در افسانه ها و اساطير يوناني با شخصيتي به نام سيسيفوس آشنا مي شويم او شخصيتي است كه منشا حيله گري انسان است و در افسانه هاي يوناني  به اين علت كه حيله هاي زيادي انجام داده بايد تخته سنگي را تا بالاي كوهي  بالا ببرد ولي قبل از اين كه به قله برسد تخته سنگ از دست او رها شده و كار دوباره آغاز مي شود

سيسيفوس نشانه اي براي حيله زدن آدمي به خودش است  و شايد همان حكايت پارسي را دارد كه بار كج هيچگاه به منزل نمي رسد در بسياري از وقايع اجتماعي ما سيسيفوس داريم دوست داريم بارها و بارها كاري را تكرار كنيم و باز همان نتيجه را بگيريم و سالها و شايد قرن ها اين حكايت در ميان ما باقي مانده و فوتبال هم جدا از اين حكايت ها نيست نگاهي به وقايع اين روزهاي فوتبال بكنيد تا متوجه شويم چگونه سيسفوس هاي ايراني بر سر اين فوتبال كوبيده اند

1/ كفاشيان مي رود ؟ همه از همان 5 سال پيش مي دانستيم كه كفاشيان نمي تواند  سنگ فوتبال ايران را به قله برساند و باز سقوط مي كند او هم چون خيلي عظيم افرادي كه در اين ورزش به كار مشغول بودند خود به خودش حيله زد و نپنداشت كه نمي تواند موفق شود اما باز كارها به او سپرده شد و حالا حكايت استعفا را باز مي شنويم با كفاشيان از تعليق آمديم و هر روز سنگ را بالا برديم و باز سقوط كرديم و گوئي باز هم خيال چنين داريم مشكل كفاشيان نيست حكايت سيسيفوس انديشه هائي است كه مي خواهد ره صد ساله يك شبه بپيمايد مي خواهم خود به خودش حيله بزند و حالا اين چنين است كه شاهد سقوط هستيم و تكرار...

2/ حكايت پرسپوليس : قصه كميته فني بار ديگر عيان شد كميته فني پرسپوليس و بار ديگر علي پروين كه مي خواهد لخت شود و بعنوان مدير تيم نه مدير فني وارد شود اين كميته فني در اندرونش استيلي را دارد كه در مقطعي توسط خود كميته منسوب به كميته فني باشگاه اخراج شد اين همان كميته فني است كه استيلي را معرفي كرد اين كميته فني تشكيل جلسه داد و ژوزه را آورد  اين كميته فني بازيكن انتخاب كرد و پورشه گرفتند و بعد سر مربي آوردند اين كميته فني سالها است كه در فدراسيون فوتبال و در باشگاه ها وجود دارد و سر انجام همه اختيارات را به همان كسي مي دهد كه دكوري چون كميته فني را ساخت ؟ چگونه مردان تحصيل كرده اي چون وطن خواه و آشتياني و پيرواني اين گونه ملعبه مي شوند ؟ چگونه با تجربه هائي چون پروين و خوردبين بار ديگر سيسيفوس گونه از نامشان مايه مي گذارند و چگونه امثال استيلي بار ديگر وارد بازي مي شوند اين سنگ سيسيفوس به قله نمي رسد اما باز حكايت تكراري مي شود

3/ قصه مجيدي : اين حكايت فرهاد مجيدي چيست ؟ چند بار ديگر مي خواهند كه اين سنگ سيسيفوس را بالا ببرند و پايين بياندازند ؟ مگر امير قلعه نوعي در آغاز فصل آماده سازي نگفت كه به مهاجمين جوان تر نياز دارد ؟ مگر او منوچهري  را به همين دليل به استقلال نياورد ؟  مگر او نگفت كه آنهائي كه در ورزشگاه مجيدي را تشويق مي كنند از ما نيستند ؟ حالا چه شده است ؟ فتح الله زاده كه به عنوان شواليه اش كه بخاطر نو آوري مديريتش استناد مي كند و ناراحت است كه چرا آن را جدي نمي گيرند بعنوان يك مدير با مسئله مجيدي چند گانه برخورد داشته است ؟ روزي گفته قلعه نوعي او را نمي خواهد روز ديگر گفته محبوب تر از خيلي ها ئي است كه درورزشگاه تشويق مي شود و بعد مي خواهد بازي خداحافظي بگذارد و حالا در روزهائي كه بايد تمركز داشته و براي رقابت با سپاهان و حضور در جام باشگاه هاي آسيا درست بيانديشد سيسيفوس گونه ادامه مي دهند ؟...

اين تكراري ها  تا به كي تكرار مي شوند ؟ اين سنگ سيسفوس چند بار قرار است تا بالاي قله كه نه حتي چند قدم بالا رود و باز سقوط كند در فوتبال ما چند بار مي خواهيم تكرار كنيم و كارهاي عبث و تكراري و حتي حرفهاي دستمالي شده را تكرار كنيم ؟