قصه موفقیت / تورج عاطف                                    

" بازیکنان خوب لزوما مربیان خوب نمی شوند "

 این جمله در بسیاری از موارد درست بوده است و تاریخ فوتبال بر درستی آن صحه می گذارد بعنوان مثال  بازیکنان مشهوری چون پله و مارادونا و بابی چارلتون و ... که ستارگانی در جهان فوتبال بودند هیچگاه پای به عرصه مربیگری نگذاشته و یا این که مربیانی در حد فاجعه بودند  اما از سوئی ستاره بودن در دنیای بازیگری  دلیل بر این نمی شود که حتما منافاتی با ستاره شدن در دنیای مربیگری داشته باشد و برای صحت این ادعا مثالهائی  این گونه هم می توان زد .پپ گواردیولا در عرصه  بازیگری به 15 جام رسیده است اما بعنوان یک سرمربی 29 جام به دست آورده است  کارلو آنجلوتی در عرصه بازیگری صاحب 12 عنوان قهرمانی اما در عصرمربیگری 20 بار با تیمهایش به قهرمانی رسیده است  زین الدین زیدان در عرصه بازیگری یکی از پر افتخار ترین ها است و امروز با این که  مدت طولانی نیست که در عرصه مربیگری است  اما صاحب 11 عنوان قهرمانی است . دیدیه دشامب  در دوران بازیگری 16 عنوان قهرمانی و به عنوان یک سرمربی 8 عنوان قهرمانی دارد و او در  گروه مردانی چون زاگالو و بکن بائر  است که هم بعنوان بازیکن و هم بعنوان سر مربی قهرمان جام جهانی شده است در کنار این مردان می توان اشاره به دو غول فوتبال جهان در دهه 70 میلادی یعنی یوهان کریوف و فرانس بکن بائر داشت که در دنیای مربیگری باشگاهی و ملی به افتخارات زیادی رسیدند . جهان امروز ما مردان پر افتخار دیگری هم دارد که این روزها گامهای اولیه مربیگری را  خوب  برداشته اند مردانی چون لمپارد و جرالد و اینزاگی و آرتتا و گتوزو و ...

 راز موفقیت این ستارگان چیست  ؟  دلایل زیاد  هستند  اما شخصیت فردی بالا  و کنترلهای روانی  بهینه و صبر و از پله های ابتدائی و مرحله به مرحله  در دنیای مربیگری همانند دنیای بازیکنی  حرکت کردن و دوری از غرور و آموختن و شاگردی کردن... از مهمترین ها  هستند.

مردانی چون زیدان و لمپارد و گواردیولا  وآرتتاو جرالد و   ..  قصه موفقیت را می دانند . آنها برای بهتر شدن به دنیال یک شبه ره صد ساله رفتن  نیستند اتفاقی که برای بسیاری از ستارگان سابق فوتبال ما رخ داده از روز اول به دنیال سر مربیگری های تیمهای بزرگ و ملی  بدون دانش و توانائی هستندو نتایج آنها فاجعه بار  برای تیمها و صدمه جبران ناپذیری است که  به  وجه خودشان زده اند.  ای کاش فوتبال ما مردانی صبورو آگاه  همچون مهدوی کیا و هاشمیان و باقری بیشتر داشت که پیرو اصول   صحیح   در جهان هستند   و همواره قصه موفقیت را دانسته  و به دنبال حضور موثر هستند