باله اروپائی
فوتبال اروپا در اوج هيجان خود قرار دارد بازيهاي يرو 2012 به گونه اي پيش مي رود كه هر بازي مي تواند به مراتب بيش از صدها سمينار و درس و كلاس و كتاب و جزوه فوتبال را به مخاطبين و صد البته عاشقانش بياموزاند فوتبال اروپا در صحنه خود درگيري هاي قدرت و جنگندگي را با سرعت و تكنيك بارها ترجمه مي كند و شاهد آن مسابقات بين پرتغال و دانمارك و هلند و آلمان و چك و يونان و اسپانيا و ايرلند و كرواسي ايتاليا و انگلستان و سوئد و فرانسه و اوكراين است در تمامي اين مسابقات تيمهاي چك و پرتغال و آلمان و اسپانيا و انگلستان و فرانسه و كرواسي موفق تر بوده اند كه نمايانگر
1/ فوتبال تكنيكي و سرعتي بسيار موفق تر از فوتبال همراه با درگيري فيزيكي و تخريبي است تيمهاي سرعتي نشان داده اند جابه جائي بي شمار در زمين و ارائه پاسهاي بي شمار و سرعت و بهره گيري از پراكندگي در زمين كه منجر به رهائي از سيستم يارگيري مي شود تا چه حد مي تواند موثر باشد و شاهد بوديم مرداني چون ژاوي و اينيستا و سيلوا در اسپانيا و ولكات و ولبرگ در انگلستان و ريبري و نصري در فرانسه و ناني و رونالدو در پرتغال و اوزيل و شواشنايدر در آلمان چگونه در اين روش سرعت و تكنيك موفق تر از هافبكهاي تخريبي بودند
2/ نقش مردان نوك حمله است در سيستمهاي چهار خطي عوض شده و اين بازيكنان ديگر مردان سر گردان در منطقه جريمه نيستند نقش تورس در اسپانيا و گومز در آلمان و بنزما در فرانسه و كارول در انگلستان را بنگريم اين بازيكنان بعنوان سازندگان فضا و موقعيت گل شناخته شده اند بنزما از بهترين نمونه هاي اين طرز فكر است كه يك مهاجم نوك نبايد دقايق بي شمار در محوطه جريمه زمان خود را تلف كند همين طرز تفكر را در تيم سوئد شاهد بوديم كه زلاتان چگونه در بازي در برابر انگلستان رو به سازندگي آورده و بن بست تاكتيكي سوئد در نيمه اول را در نيمه دوم حل و به نوعي رهائي بخشيد بالهاي راست و چپ به همراه مدافعين چپ و راست به عقب نشيني مردان نوك مي توانند منافذ زيادي را در دفاع هاي متراكم باز كنند و موجب اتفاقهاي زيادي روي دروازه حريف بشوند
3/روزگاري گفته مي شد يكي از مشكلات سيستم 2-5-3 در اين بود كه پيستونهاي كناري داراي توان فيزيكي بالا نمي توانسته كه باشند و مرداني چون برمه در آلمان دهه 90 در سيستمهاي فوتبال جهان كم بوده اند كه چنين تواني داشته باشند حال نگاهي به گلن جانسون و اشلي كول در انگلستان و دبوشي و كليشي در فرانسه و لام و بواتنگ در آلمان و آربلواو آلبا در اسپانيا ... بياندازيم اين بازيكنان به واقع چون پيستونها عمل مي كنند و بارها به محوطه هيجده حريف نفوذ كرده و دوباره به جايگاه خود باز مي گردند
4/ نقش مدافعين مركزي با هافبكهاي مياني بسيار تماشائي است مربع تدافعي و آغاز حركات تهاجمي در تيمها را اين مربع مدافعين مياني و هافبكهاي تدافعي بازي مي كنند و تيمهائي كه از مربع كامل تري چون مربع پيكه و راموس و بوسكتس و ژاوي آلونسو در اسپانيا و يا خديرا و شواشتايگر و هولمز و بادااشتوبر در آلمان و... بهره مي برند داراي استحكام بيشتري هستند
5/تيمها در بازيهاي خود براحتي سيستمهاي جانشين دارد و شاهديم كه چگونه تيمي چون انگلستان مي توان از سيستم 2-4-4 خود تبديل به 2-1-3-4 و يا 2-3-1-4 تبديل شود تنوع تاكتيكي را در فرانسه و اسپانيا و آلمان و حتي پرتغال هم شاهديم اين جام مردان قد كوتاه و لي سريع چون ريبري و نصري و ولكات و ژاوي و اينستاو اوزيل و ... مي توانند سرنوشت تيمها را روشن كنند
6/سانترهاي صحيح و عدم تعجيل در ارسال و تمركز در جاگيري به موقع از اولين عوامل ثبت گلهاي زيبائي چون گل كارول به سوئد و يا گلهاي بنتلر به پرتغال و يا گل روسيه به لهستان شده است
7/ خونسردي در زدن ضربه آخر را در بازيها بارها ديده ايم گل پيروزي بخش پرتغال در بازيبا دانمارك گلهاي گومز به هلند و گلهاي ي تورس و سيلوا و فابرگاس به ايرلند گل كرواسي به ايتاليا ناشي از دقت در زدن ضربه آخر است
و اين داستان ادامه دارد