از مرگ کلی تا صعود تیم ملی والیبال

همیشه استعداد عجیبی داشتم که مسائل مختلف را به هم ربط بدهم شاید این مسئله ربطی به ذهن داستان نویسی من داشته و شاید هم دوست داشتم که برای همه مسائل دنیا معنائی بسازیم و شاید به همین دلیل بود که این مقاله را می نویسم

 امروز 15 خرداد 1395 دو اتفاق بزرگ برای ورزش ایران و جهان رخ داد اتفاق بزرگ ورزش ایران صعود به المپیک پس از بیش از نیم قرن بود  و این که والیبال المپیکی داشته باشیم سالها بود که تصورش می کردیم و در قلبهایمان باور داشتیم که شایسته آن هستیم و سر انجام  در ریو 2016 به آن رسیدیم  شاید جملاتی چون این که در ذهنمان تصور کردیم و در قلبمان باور داشتیم بهتر می تواند اتفاق دوم  امروز را مرتبط به اتفاق اول بنماید اتفاق دوم امروز مرگ محمد علی کلی اسطوره بزرگ ورزش دنیا  باشد مردی که  این جملات را برایمان گفت که

"هرگاه کاری را بتوانم در ذهنم تصور کنم  و در قلبم به آن اعتقاد داشته باشم قادر به انجام آن هستم"

این جملات مردی است که قهرمان المپیک و قهرمان جهان و محبوب ترین ورزشکار و شاید شخصیت جهانی شد مردی که توانست  شعارهای زیبائی دهد او با جنگ مخالفت کرد حتی اگر عناوینش را گرفتند تغییر دین داد و اسطوره ای شد که با مالکوم ایکس  دنیائی دیگر برای خیلی ها ساخت او قهرمان نه تنها سیاه پوستان که نماینده مردمانی بود که امید داشتند روزی از چنگال تفاوت ها و تبعیض ها نجات پیدا می کنند و حالا محمد علی کلی در حالی رفت که به مدد شعار او والیبال ما به المپیک راه پیدا کرد داستان بسیار عجیبی است که مرگ محمد علی کلی را به صعود والیبال ربط دهیم یک بوکسور افسانه ای چراغی را روشن کرد که سالها پیش والیبال ما با تصورش و ایمان قلبی و کار و تلاش و ممارست به آن دست یافت و چه خوب خواهد بود که  این مسئله تعمیم دهیم و حداقل در بسیاری از مسائل اجتماعی که این روزها و سالهای اخیر برایمان رخ داده است رابیشتر مشاهده کنیم قبل از رفتن به المپیک موفقیت  سینما ایران در فستیوال کن را داشتیم جائی که  باور کردنی نبود که سینمای ما موفق به دریافت جایزه شود همان سینمائی که افتخار بدست آوردن اسکارش هم برایمان ماندنی شد

به ورزش بر می گردیم موفقیت کشتی فرنگی  در سالهای اخیر را از یاد نبردیم کسب مدال های طلای بی شمار در المپیک لندن 2012 را بخاطر داریم  ما در دوو میدانی و پرتاب دیسک نقره المپیک را گرفتیم و بانوان ما چندین مدال گرفتند در جام جهانی  فوتبال در مقابل قهرمان آفریقا به تساوی رسیدیم و با آرژانتین آن مبارزه دیدنی را کردیم و قبل از آن در لیگ های جهانی والیبال چه افتخارهائی داشتیم  اتفاق ها بی شمار هستند اما همه آنها در سایه یک شعار بزرگ است که باید تصور از پیروزی داشته باشیم و باور قلبی به آن کنیم و با تلاش و کار و تمرین و ممارست به آن برسیم کاری که کلی کرد مردی که هیچگاه از تمرین و تلاش خسته نشد چون نگاهش به خودش قهرمان بودن و یگانه شدن بود  امروز چند ماهی به المپیک مانده است وورزش ما بزودی قرار است که در آوردگاه ریو خود را بیابد  در ریو بسیاری از ورزشهای ما حضور دارند و خیلی ها چون فوتبال حاضر نخواهند بود  و یاد محمد کلی و مصداق بارز باور به عقاید این قهرمان  یعنی صعود تیم والیبال به المپیک را باید سرلوحه کار خود کنیم  که آنگاه قادر به انجام کاری هستیم که در ذهنمان وقوع آن را متصور باشیم در قلبمان به آن ایمان بیاوریم و سرانجام با تمرین و ایمان و امید و عشق به آن برسیم و چه خوب است همیشه به یاد بیاوریم این روز بهاری را که  یاد آور امید و موفقیت و سمبل شهامت و تهور و عشق برایمان بوده است 

