بر اين فوتبال بايد گريست
در آدينه سرد آذر ماه شهر تهران ورزشگاه صد هزار نفري كه كم كم تبديل به ورزشگاه پير شهر مي شود سرما بيشتر حس مي شد. در يك روز تعطيل جايگاههاي خالي و بي تماشاچي در يك بازي حساس از ليگ برتر دهان كجي سختي به فوتبالي مي كرد كه به طرفدارانش دهان كجي كرده است در ميانه ميدان بازي حساسي بود اما تنها چيزي كه در اين بازي قابل نگريستن بود اشكهاي عبدالصمد مرفاوي در پايان بازي بود كه نمي گذاشت هيچ بيننده اي از آن بي تفاوت بگذرد صمد گريه مي كرد و شايد بايد به او حق داد براستي
1/در فوتبالي كه تماشاچيان يك تيم فوتبال ياد گرفته اند كه بدترين توهين ها را به سرمربي تيمشان بكنند حتي اگر دروازه باني چون محمدي آن گونه مضحك گل اول را بخورد ويا امير حسين صادقي آن گونه فكاهي تر گل به خودش بزند, نبايد گريه نكرد ؟ آيا در فوتبالي كه عابد زاده را در استان خودش فحش مي دهد و كتك بزنند و به زانوي مصدومي كه در تيم ملي آسيب ديد لگد مي زنند و لباسهايش را پاره مي كنند و تازه اين اتفاقها در حالي مي افتد كه تيم شهرشان بازي را برده و به اصطلاح نيروي انتظامي هم شاهد آن است نبايد فوتبال محزون لقب داد ؟
2/در فوتبالي كه هنوز بازيكناني چون فرهاد مجيدي و كريم باقري و علي كريمي و.. كه در سالهاي آخر بازيگري خود هستند بهترين گل زنان تيمهايشان باشد نبايد آماده گريستن شد ؟
3/ در فوتبالي كه بازيكناني چون مجتبي زارعي و محمد پروين و ميثم بائو و عليرضا حقيقي و .. پيراهن تيم پرسپوليس را به تن كنند و جايگزين مردان بزرگ ارتش سرخ شوند نبايد گريه را آغاز كرد ؟ براستي مجتبي زارعي همان عباس كارگر 20 سال پيش نيست كه سر رو به پايين داشت ولي داراي اين همه ادعا و حاشيه جناب زارعي نبود ؟آيا محمد پروين كه اين همه داد و فغان از ظلمي كه در پرسپوليس به او مي شود هر روز دارد اگر در تيم دهه هاي 60 و 70 پدرش بازي مي كرد مي توانست حتي در تست تيمي براي انتقال به پرسپوليس برنده شود ؟ ميثم بائو را چه كسي پيراهن 10 سرخها را پوشانيد ؟ روزگاري اين پيراهن بر تن بر تن چه كساني بود ؟آري بايد بر اين پرسپوليس و فوتبال بايد گريست
4/فوتبالي كه بازيكني چون ميلاد ميداوودي پس از زدن گل پيروزي و ارتقا تيم استقلال اهواز به رده دهم جدول دور افتخار بعد از بازي مي زند و اصلا يادش مي رود كه اين گونه شادماني براي زدن يك گل در خانه تنها نشان از اهداف پايين دارد مي تواند چيزي جز گريه به ما دهد ؟ براستي چرا بايد تا به اين حد خواري و قناعت و كوچك انديشي را ناظر باشيم ؟
5/بر فوتبالي كه تمام دردهايش ” منشور اخلاقي “ است كه نه منطقي بر آن حكم فرما است و نه آدم متخصصي پشت سرش بوده و هيچ كس نمي داند چرا اين گونه دو گانه عمل مي كند و خوديها را بي توجهي و ناخودي ها را تازيانه زده و معضل بزرگي است نبايد گريه كرد ؟
6/ در فوتبالي كه نه مدير و نه سر پرست و نه سر مربي و نه بازيكن و نه تماشاچي جايگاه خود را مي داند مي توان كاري بجز گريه كرد ؟
7/ در فوتبالي كه پول و سرمايه گزاري نتيجه اش استيل آذين مي شود كه 4 تا 4 تا مي خورد و براي هزارمين بار نشان مي دهد كه در د فوتبال پول نيست بلكه بي پولي در كنار نامديريتي است اما همچنان به ناكار آمدها اطمينان مي شود بايد كاري به غير از گريستن انجام داد؟
8/در فوتبالي كه هر روز افترا و فحاشي و بي احترامي و… مي شنويم مي توان كاري بجز گريه كرد ؟
9/در فوتبالي كه نه در المپيك و نه در جام جهاني و نه در هيچ رويداد مهم بين المللي نه مي تواند شركت كند و اگر هم حضور يافته شكست خوردهاي بيش نيست مي توان گريه نكرد؟
10/ در فوتبال بي عشق و بي تماشاچي و پر از كينه چه كاري جز گريه بايد كرد ؟
نمي دانيم صمد براي چه گريه مي كرد اما ما نيز بر اين فوتبال گريانيم/ /http://www.tourajateef.blogfa.com/ tourajatef@hotmail.com