جادوگري نياز اول فوتبال!

گوئي باور به جادوگر در فوتبال ما تبديل به قصه هزار و يك شب شده است و هر
روز اخباري از اين قبيل در جرايد و ديگر رسانه ها ديده و خوانده و شنيده
مي شود اما وقتي به حوادث فوتبال مي نگريم مي بينيم كه اين فوتبال نياز هم
به جادو گري دارد زيرا با اين طرز فكر و اين همه تناقض در مسائل فوتبال
بايد هم به دنبال جادو و معجزه اي باشيم تا اين فوتبال به سر انجام برسد
به عنوان مثال به چند حادثه زير نگاه كنيم تا بفهميم در اين شهر بي كلانتر
كه فوتبال پارسي نام دارد ظاهرا بغير از جادو و جادو گري هيچ راهكاري ديگر
براي اصلاح به نظر مي رسد كه وجود نداشته باشد
1/تذكر آئين نامه اي جناب رئيس كميسيون ورزش
سالها است كه عنوان مي شود در امور ورزش و خصوصا فوتبال نبايد دولتها و عوامل سياسي دخالت كنند اما گوئي قرار است باز هم اين داستان به فراموشي سپرده شود كه نمونه آن صحبتهاي يحئي زاده رئيس كميسيون ورزش مجلس است كه مي گويد ما چند روز پيش با سعيد لو صحبت كرديم و قرار نبوده كه در مورد فوتبال و كادر مديريتش تغييراتي صورت داده شود مي پرسيم تغييرات در فدراسيون فوتبال چه ارتباطي به كميسيون ورزش مجلس دارد ؟آخر بحث عدم دخالت سياسي ها در فوتبال را چند بار ديگر بايد تكرار كرد؟
2/اظهار نظر مديران ! فوتبال در مورد انتخاب رئيس زمين شناس سازمان تربيت بدني
كفاشيان رئيسي كه همه برسر نخواستنش بر كرسي رياست فدراسيون فوتبال متفق القول هستند مي گويد ” قوي ترين فرد كابينه براي سازمان تريبت بدني انتخاب شده است !” اين شكر افشاني جناب رئيس چه معنائي جز خود شيريني دارد ؟ مگر مي شود قويترين فرد كابينه را وزير نكرده و تنها يك پست معاونت آن هم از نوع ورزشي به او دهند؟ همين داستان در مورد تاج هم صادق است او مي گويد” سعيد لو با مسائل ورزشي بيگانه نيست ( خدا را شكر كه بيگانه نيست ) و چند سالي است ( دو باره بخوانيد چند سالي است ) كه آشنائي زيادي با فوتبال پيدا كرده است ( پيدا كرده است )” براستي اين تعريف از رئيس سازمان تربيت بدني از سوي نايب رئيس فدراسيون فوتبال چه دل گرمي به طرفداران اين ورزش مي دهد كه ديگر براي بهبود فوتبال به دنبال معجزه نباشند؟
3/امكانات به سر مربي تيم ملي فوتبال
اين داستان جيمز باند بازي در فوتبال هم رخنه پيدا كرده است آخر سفر سر مربي تيم ملي ايران به انگلستان چه اهميتي امنيتي دارد كه آن را مخفي كرده اند ؟ حالا از مخفي كاري اين سفر هم اگر گذر كنيم اظهار نظر كفاشيان در مورد هزينه هاي اين سفر هم در نوع خود جالب است او مي گويد “بايد به سر مربي تيم ملي امكانات دهيم تا بتواند به سفر هاي مختلف رود و به دنبال نتيجه نبايد نباشيم و فدراسيون در مورد سفر قطبي هم اين عقيده را دارد ضمن آن كه هزينه سفر قطبي به انگلستان را خودش پرداخت كرده است !! “براستي اگر قرار باشد اين سفر هاي فوق سري سر مربي تيم ملي انجام شود و خودش هزينه آن را پر داخت كند پس فدراسيون چه امكاناتي به او داده است ؟ براستي براي حل اين معما نياز به جادو گر نداريم ؟
4/و باز هم منشور اخلاقي
صحبت از منشور اخلاقي گوئي تمامي دارد خوب بخاطر داريم طراحان اين منشور اخلاقي تا چه حد صحبت از لزوم اجراي اين منشور براي پاك كردن فضاي فوتبال مي دادند اما امروز خيلي راحت شاهديم همان فدراسيوني كه ابداع كننده اين منشور است خود باب دادن هديه ( بخوانيد رشوه به داوران ) باز كرده و اعلام مي دارد باشگاهها مي توانند تحت عنوان هديه به بودجه مالي جيب داوران كمك كنند براستي معناي اين حرف چيست ؟ آيا داوران فوتبال ما تا اين اندازه سقوط كرده اند كه با آنها چون صدقه بگير و رشوه گير بر خورد شود ؟ براستي با اين طرز فكر براي بر چيده شدن بساط فساد در فوتبال ما نبايد دست به دامان جادو گران شويم ؟آيا بهتر نيست تيمهائي كه داراي شرايط مالي بهتري هستند به باشگاهها و بازيكنان تيمهاي مقابل كه شرايط مالي خوبي ندارند كمكي كنند و نام اين كار را بجاي رشوه و صدقه تبديل به هديه كنند ؟ براستي جادوگري سراغ داريد كه بتواند اين فوتبال را نجات دهد؟