم و بر پايه اقتدار و انديشه هاي بالا مديريتي را بايد كه بخوريم ؟آيا اين طرز نگاه كه حكايت  مديريت وصله پينه كردن مسائل را دارد ما را به سر انجام خوبي مي رساند ؟ تاريخ گواه مي دهد كه چنين نيست

2/ همين حكايت در مورد  افكار سر مربي تيم ملي حكمراني مي كند او حالا ديگر علنا منكر اين مي شود كه بهر چه اهدافي با او قرارداد بسته اند و براحتي همه برنامه ها و اهداف خود را نفي مي كرد روزي را به ياد داريم كه او صحبت از حضور در جام جهاني و قهرماني در جام ملتهاي آسيا مي كرد اما امروز او اهداف و ركوردهاي ديگري را مي خواهد كه حفظ نمايد افشين قطبي اين روزها مرتبا از دو واقعه صحبت مي كند كه در زمان مربيگري او افتاده است و اعلام مي دارد كه تا به حال در ايران نباخته است و از سوي ديگر ركورد ديگري را پيش مي كشد و مي گويد تا به حال با نكونام نباخته است … نگاهي به اين دو گفته سر مربي تيم ملي ايران مي كنيد براستي اين افتخاراتي كه قطبي مدعي دارا بودن آنها است يعني نباختن در خانه و عدم شكست با حضور نكونام مي تواند نشانه چه چيزي بجز كوچك شدن دايره توقعات او  باشد ؟ آيا كوچك شدن توقعات ناشي از كوچكي انديشه ها و كوچكي آدمها ندارد ؟از آقاي قطبي مي پرسيم مگر شما چه بازي مهمي را در خانه بازي كرده ايد كه مدعي هستيد كه عدم شكست در آنها به منزله ركوردي براي شما است ؟ آيا بايد به اردن و مقدونيه و تيم دوم ايسلند و … هم مي باختيد ؟شما كه نباختن در مقابل اين تيمها را يك نوع موفقيت مي دانيد چگونه در انديشه رسيدن به فتح قله هاي بزرگي چون قهرماني در جام ملتهاي آسيا و صعود به جام جهاني 2014 هستيد ؟از سوي ديگر در كجاي دنيا نباختن با يك بازيكن خاص براي يك سرمربي مي تواند افتخار آفرين باشد ؟آيا اگر مربيان بزرگ دنيا بدون ستارگان خود در بازي ببازند آن باخت از سوي طرفدارانشان قابل قبول است ؟ااگر امروز تيم  هاي بارسا و منچستر يونايتد و چلسي و آرسنال و رئال مادريد … بدون مسي و روني و لمپارد و رونالدو بازي را ببازند آن باخت از سوي طرفداران تيم مورد قبول خواهد بود ؟ از سوي ديگر اگر باخت تيم ملي  تنها ارتباط به عدم حضور نكونام داشته و نقش سر مربي در آن باختها هيچ باشد  آيا بردهاي تيم ملي را هم نمي توان با همين  دليل تنها متعلق به جواد نكونام دانست و نقش شما را در آن هيچ ديد ؟آيا اين استدلال را مي توان يك استدلال بين المللي فوتبال حساب كرد ؟ از سوي ديگر شما كه از سوئي صحبت از جوان گرائي ( كدام جوان گرائي ؟) زده و خبر از ظهور يك نسل ديگر در فوتبال ايران مي دهيد چرا اين گونه تمامي نتايج تيم ملي را منوط به  حضور و يا عدم حضور جواد نكونام مي دانيد ؟آيااگر قرار باشد تيم ملي  تنها با جواد نكونام نبازد چه اصراري داريم كه اين تيم سرمربي داشته باشد آيا بهتر نيست كه اين تيم تنها به جواد نكونام واگذار شود ؟

3/و باز سوي افشين قطبي و ادعاي عجيب او در مورد اين كه بر خي از اعضاي كميته فني به صندلي او چشم دارند و به همين دليل از او انتقاد مي كنند بر مي گرديم مي پرسيم آيا باخت و بازي ضعيف تيم ملي در زمان حضورشما ربطي به اين حسادتها دارد ؟اگر شما نتايج خوبي با تيم ملي مي گرفتيد بر فرض تئوري توطئه در كميته فني باز هم كسي مي توانست از شما انتقاد كند ؟ در روند آماده سازي تيم ملي كداميك از اعضاي كميته فني فدراسيون دخالت داشته اند كه حالا  نتايج ضعيف تيم ملي بايد ارتباط به حسادت و كارشكني آنها داشته باشد ؟ و از سوي ديگر اگر قطبي خبر ندارد بايد به او بگوئيم مردي چون محمود ياوري در سال 1983 سرمربي تيم ملي ايران بود و با آن تيم نتايج درخشاني گرفت اما بنا بر دلايل مدريتي اجازه ندادند كه او كار خود را در آن تيم ادامه دهد و لي كارنامه و بازي تيمهائي كه تحت رهبري او كار مي كنند نشان مي دهد كه او نيازي ندارد كه براي صندلي سرمربيگري تيم ملي آويزان روساي فدراسيون شود و خود ياوري كسي است كه علي رغم داشتن تيمي باشگاهي نظير شاهين بوشهر اجازه داد تا برنامه غير اصولي شما يعني تعطيلي ليگ اجرا شده و تيمش ضرر ببيند همين حكايت در مورد ذوالفقار نسب نيز وجود دارد او نيز سالها مربيگر ي كرده و دكتراي تربيت بدني دارد و با تيمهاي زيادي به موفقت رسيده و حتي در جام جهاني سرمربي بوده و سابقه سالها ملي پوشي دارد آيا او بايد به صندلي قطبي چشم داشته باشد ؟ و از سوي ديگر چرا اين ادعا از سوي پيرواني و علي دوستي سر مربيان تيم اميد و جوانان عنوان نمي شود ؟

مي بينيد اهداف كوچك ناشي از افكار كوچك  چه مشكلاتي براي فوتبال بوجود آورده است؟

www.myloveforfootball.com/tourajatef@hotmail.com