ترسم كه نرسي به مقصد اعرابي ...
شاعر شيرين سخن ما را قرنها است پند مي دهد
ترسم كه به مقصد نرسي اعرابي / اين راه كه تو مي روي به تركستان است
حكايت غريبي نيست بارها ديده ايم كه اين مثل در جايگاههاي مختلف زندگي به سبك ايراني رخ داده است وورزش ما متاسفانه بالاترين ميزان استعمال اين قصه قديمي را دارد باهم نگاهي به چند راه رفته كه سر انجامي به ناكجا آبادهائي داشته مي افكنيم
1/ سالها است كه حكايت دوپينگ چون بختك شومي سايه اي گسترده برورزش و خصوصا وزنه برداري ما افكنده اما گوئي قرار نيست از همه آن تلخي ها درسي گرفته شود و راه به گونه اي ديگر رود در حاليكه وزنه برداري ما در آستانه تعليق قرار دارد سرپرست فدراسيون وزنه برداري كه قصه دو پينگ در زمان مديريت فني او بر تيم ملي رخ داده است قاطعانه خود را مبرا از تمامي اتهامها مي داند و مي گويد از خارج اردو پديده دو پينگ به وزنه برداران رسيده است و براي اثبات اين ادعا به گفته هاي اميد ناييج وزنه بردار ملي پوشي كه در كنار علي حسيني بعنوان دوپينگهاي تيم ملي معرفي شده اند اشاره مي كند و مي گويد كه اين وزنه برداري ( ناييج ) تمريناتش را با ما انجام نمي داد و در حاليكه تيم ملي در اردبيل اردو داشت او در ورزشگاه آزادي تمرين مي كرد از مدير اسبق تيم ملي وزنه برداري مي پرسيم چرا يك عضو تيم ملي در اردوي تيم ملي نبود اما به مسابقات اعزام شد ؟ و سوال بعدي اين است كه چرا براي او ناظري نبود ؟ مي فرمائيد دوپينگ در اردوي تيم ملي اتفاق نيافتاده است اگر براين گفته بدون مدرك شما نيز صحه بگذاريم از شما بعنوان مدير اين تيم مي پرسيم چرا اردوي تيم ملي اين گونه بي نظم بوده كه به وزنه برداران اين فرصت يعني دوپينگ از بيرون داده شده است ؟ از شما بعنوان قهرمان المپيك و جهاني و مدير تيمهاي ملي مي پرسيم چگونه متوجه رشد غير طبيعي آمادگي وزنه برداران نشديد ؟ از سوي ديگر از روساي رضا زاده مي پرسيم چگونه يك مدير سهل انگار مي تواند ارتقا درجه گيرد و سرپرست فدراسيون وزنه برداري شود ؟ از جناب سجادي قائم مقام تربيت بدني كه قاطعانه از پاسخ گوئي در مورد دوپينگ وزنه برداران طفره مي رود و مي گويد وقتي براي پاسخگوئي براي آن ندارد مي پرسيم وقت ذي قيمت شما به چه كارهاي مهمتر از توضيح دادن به ملتي كه آبروي آنها را دوپينگ خدشه دارد صرف مي شود ؟آقايان اين فرافكني ها ما را به ناكجا آبادها بدتر از دوپينگ هم مي خواهيد كه برساند ؟
2/ قصه بعدي حكايت عادل فردوسي پور است سالها است مي گوئيم چند شغله ها را به هزاران دليل موجه تبديل به يك شغله نمائيد كه يك ده آباد به از صد شهر خراب است اما گوئي هيچكس گوش به اين حرفها نمي دهد و همين امروز شاهد بي كران چند شغله هستيم كه يكي از آنها عادل فردوسي پور است كه امروز نه برنامه 90 بخوبي سالها پيش است و نه اين كه كسي ديگر به گزارشگري او كه چند سالي است افت شديدي كرده است توجه مي كند و از سوئي در كنار همه اين كارها حضور او بعنوان يك بازيكن حرفه اي فوتسال كه تمايلات رنگي نيز دارد كار را به جائي رسانده كه عملا فردوسي پور را مردي رانده شده از عرصه گزارشگري و مجري گري و شايد فوتبال بايد تصور كرد براستي در برنامه 90 چه اصراري بود كه مسابقه هاي كاملا غير حرفه اي و غير علمي چون ” محبوب ترين بازيكن تاريخ فوتبال” و يا ” محبوب ترين باشگاه ايران ” برگزار شود مي پرسيم آيا مثلا در انگلستان مسابقه اي مي گذارند كه بپرسند بين بابي مور و گوردن بنكس و كوين كيگان وپل گاسكوئين و بكهام و روني … كداميك بهترند ؟آيا در فرانسه مسابقه اي بين ژوزف فونتن و پلاتيني و زيدان و ريبري خواهند گذاشت ؟ در برزيل هم مي آيند بين گارينشا و سوكراتس و به به تو و و رونالدو و روبينيو بهترين بازيكن را برگزينند ؟ در كجاي دنيا چند بازيكن در دوره هاي مختلف فوتبال كه انديشه و امكانات و سرعت و تاكتيك و تكنيك و سرمايه گزاري و… كاملا متفاوت بوده را با هم مقايسه مي كنند و پيش كسوت را رو در رو بازيكن روز قرار مي دهند ؟ ازسوي ديگر تلويزيون ايران يك تلويزيون دولتي است شايد اگر مثل بسياري از جهان تلويزيون هاي خصوصي وجود داشت آنگاه مي توانستيم در صورت بهينه بودن شرايط مديريتي و برنامه ريزي و اقتصادي تلويزيونهائي چون تلويزيون رئال مادريد و .. داشته باشم و آنگاه عادل به فرض حضور در تلويزيون پرسپوليس اجازه اين كار را داشت اما اين گونه نيست و در نتيجه اين ريسك غير حرفه اي عادل به معناي از بين رفتن چهره بي طرفي او كه لازمه برنامه چون 90 بود شده است و از سوي ديگر حالا عادل نمي تواند بازي هاي پرسپوليس و يا استقلال را گزارش كند زيرا متهم است متهمي كه در فوتبال ايران كم از مجرم نيست
3/سالها است از تشكيلاتي كار كردي و برنامه ريزي داشتن در مورد همه مسائل و از جمله نقل و انتقال صحبت مي كنيم اما سالها است كه مفت مي فروشيم و گران مي خريم زيرا نه علم آن را داريم و نه مي خواهيم از عالم بهره بگيريم يكي از نمونه هاي كوچك آن خداداد عزيزي است او سالها پيش چوب همين مسئله را در تركيه خورده است اما امروز هم براي نقل و انتقال به تيمي و گرفتن پست سرمربيگري راه كار مناسبي ندارد و باز تكيه به حرفها و نه علم دارد همين اتفاق براي مديران استقلال اهواز افتاده است مي پرسيم اگر عزيزي خوب بود پس چرا باقري نيا را جانشين او كرديد اگر عزيزي بد است چرا دو باره او را جانشين باقري نيا مي كنيد
و… اين قصه ها در ورزش ما بي كران ادامه دارد افسوس/
/tourajatef@hotmail.com/www.tourajateef.blogfa.com.