يادداشتي براي نامحبوب ها

به عنوان يك عاشق فوتبال و كسي كه سالها است در اين عرصه قلم مي زنم  گمان ندارم كه احساسات را بايد در خود مدفون كرد و طرفداري و يا عدم علاقه به يك تيم اگر چاشني تعصب و توهين به رقيب و قضاوت عجولانه و نابخردانه و مغرضانه نداشته باشد را چندان مهم نمي دانم از اين رو خيلي دوست دارم كه بگويم هيچگاه فوتبال آلمان مرا خوشنود نكرده است  در تاريخ فوتبال مي خوانيم ‍ژ‍رمنها در سال 1954 براي اولين بار قهرمان جام جهاني شدند آلماني با هر برگر بزرگ در حالي در برن سوئيس قهرمان شدند كه بسياري معتقدند كه آنها  شاهكاري بزرگ كردند كه از خرابه هاي جنگ بر خواستند و قهرماني جهان را بدست آوردند هر چند كه  در سال گذشته  شايعاتي مبني بر دو پينگ اين تيم در محافل خبري منتشر شد اما آنها در آن جام مجارستان محبوب با كاپيتان پوشكاش را در حالي  در فينال مقهورخود كردند كه در مراحل اوليه به اين تيم باخته بودند  آلماني ها در سال 1966 روي بد فوتبال را ديدند و در فينالي بسيار مشكوك به انگلستان باختند اما مظلوميت آلماني ها در رقابتهاي 1970 نمودار شد جائي كه بكن بائر جوان با كتفي در رفته نيمه نهائي جام  بازي را به ايتاليائي ها واگذار كرد آلماني ها  در دوره بعد را بار ديگ تيم بزرگ ديگري را ناكام كرد و يك تيم محبوب را از رسيدن به قهرمان جهان محروم كردند و هلندي ها با رهبري كرايوف بزرگ در خاك آلمان مقهور شدند  قصه قرباني كردن آلماني ها در جام جهاني 1982 تكرار شد و آنجا هم در ديداري بسيار جنجالي ياران پلاتيني را از رسيدن به فينال محروم كردند و فرانسه هيدالگو كه براستي شايسته حضور در فينال بود به ديدار رده بندي فرستادند آلماني ها در 1990 قهرمان جهان شدند و يكي از بهترين تيمها را در جام جهاني 1990 داشتند اما به واقع آنها در زشت ترين فينال  ادوار جام جهاني قهرمان شدند آنها در فينال 2002 هم حضور داشتند ولي اين بار محبوب ديگري چون برزيل بازنده نشد تا به جمع مجارستان 1954 و هلند 1974 بپيوندد اين اتفاق در فينال 2010 هم رخ داد تا اسپانيا  قهرمان جهان شود بايد بگويم در بيشتر دوران طرفدار فوتبال آلمان نبودم ولي هر گاه كه طرفدار آنها شدم باز از سوي آنها نا اميد شده و تصميم گرفتم همچنان قرابتي با اين فوتبال با نظم و ماشيني نداشته باشد در عرصه باشگاهي   هيچگاه از قهرمانان آلماني انرژي بزرگي نگرفتم و براي من تيمهاي هامبورگ با ماگات و دورتموند  و بايرن مونيخ هيتسفيلد دوست داشتني نبودند  اما بايد بگويم در فينال 2012 علي رغم بي علاقگي به ژرمنها دوست داشتم كه آنها بر چلسي  دي ماتيو پيروز بشوند زيرا به هيچ عنوان نمي توانستم به خودم بقبولانم كه تاكتيك برتر بايد منجر به ارائه يك  بازي كسل كننده شود اما دي ماتئو ايتاليائي مردي كه از مكتب فوتبال كاتانچيو ايتاليا مي آيد توانست بار ديگر همه محاسبات را بر هم زند آنها در نيمه نهائي در مقابل بارسلونا و فينال جام جذفي در برابر ليورپول و فينال ليگ قهرمانان اروپا با ارائه يك بازي در گيرانه و با دوندگي بسيار و بستن منافذ بازي ها را ببرند هرچند كه در هرسه بازي چاشني شانس با آنها بود آنها در برابر بارسلونا و چلسي  از دو ضربه پنالتي گل نخوردند  و در بازي با ليورپول هم گلي خوردند كه داور بازي قبول نكرد  اما  نمي توان قرعه و شانس را عاملي منفي دانست زيرا براي بسياري از تيمها چنين حوادثي پيش آمده است زيرا همگان مي توانستند حدس بزنند كه آرين روبن بازي فينال و مسي نيمه نهائي به هيچ عنوان در شرايط آرماني از بعد روحي نبوده اند اما چلسي ارائه كننده بازي بود كه تيمها را مجبور مي كرد كه به خواسته آنها  بازي كنند  چلسي تيم مسني بود پس توپ را به حريف مي داد و روزنه ها را مي بست و اين خود تاكتيكي  براي موفقيت در يك بازي مدافعين چلسي در اين بازيها به واقع كم اشتباه بودند و  اشلي كول و بوسينگوا  هيچگاه اجازه نمي داند كه مرداني نفوذي چون مسي و آلوز و ريبري و آرين روبن  از كناره ها نفوذ كنند آنها اين بازيكنان را مجبور مي كردند كه به داخل زده و در فضاي شلوغ آنجا يا توپ را از دست بدهند و يا اين كه شوتهاي بزنند كه در تراكم بازيكنان دفع مي شد  ياران چلسي به خوبي مي توانستند در فضاهاي بين ضربه ها و دروازه خودي قرار بگيردند مدافعين باهوش چلسي اجازه نمي دادند كه اسير يك  و دو ها بشنوند و يا اين كه چك را وادار كنند كه غافلگير شوند قدرت سر زني مدافعين چلسي جز يك بار كه توسط مولر خدشه دار شد در بقيه بازي بسيار كاررائي داشت آنها در بازي با ليورپول و با كارو مهاجمين ليورپول دچار مشكل بودند اما در بازي با بارسلونا و بايرن مونيخ چون اين دو تيم سر زنهاي برجسته اي نداشتند بسيار موفق بودند براستي اگر نگاهي به گل چلسي  در بازي فينال بيافكنيم و ضربه استثنائي دروگبا را مشاهده كنيم متوجه مي شويم چرا بايرن مونيخ نتوانستند از آن همه تعداد كرنر زده شده بهره بگيرد ولي چلسي از تك موقعيتهاي توپهاي سانتر شده به روي دروازه بهره مي گرفت  خونسردي و عوامل روحي يكي ازموفقيتهاي بزرگ فوتبال است كه چلسي آن را بخوبي نشان داد كسب موفقيتها در آريانس آرنا  مونيخ و نيوكمپ بارسلونا  در راستاي اثبات همين عقيده است چلسي نشان داد تك ستاره ها همچون چك و لمپارد و كول و دروگبا حتي  در سنين بالا موثر هستند

