بهانه “,آنچه فوتبال ما زياد دارد

“اعتماد به نفس”,آنچه فوتبال كم دارد

نگاهي كه به حوادث فوتبال  فارسي كرده و آن را با وقايع  فوتبال دنيا مي كنيم بخوبي متوجه مي شويم كه چرا بايد فوتبال ما اين گونه هر روز بيش از پيش سير قهقرائي خود را طي كند و فوتبال جهان هر روز به سمت كمال پيش رود بعنوان مثال مسائلي  چون  ” پنالتي  مشكوك ” و “ضعف داوري ” هر روز در فوتبال دنيا رخ مي دهد اما در فوتبال ما بخاطر آن بيانه ها صادر و جنگها مي شود و دعواي اخير كربكندي و قلعه نوئي شاهد آن است كه اين دو تيم در روز پنجشنبه بازي را انجام مي دهند و اتفاقهايئ در آن  بازي مي افتد اما تا به امروز كه سه شنبه و پنج روز از آن گذشته همچنان دامنه اين تساوي براي آنها ادامه دارد و يا شاهديم  بيشتر مردم با طعنه از تساوي در دربي صحبت مي كنند كه علت اين امر اين است كه همگان مي دانند حاكم بزرگ بازي دربي ترس  و عدم اعماد به نفس است و يا سرمربي تيم استيل آذين در اقدامي بسيار عجيب پس از بازي با فجر سپاسي استعفا مي دهد و قصاص قبل از جنايت و يا به گونه اي در ساحل كنار دريا خود را غرق مي كند زيرا مي ترسد به محض اين كه اولين باخت را بدهد او را اخراج كند و جالب اينجا است كه در عرض 24 ساعت هم پشيمان مي شود  و يا پرويز مظلومي كه در انتهاي جدول تيمش قرار دارد و فاصله اش با تيمهاي بالاتر 7 يا 8 امتياز است در حاليكه تا آخر فصل 9 بازي و يا به قولي 27 امتياز مانده از حالا آيه ياس و سقوط را مي خواند و..اما  در فوتبال دنيا زمان آنقدر مهم است كه اجازه نمي دهند باخت و يا پيروزي مدت زيادي از آن زمان را غصب كند و همگي مي دانند كه زمان نخواهد ايستاد كه شاهد آخرين آن قهرماني تيم ملي مصر در جام ملتهاي آفريقا 2010 آنگولا است

بازيهاي جام ملتهاي آفريقا   آنگولا 2010با قهرماني تيم ملي مصر به اتمام رسيد و اين تيم ضمن به دست آوردن سومين قهرماني پياپي عملا بعنوان تيمي بدون رقيب در عرصه تاريخ  اين بازيها معرفي شد و همه اين اتفاقها در حالي رخ داد كه تيم ملي مصر در يك بازي دراماتيك در خاك مراكش با شكست در يك بازي سخت جواز حضور در رقابتهاي جام جهاني 2010 را به الجزاير واگذار كرد براستي حضور مقتدرانه تيم ملي مصر در رقابتهاي جام ملتهاي آفريقا آنگولا و قهرماني در اين جام براي سومين دوره  متوالي و در حضور تيمهاي قوي آفريقائي از جمله الجزاير و كامرون و نيجريه و غنا و … كه نمايندگان آفريقا در جام جهاني  هستند و در فاصله زماني اندك پس از حذف از حضور در رقابتهاي جام جهاني كه براي اولين بار در قاره آنها انجام مي شود نمي تواند براي فوتبال ما درسي از اعتماد به نفس فوتبالي باشد كه به دنبال بهانه نمي گردد ؟ سالها است كه فوتبال ما با بهانه و بي بهانه اعتماد به نفس خود را براحتي از دست مي دهد امروز فوتبال ملي  ما نيز در دوران برزخي خود قرار دارد و در حاليكه ما با شرايط كاملا منصفانه و بعلت برنامه ريزي ضعيف و ناكار آمدي مسئولان تيم ملي نتوانستيم حتي در مرحله پلي آف انتخابي جام جهاني قرار گيريم باز تمامي ناكاميهاي بعد از آن دوره نظير باخت به بحرين و قطر و اردن و مالي … را به گردن حذف شدن در آن رقابتها مي گذاريم در حاليكه  تيم مصر كه تنها چند دقيقه اي مانده به حضور در جام جهاني گل سرنوشت سازي از الجزاير مي خورد و مجبور مي شود به بازي سوم در مراكش مي شود و آنجا بازي را به الجزاير واگذار مي كند  و حذف مي شود آنقدر روحيه دارد كه تمرينات خود را ادامه مي دهد و روحيه خود را بازسازي مي كند و در آنگولا حاضر مي شود و نه تنها قهرمان اين بازي ها مي شود بلكه با عبور از تيمهائي نظير غنا …   و معرفي گدو بعنوان آقاي گل شايستگي فوتبال خود را نشان مي دهد براستي چرا فوتبال ما اين روحيه را ندارد و در حالي كه چون مصر نيست كه سالها است در قاره اش آقائي مي كند اما حذف از جام جهاني به گونه اي  تاثير گذار مي شود كه همه برنامه هاي خود را ناكام مي بيند و يا حداقل از اين مسئله بعنوان بهانه استفاده مي كند و كاسه كوزه هاي همه شكستها آتي را هم مي خواهد بر سر آن واقعه منصفانه مي اندازد و شروع به مقدمه چيني مي كند كه فوتبال ما ضربه خورده است و… همين اتفاق پيشترها نيز افتاده است وقتي در جام جهاني 2006 آن گونه ظاهر شديم كه حتي در برابر آنگولا هم نتوانستيم موفق شويم و آن حوادث پيش آمد آنقدر بي روحيه بوديم كه هم در مسابقات آسيائي 2006 قطر نتوانستيم  از مقام قهرماني خود دفاع كنيم و بعد از آن در مسابقات جام ملتهاي آُسيا 2007 هم يك حذف شده صرف بوديم و بعد از آن هم در مسابقات مقدماتي المپيك 2008 مفتضحانه حذف شديم و بعد هم كه حكايت بازيهاي مقدماتي جام جهاني 2010 پيش آمد و اين اتفاق بارها در فوتبال ما چه در عرصه ملي و چه در نرم باشگاهي پيش آمده است فوتبال ما يك فوتبال پر بهانه و بي روحيه است و همين گونه است كه نمي توانيم سه قهرماني پياپي را كه در سال 1968 و 1972 و 1976 جام ملتهاي قاره داشته ايم را تكرار كنيم و يا پس از المپيك 1980( خود در اين المپيك شركت نكرديم ) به المپيك رويم و يا پس از دهه 90 در آسيا و در رده باشگاهي مقام قهرماني آوريم و اين سير با اين طرز تفكر به طور حتم ادامه خواهد داشت /تورج عاطف

“…tourajatef@hotmail.com/www.tourajateef.blogfa.com