هفته پر ز درسهاي دانشگاه فوتبال تمامي ندارد و بازي بارسا و چلسي حكايت ديگري براي فوتبال دوستان داشت بارسلونا محبوب ترين تيم سالهاي اخير در عرض يك هفته دو جام معتبر را نه تنها از دست داد بلكه نتوانست از عنوان قهرماني خود در هر دوي اين دو جام حفاظت كند و اين تمامي ماجرا نبود بارسلونا در نمايشي  از عجز و استيصال دو بازي بزرگ در مقابل رئال مادريد مورينيو و چلسي دي ماتئو را وا داد براستي بايد  چه توجيهي براي اين بازيهاي بارسلونا داشته باشيم ؟ شايد عده اي دوست داشته باشد لقب " ضد فوتبال " را به بازيهاي رئال مادريد و چلسي بدهند اما نگارنده معتقد است كه آنها هم فوتبال ولي با فلسفه ديگر انجام دادند بيائيم منطقي باشيم از دير باز دو گروه براي هر نبردي وجود داشته اند و گاهي يك گروه قوي تر و گروه ديگر ضعيف تر بوده است در اين صورت بايد بگوئيم همواره ضعيف تر باخته است ؟ شايد گفته شود كه بيشتر اوقات اين گونه بوده است اما به ياد داشته باشيم سپاهايان خشايار شاه در مقابل يونانياني كه ماراتن را در پايان آن نبرد آفريدند بي شمار تر بودند هومر افسانه سراي يوناني از نبرد تروا مي گويد كه چگونه يوناني ها با اين كه نيروي بيشتري داشتند اما با حربه اسب تروا جنگ را بردند در شاهنامه ما در حكايت بيژن و منيژه هم رستم و دوستانش با پوشيدن لباس  مبدل بيژن را از چاه مي رهاند و يا در تاريخ داريم سربازان بابك خرمدين به علت اين كه در ارتفاعات بودند همواره بر لشكر عباسيون برتري داشتند پس دفاع كردن بخشي از نبرد است و اين مسئله در فوتبال هم وجود دارد تيمي كه  دفاع كردن را بلد نباشد و نتواند از خطوط دفاعي با تاكتيك هاي متنوع بگذرد محكوم است كه بارسلونا امسال باشد بارسلونا مشكل بزرگش  اين بود كه تغيير تاكتيكي بعد از سه سال موفقيت نداشت  با هم به جزئيات تاكتيك آنها مي نگريم

1/ بارسلونا در بازي با چلسي دو بازيكن ضعيف بازي با رئال يعني آدريانو و آلوز را عوض كرد آن ها با پويول و ماسكرانو و پيكه براي دفاع آمدند  در اين سيستم قاعده  ماسكرانو و پويول بودند و پيكه در كنار بوكتس خط دوم را مي ساخت اما با مصدوميت پيكه بوسكتس جانشين پيكه شد  اين سيستم مشكل داشت زيرا پويول جا مي ماند او هم نتوانست جانشين خوبي براي آبيدال بيمار باشد و چون آدريانو يك بازنده صرف بود  و در سمت راست حفره بزرگي در هنگام نفوذ آلوز وجود داشت نتيجه اين بود كه بارسلونا چون گل دوم  بازي با رئال بار ديگر از حفره چپ گل خورد و گل بعد هم از حفره راست خورد يعني اين كه دفاع سه نفره پپ نتيجه درستي نداشت

2/ بارسا براي حمله چه طرحي داشت ؟ بوسكتس مرد اولي بود كه توپ را مي  آورد به چهار مرد جلوي خود يعني ژاوي و اينيستا و سس فابرگاس و كوآنيكا مي داد و آنها به مسي مي دادند و مسي هم به دنبال سانچز بود مشكل چه بود ؟ ياران بارسا عملا با پاسهاي بي شمار سعي در نفوذ داشتند اما ياران چلسي از تاكتيك مورينيو "يعني توپ را بده و فضا را بگير "بهره بردند بارسلونا  دو مرد كنار خوبي هم نداشت نه كوآنيكا و نه اينيستا  نتوانستند از كناره ها فرصتهاي بي شمار درست كنند و تنها يك بار كو آنيكا و يك بار هم مسي و اينسيتا توانستند خللي در سيستم دفاعي چلسي بوجود آورند چرا ؟

