كميته كشك
حكايت كميته فني فدراسيون فوتبال هم چون بسياري ديگر از قصه هاي اين روزگار فوتبال هستند كميته اي كه هر از گاهي و به صورت سيزده بدري تشكيل شده و گاهي از سوي سرمبيان تيمهاي مختلف پاسخي مي شنود و گاه به گاهي هم با بي اعتنائي آنها رو به رو مي شود باري اين كميته فني ديروز تشكيل شد و حكايتهائي داشت كه مرور آن شايد بتواند اوقات مفرحي براي تعقيب كنندگان فوتبالفارسي بسازد
1/ تصميم براي تيم ملي نوجوانان
قرار بر اين شد كه سر مربي تيم نوجوانان اكبر محمدي از كار بركنار شود و در جاي ديگري از او استفاده شود ( جاي ديگر ؟)و بجاي ايشان علي دوستي مهر كه در تيم جوانان يك ناكام ديگر بود به پست قبلي خود يعني سرمربيگري تيم نوجوانان بازگردد ! سوال اين است كه اگر قرار است ناكامان بر كنار شوند پس چرا اين اتفاق تنها براي اكبر محمدي مي افتد ؟ و سوال دوم اين است كه اگر علي دوستي مهر در تيم نوجوانان كار آمد بود چرا او را تغيير پست داديد و اگر هم نبود پس چرا دوباره بازگشته است؟
2/ تصميم براي تيم اميد
اين شاغلام اگر هيچ چيز بين المللي نداشته باشد يك اخلاق بين المللي از امپراتور بين المللي ياد گرفته است و اين است كه ناز كردن و با دست پس زدن و با پا پيش كشيدن را بلد است در جلسه باز شاغلام شروع به نازكردن كرد و سخن از همان حرفهيا قديمي زد و نگفت كه اگر براي لندن تيم بسته شده بود پس چرا با سه بازيكن بزرگسال رفت و اگر هم براي مدال رفته بود چرا اين گونه ناكام بازگشت ؟ سر انجام كفاشيان هم يكي به نعل و يكي به ميخ زد و قرار شد كه باز به پيرواني فرصت دهند تا ايشان افتخار دهند سر مربي تيم المپيك ما با آن كار نامه درخشان شوند
3/ كريم باقري مشاور شد
اين بدعت همچنان وجود دارد كه ستارگان ما بدون هيچ سلسله مراتبي سريعا پست مي گيرند كريم باقري كه تا چند هفته پيش روي نيمكت سرخها مشغول هوا خوري بود به يك باره بدون هيچ برداشت حرفه اي از فوتبال اعلام خداحافظي مي كند و اين تصميم را در حالي مي گيرد كه مي گويد نياز به مشورت نداشته است اما خود مشاور قطبي مي شود از سوي ديگر پس از اين خداحافظي به او پست عضويت در هييت مديره ناداشته سرخها مي دهند كه هر چند بهتر از بسياري از كساني است كه به قول مشقاسم در شاهكار ايرج پزشكزاد يعني دائي جان ناپلئون , فرق گاوميش با كمانچه را نمي دانند خواهد بود اما مديريت نياز به تجربه و دانش و دركي است كه كريم فاقد آن است كريم حتي در زندگي حرفه اي خود هم مديريت منسجمي نداشته است او بي دليل از تيم ملي در سال 2002 خداحافظي مي كند در آستانه بازيهاي 2006 به يك باره مي خواهد به تيم ملي بيايد بعد به تيم ملي دائي در سال 2008 مي آيد و بعد دوباره مي رود همين كار را با پرسپوليس هم مي كند و به يك باره از پرسپوليس بي دليل مي رود در حاليكه حداقل دو فصل پيش بايد اين كار را مي كرده است حال اين آدم مي تواند مدير باشد ؟ از سوي ديگر قطبي مي گويد بايد از كريم بعنوان مشاور استفاده كنيم زيرا او تجربه بين المللي دارد و از بعد سني به بچه ها نزديك تر است مي پرسيم آيا اين حرفها را قطبي قبلا در مورد منصوريان هم نزده بود ؟آيا او در ازاي بي تجربگي منصوريان در عرصه مربيگري همين سخنان را نگفته بود ؟ و از سوي ديگر اين نكته جالب نيست كه به محض اين كه باقري روابطش با دائي شكرآب مي شود به تيم ملي نزديك مي شود ؟ شايد بايد باز هم منتظر بود دائي با چند نفر ديگر دچار مشكل مي شود تا تيم ملي مشاورين بيشتري پيدا كند براستي اين كميته فني بازيچه اي بامزه نيست ؟
تورج عاطف