اندك اندك جمع ياران مي رسد ؟
اندك اندك جمع مستان مي رسد .؟..
روزي كه تيم سپاهان به العين باخت روزنامه هاي اماراتي كه تيم مليشان در گروه ما در رقابتهاي جام ملتهاي آسيا هستند تيتر زدند ” العين نصف تيم ملي ايران را برد “آن روزها اماراتي ها به گزاف سخن نمي گفتند در تيم سپاهان رحمتي و عقيلي و حسيني و حاج صفي از مردان ثابت تيم ملي هستند و اگر نويد كيا پشت به تيم ملي نمي كرد او يكي از كانديداهاي اصلي حضوور در تيم ملي بود و مرداني چون بنگر و آل نعمه بارها به تيم ملي دعوت شده اند اما به طور حتم در آن بازي سپاهان , چهار بازيكن اصلي تيم ملي يعني چيزي بيش از 30% تيم ملي حضور داشتند در فرداي باخت سپاهان به العين اين تيم استقلال ايران بود كه به تيم الجزيره باخت در تيم استقلال بازيكني چون خسرو حيدري بازيكن اصلي تيم ملي است و مرداني چون مجيدي و اكبر پور و محمدي و حنيف عمران زاده و امير حسين صادقي و حسين كاظمي و بيگ زاده به تيم ملي دعوت شده اند اما اگر احتمالات را هم در نظر نگيريم مرداني چون رحمتي و عقيلي و سيد جلال حسيني و خسرو حيدري و احسان حاج صفي 5 يار اصلي تيم ملي ما بودند كه در برابر تيمهاي اماراتي شكست خوردند همين اتفاق براي ذوب آهن نيز افتاد و اين تيم نيز در برابر الوحده در حالي شكست خورد كه مردي چون خلعتبري را بعنوان يار اصلي در تيم ملي دارد و مرداني چون فرشيد طالبي هم جز آخرين گروه دعوت شده به تيم ملي ديده است يعني با احتساب خلعتبري مي توان نتيجه گرفت كه 6 بازيكن تيم ملي ايران در مقابل تيمهاي اماراتي بازنده بوده اند ديروز به اصطلاح بازي بزرگ انجام شد و تيمهاي پرسپوليس و استيل آذين در يك بازي سراسر از اشتباهات آماتورگونه و ضعف تاكتيك و بدون خلاقيت و انجام 70% بازي در ميانه زمين به تساوي بدون گل رسيدند در تيم استيل آذين مرداني چون كريمي و كعبي و زندي از كانديداهاي اصلي حضور در تيم ملي هستند و كريمي كاپيتان اين تيم هست و در سوي ديگر مرداني چون علير ضا حقيقي وعليرضا محمد و شيث رضائي و محسن خليلي مي توانند به اردوي تيم ملي دعوت شوند اما در جدال پرسپوليس و استيل آذين شاهد بوديم كه دو تيم با يك بازي فاقد كلاس ليگ برتر با كسب تساوي به واقع خفت بار نشان دادند كه فوتبال ما با گران ترين تيمهايش هم چيزي جز يك طبل توخالي نيست امروز نگاهي به تيمهاي سپاهان و ذوب آهن و استقلال و پرسپوليس و استيل آذين يعني تيمهاي 5 رده اول باشگاههاي خود مي كنيم و مي انديشيم آيا با اين بازيكنان مي خواهيم به جام ملتهاي آسيا برويم ؟ با احتساب كريمي و كعبي در بازي ديروز تنها نكونام و شجاعي و تيموريان و معدنچي از لژيونرهاي ما مي مانند امروز شاهديم كه تيموريان عملا يك بازيكن سكو نشين در فولام است و ديگر هيچ نامي از آن لقب شاهزاده ايراني كه مطبوعات انگليس در سالهاي 2006 و 2007 به او مي دادند در او ديده نمي شود در اسپانيا هم از مسعود شجاعي مي شنويم كه براي او 25 دقيقه بازي كردن در اوساسونا هم غنيميتي است و و جواد نكونام كاپيتان دوم تيم ملي ايران را هم كه شاهد بوديم چگونه دم از وحشت از كره شمالي مي زد و معدنچي هم كه در برابر مس شاهد آن نمايش مايوس كننده اش بوديم در اين ميان موش و گربه بازي سر مربي تيم ملي هم وجود دارد و روزي براي تمديد قوا ي از دست رفته (كدام قوا ؟)جلسه كميته فني را دور مي زند و به مرخصي با بانو يورم به شمال مي رود و روز ديگر به دنبال كاريابي براي رفقاي قديمي سرپرست تيم ملي در استقلال است و مي خواهد آنها را با حضور در تيم ملي نمك گير كند و نمك گيري كه گاهي اوقات چون قصه رشيدي مي شود كه نان تيم ملي بجاي آن كه قاتق باشد قاتل جانش مي گردد و هر روز پا در هو ا است حال با توجه به اين اوضاع آيا صداي ناكامي تيم ملي در جام ملتهاي آسيا به گوش نمي رسد ؟ آيا با اين وضعيت بازيكنان كه گران ترينها و معروف ترين و به اصلاح ستاره هاي ما هستند و اين شرايط كادر فني كه به دنبال همه چيز جز ارتقا تيم ملي است بايد دلخوشي بيمارگونه اي داشته و به دنبال اين باشيم كه قول امپراتور قول بوده و يا از هدف و يا يك بازي ديگر كلامي او سرچشمه مي گرفته است؟ براستي نفير شوم ناكامي را نمي شنويم ؟ با اين ياران و عوامل بايد گفت كه اندك اندك جمع بازندگان مي رسند …
تورج عاطف /WWW.tourajateef.blogfa.com