روزي كه شهلا جاهد به بالاي دار رفت مستندي از زندگي او و فوتباليست شهير شهر به نمايش آمد مستندي كه در آن ناصر محمد خاني در قبال پرسشهاي خانم فيلم ساز ادعا مي كرد كه هر وقت در جايگاه او!! قرار گرفت آنگاه در مورد زندگي يك فوتباليست و قهرمان محبوب ميليونها ايراني مي توان قضاوت كند محمد خاني يادش رفته بود كه از آن ميليونها ايراني كه به ياد گل زني هايش فرياد ناصر محمد خاني را سر مي دادند امروز كمتر كسي را مي توان يافت كه اعمال او را تاييد كنند اما سكوت جامعه ورزشي در قبال اين سو رفتار اجتماعي ادامه داشت روزي كه خبر از زورگوئي قهرماني  در رشته پرورش اندام را شنيديم باز سكوت بر جامعه ورزشي بود و هيچ كس سخني از لزوم نگرش دو باره بر مقوله فرهنگ بر ورزش نگفت و همه يادشان رفت كه اول شعار ورزش ايران اين بيت حكيم سخن فردوسي بود

 زنيرو بود مرد را راستي / زسستي ك‍ژي زايد و كاستي

همه از ياد بردند ورزش ايران متعارف با پهلواني و جوانمردي و عياري بود و حالا خبر از مرگ داداشي است مردي كه قويترين مرد ايران و جهان لقب گرفت و از آن همه قدرت هيچ چيز باقي نماند و كسي نپرسيد چرا يك ابر مرد بايد در يك نزاع خياباني كشته شود ؟شايد بسياري معتقد باشند كه قتل در خيابان مي تواند براي بسياري پيش آيد اما صبر و تحملي كه در قصه و افسانه ها ما از پورياي ولي و غلامرضا تختي گفته اند به كجا رفت ؟اما حكايت ضعف و.خسران فرهنگ تنها مختص اين نمونه ها نيست از  رشته پينگ پنگ  خبر مي رسد برادران عالميان يعني نوشاد و نيما پشت به تيم ملي مي كنند زيرا مديريت پينگ پنگ را قبول ندارند در هند بال مي شنويم سر مربي تيم ملي و رئيس كميته آموزش كه هم عنوان مربي و هم آموزگار را يدك مي كشد به فرودگاه نمي آيد و تيم بدون سر مربي به مسابقات جهاني اعزام مي شود و رئيس فدراسيون هند بال كه مسئول فدراسيوني كه باعث شد نايب قهرمان بازيهاي آسيائي سر مربي خود را از دست بدهد امروز از بازي بچه هاي تيم اظهار رضايت مي كند در واليبال شاهديم تيم در حالي در تورنمنتي در چين به ميدان مي رود كه قبل از آن بازي زير گروه ليگ قهرماني واليبال را دارد  و اگر بازي زير گروه را ببرد بايد دو بازي تورنمنت را ازدست دهد و كسي نمي داند چگونه اين اتفاق مي افتد كه تيم واليبال ايران تصميم مي گيرد كه هم در تورنمنت چهار جانبه و هم در مسابقات زير گروه جواب آري بدهد در فوتبال هم كه هر روز حكايت ها وجود دارد سر مربي تيم ملي فوتبال ايران براحتي دروغ مي گويد و بازي ضعيف و ناكار آمد تيم ملي فوتبال ايران در برابر ماداگاسكار را خوب توصيف مي كند حكايت دروغ و افتضاح تيم ملي اميد هم در همان كميسيونهاي ورزش و جوانان ورزش دفن مي شود و رئيس فدراسيون فوتبال صدا و سيما را متهم مي كند كه با پخش صداي اعتراض تماشاچيان جامعه را تحريك مي كنند در حاليكه خود او نمي آيد با صداقت بگويد اين جامعه از دروغ ها و توجيه ها و فرا فكني ها  اين فدراسيون خسته و خواهان تغيير در مديريت و فرهنگ آن هستند  و اين در حالي است كه جناب فوتبال ما با وزارت ورزش پروتكل فرهنگي امضا مي كند  اما حاضر نيست از دروغ و رشوه و سو رفتارهاي اخلاقي  سخني گويد و همه چيز را به گردن روزنامه ها و شايد كل رسانه ها مي اندازد همان طوري كه صدا و سيما هم با سريالهاي خود اعلام مي دارد كه فساد تنها در فوتبال و آن هم توسط رسانه ها صورت مي گيرد و اسم اين كار را فرهنگ سازي و برنامه فرحبش ساختن در ايام فراغت تابستاني مي گذارد  اين حكايت را در بسياري از ورزشها مي بينيم و گوئي مقوله فرهنگ وورزش ايراني كه سالها همراه هم بوده و به نظر مي رسد بايد باشند از يادها رفته اند  امروز وزارت نوپايه اي به نام وزارت ورزش تشكيل شده است مي پرسيم براي مقوله فرهنگ هم كاري مي شود ؟آيا قرار است در اين وزارت نوپاهم فرهنگ يك كالاي لوكس براي برگزاري سمينارها و مسافرتها باشند ؟آيا در وزارت ورزش و جوانان قرار خواهد بود از باشگاهها پرسيده شود  كه چه توضيحي در مورد عنوان " فرهنگي ورزشي " دارند ؟آيا از باشگاهي كه پول زير ميزي سالها است كه مي دهد به دنبال اجير كردن چند معلوم الحال براي كسب عنوان ليدري است و براحتي دروغ و افترا در آن جريان دارد مي توان توقع فرهنگ سازي داشت ؟آيا مرگ روح الله داداشي مي تواند ما را به خود آورد و يا اين كه چون مرگ شهلا جاهد و يا به پاي چوبه دار رفتن علي اكبريان قرار است در شلوغي هاي روزگار فراموش كار از يادها برود؟ باشد كه چنين مباد