به دنبال چگونه اهدافی هستیم؟

 روزگاری می گفتند که وقت طلا است و گوئی در آن روزگار وضعیت طلا اوضاع بهتری نسبت به این روزهای طلا داشت که هر روز با نوسانات مختلف رو به رو می شود در این حکایت وقت طلا چه حکایت هائی گفته می شد  سخن از دم را غنیمت را می گفتند اما گوئی با افزایش زندگی شهری بجای این که وقت ارزش طلائی گونه خودش را بیشتر کند بدتر می شود و کار به جائی می رسد که شاهدیم آنچه در این دیار هیچگونه ارزش و جایگاهی ندارد طلا ئی بودن وقت و انرژی و سرمایه گزاری است نگاهی به این چند مثال بکنید تا بفمید چرا وقت طلا نیست؟

1/نزدیک به یک هفته از ماجرای اخراج تا ابقای محمد رویانیان   گذشت در طی این هفته چه اتفاقهائی افتاد ؟ نخست اعلام شد که محمد رویانیان که در سفر خارج از کشور بود از پست مدیر عاملی پرسپولیس  کنار گذاشته شده است علت این امر را رئیس هییت مدیره باشگاه پرسپولیس اعلام  کرد بعد ها سخن از ستاد نیروی مسلح آمد و بعد حرفها و احادیث دیگر گفته شد تا سر انجام همه فهمیدند کاخ نشینان وزارت ورزش در خیابان سئول باز فیلشان یاد هندوستان کرده و تصمیم گرفته اند که به یک باره  مدیرعامل باشگاهی که مشغول یار گیری و برنامه ریزی برای تدارک یک تیم هست را در بحبوبه فصل نقل و انتقال به یک باره عوض کنند  بی آن که بیاندیشند  اصولا زمان تغییر به چه دلیل باید این هنگام باشد و جالب اینجا است که مردان به اصطلاح ورزشی مثل درخشان و حمید سجادی و ... از این تصمیم دفاع می کردند این که یک هقته تیم را به شوک بردند و بی آن که کسی بداند به یک باره دو باره رویانیان را پس از اعتراض های زیاد به سر کار خود ابقا کردند و کسی نپرسید این چه فکر و اندیشه ای بود که یک هفته تیم را دچار مسئله کنند  و شاید باعث شدند روند آماده سازی تیم یک هفته عقب بیافتد براستی شخص وزیر ورزش برای این سوال جوابی دارد ؟ حکایت این وقت نشناسی وزیر ورزش بی شباهت از نشناختن زمان مناسب برای قدرانی از تیم ملی فوتبال ایران در ساعت 5 بعد از ظهر یک روز تابستانی نداشت که کسی نفهمید به چه علت باید این گونه وقت را به هدر بدهند  براستی هدف چه بود ؟ این آدمهای حاصر در وزارت ورزش که با وقت نشناسی خود در آستانه المپیک و با برکناری روسای فدراسیون دوچر خه سواری و جودو هم ضربه به تیمهای ما زدند به دنبال چه چیزی بودند ؟  چرا باید این همه ندانم کاری را در این وادی شاهد باشیم؟

2/ دومین نمونه این حکایت وقت نشناسی را در مورد  انتخابات هییت مدیره باشگاه پرسپولیس شاهد هستیم در باشگاه پرسپولیس شایع شده است که بجای نژاد فلاح و مهدی تاج قرار است از مهدوی کیا و افشین پیروانی استفاده شود می گوئیم اکنون وقت این حرفهیا شعار گونه  است ؟ همین آقایان که در باشگاه پرسپولیس هستند می توانند توضیح دهند که به چه دلیل امثال تاج و نژاد فلاح به این باشگاه آمدند و تا این اندازه  وقت و انرژی این باشگاه را تلف کردند ؟  این چه حکایتی است که اکنون در نزدیک به پایان کار هییت مدیره باشگاه قرار است که به یک باره از حیثیت دو نام مهم باشگاه استفاده شود مهدی مهدوی کیا و افشین پیروانی در حال حاضر چه کمکی می توانند در این باشگاه بکنند ؟ این که افشین پیروانی  تحصیلات دکترای تربیت بدنی دارد می تواند کمکی برای مدیریت برای او بکند ؟ مهدوی کیا را که قادر نبودند یک مراسم در شان او برگزار کنند را به چه علت وارد این بازی مدیریتی می کنند ؟ مهدی تجربه بازی در لیگ بوندس لیگا را دارد اما این مسئله ربطی به مدیریت باشگاه پیدا می کند ؟ آیا حکایت این دو نفر چون حضور امثال پنجعلی و خوردبین و پروین در هییت مدیره باشگاه پرسپولیس نیست ؟ چرا از این افراد در کادر فنی استفاده نمی شود ؟آیا بهتر نبود بجای امثال شیرینی و یا برادر دائی در کادر فنی از این مردان استفاده می شد ؟ چرا می خواهیم وقت را تلف کنیم ؟ از بین بردن منابع در این باشگاه تا کی ادامه خواهد داشت؟

3/ حکایت جباری دیگر حکایت این قصه ها است مجتبی جباری از بازیهای تیم ملی بر می گردد و در حالیکه از سوی سر مربی باشگاه یعنی امیر قلعه نوعی به عنوان عضوی از خانواده استقلال نامیده می شود اما از هفته ها قبل هجمه ای به سوی او است  از سوی  باشگاه بیانه ای بر علیه او صادر می شود مدیر عامل او را اخراجی می داند و منصور پور حیدری هم که شایعه بی دلیلی یعنی رفتن او به  سمت پرسپولیس را می شنود می گوید اگر به پرسپولیس برود او استقلالی نیست گوئی کسی نمی داند کسی که به باشگاه دیگر برود یقینا متعلق به باشگاه قبلی نیست می گوئیم تا کی قرار است هر سال مدتها زمان برای  عقد قرار داد جباری صرف شود در این فوتبال ما وقت تا به کی قرار است صرف حواشی شود ؟