از پند دولت آبادی تا مشکل سن مدیران

 

از پند  محمود دولت آبادی تا کهولت مدیریت/ تورج عاطف

امروز میلاد یکی از تاثیرگذار ترین چهره های ادبی کشور است. از محمود دولت آبادی سخن می گویم مردی که بی گمان حق زیادی بر گردن ادبیات داستانی ایران دارد .  روزگاری  اوگفت

"اندیشیدن را جدّی بگیریم. اندیشیدن.

آنچه که ما کم داریم، مردان و زنانی هستند که اندیشیدن را جدی گرفته باشند.

اندیشیدن باید به مثابه یک کار مهم تلقی بشود. اندیشه ورزیدن.

بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم"

درد امروز جامعه ایران که ورزش و در نتیجه فوتبال هم شامل آن می شود " بی اندیشه " بودن است. سالها است که بدون اندیشه و برنامه ریزی و هدف گزاری و سو مدیریت گذراندیم . امروز  از زبان مدیریت پرسپولیس می شنویم که این تیم تا به حال 40 میلیارد بدهی را پرداخت کرده است و هنوز 8 میلیارد دیگر نیز دارد. مدیر باشگاه در مورد بدهی های مالیاتی باشگاه می گوید در طی  سالها هزینه باشگاه بیشتر از در آمد بوده و به همین دلیل به همت وزیر دارائی و وزیر ورزش و جوانان قرار شده است که این بدهی ها مورد بررسی مجدد قرار گیرد!  این بخشی از فاجعه مدیریتی یک کشور است. این که چگونه باشگاهی که  هزینه هایش از در آمدش بیشتر است به گفته جناب سرپرست 50 میلیارد بدهی دارد  و مدیران اسبقش خم به آبرو نمی آورند و یا این که سالها بدون عایدی مثبت کار می کند و کسی صحبتی از چگونگی ادامه این روند فاجعه آمیز نمی کند مقوله ای است که به سخن دولت آبادی عزیز ارتباط  دارد . ما نمی اندیشیم .

 امروز سخن از بازنشستگانی که همچنان مشغول مدیریت هستند و جنگ بر سر این است که نیروی جوان بیاید اما مشکل مدیریت ما تنها ارتباط به سن دارد ؟  سن مدیران ما بالا است اما  فرسودگی اصلی و اضمحلال از سیستم مدیریتی است. شاخص های ما قدیمی است . بررسی بر  سر ادامه کار مدیریت ها فرسوده است . تاوانی برای سو مدیریت پرداخت  نمی شود   و اینها مهمتر از سن مدیری است که می تواند برود و بنا بر قانون متداول  رابطه بجای ضابطه یک فامیل و اصطلاح امروزی اش آقا زاده ای بیاید. مگر ما قانون های غیر اصولی را بارها امتحان نکردیم و بخش بزرگی از نیروهای فعال کشور را در سالهای گذشته کنار نگذاشتیم ؟مگر در سالهای اول انقلاب  نامه ای مبنی بر ابطال کرسی های ایران در جوامع بین المللی به بهانه بی فایده بودن قبلی ها که مردانی چون دکتر محمد توکل  بود را امتحان نکردیم؟ مگر طرح 27 ساله ها را برای تیمهای ملی آزموده نشد؟ جوانی باید همراه قابلیت و توانائی باشدو اصولا مدیریت انتصابی است که مشکل اصلی و بی گمان فرسودگی افکار و سیستمها و  نیاندیشیدن است

پهلوانان مرده اند

 

پهلوانان مرده اند/تورج عاطف

پهلوانان در فرهنگ ایران  جایگاه بالائی دارند و فرقی نمی کند که از نوع اساطیری آنها چون فریدون و رستم و زال و بیژن و سیاووش بوده و یا پهلوانان بزرگی در عرصه ورزش ایران نظیر پوریای ولی وپهلوان یزدی بزرگ وپهلوان سید حسن رزاز و پهلوان مصطفی طوسی و پهلوان غلامرضا تختی و حتی در عرصه های دیگر ورزشی چون فوتبال نظیر مردانی چون منصور خان امیر آصفی  باشند. پهلوان جایگاه بزرگش بخاطر عشق به ملتش هست که در روزگاران امنیت  خانواده و محله و شهر و کشور را به آنها می سپردند. پهلوان واژه بزرگی که شاید هدایت در کتاب سه قطره خون و مسعود کیمیائی در " داش آکل " به آن اشاره دارند. پهلوان یعنی راستی که از اولین آموزگار فرهنگ و ادبیات و ورزش ایران فردوسی بزرگ  شنیده ایم

" زنیرو بود مرد را راستی "

" ز سستی کژی زاید و کاستی ".

