تیم راه آهن نخستین فرزند فوتبال خصوصی نام گذاری شده است شرکتی که مالک جدید باشگاه راه آهن است یک بنگاه هولدینگ است که در زمینه های مختلف به خصوص صنایع غذائی مشغول به کار است و قرار است که کار فوتبال خصوصی را شروع کند شاید این حرف عجیب رئیس کمیسیون اصل 44 مجلسکه مربوط به خصوصی سازی است  را شنیده باشیم که او تیمهای سپاهان و مس کرمان و تراکتور سازی و.. را خصوصی می داند اما همه می دانند که این تیمها نه تنها خصوصی نبوده که مالکیت خصوصی آنها شبه دولتی است اما به نظر می رسد که راه آهن  نخستین باشگاهی باشد که از طریق بورس سهامش به بخش خصوصی واگذار شده است حضور موفق راه آهن و کاررائی این تیم در فوتبال می تواند برای آینده فوتبال خصوصی مسیر را روشن کند و امید این است که راه آهن همان مسیری را نرود که استیل آذین رفت و امروز خرابه ای بیش نیست راه آهن نسبت به استیل آذین یک ویژگی دارد و آن قدمت این تیم است راه آهن نامی آشنا در فوتبال ما است نامی که می توان آن را در کنار تهران جوان و دارائی و شاهین و دیهیم و... نهاد و این خصلتی است که استیل آذین نداشت  راه آهن در قدم اول  علی دائی را به کادر خود فرا خواند انتخاب علی دائی می تواند چون شمشثیر دو لبه برای راه آهن و آینده فوتبال خصوصی ما باشد به یاد باید بیاوریم که علی پروین  هم روزگاری با آذربایجان و سرخ پوشان و استیل آذین یک پرسپولیس دیگر بسازد اما این اتفاق نیافتاد زیرا استیل آذین همان اشتباهی را کرد که تیم پیکان دهه 40 خورشیدی با مدیریت خیامی انجام داد آنها بازیکنان معروف سرخها را خریدند اما موفق نشدند زیرا تیم را بازیکن نمی سازند بلکه آنچه که باعث شد پرسپولیس بتواند دنباله رو شاهین دهه 20 خورشیدی باشد این بود که مردانی چون دهداری در پشت سر این تیم بودند دهداری یک مرد محبوب و صد البته موفق بود اما هنگامی که پروین از پرسپولیس رفت او موفق نبود و علنا از این تیم اخراج شده بود و اخراج کننده او کسی جز مدیر عامل فعلی راه آهن یعنی محمد حسن انصاری فرد نبود بنابر این حضور دائی نمی تواند ضامن موفقیت باشد هر چند او موفق است و با پرسپولیس دو قهرمان جام حذفی و با سایپا یک قهرمانی لیگ داشته است حضور دائی در راه آهن در زمانی است که محبوبیتش می تواند راه آهن را در چشمها بیاورد و راه آهن در همین نقطه دچار دو گانگی و یا همان شمشیر دو لبه می شود  زیرا از یک سو باید دید انصاری فرد و دائی برای کر کری با کاشانی و دیگر  حاکمان به نظر تحمیلی پرسپولیس کار می کنند و یا این که می خواهند راه آهن نو بسازند راه آهن دیر یار گیری می کند اما باید دید دائی که حالا پول کافی هم دارد تنها برای هدف شکست دادن پرسپولیس کاشانی - استیلی مشغول است و یا اهداف منطقی تر و بلند پروازانه تری دارد مالک جدید راه آهن نباید چون مالک استیل آذین باشد و به دنبال گرفتن سایه پرسپولیس باشد مالک راه آهن باید در وحله نخست برنامه چند فازه برای باشگاه راه آهن ببندد چون او چه بخواهد و چه نخواهد پدر فوتبال خصوصی نوین  است این تیم نباید داستان کشاورز و صنعت و معدن و استقلال اهواز و استیل آذین را تکرار کند این مالک باید راه آهن که با حفظ بدهی هایش به 4 میلیارد تومان خریده است را تبدیل به یک بنگاه سرمایه داری تبدیل کند که بتواند هم ارزش سهام خود را افزون کند و هم قابلیت برای برای باز فروش بخشی از 100% سهام خود را داشته باشد به همین دلیل باید بدون هیجان باشد  راه آهن باید به زیر ساختها بپردازد باید به دنبال تیمهای امید و جوانان و نوجوانان باشد امروز سر مربی تیم بزرگسال مشخص است سر مربی تیمهای امید و جوانان و نوجوان راه آهن کیستند ؟ راه آهن باید زیر ساخت باشگاه را بسازد ورزشگاه راه آهن در شهرک اکباتان باید مجهز تر شود باید فاز عمرانی باشگاه وارد عمل شود باشگاه باید برای امسال حضور موفق را بسنجد باید گفت توقع از راه آهن حضور موفق است علی دائی دو سال در این تیم است و باید در این دو سال به فکر حضور ستاره های آینده دار و با انگیزه باشد علی دائی باید ستاره بگیرد این حق او است او می خواهد شان خود را حفظ کند اما این ستاره گرفتن نباید چون استیل آذین در گرو گرفتن نامها باشد مردانی چون معدنچی و زندی ... درد راه آهن نیست علی دائی در تیم ملی ما مردان خوبی را وارد کرد بازیکنانی چون غلام رضائی و خلعتبری و شجاعی و اشجاری و ... از دستاوردهای او بودند او در پرسپولیس هم حمید علی عسگر و سامان آقا زمانی و نورمحمدی و نوروزی و را رو کرد او در سایپا هم انصاری فرد و خلیلی و روزبه شاه علی دوست وزنید پور را داشت علی دائی باید نیم نگاهی به ساختن ستاره ها داشته باشد او می داند که نباید به ستاره ها دل خوش کرد سابقه او در سایپا و تیم ملی و پرسپولیس نشان داده که او بازیکن ساز است پس نباید راه آهن اشتباه استیل آذین را بکند و به حاضری خوری صرف بپردازد

راه آهن می تواند ادامه روند تبدیل شاهین به پیکان و بعد به پرسپولیس را بپیماید راه آهن می تواند الگوی درست فوتبال خصوصی شود راه آهن امروز طرفدارانی هم دارد حضور دائی می تواند حضور طرفدارانی برای این تیم باشد ضمن آن که الگو برداری صحیح از مدلهای خارجی شاید راه آهن را تبدیل به یک پاس تهران هم بکند راه آهن باید احساسات را کنار بگذارد باید به صورت یک بنگاه اقتصادی با خدمات ورزشی اداره شود  راه آهن باید اهداف بزرگتری داشته باشد چون موفقیت راه آهن موفقت صنعت خصوصی فوتبال ما از طریق بورس خواهد بود اگر راه آهن در فوتبال موفق شود اگر بتواند در کنار فوتبال صنعت در آمد سازی را قوی کند اگر بتواند تماشاگر و سهامدار جذب کند دیگر مضحکه ای چون فروش تنها 49% سهام تیمهای محبوب استقلال و پرسپولیس نخواهد بود و این تیمها هم می توانند 100% واگذار شوند اگر این  راه آهن با انصاری فردو دائی احساساتی عمل نکنند چه کسی می داند شاید قطبی دیگر مردمی در ایران متولد شد به انتظار می نشینیم