به كجا مي توانيم رويم ؟
حكايت هاي تفاوتهاي ما با فوتبال جهان مدتها است كه بر زبان آورديم و نوشتيم و سر انجام جز حسرت و آه ترفندي نبستيم از امكانات مالي و سرمايه گزاري و برنامه ريزي و مديريت گفتيم از سازندگي و آينده نگري ها سخن رانديم اما هر روز كه مي گذرد متوجه مي شويم كه ما حتي در اولين بحثهاي مديريت مانده و آنها پيش مي تازند
تيمهاي آلماني گل سر سبد فوتبال جهان شده اند و به سلطه بلامنازع اسپانيائي ها در فوتبال جهان لطمه هاي زيادي خصوصا در سالهاي اخير وارد كرده اند كه گل سر سبد آنها بازيهاي ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا بوده است بايرن مونيخ و دور تمند 8 گل به ثروت مندان و با افتخار ترين لا ليگا يعني زده اند شايد جالب باشد كه نگاه دقيق تر به دو تيم بايرن مونيخ و دورتمند داشته باشيم و بيانديشم كه اين دو تيم براي آينده خود چه اقدامي مي كنند ؟ بايرن مونيخ در پايان اين فصل يوپ هاينكس سر مربي مسن خود كه تيم را مدعي اصلي سه جام بوندس ليگا(آن هم صاحب اين عنوان شدند) قهرمان جام حذفي و ليگ قهرمانان كرده كنار گذاشته و به سوي گوارديولا خواهد رفت گوارديولا به يارن مونيخ مي آيد تا نسل جديدي را براي فوتبال بايرن مونيخ ساخته و نگذارد اين تيم در مسير پيشرفت خود توقف كرده و در جامهاي خود غرقه شود آن گونه بارسا اين روزها شده است و شاهديم كه بازي يكنواخت و خستگي ستارگاني چون مسي و ژاوي و اينيستا و پيكه و آلوز و ويا ...درد امروز بارسلونا است در حاليكه رئال مادريد همچنان مشغول دعواهاي مورينيو با حداقل 15 بازيكن خود است و خبر مي رسد بار دير به چلسي بر مي گردد تا كهكشاني ديگر را طراحي كند كلوپ سر مربي دور تمند هم دو ستار بزرگ خود را با قيمت هاي چند برابر به بايرن مونيخ مي فروشد كه مهمترين آنها مهاجم لهستاني تيم خود است كه چهار بار دروازه رئال را باز مي كند اما كلوپ مي خواهد چون دوران كاري خود در ماينز و حالا در دور تمند سرمايه گزاري كند و سرمايه هائي را كه ساخته به كار اندازد به اين جمله هاي آخر بنگريم نگهداري از جريان سرمايه گزاري و حفظ سرمايه هاي بدست آمده اساس موفقيت تيمهاي بايرن مونيخ و دور تمند است ما چه كرده ايم ؟
نمي خواهم از روند ناموفق باشگاه داري سخن برانم كه مثنوي هفتاد من مي شود و يا از نحوه سازندگي در رده هاي تيمهاي پايه غمنامه بنويسم كه اشكها بسيار بايد بر آن ريخته ايم از قصه مديريت و برنامه ريزي هم نمي گويم كه حرفها بسيار است نگاه من به يك نكته كوچك است زمين ورزشگاه آزادي از بعد شرايط چمن تنها زميني بوده است كه ارج و قرب بزرگي داشته است ما در اين ورزشگاه نزديك به 40 ساله قرار بود بازي استقلال و الريان در اين ورزشگاه برگزار شود اما در فاصله چند روز مانده به اين مسابقه براحتي با انجام يك ميتينگ سياسي كيفيت اين چمن را از بين مي بريم متولي نگاهداري از اين ورزشگاه وزارت ورزش است و شركت هاي وابسته به نگهداري تجهيزات از سوي اين نهاد تغذيه مالي مي شوند اما ميتينگ سياسي بر روي اين چمن توسط دولت انجام مي شود و براحتي كيفيت چمن ورزشگاه كاهش مي ايبد يعني ما نه به اين فكر هستيم كه سر مايه گزاري كنيم و ورزشگاه هاي خود را تجهيز كنيم و نه آن كه براي تيم خود يعني استقلال زمينه سهولت يك بازي روان را بر روي چمن مناسب فراهم مي كنيم مي پرسيم با يان طرز تفكر چگونه مي خواهيم به آينده خوش بين باشيم ؟ اين همه غفلت و بي توجهي ما را مي تواند به جام جهاني و حتي حضور نصف و نيمه در سطح اول جهان برساند ؟به آلماني ها بنگريم آنها هم اكنون از هاينكس پير تا كلوپ جوان مربي كار آزموده دارند و مي خواهند كه باز هم پيشرفت كنند اما ما حتي قادر نيستيم زمينه راحتي را براي نمايندگان كشورمان آماده كنيم و با اين همه ادعا مي خواهيم به جام جهاني برويم و متعجب هستيم كه چرا سپاهان و تراكتور سازي و تيم ملي ما به اين راحتي به رقباي آسيائي خود مي بازند و همچنان هم در اين توهم خود هستيم و خود را قدرت برتر آسيا مي دانيم و جام جهاني و قهرماني در آسيا را از اصول بديهي تصور مي كنيم آري از ناكجا به ناكجا آباد ديگري مي ريم و نامش را مسير گذاشته ايم