درس هاي نيمه نهائي دوم اروپا

در سهاي نيمه نهائي دوم

 درس اول :

 جمله عجيبي را خوزه مورينيو در مصاحبه پايان بازي نيمه نهائي ليگ قهرماني باشگا ه هاي اروپا مي گويد  و آن جمله اين است

" پيروزي در ال كلاسيكو باعث باخت ما در نيمه نهائي  ليگ قهرمانان اروپا شد" شايد اين جمله  مورينيو  اولين درس نيمه نهائي ليگ قهرمانن باشگاه هاي اروپا باشد و اين حكايت چيزي نيست جز آن درس قديمي نبردها كه مي گويد " گستردگي جبهه ها باعث اضمحلال ارتش ها مي شود " اين درس را بسياري از فاتحين جنگ داشته اند  خوب به خاطر داريم بزرگاني چون امپراطور كوروش كبير و اسكندر مقدوني و آتيلا و چنگيز و ناپلئون و هيتلر ... بعلت گستردگي جبهه هاي ارتشهايشان با مشكل رو به رو شده است و اين درس تاريخي نشان مي دهد كه در فوتبال هم بايد جاه طلبي 100% را كنار گذاشت رئال مادريد توانائي جنگ 120 دقيقه اي با بايرن مونيخ را نداشت و شايد اگر آن بازي كه در دقايق اول بازي خود با بايرن مونيخ داشت در بقيه  مدت بازي هم مي كرد بايرن مونيخ گلهاي فراواني مي خورد اما چنين نشد زيرا كه لا ليگا ليگي فشرده تر از نظر تعداد بازي  نسبت به بقيه ليگ ها است  و براي تيمهائي چون رئال مادريد و بارسلونا كه در همه بازيهاي ليگ خود تهاجمي بازي مي كنند و نمي توانند به تساوي فكر كنند و به نيروهاي خود استراحت بدهند  پيروزي در ديگر جبهه ها سخت است اما اين تمامي ماجرا نبود