باری  روزگار عوض شده است و حرف برای مردم و به نام مردم بسیار و کار برای مردم اندک و ناچیز است  و حکایت پهلوانان بسیار دور از ورزشکاران این روزهای ایران زمین  است . پهلوان ایرانی شده است برندی برای پست و مقام و سر انجام آبروریزی که با شاخ و شونه کشیدن و زد و خورد  قلدارهائی که مرگ  پهلوانی را رقم زده اند.

یک فوتبالیست چون هر ورزشکاری می تواند با این اوضاع اقتصادی به فکر جیب و پول و مال اندوزی هایش باشد. کسی نمی خواهد که فوتبالیستی  چشم به یوروهای 14000 برابری و دلارهای بیش از 12000  برابری اسکناس رایج  ببندد اما  دروغ  و ریا با ملت کردن حکایتی را زمزمه می کند که چیزی جز " پهلوانان می میرند" نخواهد بود.

 بازیکنانی از تیمشان که در محرومیت نقل و انتقال است با تمامی شعارهای مردمی که می دهند براحتی می روند. بالاخره آنها که تختی و امیر آصفی نیستند اما این که مردم را وجه مصالحه قرار می دهند دردناک است .  بازیکنی  جواب تلفن سر مربی نمی دهد و به تمرینات پیش فصل نمی آید چون یک پنالتی گرفته است و در حالیه  سه فصل دیگر قرار داد دارد  با منت با ملت صحبت می کند . دیگر بازیکن می گوید تیم سابقش همه کار کرد تا او نرود و این برایش مایه افتخار است که به تیمش پشت کرده اما سحن از طرفدار و مردم می کند!آن دگر جوانک تیم ملی که حضور در جام جهانی با پیراهن تیم ملی کشورش را منتی بر سر ملت ایران زمین می گذارد! او می خواسته که به قول خودش در هالیدی باشد!

این روزها به نام مردم حرف زدن و از جانب آنها شعار دادن درد بزرگتری برای ملتی است که غرق در رنج و نگرانی ها است. براستی  صداقت  هم چون پهلوانان مرده است افسوس

هیچ فتحی در کار نیست

هیچ فتحی  در کار نیست !/ تورج عاطف

شعارهای ناخوشایندی بر  روی سکوهای ورزشگاه استادیوم  یک صد هزار نفری سردادند . جائی که تماشاگران عصبانی به صورت خود جوش  به زعمی یا برنامه ریزی شده شعارهائی که  سراسر از خشم  و غیر متعارف بود را نصیب وزیر ورزش و جوانان و مدیریت باشگاه حواله کردند.

مردم خسته و خشمگین به دنبال پاسخی برای احقاق حقوقشان بودند که چون همیشه با سکوت و تهمت و افترا و فرافکنی روبه رو شدند.  تماشاچیان آگاه از جریان فوتبال می پرسیدند چرا تیمشان نمی توانند چون بسیاری از تیمهای جهان  نظیر منچستر سیتی و چلسی و رئال مادرید و... اگر نمی توانند خرید های بزرگ داشته باشند حداقل نیروهای خود را حفظ کنند ؟اما پاسخی داده نمی شد که البته پاسخی هم نبود زیرا بازیکنان باید چون همه مردم ایران خسته از کلمات و شعار هستند و به دنبال آن چیزی هستند که هر شهروندی در سراسر دنیا آن را می خواهد که چیزی جز آرامش و تامین مالی خانواده نیست. اینها شعار نیستند مردمان دهه های اخیر دیگر دنبال شعائر ایده آلیستی نمی گردند. در این میان بازیکن مقصر نیست.

تماشاچی فوتبال هم عاری از این دغدغه ها نیست . فوتبال باید وظیفه اصلی خودش را برای آنها انجام دهد یعنی تولید شادمانی  کند اما  فوتبال دولتی ما قادر به این کار نیست همان گونه که اقتصاد دولتی هم موفق به تامین رفاه وآسایش و سهم بیشتر از احترام و روابط بین المللی و تجارت بین المللی نشد.

