به واقع فوتبال ايران قصه كمدي و هجو و حتي هزل را پشت سر گذاشته و كسي نمي تواند صفت مختص اين ورزش  و تفكرات حاكم بر آن را در اين ديار معني كند  و بسنجد كه روند اين سقوط تا به كي ادامه پيدا مي كندبه يكي از هجو رفتاري كه فوتبالفارسي نام دارد بنگريم

گوينده اخبار ورزشي به لبخندي مليح مي گويد كه در طي مراسمي در محل سازمان ليگ به كارلوس كيرش تابلو گلي دادند كه پيام آور گل در فوتبال ما باشد و بعد تصوير را نشان مي  دادند كه عزيز محمدي در كنار كيرش تابلو گلي را در دست دارند و رئيس سازمان ليگ با ‍ژستي حق به جانب به دوربين مي گويد مي خواستيم با اين گلها آرزوي گلهاي فراوان از سوي كارلوس كيرش و فوتبال تحت رهبريش داشته باشيم!! و عكسها گرفته شد ... براستي برايم جالب بود كه دستگاه عريض و طويل فدراسيون فوتبال و صدا و سيما چگونه نمي دانستند كه واژه گل (goal) در فوتبال با كلمه گل در زبان فارسي ما فرق دارد و اين كلمه فارسي در زبان انگليسي (flower) است خود سيماي جمهورس اسلامي ايران بارها فيلم گل (goal) را به نمايش گذاشته و اين آقايان دائم در سفر فدراسيون فوتبال بايد ديده باشند كه درورزشگاههاي بسياري از نقط دنيا بر روي اسكوربرد به محض به ثمر رسيدن گل واژه (goal) را به نمايش مي گذارند اما آقايان به قدري در قحطي دانش هستند كه  از ساده ترين مسائل بزرگترين گافها را مي سازند وقتي اين صحنه ها را ديدم ناخود آگاه به ياد سفر بن همام به ايران شدم كه رئيس فدراسيون ايران بهفارسي به  ترابيان مي گفت كه " بهش بگو ( منظورش اين بود كه به بن همام بگويد ) كه اين زمين تمرين هم داريم و..."  و حالا مي بينيم رئيس سازمان ليگ هم فرق ساده واژه گل در باغچه و گل به معني هدف را نمي داند و لابد در ذهن خويش تا به حال فكر مي كرده است وقتي در مراسم عروسي مي گفته اند عروس رفته گل بچينه لابد رفته در زمين چمن  گل به دروازه داماد بزند ووقتي رئيس فدراسيون فوتبال در ديدار با بن همام هم آن گونه رفتار مي كند و سيماي جمهوري اسلامي هم به پخش اين رويداد  وواقعه مراسم مضخك دادن تابلو گل به كيرش مي پردازد و همه اين آقايان  نشان   مي دهند كه مسئولين مستقيم يك ديار اين گونه دانشي از اولين ابزار دنيا  مدرن  يعني زبان انگليسي ندارند پس چگونه مي توانيم به موفقيت بين المللي برسيم ؟ براستي در سيماي عريض و طويل بهتر نيست بجاي خريد دوربين عنكبوتي كه تازه مي گويند پس از چند بازي پايه اش شكسته   به دنبال اين باشند كه به برنامه ريزان و دبيران خبر و مجري اخبارشان دروس اوليه انگليسي بدهند تا ديگر از اين مضحكه دادن تابلو گل (flower) به كيرش و انتظار گل (goal) داشتن از او گزارشي تهيه نكنند ؟  و يا آيا بهتر نيست در اين دستگاه فدراسيون فوتبال كه آنقدر آدم و به اصلاح مدير هست كه در هنگام حضور كلمنته در ايران به او هجوم بياورند  تا نزديك باشد او از پله هاي برقي فرودگاه سقوط كند و تازه يكي بلد نباشد با او اندكي به زبان بين المللي  صحبت كند  يك دوره كلاس انگليسي بگذارند تا بدانند  فرق گل فوتبال با گل در باغچه فرق دارد و آخر مجبور نباشند ترابيان را به صرف زبان انگليسي آچار فرانسه فدراسيون فوتبال نكنند ؟آري دردهاي فوتبال ما از اين جزئيات شروع مي شود همين اندكهائي كه نداريم اندكهائي كه مي گويد مدير و رئيس سازمان ليگ بايد دانش اندك زبان انگليسي داشته باشد كه خود را در جلوي كارلوس كيرش مسخره نكند كه سالها است در انگلستان مربيگري كرده و لابد در ذهن خويش نمي تواند درك كند تابلو گل دادن به او در آغاز دوره حضورش در فدراسيون چه معنائي دارددر حاليكه هنوز بك تمرين هم زير نظر او در اين ديار صورت نگرفته است چه برسد كه موفقيتي كسب كرده و از سوي مسئولين  پاداشي قرار باشد براي او حتي به اندازه تابلو گلي اهدا شود جزئياتي كه مي تواند درد و شكست و رنج بيافريند و مي ترسيم فردا همين آقايان يك كيلو پرتفال به كيرش اهدا كنند كه به ياد وطنش پرتغال اشك بريزد  و باز سيماي بين المللي ما باشد و مضحكه هاي فوتبال ما با اين آدمها و اين دانشها و اين كوته فكري ها را به نمايش گذارد و باز لبخندكيرش به ساده لوحي  و جهل ما باشد و .... تورج عاطف/www.tourajateef.blogfa.com