درس افتتاحيه
شايد يكي از جذاب ترين بخشهاي مسابقات المپيك مراسم افتتاحيه آن باشد كه ميزبان با هزاران ترفند سعي دارد كه آن را در خفا تمرين كند تا با اجراي آن در روز نخست جهاني را به شگفتي ببرد و از اين رو است كه كشورهاي ميزبان با استفاده از تمامي پتانسيل هنري و صنعتي خود جهان را وادار به تحسين كشورشان بنمايند و المپيك لندن 2012 هم از اين قاعده مستثني نبود
در مراسم افتتاحيه المپيك لندن همگي شاهد بوديم كه تاريخ بريتانيا به تصوير كشيده شد و شايد بسياري از جميعت جهان را به شگفتي فرو برد كه به چه علت افتتاحيه يك مسابقه جهاني بايد تا اين حد جنبه ملي داشته باشد شايد بسياري علت اين امر را نمي دانند چنانچه نگارنده هم بر حسب حدس و گمان نظريه اي دارد و آن را اين گونه شرح مي دهد كه بعلت اين كه المپيك 2012 با استقبال و شوق عميق مردم انگلستان روبه رو نشد و بسياري از مردم با توجه به مشكلات سياسي و اقتصادي خود نگاه بدبينانه اي به المپيك داشتند برگزا ر كنندگان مراسم المپيك با ارائه تاريخي از انگلستان مي خواستند روزهاي سخت و عبور از آنها را ياد آوري كرده و اميد را به كشور باز گردانند و از سوي ديگر نشان دهند كه اعطاي ميزباني المپيك و اعتماد جامعه بين المللي به كشور ميزبان ماحصل قرن ها سعي و تلاش و كوشش و جانفشاني بريتاني ها بوده است و از اين رو نبايد المپيك را واقعه اي سخيف دانست هر چند كه ملعبه بسياري از شر كتها و باندهاي تجاري شده است
شايد چنين درسي بتواند براي فوتبال ما هم مورد استفاده قرار گيرد و آن چيزي جز اين نيست كه بزرگان فوتبال ما قدر و قيمت خود را با نگاهي دو باره به تاريخ حضور خود بدانند امروز بزرگ پرسپوليس محابا قدر و ارزش خود را نمي داند و از اعتبار خود خرج مي كند نخستين نگاه را به علي پروين مي اندازيم او 40 سال است كه در فوتبال كشور حضور دارد او در كسوت بازيكن و مربي افتخارات زيادي كسب كرده شايد اگر مراسمي و يا فيلم مستندي براي علي پروين نمايش داده مي شد كه افتخارات و حضورش را به تصوير مي كشيد امروز او را ملعبه سياسي كاري ها مي ديديم ؟
آن روزها كه پروين بازو بند كاپيتاني تيم ملي و پرسپوليس را مي بست امثالي چون غمخوار و رويانيان و كاشاني و انصاري فرد و خطيب كجا بودند ؟آيا پروين بايد اين گونه حقير شود كه پست او را به يك باره بگيرند و بعد بگويند ماموريت تو تمام شده است ؟ پروين نبايد شان خود را حفظ مي كرد و اصلا هيچگاه اين چنين از اعتبار خودش خرج نمي كرد ؟ انگليسي ها در مراسم افتتاحيه خود دوران فئوداليزم و انقلاب صنعتني و جنگهاي جهاني را به تصوير كشيدند تا به مردم بي انگيزه خود ياد آوري كنند كه چه ملت بزرگ و تاريخ بزرگي دارند آيا زمان اين فرا نرسيده كه امثال پروين به خودشان آيند و بدانند كه در فوتبال نبايد اين گونه ملعبه شوند و چقدر بزرگ هستند ؟ و يا همايون بهزادي را بخاطر مي آوريم هنوز در ميان كلكسيون كيهان ورزشي قديمي من عكسي وجود دارد كه همايون بهزادي را نزديك به بيست سانتيمتر بالاتر از دستهاي دروازه باني نشان مي دهد و تيتري كه " بالا بالا بالاتر "
او كاپيتان ايران و پرسپوليس بود آيا بايد به امثال همايون بهزادي ها كساني چون رويانيان مجوز دائمي مدرسه فوتبال پرسپوليس را با منت بدهند و آن را رسانه اي بكنند ؟ چرا اين بزرگان ما قدر خود را نمي دانند ؟ در كميته فني پرسپوليس بزرگاني وجود دارند كه هر كدام كاپيتان تيم ملي و پرسپوليس بوده اند مرداني چون آشتياني و درخشان و پروين ...آيا اين كميته فني بايدمورد پرخاش رويانيان قرار گيرد ؟ همين مسئله براي استقلال نيز هست رسولي نژاد در چه جايگاهي است كه از مسائل فني استقلال ايراد بگيرد ؟روي نيمكت استقلال قلعه نوعي و ستار همداني و مير شاد ماجدي و حميد بابازاده هستند كه سالها در فوتبال بوده اند و يا مرداني چون رحمتي و نكونام و حيدري ... هستند كه اميد هاي ما براي جام جهاني بوده و هستند آن وقت رسولي نژاد بايد براي استقلال نسخه فني بچيچد ؟ از فرهاد مجيدي مي پرسيم آيا در شان او است كه اين گونه ملعبه امثال رسولي نژاد ها قرار گيرد؟ فوتبالي ها ما نياز به يك باز پخش افتخارات خود دارند آنها بايد بدانند كه براي رسيدن به اين جايگاه خود چه مسيرهائي را پيموده و در شان آنها نيست كه اين گونه تحقير سياسيوني شوند كه تازه قدم به اين وادي گذاشته و هيچگاه نمي توانند سر رشته كار را در دست گيرند و فردا روزي هم چون غمخوارها و كاشاني ها و قريب ها و آشتياني ها ... مي روند اما امثال پروين ماندني است اگر قدر خود را بداند كاش از درس افتتاحيه المپيك درس بگيريم