در این میانه جنگ علی فتح الله زاده و امیر حسین فتحی هم در نوع خودش جالب است . جنگ مدیر سابق و فعلی باشگاه استقلال که با واژه " فتح " نام خانوادگیشان ساخته شده است اما برای استقلال و فوتبال هیچگاه  فاتحی نبوده اند. فتح الله زاده می گوید او حاضر است 8 میلیارد تومان به تیامی بدهد که این روزها در امارات پیشنهاد 20 میلیارد تومانی دارد! سوال از علی فتح الله زاده این است که او این مبلغ را از کجا می خواست تامین کند ؟ مگر فوتبال  دولتی ما اسیر همین خاصه خرجی ها نبوده و  قرارداد تیموریان که این روزها بر سر زبان ها بخاطر این روش مدیریت خرج از کیسه ملت نیست؟

می پرسیم اگر قرار بود به تیام 8 میلیارد بدهند به بقیه تیم چقدر و این حجم هزینه افزایش یافته را چه کسی باید تقبل می کرد ؟ فتح الله زاده ها و رویانیان ها  شکستهای فوتبال دولتی را نوشتند. فوتبال دولتی ما دیگر جان ندارد همان طوری که اقتصاد ما هم در روزهای جان کندن است زیرا خاصه خرجی و سو مدیریت ها و فساد و تباهی  هیچ  فتحی برای مردم نخواهد داشت. ملت خشمگین مستاصل است چه بر روی کوی ورزشگاه یا در کنج کسب  و زندگی  خویش   

درد ما فقط  فرار سرمایه ها نیست

" درد فوتبال فرار سرمایه ها نیست "                       

 

فوتبال ما خوب نفس نمی کشد زیرا  درگیر مشکلات اقتصادی است که ارتباط مستقیم به کلان سیاستهای اقتصادی دارد. اقتصاد ایران دچار مشکل است زیرا با توجه به موقعیتش باید  موازنه  مثبت اقتصادی اش چندین برابر شود.

صحبت از موازنه اقتصادی به  این معنی است که ما باید نگاهی جدی به واردات داشته باشیم . اشتباه ما این است که می اندیشیدیم که واردات حداقل می تواند کمکی به حال ما بکند و این ریاضت را به خودمان می دادیم اما می پرسیم  کشوری چون کره شمالی که  این گونه است می تواند جز کشورهای پیشرو در اقتصاد دانست ؟ پاسخ به این سوال را همه می دانیم . ما واردات خود را بر اساس سیاست های غلط و عمدتا بر پایه رانت و فساد اقتصادی پایه ریزی کردیم زیرا مدیریت ناکار آمد به دنبال برنامه دراز مدت نیست و از این رو ما بجای آن که مواد اولیه مناسب و ماشین آلات و فن آوری و متخصص  وارد کرده و تولید محصولاتی  بکنیم که بتوانیم آنها را صادر کنیم تنها نفت می فروشیم و هزاران قسم کالای یک باره مصرف می آوریم  و  یکی از نتایج  این می شود که ارزش پول ما کمتر می شود زیرا جایگاه بالائی در تجارت جهانی نداریم. فوتبال ما این روزها مشکل دارد زیرا صادرات دارد بی آن که در ازای آن واردات مفید داشته عایدی از آنها البته  بجز برای دلالها داشته باشد.

این که  بازیکنان شاخص لیگ داخلی ما که در جام جهانی بودند منتقل شدند  غیر طبیعی نیست آنچه که دردناک است  فوتبال ما و خصوصا باشگاه های ما عایدی از این انتقالها  ندارند. باشگاه های ما ضعیف هستند و به همین دلیل لاغر تر می شوند. امروز در چلسی کورتوآ و ازارد و ویلیان  فروخته نمی شوند مگر آن که جانشینانشان بیایند. فوتبال ما  نمی تواند این گونه باشد.

