آقاي كاشاني ! اين نحوه مديريت نيست
روزي كه دعواهاي كاشاني و دائي علني شد همگان به اين باور رسيده بودند كه دو سلطان بر يك اقليم نگنجد و سر انجام اين در گيري ها ختم به خير نخواهد شد و از آنجائي كه در شهر بي كلانتر پرسپوليس نه بزرگتري و نه دانس مديريت و روانشناسي وجود داشت دامنه اين درگيري ها افزايش يافت و كار به جائي رسيد كه كاشاني و دائي آن گونه در برنامه 90 همديگر و مهمتر از همه حيثيت يك مدير و سر مربي را سرنگون كردند حكايت پس از شب 90 اين به نظر مي رسيد كه از بين كاشاني و دائي يكي بايد برود و چنين بود كه كاشاني استعفا كرد اما دائي را انصراف دادند !! روزي كه علي دائي را با زور و تزويرهاي كلامي فراري دادند و حميد استيلي را به اين تيم تحميل كردند عده اي اين فرياد را زدند كه حبيب كاشاني مديريت كرده و در اين انديشه بوده كه حاشيه را از تيم پرسپوليس برهاند اما همه مي دانسته و مي دانند حواشي پرسپوليس چون حاشيه هاي تيم هاي ديگر فوتبال ما و اصولا فوتبال فارسي حضور چسبيده ها و طفيلي ها و غير فوتبالي ها بوده است اما از آنجائي كه باد به پر چم حاج حبيب مي خورد او علي دائي را حذف كرد تا خود سلطان يگانه سرخها باشد و اسم اين كار را رفع حواشي گذاشت اما نگاهي به وقايع اين هفته هاي سرخها مي تواند براحتي بگويد آنچه حاشيه بوده همان عوامل و آدمهائي است كه علي دائي در برنامه 90 به آنها اشاره داشت براستي كاشاني در اين مدت چه مديريتي و چه دستاوردي به جز حاشيه و سهل انگاري و نامديريتي و بي برنامگي داشته است ؟
1/ در قدم اول حكايت حضور استيلي است استيلي همان كسي است كه امروز از سوي يكي از مودب ترين و با شخصيت ترين بازيكنان تاريخ فوتبال ما يعني مهدي مهدوي كيا ملقب به دروغگو شده است و جالب اينجا است كه در كنار استيلي يك همدست به اصطلاح پيش كسوت به نام محمد خور دبين مي بينيم حميد استيلي كه عدم صلاحيت و عدم مديريتش بارها اثبات شده بود در فصل نقل و انتقال عملا ليستي از بازيكناني اعلام كرده كه همگي يا از مخالفين سر مربي سابق باشند ويا اين كه از همه جا رانده بوده و چون نصرتي به اولين اصول تعهد يعني توجه به امضاي خود بي اهميت باشند حاج حبيب كاشاني نشان داد كه در انتخاب سر مربي بسيار پر حاشيه عمل كرده است
2/ كاشاني تا به حال در بازيهاي نقل و انتقال چند حركت انجام داده است كه هر سه منجر به حاشيه و ضربه به پرسپوليس شده است او نصرتي را به سبك روشهاي دهه هفتاد علي رغم عقد قرار داد داخلي با استقلال به تيم آورده است نصرتي بازيكني است كه بي محابا به دائي مي تازد كه چرا بعنوان سر مربي تيم ملي تشخيص داده است كه او در تركيب نباشد مي پرسيم آيا علي دائي اين حق را نداشت كه در تيم ملي به او ميدان ندهد ؟ آيا چنين بازيكني مي تواند در يك تيم پر حاشيه مثمر ثمر باشد ؟ از سوي ديگر نصرتي به اين دليل از استقلال آمد زيرا مي دانست كه جايگاهي در اين تيم نخواهد داشت آنگاه كاشاني اضافه هاي استقلال را به پرسپوليس آورده است از سوي ديگر قصه رحمتي است كاشاني با دادن تمامي نشانه ها خبر از اين دارد كه همه صحبتهائي كه او در مورد آن بازيكن مشكوك مي كرده مربوط به رحمتي است اما باز زير آن مي زند و از سوئي يك لحظه نيانديشيده كه شايد رحمتي نخواسته به تيم او بيايد كه اين بهانه را آورده اما با اين همه جنجال بي حاصل رحمتي را بوجود آورده است جنجالي كه تنها متضررش پرسپوليس است كاشاني در مورد مهدوي كيا هم جنجال ديگري آفريده است و همه شاهديم كه چگونه مهدوي كيا را به اين خاطر كه افتخار پرسپوليسي ها و نام بزرگي بوده به پرسپوليس نياوردند زيرا از نام او مي هراسيدند و از سوئي او را متهم به عجله مي كنند مي گويند بازيكناني چون آشنا و بيگ زاده هم در ليست كاشاني هستند در مورد آشنا گفته مي شود كه او براي بازي در زير نور مشكل بينائي دارد و بيگ زاده بازيكن بي تعهدي است كه نه در استقلال و نه در سپاهان موفق بوده است اما آقايان براي اين كه ثابت كنند مي توانند بازيكن بگيرند حاضرند با چنين دروازه بان و اين چنين مدافعي قرار داد ببندد و جالب اينجا است كه آقايان در پرسپوليس صحبت قانون مداري مي كنند اما با بيگ زاده تحت قرار داد سپاهان صحبت مي كنند
3/ همكاران استيلي مشخص نيستند برنامه تمريني اين تيم معلوم نيست همه تيمها اكثر نفرات خود را مي شناسند اما در اين تيم نخست به هاشميان و آرفي بي توجهي مي شود و بعد دنبال آنها مي گردند و حرف مضحك سرپرست جالبترين است كه مي گويد به دنبال مهدوي كياهم خواهيم رفت !! تيم نمي تواند برنامه اردوئي داشته باشد صحبت از حضور هنكه در پرسپوليس است در حاليكه سر مربي اين تيم استيلي است كه فاصله اي كهكشاني با او دارد امثالي چون ابولقاسم پور را چون كي روش معرفي كردند و مرداني چون آشوري بدون هيچ كارنامه روشني براي پرسپوليس خواستند در اين تيم كميته فني تشكيل شده كه نه كاررائي دارد و نه كارنامه موفقي داشته اند از نام حشمت مهاجراني خرج مي كنند و كسي نمي داند او چه پستي در پرسپوليس دارد و تا به حال در استيل آذين و شاهين بوشهر و با تيم استيلي و مرزبان چه موفقتي داشته است و در اين بين روزها مي گذرنند و حبيب كاشاني مستعصل لجبازي مي كند و با تيم زير نظرش يعني استيلي و مرزبان و رسائي خودشان را به تيم پرسپوليس تحميل مي كنند
براستي با اين مشاهدات باز هم بايد مي گفتيم تمامي حواشي پرسپوليس به دائي تعلق داشت ويا اين كه حرفهاي دائي در برنامه 90 چندان هم بي راه نبود ؟