کدامین ارزش ؟

گزارشگران دو مسابقه  تراکور سازی با النصر و ذوب آهن در مقابل العین  دست به حماسه سرائی می زدند گزارشگر تبریزی می گفت " تراکتور سازی  بازی به یاد ماندنی در برابر النصر انجام داد حماسه ای که سالها در اذهان می ماند و حذف تراکتور سازی هیچ چیز از ارزش های این تیم کم نمی کند " و در سوئی دیگر گزارشگر اصفهانی هم بازی العین و ذوب آهن را بازی در حد فینال مسابقات اعلام می کرد و باز هم اعلام کرد که حذف  ذوب آهن هیچ چیز از ارزش های این تیم کم نمی کند  و.......

 براستی از کدام ارزش ها صحبت می شود ؟ ارزش هائی که در ایران از آن صحبت می کنند برای  بارسلونا و بایرن مونیخ که بارها قهرمان اروپا شده اند هم گفته می شود ؟ آیا کسی پس از حذف این دو تیم بزرگ توسط آتلتیکو مادرید سخن از ارزش های کم نشده این دو تیم کرد ؟ چرا سعی داریم که ارزش های مجازی به فوتبای بدهیم که براستی خوار شده است ؟ می پرسیم چه چیزی را در  این فوتبال  ارزش می گزاریم

تیم ملی فوتبال ایران که باید  بالاترین استاندارد را در هر فوتبال کشوری داشته باشد  آنقدر از دید مسئولین بی ارزش است که حتی زمین تمرین مناسب و البسه قابل اتکا کیفی  ندارد و برای بازی های تدارکاتی در راه جام جهانی باید دست به دامان قرقزیستانی بشود که بازی اش در برابر لبنان  کنسل می شود  آیا ما برای  تیم ملی فوتبالمان ارزش قائلیم ؟

 تیم ملی امید  ایران پس از انتخابی 1980 نزدیک 36 سال است که به المپیک نمی رود اعضای این تیم و کادر فنی اش نه تنها توبیخ نمیشوند بلکه در برنامه های مختلف هم دعوت می شوند و حتی  در فدراسیون فوتبال کار را به احضار پلیس 110 می کشانند آیا تیم امید ما ارزش دارد ؟

تیم استقلال خوزستان قهرمان ایران می شود استقلال خوزستان قرار است بعنوان نماینده ایران در همین مسابقاتی که  سپاهان و ذوب آهن و تراکتور سازی  امسال و دیگر تیم های  ایران سال های پیش حذف شدند و از ارزش هایشان کم نشده !! در سال آینده  شرکت کند اما این تیم سر مربی اش عبد الله ویسی را و دروازه بان بی نظیرش خسوس و مدافع برترش کولی والی را از دست داده است و معلوم نیست تا پایان فصل نقل و انتقالات چه بلائی سر این تیم می آید اما قهرمان ایران  و ارزش هایش  برای ما محفوظ است هر چند کاندیدای اول حذف شدن در مسابقات سال آینده باشد

 تیم استقلال تهران ستاره ای دارد به نام امید  ابراهیمی که تیم را رها می کند و به سر تمرین نمی آید این ستاره ملی پوش  به تیمش پشت می کند آن هم در حالیکه  باید در فینال جام حذ فی تیمش بازی کند اما برای او دست هم می زنند و ارزش های تیم استقلال را  برای او یاد آوری می کنند!!