 ما نمی توانیم از فروش بازیکنان عایدی داشته باشیم . ما مواد خام خوبی در داخل کشور داریم که باید با استفاده از دانش و فن آوری به بهره وری برسانیم .امروز  سجاد آقائی و صیادمنش  وآذری در استقلال  دشتی و رمضانی در سایپا وطاهرخانی و عباسیان در پرسپولیس و... هستند اما وقتی که موقع بهره برداری از آنها می رسد موازنه اقتصادی تیمها صفر و حتی  منفی  می شود زیرا اقتصاد کلان فوتبال  ما مدیریت بلند مدت و برنامه ریزی نداریم و تیمهای ما خالی می شوند و وقتی جوانه ها به  سر انجامی می رسند ( که در بسیاری از اوقات بخاطر فساد و عدم صبر و نداشتن آموزش و روحیه حرفه ای  به آن نمی رسند ) ما عوایدی از صادرات نداریم و باید زانوی غم بغل کنیم . درد فوتبال ما فقط فرار سرمایه ها نیست ما مدیریت مالی صحیحی نداریم .

رو نمائی از پرسپولیس 97

 

رونمائی از پرسپولیس97/ تورج عاطف

قهرمان دو فصل گذشته لیگ برتر! ایران در حالی رونمای کرد که عملا بخاطر  شاهکارهای مدیریتی که رقیب آبی پوش و شاید کل فوتبال ایران با آن در گیر است با مشکلاتی رو به رو بود. خیریتی که آقایان برای قهرمان لیگ گذشته و یکی از نمایندگان فوتبال ایران در نیمه نهائی غرب آسیا تدارک دیدند باعث شد که پرسپولیس در نیم فصل اول نتواند بازیکن جدیدی بجز عالیشاه بازیکن قرضی اش به تراکتور سازی اش را پس بگیرد و در عین حال چهار مهره مشهورش چون امیری و مسلمان و احمد زاده و صادق محرمی را از دست بدهد. پرسپولیس در حالی بازی اول خود را در استادیوم جدید امام رضا برگزار می کرد که بسیاری از عاشقان فوتبال آرزو می کردند که اجرای چنین طرح هائی بجای حیف و میل ها ی اقتصادی در صدر اخبار ایران زمین باشد..

پرسپولیسی ها در درون دروازه رادشوویچ را داشتند . دروازه بانی که به نظر می رسید باید  از بعد روحی بهتر عمل کند اما او هم چون اکثر دروازه بانهای دوم هر تیمی مشکلاتی حاصل از دور بودن از میادین رسمی را داشت.

 خط دفاعی پرسپولیس از عناصر آشنای سالهای گذشته اش بهره می گرفت جانشین صادق محرمی کسی جز حسین ماهینی نبود که در این بازی پایین ترین بازده را به نسبت دیگر عناصر خط دفاعی برترلیگ های گذشته که به نام پرسپولیس ثبت شده است را دارا بود . جناح راست پرسپولیس بارها مورد حمله قرار گرفت و ضربه پذیر به نظر می رسید .

سید جلال حسینی فرمانده  بی بدیلی در قلب دفاع بود و در کنار او خلیل زاده هم مسلط تر به نسبت فصل پیش به نظر می رسید. انصاری در این بازی نشان داد که به آن مدافع چپ دو فصل پیش نزدیک  می شود

پرسپولیس در خط میانی دو هافبک تدافعی یعنی کامیابی نیا و نور الهی را داشت که هنوز بارقه هائی از خشونت در بازی آنها را می توانستیم ببینیم و هر دو چون حسینی صاحب اخطار شدند که با توجه به محدودیت های نیم فصل  اول  برای سرخها  خوب نیست

بشار رسن و علیپور  به نظر می آید زمان می برد تا بدنهایشان از زیر فشار بدن سازی رهائی یابند.

نعمتی و علیپور دو مهاجم تخریب گرو سخت کوشی بودند که نیاز هماهنگی بیشتر با همدیگر داشته و در این بازی کمتر از سوی هافبکها تغذیه شدند. پرسپولیس روسپید در بازی رو نمائی فصلش بود ضمن آن که مردانی چون منشا و شایان مصلح و جوانانی چون طاهر خانی و علوان زاده روی نیمکت دارد که باید در نیم فصل اول خودشان را نشان دهند زیرا در نیم فصل دوم با اضافه شدن ترابی و رفیعی و شریفی و شیری رقابت برای حضور در ترکیب  اولیه سخت خواهد بود

پرسپولیس نیاز به زمان دارد  به انتظار می نشینیم