وقت همه خواب بوديم
وقتي همه خوابيم بايد هم احساسات وعشق غارت شود و تحقير نصيب ما شود و خود فريبي و دگر فريبي در اوج رود و خود شيفتگان ببازند و پنهان و يا پشت حلبي جامها و مضحك افتخارات مخفي شوند
وقتي همه خوابيم و مي بينيم كه مدير عامل باشگاه بخاطر يك بازي اينتر نتي حاضر مي شود كه يك پژو پارس به علي كريمي بدهد كه مثلا محبوب ترين بازيكن آسيا شده است اما نمي بيند كه چرا اين همه كه در آمار سايت نشان مي داده در ورزشگاه نيستند و هيچگاه نمي انديشد كه اين راي گيري ها ارزشي ندارد زيرا نمي و خبر از دنياي مدرن ندارد
وقتي همه خوابيم شاهد عضو هييت مديره اي چون سلطان علي پروين سخن از تولد تازه در پرسپوليس مي كند ولي وقتي در آستانه همان تولد تازه كه بازي با تراكتور سازي است يك باخت كورتاژ گونه نصيب تيم او و مليجكش مي شود در استاديوم پا به فرار مي گذارد و حاضر نيست با خبرنگاران صحبت كند همان خبرنگاراني كه سالها پيش به آنها لقب " هزار توماني " داد و بعد هم مي خواست به بهانه بيان حقيقت آنهائي چون فردوسي پور را كتك بزند آن گونه كه سالها پيش من و رفقاي دور و نرديك در جهان فوتبال شنيديم كه چه تهديدهائي مي شديم و حالا سلطان و مليجكش نمي توانند تقصير طرفدار بگذارند زيرا طرفداري در ورزشگاه حضور ندارد زيرا در ورزشگاه جاي طرفداران عاشق است كه تراكتور سازي داشت و مي بينيم هم ورزشگاه پر از طرفدار عاشق سرخ اما سرخ تبريزي است و هم اين كه بعد از 36 سال پرسپوليس ركورد ديگري مي شكند و باخت خانگي در برابر تراكتور سازي تجربه مي كند و هيچ بعيد نيست در دربي ديگر باز هم طرفداري به استاديوم نيايد و بازي دربي چون بازي خانگي براي پسران آبي شود
وقتي همه خوابيم و سر مربي تيم مي خواهد همه چيز را به گردن شانس بياندازد مي پرسيم كوچكترين دانش فوتبالي مي توانست نقشه تراكتور سازي را بفهمد نگاهي به بازي پرسپوليس و ذوب آهن درجام حذفي بكنيم چند بار از كناره هاي پرسپوليس در نيمه اول و دو م مرداني چون كاسترو و ماهيني توانستند دفاع تيم را دور بزنند ؟ گل سياووش اكبر پور را مجسم كنيد آيا اين گل يك تمرين ساده بر روي همان نقطه ضعف سرخها نبود؟تراكتور در نيمه اول بارها از كناره ها آمد اما مليجك و ونگر وطني نديد استيلي از كدام شانس سخن مي گويد ؟ تراكتور مي توانست دو گل ديگر هم بزند كه حقيقي در تك به تك ها موفق بود اگر شانس ها گل مي شد به احتمال فراوان تراكتور سازي 3 به 1 بازي را مي برد براستي اين شانس از كجا آمده است ؟ بعد از تماشاچي بد حالا نوبت شانس شد جناب مليجك ؟ شما كدام تاكتيك منسجم را داشتيد ؟ اگر از اين تيم پرسپوليس علي كريمي را بگيريد چه تاكتيكي برايش وجود دارد ؟ شما در دفاع موفق بوديد ؟ اكبر پور و حاج صفي توانستند در حضور 6 بازيكن به اضافه دروازه بان گل به شما بزنند شما از چه شانسي صحبت مي كنيد ؟ شما از استفاده از اميد هاي خود در بازي صحبت مي كنيد كدام بازيكن داخل زمين از رده اميد ها بودند ؟ دستيار شما محسن عاشوري مي گويد 50% تيم نيست از كدام 50% سخن مي گوييد ؟
وقتي همه خوابيم استيلي وعده برد در برابر استقلال را مي دهد او با كدام ابزار تاكتيكي و روحيه و آمادگي جسمي سخن از برد در دربي مي كند ؟آيا اين وعده خود نوعي اعتقاد به شانسي بودن ندارد ؟آخر اين تيمي كه نه تماشاچي مشتاق در ورزشگاه دارد و نه بازيكن پر انگيزه دارد و نه سر مربي با دانش آن را همراهي مي كند مي تواند موفق باشد مگر اين كه فاكتور شانس به او كمك كند ؟ پرسپوليس در بازي با ذوب آهن فاكتور شانس نداشت ؟ چند توپ ذوب آهني ها در نيمه اول گل نشد ؟ اگر مظفري زاده بعنوان فرشته شانس در بازي در برابر ذوب آهن نبود پرسپوليس مي توانست گل اول و دوم را بزند ؟ در بازي در برابر نفت آبادان اگر آن فرصت هاي اول بازي نفت گل مي شد باز هم استيلي سجده شكر در پايان بازي مي زد ؟ در بازي با صبا قم اگر اشتباه مضحك دفاع در گل اول و بي توجهي داوري در زدن سوت نبود باز هم پرسپوليس برنده بود ؟ در بازي با فجر اگرپرسپوليس شانس داشتن كريمي را نداشت مي توانست بازي را ببرد ؟ در بازي در برابر داماش بازي جوانمردانه آنها باعث شد كه تيم شما گل نخورد حالا چه گله اي از بازي جوانمردانه داريد ؟در همان بازي اگر آن شانس اشتباه فاحش مهدوي كيا نبود باز هم برنده شما بوديد؟ در بازي با سايپا اگر دفاع سايپا آن گونه مضحك پنالتي نمي داد باز هم شما شانس برد داشتيد ؟ از كدام بد شانسي و طلسم سخن مي گوئيد ؟
بايد گفت تنها بد شانسي بي دانشي و ساده انگاري و خود خواهي و عدم مديريت است كه گريبانگير اين تيم را گرفته است اگر پرسپوليس در آغاز فصل كاشاني را نداشت باز هم چنين بد شانس بود ؟اگر استيلي در مدرسه كاشاني رفت و آمد نداشت تا رفيق گرمابه و گلستان او شود باز هم شانس پوشيدن رداي سر مربيگري تيم پرسپوليس كه بسيار براي او گشاد است را باز هم داشت ؟
استيلي خوش شانس است كه مليجك سلطان است كه به ياد روزهاي قديم كه وقتي تيم از بعد تاكتيكي كم مي آورد امثال هاشمي نسب و ابراهيم تقي پور را به نوك حمله مي فرستاد كه چون دفاع هستند پس خوب سر مي زنند دستور او را گوش داد و نور محمدي را جلو فرستاد
بايد بگوئيم تراكتور سازي بايد مي برد اين تيم خوب گل زد و حمله كرد بسيار سنجيده دفاع كرد و شانس عشق طرفداران را هم داشت اما پرسپوليس طلسم شده چون عشق و دانش از تيم رخ بسته است افسوس و صد افسوس