نمی دانم که به کدامین سو قرار است که برویم  سالها است که  بحث خلیج فارس را بیان کرده ایم و سخنها بسیار است در بسیاری از مواقع نمی دانم به دنبال چگونه دفاع کردنی هستیم سخنان زیادی از دفاع از ایران و ایرانی و خلیج فارس می کنیم اما گوئی سر رشته را گم کرده ایم این روزها بحث محمد رضا خلعتبری را می شنویم بازیکنی که قرار بود پس از مسابقات مقذماتی جام جهانی همچنان در لیگ خلیج فارس به ادامه فعالیت خود ادامه دهد اما به یک باره قراردادی با تیم عجمان امارات برگزار کرد و به این تیم امارتی پیوست تا فوتبال خود را در این کشور ادامه دهد غافل از این که  لیگ امارات قرار است با نام جعلی خلیج ع – ر- ب- ی برگزار شود این که در قرار داد خلعتبری هیچ نامی از چنین لیگی نبرده باشد کمی عجیب است اما با این همه این بازیکن با این تیم خواسته یا ناخواسته قرار داد امضا کرده است و در بازیهای این تیم شرکت می کند باشگاه پرسپولیس خواهان این است که خلعتبری به این تیم بیاید تا با یک تیر دو شنان بزند و هم یک بازیکن نامی را به ترکیب خود بیاورد و هم این که معتقد است نباید اجازه داد در لیگی به این نام بازیکنی ملی پوش بازی کند به نظر سناریو قشنگی است اما باشگاه عجمان اعلام می کند که  نیاز به یک میلیون دلار برای لغو قرارداد دارد و بازی تمام می شود در این بین مدیر عامل  باشگاه پرسپولیس اعلام می کند دولت باید به این باشگاه کمک کند تا این قرار داد پرداخت شود  اما دولت عوض شده است و عملا کسی نیست که در وزارت ورزش به این زودی برای باشگاه رقمی ندیک به سه میلیارد بپردازد اما در این بین سخنان هوشنگ نصیر زاده رئیس کمیته آیین و مقررات حقوقی جالب است که اعلام می کند  که خلعتبری باید تمارض به آسیب دیدگی می کرد تا قرار دادش لغو می شد !! زهی تاسف که رئیس کمیته  حقوق و حق و عدالت در این دیار این گونه می گوید براستی می دانیم به دنبال چه هستیم ؟ چرا به ایران و ایرانی و خلیج فارس پایبندیم ؟ شاید نمی دانیم که که در این دیار ایران به این دلیل ایران شد و ایران ماند که سه پند پیر کهن را شنید که ما را گفت کردار نیک و پندار نیک و گفتار نیک حال در کجا قرار دارد تمارضی که این جناب به خلعتبری فرمان می دهد ؟آیا کردار نیک  است که به دروغ تمارش کرد ؟آیا گفتار نیک است که زبان به دروغ گشود و سحن از بیماری لا اعلاج داد و یا این که پندار نیک است که  این گونه از نام ایران و ایرانی دفاع کرد؟ این چه اندیشه ای است که ما داریم ؟ فردوسی پیر طوس ما را گفت  زنیرو بود مرد را راستی ز سستی گژی زاید و کاستی

این شعار ورزش ما بوده است ما در گود زورخانه از پاکی و صداقت سخن گفته ایم  اصولا ورزش ما با پهلوانی بوده است با صداقت بوده و با انسانیت همراه شده است حال این گونه باید از نام خلیج فارس حمایت کرد؟ به دروغ به تزویر متوسل شد ؟ این که حلعتبری قرار است پس از هر گل نام خلیج فارس را زیر پیراهنش بپوشد و نشان دهد حکایت مردانه مبارزه کردن است  نه آن سخنانی که این جناب قاضی و وکیل به خورد ملت  می دهد  و می خواهد ملی پوشی را نجات دهد

نمی خواهم از پوریای ولی بگویم از رستم و زال و آرش و تختی سخن ها به زبان آورم این ورزش به هم ریخته است و شعارهایش پر از شور پول و ریا است اما می پرسیم خلیج فارس را باید آلوده کرد؟ ما اینقدر برای وطن پرستی حقیر شده ایم ؟ خلعتبری اشتباه کرده است می دانیم قرار دادی وجود داشته که سخن از این لیگ داشته است اما ما نباید آرزو کنیم برای حفظ نام دست به ریا و تزویر زنیم با ز