حکایت یک شاه مغرور
" حکایت یک شاه مغرور "
سرانجام در یک شب بهاری ورزشگاه سن سیرو شهر میلان میزبان جشن خداحافظی مردی بود که بسیاری او را یک معرور پر ادعا در عرصه فوتبال می دانستند اما تماشاگران شهر میلان که هر دوتیم قرمز و آبی آنها روزگاری شاه سوئدی را در ترکیب خود داشتند هیچگاه او را فراموش نمی کنند . از زلاتان ایبراهیموویچ سخن می گویم . مردی که با عبارت " بدرود پادشاه " از سوی نشریات امروز کشور ایتالیا در روزی که این نوشته را می نگارم یعنی پنجم جون 2023 بدرقه شد.
سخن از فوتبال سوئد در فوتبال چندان با خاطرات با شکوه نیست . این واقعیت وجود دارد که آنها با میزبانی جام جهانی 1958 حتی به فینال آن مسابقات رسیدند ولی آنقدر هنرنمائی پله فقید 17 ساله ان روزگار و دیگر ستارگان تیم سلسائو ( تیم ملی برزیل ) درخشان بوده که کسی به یاد نمی آورد که سوئد میزبان در آن مسابقات در فینال بوده است و آنها برای رسیدن به فینال از سد مجارستان و آلمانغربی یعنی دو فینالیست دوره پیشین ( 1954) گذشته بودند.
سوئدی ها در جام جهانی 1994 بهترین خط حمله جام جهانی را داشتند و حتی برزیل قهرمان آن جام را به جایگاه دومین خط حمله برتر فرستادند و توانستند به مقام سوم مسابقات برسند اما به نظر می رسد هیچکدام از این اتفاقها به اندازه افتخارات بیون بوری که در جهان به بیون بورگ تنیسور شهیر سوئدی ها آنها را شادمان و مفتخر نکرده بود . بیون بوری مردی که توانست اولین تنیسوری باشد که به رکورد فاتح یازده گرند اسلم ( بازی بزرگ ) برسد اما در سال 1981 یعنی سالی که بیون بوری ( بیون بورگ )آخرین گرند اسلم خود را فتح کرد پسری از یک خانواده مهاجر در استکهلم پا به عرصه حیات گذاشت که رفتارهایش بیشتر به بازیکنان پر احساس نه چون سوئدی های با سیمای بی احساس و شبیه مردانی چون کانتونا و مارادونا و... می خورد . زلاتان ایبراهیموویچ زندگینامه اش " من زلاتان هستم " را با درگیری با گواردیولا و روزهای تلخش در بارسلونا آغاز کرده و نقل می کند که گواردیولا به او گفته است که بازیکنان بارسلونا نباید با فراری و پورشه به سر تمرین بیاند !و باید سر خود را پایین بیاندازند و ...
اتفاق جالب اینجا است که وقتی از او در مراسم خداحافظی اش می پرسند که آِیا علاقه دارد که مدیر یا مربی باشد این گونه پاسخ می دهد
"مربی یا مدیر بودن مسئولیت بسیار بزرگی است. وقتی شما بازیکن هستید، میتوانید خودتان باشید اما مربی محدودیت بسیار بیشتری دارد. من نمیتوانم به عنوان مربی با فراری به محل کارم بروم. البته شاید زلاتان بتواند... بیایید این قوانین را تغییر دهیم"
و به نظر می رسد هنوز در ذهنش با خاطرات بارسلونا و پپ گواردیولا در گیری دارد خصوصا که در سال خداحافظی او پپ گواردیولا می تواند با تیمی به جز بارسلونا قهرمان اروپا شود و در این راه اینتر تیم سابق زلاتان را قربانی کند
زلاتان مردی است که همواره قوانین را عوض می کند بعنوان مثال وقتی برادرش یک دوچرخه به او هدیه می دهد و آن دوچرخه را می دزدند او قانون را عوض می کند و تصمیم می گیرد بجای خریدن دوچرخه خودش دزد دوچرخه شود!
او از بی کران فقر و بی توجهی به خانواده مهاجرین توانست به اوج افتخارات فردی برسد . او در بهترین لیگهای جهان و بهترین تیمها بازی کرد و کمتر کسی را می توان یافت که به قول خودش زندگی چون قصه پریان داشته باشد . مردی که از سرزمین یخی سوئد به آژاکس و یوونتوس و اینر و بارسلونا و میلان و پاری سن ژرمن و منچستر یونایند و لس آنجلس گالکسی... برود و همواره بهترین باشد شاید اگر این شانس را داشت در بوندس لیگا هم توپ بزند او ستاره تمامی لیگهای معتبر جهان لقب می گرفت با این همه او را روزنامه های ایتالیائی " شاه " لقب داده اند . لقبی که به واقع برازنده این ستاره بی همتای فوتبال است مردی که بسیاری او را مغرور و نابغه و شبیه به برخی ستارگان چون فون باستن می دانند اما به واقع او همان گونه است که خودش این گونه بیان می کند
فقط یک زلاتان وجود دارد! وقتی کوچک بودم، من را با مارکو فان باستن مقایسه میکردند اما او خودش است و من خودم هستم. شاید شباهتهایی باشد اما فکر نمیکنم مقایسه کردن درست باشد. تردید دارم که زلاتان دیگری با غرور من پیدا کنیم"
بی گمان پادشاه زلاتان چون قیصر بکن بائر و پرنس کرویف و سلطان پله و... بی همتا است و جهان فوتبال جای او را چون خاطره ای بزرگ در اذهان عاشقانش حفظ خواهد کرد