پرسپوليسي

و باز قصه فر صت سوزي در فوتبال تكرار مي شود ؟ شايعات در شهر پخش شده است و مي گويند زلاتكو كرانيكار در خطر اخراج قرار دارد ! خبر بسيار عجيب است براستي كرانيكار مردي كه هنوز بسياري از بازيكنان خود  نظير حوار محمد ستاره تيم ملي عراق را  هنوز نتوانسته به آزمون كشد حالا خود بايد برود ؟ براستي او  كه نام كوچكي در جهان فوتبال نيست و در جام جهاني  2006سر مربي تيم ملي كرواسي را بر عهده داشته است بايد اين گونه مهره سوخته شود ؟ به نظر مي رسد قصه كرانيكار چون قصه هم وطنان معروفش نظير استانكو پابلوكوويچ و توميسلاو ايويچ و چيرو بلاژويچ است بخوبي به ياد داريم چگونه در روزگاري كه استانكو بدرستي در تيم ملي امتحان خود را پس نداده و در برهه زماني كوتاه مشغول به كار در تيم ملي شد و نتيجه نه چندان خوبي بدست آورد براحتي حكم به بر كناري او دادند و اگر درايت امير عابديني رئيس فدراسيون آن روزگار نبود كه به همراه استانكو اخراج و به پست قبلي خود مدير عامل پرسپوليس  برگشت نبود شايد هيچگاه استانكو نمي توانست منشا اين همه خدمات در فوتبال ما باشد همين حكايت در مورد ايوويچ نيز صدق مي كند مردي كه داراي كارنامه درخشاني در فوتبال جهان بود بدون هيچ دليل واضحي و تنها بعلت باخت در يك بازي تداركاتي پس از دوره بدن سازي سخت از كار بر كنار شد تا سالها فوتبال ايران حسرت او را بخورد همين اتفاق براي چيرو افتاد مردي كه در بغداد صدام حسين عراق را تحقير كرد كسي كه در دو بازي  رفت و بر گشت در برابر عر بسيتان 4 امتياز گرفت و توانست تيم ملي ايرلند با بزرگاني چون شي گيون ورابي كين و.. را در تهران شكست دهد خيلي زود از فوتبال ما رفت و حالا نوبت كرانيكار است براستي از او چه انتظاري داريم ؟ قبل از حضور او پرسپوليس در اوضاع خوبي بود ؟ پرسپوليس وينگادا و افشين پيرواني و افشين قطبي در فصل پيش خوب بازي مي كردند ؟ در همان هنگام و اخراج وينگادا نگارنده اعتقاد داشت كه پرسپوليس اشتباه مي كند زيرا وينگادا با بازيكناني به نتيجه بزرگي نرسيد كه بازيكنان او نبودند و نياز دارد كه با بازيكنان منتخب خودش آزمايش شود اما كسي گوش نداد همان طوري كه در مورد دنيزلي هم داستان اين گونه بود و روزي كه او تهران را ترك كرد آقايان مدير لحظه اي نيانديشيدند كه دنيزلي بدون يك فوروارد حرفه اي آن گونه بازي مي كرد و توانست از نيكبخت و كعبي و آشوبي و معدنچي وشيث رضائي … بازيكنان تازه اي سازد و حالا صحبت از كراينكار است براستي آيا با تعويض مربيان مشكل پرسپوليس حل مي شود ؟  تيم مديريتي پرسپوليس كه در زمان پيرواني و وينگادا ثابت بودند پس چرا آنها به موفقيتي نتوانستند برسند ؟ كراينكار در عرض هفت هفته سه بازي خارج از خانه با مس كرمان و ذوب آهن و پاس همدان و چهار بازي داخل خانه داشته است شايد كسب تساوي با شاهين بوشهر و راه آهن و استقلال اهواز در خانه نتايج خوبي نباشد اما فاجعه  نيز نيست بخاطر داريم كه تيم دنيزلي هم در نيم فصل اول بسيار بد نتيجه مي گرفت همين اتفاق براي آري هان هم در بد ورودش افتاد  اما مشكل تنها مربوط به سرمربي نييست مشكل اول پرسپوليس  مديريت پر تنش پرسپوليس است كه هر دم به گونه اي با ناكارائي اين تيم را رنج مي دهد مشكل دوم پرسپوليس كمبود زمان كراينكار است كه مجبور است چون وينگادا و دنيزلي در زير فشار جميعت و بدون فصل آمادگي و انتخاب بازيكنان كار كند مشكل سوم كمكهاي كراينكار هستند كه به هيچ عنوان نمي توانند به او ياري رسانند مرداني چون عبدي  و عابد زاده با چه كارنامه مربيگري به اين تيم آمده اند ؟مشكل چهارم توقع بالا از تيمي است كه سالها است درد فوتبال دولتي را مجبور است تحمل كند و دم نياورد و مشكل پنجم كوته انديشي هائي است كه از  مربي كه تنها دو هفته مانده به مسابقات  تازه تيمش را ديده و سابقه حضور در كشوري را نداشته و از فرهنگ و روابط آن بي اطلاع است  مي خواهد معجزه كند بياييم باور كنيم كه درد پرسپوليس بزرگتر از تعويض كراينكار است كه شاعر مي فرمايد

خانه از پاي بست ويران است

خواجه در بند  نقش ايوان است

tourajatef@hotmail.com