كهكشاني ها ؟ كهكشاني هااصطلاحي فوتبالي است كه در مقابل اصطلاح بسكتبالي مصطلح در ايالات متحده يعني “ALL STAR”آمده است و نخستين باز از اين اصطلاح در بعد بين المللي در بازيهاي المپيك بارسلونا سال 1992 استفاده شد جائي كه براي اولين بار بازيكنان حرفه اي ليگ آمريكا توانستند بعنوان بازيكنان تيم ملي آمريكا وارد بازيهاي المپيكي شوند كه محدوديت حرفه اي بودن بازيكنان را بر داشته بود سالها بعد در همان سر زمين برگزاري المپيك بارسلونا واژه اي معادل “ALL STAR” استفاده شد و آن هنگامي بود كه رقيب فوتبالي اين شهر( بارسلونا) يعني تيم رئال مادريد با جاه طلبي مدير خود پرز تيمي از ستارگان جهان نظير روبرتو كار لوس و زين الدين زيدان و رائول و كاسياس و .. بسازد و نام آن را “GALAXy”يا كهكشاني ها بنامد و اين اصطلاح در فوتبال ماندني شد سالها از آن تاريخ گذشت تيم رئال مادريد سالها است كه سعي دارد عهده دار اين اسم باشد واز سوئي تيمهائي نظير چلسي و اينتر ميلان و ميلان و بايرن مونيخ و اخيرا منچستر سيتي نيز سعي در بدست آوردن اين عنوان دارند در فوتبال ما نيز سالها است كه عنوان كهشكشاني به بسياري از تيمها داده مي شود بخوبي ياد داريم در سالي كه بگوويچ سر مربي پرسپوليس شد و اين تيم تواسنت دائي و باقري و كاظميان و .. را به اين تيم آورد صاحب لقب كهكشاني ها شد همين نام بارها به تيمهاي ديگر نيز داده شده است اما امسال دو تيم سپاهان و استيل آذين را كهكشاني ها ليگ مي ناميدند زيرا اين دو تيم با جذب ستارگان بزرگ خود را كهكشاني كرده بودند اما براستي اين گونه بودند در مورد استيل آذين بايد بگوئيم كه شايد حضور علي كريمي در بدو امر كه آن هم از سر قهر هدايتي با انصاري فرد نصيب استيل آذين شد را بتوان حضور يك عنصر كهكشاني ناميد اما همگي مي دانستيم كه زندي و شاپور زاده هيچگاه كهكشاني حد در سطح ليگ ايران نبودند كه اگر بودند جايگاهي شبيه اشكان دژاگه بازيكن وولسبرگ داشتند كه هم در تيم جوانان و هم تيم اميد آلمان بازي مي كرد زندي سالها است كه ديگر آن بازيكن بوندس ليگائي نيست و به همين دليل در ليگ قبرس بازي مي كرد در مورد شاپور زاده نيز قضيه كهكشاني ها صدق نمي كند زيرا هيچكس نمي داند او داراي چه سابقه روشني در آلمان است حسين كعبي نيز ستاره نبود كعبي چه در زماني كه فصل پيش در سايپا بازي مي كرد و چه فصل قبل از آن كه در پرسپوليس قطبي – استيلي بود هيچگاه مهره بزرگي نظير كعبي تيم ملي برانكو و كعبي پرسپوليس دنيزلي نبود حامد كاويانپور نيز هيچگاه نتوانست بعد از بازگشت ناموفق از تركيه بازيكن موثر پرسپوليس پروين باشد نظر محمدي نيز دروازه بزرگي در داماش و پگاه نبود و ديگر بازيكنان استيل آذين بازيكنان كهكشاني به شمار نمي رفتند ضمن آن كه بر فرض آن كه اين بازيكنان كهكشاني بودند حضور حميد استيلي كه اولين تجربه سر مربيگري خود را مي گذراند و آزمون بزرگي را نگذرانده بود از روز اول نشان از اين مي داد كه استيل آذين تيم كهكشاني نيست در مورد سپاهان نيز بايد گفت صرف خريد هاي بزرگ نظير سيد جلال حسيني و ابراهيم توره و مهدي رحمتي و آل نعمه نتوانست اين تيم را كهكشاني كند زيرا حتي بازيكنان بزرگي نظير اوون و مك منمن و نيكولاس آنلكا و آرين روبن و هاينسه و والتر سامو ئل نتوانستند با تغيير محيط وليگ خود كنار آيند پس طبيعي است كه بازيكنان در سطح ليگ ما نيز از اين قاعده مستثني نباشند ضمن آن كه قلعه نوئي نيز چون استيلي نشان داد كه فاكتورهاي يك سر مربي كهكشاني را ندارد نگاهي به بحران و حاشيه هائي كه او با خود به سپاهان آورده بياندازيد تا متوجه شويم چرا پروژه كهكشاني ها در ايران جواب نمي دهد زيرا كهكشاني بودن در بسياري از اوقات در حرفه اي ترين مكانها نظير انگلستان و يا ايتاليا و يا اسپانيا با مشكل مواجه مي شود چه برسد كه بخواهيم آن را با توجه به ليگ حرفه اي آماتور گونه خود پياده كنيم پس بيائيم حرفه اي تر قضاوت كنيم و خيلي راحت از اصطلاحات دنياي حرفه اي در محيط آماتور خود بهره نگيريم / REALMADRID_VS_BARCELONA