استقلال مير واعظ آشتياني كه به مدد مديريت عاملي استقلال هم قائم مقام سازمان تربيت بدني شد و هم داراي نام و شهرت و آوازه اي است كه حالا در كسوت يك كارشناس فوتبال در آمده و مي گويد ” تنها نقطه تاريك فدراسيون فوتبال عدم صعود به جام جهاني است “آيا بايد با اين گفته او موافقت كرد ؟مي گويند كه نبايد بزرگ بيني كرد و يك مشكل  را بحران و بحران را فاجعه دانست و نگاهي خويشتندار به مسائل باعث مي شود كه  بررسي جهت حل آنان نيز با آرامش صورت گيرد اما اين داستان فقط يك جنبه ندارد اگر در زندگي  برخي از مسائل و مشكلات و شكستها را با ديده اي بيش از حد غامض ببينيم  فرصت تكرار دوباره آنها را خواهيم ديد عدم صعود به جام جهاني 2010 حادثه اي بس تلخ براي فوتبال ايران بود شايد عنوان شد كه در جهان بسياري از تيمها نمي توانند به اين جام صعود كنند و هم اكنون تيمهائي چون پرتغال و تركيه و… اين خطر را بر بالاي سر خود مي بينند  كه پاي به آفريقا نگذارند اما صعود تيم ملي ايران به جام جهاني چيزي شبيه به كارت دعوتي بود كه فيفا به ايران  و ديگر تيمهاي آسيائي داده است  حضور 4 نماينده مستقيم و يك نماينده تقريبا غير مستقيم فرصتي بود كه مي توانست ايران را براي چهارمين بار رهسپار جام جهاني كند ما در گروهي قرار داشتيم كه عربستان در يكي از بدترين دوران فوتبالش حضور داشت و تيم كره جنوبي با استفاده از مربي وطني با شماري از ستارگانش به مشكل برخورد كرده بود و سه تيم كره شمالي و بحرين و امارات در رنكينگ فيفا بعنوان شانسهاي اول اين گروه به حساب نمي آمدند اما تيم ملي ايران در اين گروه پنج تيمي به رتبه چهارم رسيد  تا عملا يكي از بدترين نتايج طول تاريخ فوتبال خود را بدست آورد آيا اين اتفاق تنها يك نقطه تاريك است ؟آيا تعويض سه سر مربي در طول يك دوره بازيها تنها يك نقطه تاريك بود ؟آيا از دست دادن زمان در هنگام انتخاب سر مربيان  تنها يك نقطه تاريك بود؟آيا ادامه كار با همان كادر فني كه عملا هيچ كاربرد جديدي نسبت به كادر اوليه ” دائي و مولر ” نداشته اند تنها يك نقطه تاريك است ؟ آيا فرصت سوزيهاي متوالي كه در طي دوران انتخابي جام جهاني بود تنها يك نقطه تاريك است ؟آيا سقوط تيم ملي جوانان نيز تنها يك نقطه تاريك است ؟آيا حضور دلالان و نامربيان بر روي نيمكت اين تيم ملي جوانان بي اهميت است ؟آيا حضور در تور نمنت كشور عمان كه جهت آمادگي اين تيم در جام قلابي  ” خليج عربي ” بر گزار مي شد يك اتفاق بي اهميت بود ؟آيا بي برنامگي در هنگامه اعزام تيم فوتسال به جام جهاني برزيل نقطه خاكستري است ؟آيا بي توجهي به تيم فوتبال و فوتسال بانوان را هم بايد بپذيريم ؟ وضعيت داوري و دو پينگ و فساد در فوتبالمان باز هم يك نقطه نه چندان تاريك است ؟ادامه همكاري با مرداني كه در كميته المپيك باعث حذف تيم ملي اميد شدند و در فدراسيون فوتبال تيم بزرگسالان را نابود كردند تنها يك نقطه تاريك است ؟ آقاي آشتياني ! پايه هاي تيم علي دوستي در زمان فدراسيونهاي  قبلي ريخته شده است پايه هاي تيم فوتسال ما نيز مربوط به همان دوره است و اين فدراسيون تنها وارث آن تيمها و بنيان گذار اين مصيبتهائي است كه به زعم جنابعالي تنها نقاط تاريك هستند پس لطفا كمي آستانه صبر خود را در گفتارها و كردارها  تنظيم  كنيد زيرا ديده ايم در پاره اي از اوقات قهرماني قلعه نوئي در استقلال را فاجعه دانسته و او را حتي به جشن قهرماني استقلال دعوت  نكرده و از او ياد نكرده ايد  و زماني هم براي دلجوئي از رفقا در فدراسون فوتبال سعي در كوچك نمائي افتضاحات تاريخي فوتبال داريد به ياد داشته باشيد جناب واعظ! كه  از قديم گفته اند  كه ” وعظ بي عملان واجب است نشنيدن” / tourajatef@hotmail.com