تیم ذوب آهن در آسیا حذف می شود آن هم در حالی که در غیاب کاپیتان مسن خود یعنی رجب زاده  عملا در فولاد شهر دل به قاسم حدادی  بسته که او هم در سنین افول خودش هست این تیم با این امکانات  وارد این مسابقات شده است  و بعد از بازی بسیاری شادی و سرور دارند که خدا را شکر که تیم ایرانی حذف شد چون طرفداران پرسپولیس ایران را  غمگین کرد  پیدا کنید پرتقال فروش ( ارزش ) را

  در برنامه نود شاهد بودیم امثالی چون نوید کیا چگونه از ارزش هائی چون پیشکسوتی و  دانستن جایگاه ها و حفظ حرمت ها  دفاع می کند و این ارزشها را چگونه  در یک روز به جایگاه امروزش یعنی بی ارزشی می رساند  اما باز سخن از ارزش می کنیم

 می پرسیم تا به کی در توهم زندگی می کنیم ؟ این گونه ارزش های خودمان را بی ارزش کردن را چه می نامیم ؟  از سال پیش  تا به امسال چه کاری برای  نمایندگان کشورمان در مسابقات قاره ای انجام دادیم ؟ سپاهان که سه مربی عوض می کند بازیکنان خارجی اش محروم هستند با یک امپراطور به نام نوید کیا  همه معیارهای تیم داری را زیر پا می گذارد آنگاه چگونه می خوا ستیم موفق باشیم ؟ تیم تراکتور سازی هم  بدون آمادگی وارد بازی ها می شود اول با الیویرا شروع می کند بعد با قانون نظام وظیفه کلکسیونی از سربازان فراری را در جمع خود می بیند تیمی که نه هماهنگی دارد و بعد با امیر قلعه نوعی جان می گیرد و ستاره اش فرزاد حاتمی می شود که در ملوان به زور حضور داشت می توانست  موفق شود ؟ ذوب آهن که  برای تقویت تیمش کار بزرگی انجام نداد  چگونه می توانست در سه جبهه لیگ و جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا بجنگد ؟ از نفت سخن نمی گوئیم که خود از عجایب است که نماینده چهارم ما که در بازی های پلی آف شرکت کرد و حذف شد امسال وجود خارجی ندارد

 اینها ارزش های ما هستند که کماکان  حفظ شده اند وقتی آخرین قهرمان ما در آسیا یعنی تیم پاس امروز در دسته سوم کشور است آیا می توان هنوز از حفظ ارزش ها سخن گفت ؟

از اشکهای سوارز تا امپراطوری نوید کیا

سالها است که از قیاس های مع الفارق  بین فوتبالفارسی و فوتبال جهانی گفته ایم  قصه ما تنها مربوط به امکانات و سرمایه گزاری و برنامه ریزی و مدیریت این دو نوع مدیریت فوتبال نیست بلکه  نخست باید فرهنگ  فوتبال حرفه ای را جا بیاندازیم و بعد وارد عمل شویم

 ژنرال چینی که در سه هزار سال پیش کتاب " هنر رزم " را نوشت و امروز در بسیاری از موسسه های مدیریتی تدریس می شود و بسیاری معتقدند که ناپلئون بناپارت در جنگها و فیلیپو اسکولاری در فوتبال از آن بهره های فراوان جسته اند می نویسد " نخست باید تفکر پیروزی برای ارتشی باشد سپس وارد جنگ شود و نه این که  در جنگی حاضر شده و به دنبال پیروزی بگردد " حال باید دید این تفکر برای پیروزی چیست ؟

برای بیان ساده این مسئله  مثالی در مورد قهرمانان سال گذشته لا لیگا و لیگ خودمان که امسال در لا لیگا شاهد همان قهرمان بودیم در حالیکه سپاهان قهرمان لیگ ما یازدهم می شود  می زنیم و این در حالی است که بارسلونا قهرمان جام حذفی کشورش شده است و در فینال سوپر جام اسپانیا شرکت خواهد کرد در نیمه نهائی رقابتهای چمپیونز لیگ حذف می شود اما سپاهان در جام حذفی حذف و در آسیا ضعیف ترین نمایش بین تیمهای ایرانی را دارد براستی تفاوت فقط در  این است که نقش جهان سال ها است خاک می خورد و نیوکمپ از مدرن ترین ورزشگاه های دنیا است ؟

