حکایت دهداری
زمانه بازيهاي عجيبي دارد ۲۸سال از مرگ استاد اخلاق زنده باد پرويز دهداري گذشت عادت كرده ايم كه مرثيه بنويسيم و همواره در روزهاي مرگ بزرگان به ياد آنها بيافتیم
آري از پرويز دهداري سخن مي گوئيم كه مردي به واقع پرورش يافته از مكتب شاهين بود مكتبي كه بر پايه انضباط و تحصيل و سپس مهارتهاي فني فوتبال بازيكنان خود را انتخاب مي كرد و اين گونه بود كه بازيكنان آن دوره شاهين به گونه اي به اصول اين باشگاه عشق مي ورزيدند كه بيشتر آنها نام اين باشگاه را بر روي فرزندان پسر خود مي نهادند دهداري در عمر نزديك به 6 دهه خود هم صاحب افتخار باشگاهي و هم ملي شد او سابقه حضور در تيم ملي بعنوان بازيكن را در طي سالهاي 1334تا 1343 را داشت و دو مقطع سالهاي 50 تا 52 و 65 تا 68 سرمربي تيم ملي و در طي سالهاي 1346 تا 1349 سر مربي تيمهاي باشگاهي بزرگي نظير شاهين و پرسپوليس و در سالهاي 1356 تا1358 سر پرست تيم ملي اميد و از سال 1358تا سال 1360 سرپرست شاهين را بر عهده شد اما در طي اين سالها هيچگاه اخلاق را فداي قهرماني نكرد
بخوبي به ياد داريم در پايان بازيهاي آسيائي 1986 كره جنوبي كه تيم ملي با استعفاي 14 نفر از بزرگانش مواجه شد او اعلام كرد اين بازيكنان هرگز به يتم ملي دعوت نمي شوند زيرا پيراهن تيم ملي پيراهن كارخانه و شركت و اداره اي نيست كه بتوان از آن استعفاكرد و سپس نسلي جديد از بازيكنان تيم ملي را از مردان جواني چون عابد زاده و محرمي و زرينچه و افتخاري و مرفاوي و نامجو مطلق … ساخت كه در جام ملتهيا آسيا 1988 به مقام سومي رسيدند و استخوان بندي تيم قهرمان بازيهاي آُيائي 1990 چين را همان بازيكنان تشكيل دادند او معيارهاي اخلاقيش به گونه اي بود كه هيچگاه اجازه تحقير و توهين و افترا به كسي نمي داد و بخوبي به ياد داريم او چگونه بازيكن ملي پوشي را كه بازيكن نپالي را با دريبلهايش تحقير مي كرد از زمين بيرون كشيد در حاليكه 3 تعويض خود را انجام داده بود و با 10 بازيكن بازي را ادامه داد زيرا معتقد بود زمين بازي جاي خود خواهي و تحقير حريف نيست دهداري مردي از سلاله پهلوانان بود مردي كه بي هيچ ادعا براي ارتقا كشور و فوتبال كشور مبارزه مي كرد او اهل شعار نبود و به جوانگرائي اهميت مي داد و جايش براستي در اين روزهاي تلخ مدعيان اخلاق خالي است يادش گرامي باد / /tourajatef@hotmai