بهانه فردا
فوتبال پر بهانه ما ياد گرفته است كه نجواهاي پر بهانه را خيلي زود در يابد اين روزها چون روزهاي ديگر اين فوتبال پر درد و بي مديريت همواره بهانه ها شنيده مي شود زيرا دانشي براي انجام كاري صحيح نبوده و مردان مناسبي براي مديريت و انتخاب افراد وجود نداشته و امكانات و برنامه ريزي وجود نداشته و در نتيجه قتل زمان و سرمايه بي رحمانه صورت مي گرفته و به يك باره چون بچه محصل ها در شب امتحان بهانه ها شروع مي شود كه در فرداي ناكامي سينه ها از شكست به جلو داده شود و عنوان شود كه ” منم كه رستم بود پهلوان “سر داده شود . باري پس از آن كه تيمهاي نوجوان و جوانان در محك بازيهيا آسيائي نشان دادند كه محك مديريت و كار بري فدراسيون فوتبال تا چه اندازه هست و همه ديدند كه با حذف تيم نوجوانان و جوانان در مرحله مقدماتي نه تنها چيني بر ابروي آقايان خوش خنده زده نشد كه هيچ بلكه ادعاي مديريت بين المللي و آُسيائي هم زده شده و عنوان شد اين آقايان با اين حوه رهبري فوتبال قصد دارند كه در نحوه اداره فوتبال آسيا هم نقش داشته باشند نوبت به تيم اميد و پس از دو ماه نوبت تيم بزرگسالان مي رسد و از امروز نجواهائي ناخوشايند را مي توانيم شنويم كه به شرح زير هستند
1/تيم اميد
غلام پيرواني دو بازي خود را به اتمام رساند دو بازي كه به زعم او بازيهاي تداركاتي تيم ملي اميد بوده اند از غلام پيرواني مي پرسيم مگر تيم ملي اميد در تورنمنت ويتنام شركت نكرد و از اين تيم شكست نخورد مگر تيم اميد با تيمهاي آفريقاي جنوبي و لهستان مسابقه نداد پس چرا همچنان صحبت از ناهماهنگي مي كنيد ؟آيا تيم ملي ما بايد با بزرگسالان خود هماهنگ مي شد ؟ تيم ملي اميد دو بازي در بازيهاي گوانگجو انجام داده است در بازي اول كه با تركمنستان بازي داشت اين تيم تا ميانه هاي نيمه دوم با اين تيم مساوي بود و تازه شانس آورد كه گل دوم را در آن دقاقيق نخورد در بازي دوم يك نيمه تمام در برابر بحرين با يك يار بيشتر بازي مي كرد اما بحرين چند ين بار در محوطه هيجده قدم ما از نا هماهنگي مدافع مياني ما مي توانست به گل برسد مي پرسيم اين كه اين بازيها براي تيم اميد جنبه تداركاتي دارد معني بهانه جوئي در فردا خداي ناكرده ناكامي نمي تواند باشد ؟ مي پرسيم بحرين از تيم ويتنام در روز اول شكست مي خورد و همين ويتنام به تيمي كه ما پس از ده نفره شدنش توانستيم بر آنها در دقايق آخر مسلط شويم و 4 گل به آنها زديم گل باران مي شود پس چرا تيم بحرين ده نفره را نمي توانيم گل باران كنيم ؟چرا تيم ملي همچنان بايد دلخوش به حسيني و رضائي و رحمتي باشد ؟ چرا تيم اميد و خصوصا اميدهاي واقعي ما نظير عشوري و دغاغله و افشين و علي عسگري و طلبه و مسلمان و حاج صفي … كه بسياري از آنها تجربه هم دارند روحيه حتي در بربار بحرين و تركمنستان به واقع اميد ندارند؟
2/ تيم ملي ايران
افشين قطبي هم بهانه ها را شروع كرده است او در شيراز پس از اين كه مي گويد از 7 سالگي به بعد تعطيلات خود را در اين شهر مي گذرانده ( و گويا يادش رفته بوده كه نزديك به سي سال در خارج از ايران بوده است ) اضافه مي كند كه فوتبال ايران متاسفانه نتيجه گرا است از او مي پرسيم در كجاي دنيا فوتبال نتيجه گرا نيست ؟ شما كه مدعي حرفه اي گري و بين المللي هستيد مي توانيد از گالاتاسراي ايراد بگيريد كه چرا فرانك رايكارد كه با بارسا قهرمان اروپا و لا ليگا و جام پادشاهي اسپانيا شده را به صرف نتايج بد اخراج كرده است ؟آيا شما مي توانيد به فدراسيون فوتبال ايتاليا ايراد بگيريد كه چرا پس از يورو 2008 دونادوني بازيكن معروف سالهاي دور ميلان را اخراج كرد ؟آيا شما مي توانيد بگوئيد تيمهاي دنيا متاسفانه نتيجه گرا هستند كه ناكامان را اخراج مي كنند ؟آيا اين نواي شما حكايت از بهانه هاي فردا ندارد ؟
قطبي در بخش ديگري ازس خنان خود مي گويد مي خواهم از ايران بروم و در جائي كار كنم كه در كارم دخالت نكنند از او مي پرسيم چرا بعنوان يك سر مربي به اصطلاح بين المللي اجازه مي دهد كه در كار او دخالت شود ؟ چه كساني در كار او دخالت مي كنند ؟ چرا فدراسيون فوتبال در اين مورد توضيح نمي دهد ؟ آيا دخالت روساي قطبي در كار نشاني غير از ناكار آمدي او دارد ؟
قطبي در ادامه حرفهايش مي گويد با هر نتيجه در پايان مسابقه جام ملتهاي ُآسيا از ايران مي رود و نسلي را كه او براي فوتبال ايران ساخته به آيندگان هديه مي دهد ؟قطبي از كدام نسل حرف مي زند ؟آيا او رحمتي و عقيلي و حسيني و نكونام و تيموريان و شجاعي و رضائي و خلعتبري و حاج صفي و انصاري فرد و زنيد پور را معرفي كرده است ؟آيا اگر همه مسائل به حرفهاي قطبي ختم نمي شد آِيا همچنان كريمي و مهدوي كيا و هاشميان و ميرزاپور و مجيدي و كعبي و باقري … در تيم ملي نبودند ؟قطبي به چه دليل چنين ادعائي دارد ؟آيا او به دنبال جمع آوري بهانه هاي فردا نيست ؟
و اين قصه بهانه ها همچنان ادامه دارد
تورج عاطف