 زيرا چلسي 4 مدافع قد بلند در خط دفاعي كه آفسايد گيري نمي كرد را به كار برده بود جلوي اين چهار مرد اوبي ميكل و مريلز و لمپارد بودند و جلوي اين دو ماتا و راميرز كه آنها هم معمولا زياد نفوذ نمي كردند و دروگبا هم به عقب بر مي گشت يعني  يك  چند ضلعي عجيب كه آرايش 1-2-3-4 و در هنگام اخراج تري به 5-4 تبديل شد  چلسي فضاي پاسكاري تا پشت محوطه هيجده قدم مي داد و اجازه مي داد بارسا  سانتر كند منتهي چون ابراهيموويچ يا بازيكن سر زن  در بارسا نبود بارسا بار ديگر بايد به عقب بر مي گشت از سوي ديگر بارسا توازن در دو جناح نداشت و بيشتر توپها از سمت راست خود مي آورد كه آنجا هم به مشكل بر مي خورد بارسلونا تنها يك شوت خوب توسط مسي زد كه به تير خورد و ضربه هاي كاشته هم نمي توانست از حريف بگيرد و اگر هم مي گرفت خيلي بد آنها را چون ضربه كاشته اي كه در اثر خطاي  جان تري بدست آورد بد مي زد

3/ يك تيم در  ال كلاسيكو و نيمه نهايئ جام قهرمانان اروپا چند موقعيت بايد بدست آورد ؟ در ال كلاسيكو شاهد بوديم كه بارسا چگونه توسط ژاوي و تيو  دو فرصت تك به تك را از دست داد در بازي ديروز هم شاهد بوديم كه مسي يك تك به تك و يك پنالتي را از دست داد براستي بايد يك تيم چنين بي توجه در ضربات آخر باشد ؟ مسي كه روحيه خوبي نداشت نبايد پشت ضربه پنالتي مي رفت اما رفت و بارسا نتيجه را ديد

4/ بارسا فرسوده است بازيكني چون پويول پير  و به احتمال فراوان براي اسپانيا دل بوسكه هم دردسر مي سازد بازيكناني چون اينيستا و ژاوي هم بازيهاي يك نواختي دارند و تمركز بيش از اندازه روي مسي كار بارسا را خيلي مشكل مي كند از سوي ديگر بارسلونائي ها عصبي و خسته هستند و اين نشان از اين دارد كه تيمهائي كه مي خواهند همه جامها را ببرند چه تاواني مي پردازند

5/ بارسا تنوع تاكتيكي ندارد در اين بازي ها ديديم سبك تيكي تاكا هم  داراي ضعف است از سوي ديگر شايد مدرسه فوتبال ماستايا محصولات خوبي داشته باشد اما تكيه تنها به اين مدرسه و بي توجهي به خريد هاي خوب براي بارسا گران تمام مي شود همه مي دانيم بارسلونا با اتئو و رونالدو و استيچكوف و رونالدينيو و ريوالدو و كومان و كرايوف و ... افتخارات زيادي داشته است اما تعصب و اصرار بيش از اندازه گوارديولا به مدرسه ماسايا شايد بايد پاياني داشته باشد

6/ اما رفتارهاي ورزشي هم جالب بود تماشاگر بارسلونا بعد از يك هفته تاريك در پايان بازي سه شنبه شب به پا مي خيزد و يك صدا براي تيم دست مي زند اين تماشاگر نه بطري آب براي راميرز و  نه ال نينو پرتاب نمي كند و گوارديولا اولين كسي است كه به دي ماتيو اين پيروزي را تبريك مي گويد و رفتارهاي غير معمول انجام نمي دهد نمي دانم اگر اين اتفاقات در ايران بود فرياد " حيا كن و رها كن " دست از سر مربي و ستاره هاي تيم  رها مي شد يا خير ؟