آیا تفاوت در نبود مسی و سوارز و نیمار و اینیستا و ... در سپاهان است ؟  یا این که نبود افکاری چون محرم نوید کیا در بارسلونا است؟!!! صحبت های نوید کیا را در برنامه 90 شنیدیم کاپیتانی که معلوم نیت مدیر عامل است و سر مربی است و یا این که مالک باشگاه است  ؟  سپاهان با افکار نوید کیا به سقوط افتاد تیمی که چون بارسلونا محدودیت در استفاده از بازیکنانش داشت این تیم با سر مربی  سابقش شروع کرد  اما روز به روز بدتر شد در سوی دیگر بارسلونا با محرومیت فیفا رو به روشد تیمی که اجازه نداشت بازیکنی تا نیم فصل به جمع خود اضافه کند و هنگامی که در نیم فصل هم آلکس ویدال و آردا توران را اضافه کرد  اتفاق بزرگی برای این تیم نیافتاد

 بارسلونا نزدیک به دو ماه مسی را بعلت مصدومیت نداشت و هنگامی  که هم مسی به میدان بازگشت هیچگاه مسی با 5 توپ طلائی جهان نشد  بارسا از کمبود نیروی انسانی رنج برد  و همه فصلی فاجعه بار را برای بارسا خصوصا زمانی که مسی را از دست داد متصور بودند اما  بارسلونا تفکر قهرمانی داشت فکر تیمی بر فردی چیره شد برای بارسا با هم قهرمان شدن مهم بود و چنین شد که این تیم  حتی بدون مسی هم می توانست در برنابئو 4 گل به رئال بزند بارسلونا افت کرد به رئال و اتلتیکو ...  در روزهای پایان سال باخت اما انسجام تیمی حفظ شد وقتی الوز یا ویدال بد اخلاقی می کردند حتی اگر بارسا در نیوکمپ عقب می افتاد ومی باخت تیم یک پارچه بود کاپیتان تیم اینیستا  روی نیمکت بود و تعویض می شد ستاره بارسا و اسطوره  آن و حتی اسپانیا بود

 اینیستا در سنتیاگو برنابئو به رئال گل می زند اما توسط تماشاچیان رئال هم تشویق می شود آیا اینیستا هم چون محرم رفتار کرد ؟ تیم سپاهان بازیکنانی  داشت که استیماچ از ترسش مجبور شد قید آنها را در بازی برگشت در برابر استقلال بزند و با جوانان وارد بازی شود اما بارسا بازیکنی چون سوارز را دارد که با این که 5 جام سال گذشته و تا قبل از جام پادشاهی یک لا لیگا دیگر برده و آقای گل مسابقات است  وقتی در بازی فینال حذفی صدمه می بیند گریه می کند   این تفکر سوارز افسانه ای است این همکاری بین مثلث  سوارز  و مسی و نیمار از کجا نشات می گیرد ؟آن پنالتی مسی و سوارز از چه فکری است ؟  فکر این که بارسا مهمترین است اما در سپاهان چه  رخ می دهد ؟ محرم نوید کیا به خودش اجازه می دهد به سر مربی بگوید که چه بکند ؟ محرم نوید کیا با این فرهنگ دل بسته که تیمی دیگر او را بخواهد ؟ کدام باشگاهی بغیر از فوتبالفارسی محرم نوید کیا را تحمل می کند ؟آیا او بزرگتر از سمیر نصری در منچستر سیتی است که پلگرینی او را به بازی نگرفت ؟آیا اواز گوتزه بایرن مونیخ بزرگتر است ؟ آلوز اگر بی اخلاقی می کند باید روی نیمکت بنشیند نه این که جانشین انریکه شود  اما امپراطوری نوید کیا که ناشی از فرهنگ  فوتبالفارسی است به جنگ می رود که شاید پیروز شود جنگی که تفکر " من " بجای " ما " دارد فوتبال یک تیم دارد نه نفراتی تک به تک که کنار یکدیگر به توپ لگدی می زنند این را خیلی ها از جمله نوید کیا نمی دانند  فوتبالفارسی و جهانی فرقشان در نیوکمپ و نقش جهان فقط نیست  فوتبال جهان و فوتبالفارسی فرقشان در تفکری است که امثال اینیستا دارند و نوید کیا ها هنوز معتقدند فکر بازنده اشان خریدارانی دارد