 درس دوم : داور هاي زمين زياد تر شد اند اما آيا دقت داوري بالا رفته است ؟ در بازي بايرن مونيخ و رئال مادريد شاهد بوديم كه داور مجارستاني به هيچ عنوان در حد جانشيني ساندرو پل داور بزرگ و هم وطنش كه بازي فينال جام جهاني 1994 را سوت زند نبود ساندرو پل همان داوري  است كه بازي ما در برابر استراليا در ملبورن 1997 هم سوت زد او يك پنالتي بسيار مشكوك براي رئال گرفت و يك پنالتي واضح را براي آنها چشم پوشي كرد داور بازي در طول مسابقه نشان داد كه چون داور تركيه اي بازي بارسا و چلسي در حد اين ديدار ها نبودند

 

 درس سوم : هر دو تيم از يك دروازه بزرگ بهره مي گرفتند دروازه بان هائي كه نشان دادند در يك تيم فوتبال محافظت از قفس توري كار بزرگي است  و اين مسئله براي چلسي ديگر  فيناليست جام هم صادق بود  كاسياس و نوير در طول بازي نشان دادند كه براي موفقيت يك تيم فوتبال تا چه حد دروازه بان مهم است هر چند كه نوئر جوان در اوايل بازي اعتماد به نفس كافي را نداشت اما به مرور خوب شد و در آخر بازي يك قهرمان به تمام معني بود و نشاني از سپ ماير و شوماخر و اولي كان و لمن   ديگر دروازه بانان افسانه اي آلمان را بروز داد

 

درس چهارم : توازن در دو جناح نشانه اي از يك تيم بزرگ است  بايرن مونيخ با  زوجهاي خوبي در جناحين بودند لام و روبن  در راست و ريبري و آلابا در سمت چپ بارها به رئال مادريد فشار آوردند   همين اتفاق براي رئال هم افتاد آنها كه  با دي ماريا و آربروا از سمت چپ و مارسلو و كريس رونالدو از سمت راست بسيار موثر بودند ووقتي با تعويض دي ماريا و آمدن كاكا اوزيل به سمت چپ رفت اين توازن چشم نواز تر شد هم بايرن مونيخ و هم رئال مادريد با حضور مهره هائي كار آمد در همه نقاط زمين توانستند بازي چشم نوازي را نشان دهند اين اتفاق براي بارسا نيافتاد چون مردان سمت راستش بسيار قوي تر از سمت چپ ضعيفش بود

 

درس پنجم : نبرد ميانه ميدان هم حكايت زيبائي داشت و جنگ اشنايگر و گوستاوو و كروس با خديرا و آلونسو  نشان از اولين نقطه نبرد داشت در طول بازي شاهد بوديم هر چقدر خديرا و آلونسو خسته تر شدند بايرن مونيخ به بازي تسلط بيشتري داشت و مورينيو سعي داشت كه بازي را به جناحين و با فرار مارسلو و رونالدو  از راست و اوزيل و بنزما از چپ بكشاند اما مردان مياني خط هافبك بايرن مونيخ اين فرصت را خصوصا در محوطه جريمه كمتر مي دادند اوزيل و رونالدو به همراه  مارسلو و بنزما تا پشت محوطه جريمه خوب بودند اما براستي محوطه جريمه براي آنها قدغن شده بود

 

 درس ششم : از دروازه بان ها گفتيم اما بد نيست  از زوجهاي طلائي دو تيم در قلب دفاع ياد نكنيم  هر دو تيم از بهترين خطوط حمله در ليگها و اروپا برخوردارند اما اين دليل نمي شود كه هنرمندان بزرگ خط دفاعي را نداشته باشند زوج بواتنگ و اشتوبر چون په په و راموس براستي از بهترين ها زمين بودند و شايد در نيمه اول كمي سردر گم مي نمودند اما در مابقي بازي براستي قوي بوده و دو گل بزرگ دو تيم يعني ماريو گومز و كريم بنزما را كنترل كردند اين دقيقا  دردي بود كه بارسا داشت و افسوس در اينجا است كه اشتوبر و تري دو مدافع مياني برتر اروپا در فنيال حضور نخواهند داشت

 

تورج عاطف