تا به كي عذاب بكشند ؟
امروز مي خواهم از تماشاچيان بنويسم كه همه ظاهرا به آنها احترام مي گذارند اما در اصل بيشترين رنج به آنها داده مي شود و با كوچكترين اتفاقي در ورزشگاه هم به آنها لقب تماشاچي نما و اوباش و... داده مي شود دوست دارم همه ما به خود آئيم و ببينيم اين بندگان خدا كه گناهي جز اين ندارند كه عاشق ورزش هستند چه رنجي مي كشند نمي دانم ديروز مردان تصميم گيرنده اين ديار نگاهي به بازي پنجم فينال غرب آسيا بين تيمهاي مهرام و الرياضي كردند و يا اين كه غرق در روز مرگي هاي همه ما بودند اما اگر اندكي نگاهي به اين سيل مشتاقاني كه براي مسابقه نماينده هم وطنشان با نماينده لبنان پا به سالن گذاشتند با ديده خدمتگذاري و نه طلبكاري مي كردند شايد اندكي به خود مي آمدند تمامي بسكتبال در روز گذشته فرياد يك سالن مخصوص بسكتبال براي شهر تهران را فرياد كرد ديروز سر مربي تيم الرياضي مي توانست از كمبود امكانات يك سالن مخصوص بسكتبال سو استفاده كند و بازي را به تعطيلي بكشاند او بي دليل سعي در متشنج كردن جو ورزشگاه نداشت او مي خواست از ازدحام و كمبود امكانات و فشاري كه به تماشاچي مي آمد سو استفاده كند و آنها را وادار به واكنش نمايد تا بازي تعطيل شود اما تماشاچي نجيب نشست و تيم خود را تشويق كرد و باز هيچ نگفت و فرياد نزد كه چرا بازي كه مي توانست حتي 50000 تماشاچي را به سالن بكشاند اين گونه برگزار شد همين داستان را عادل در برنامه خودش نشان مي داد تماشاچي اصفهاني در شهري كه ميلياردها دلار صادرات فولاد و... داشته التماس مي كند كه اجازه ورود به ورزشگاهي دهند كه جائي براي نشستن نداشته است مردمي كه بليط خريد بودند اما با آنها رفتاري چون تبهكاران مي شد مردمي كه حتي با معلوليت به ورزشگاه مي آيد به نماينده فدراسيون التماس مي كند كه بگذارند كه حالا كه نمي تواند فوتبال با پاهاي معلولش بازي كند حداقل لذت ديدن فوتبال را داشته باشد و از پشت فنس رهائي يابد همين داستان را در هنگام بازي سايپا و تراكتور سازي را در كرج ديديم و يا به ياد داريم در شهر قم و در هنگام بازي پرسپوليس و صبا چه اتفاقهائي افتاد تماشاچي تراكتور سازي كه از كوه و كمر بايد بگذرد تا فرياد بزند غيرت آذري تمام نمي شود بايد احترام داشته باشد تماشاچي آباداني كه روي گنج ايران نشسته است بايد حرمت داشته باشد در انزلي و رشت تماشاچي بايد توجهي داشته باشد چرا راه دور رويم در مسابقات واليبال در آمل شاهد بوديم كه تيم كاله اين شهر چه در خواستي براي افزايش سالن داشت ؟ اين كه حكايت هاي طولاني چون تجهيز قصه نقش جهان اصفهان و يادگار امام تبريز و ثامن مشهد همچنان ادامه دارد يك بحث است اما اين كه باز هم پيروز مي شويم و باز هم بي توجهي مي شود درد ديگري است آخر بايد اين همه سال طول بكشد تا اصفهان كه روزگاري از نصف جهان نام داشت اين همه رنج به عاشقان فوتبالش دهد ؟آخر در كجاي اين قاره آسيا شهري كه دو نايب قهرماني ليگ قهرمانان آسيا را دارد چنين محروميت به طرفدارانش مي دهد ؟ بسكتبال ما كه به المپيك رفت در ميان بزرگان جهان حضور داشت بايد از داشتن يك سالن اختصاصي در پايتخت در مضيقه باشد ؟ حرفها زياد هستند اما ديروز را بايد روز نجابت گذاشت روزي كه تماشاچيان عاشق ايران را ديديم تماشاچيان كه به ورزش و سلامتي و شور و نشاط عشق مي ورزند اما كسي به آنها نگاه هم نمي كند تماشاچياني كه خيلي راحت زير تيغ كميته هاي انضباطي عجيب و غريب براحتي مي رود محروم مي شود و ملقب به هر چيزي مي شود اما باز هفته ديگر به عشق تيمش در سالن ها و استاديوم ها حاضر است ديروز مهرام در غرب آسيا آقائي كرد اما تماشاچي ايراني نشان داد كه نجيب است كه سكوت مي كند و روي تير برق و درخت و ... مي نشيند و بليط مي خرد به ورزشگاه راهش نمي دهند و حتي كتك مي خورد اما باز فرياد عشق مي زند و وقتي كه فاجعه اي چون نابينائي سرباز احمدي و كشته شدن در هنگام بازي ايران و ژاپن در راه مسابقات جام جهاني 2006 رخ مي دهد باز تنها او مقصر است بد نيست در آخر هم بگوئيم كه در پي در گذشت بازيكني در ليگ فوتبال ايتاليا قوه قضائي مشغول بررسي اين موضوع است كه چرا ماشين پليس پارك شده در مدخل ورودي ورزشگاه باعث شده كه آمبولانس با سه دقيقه تاخير به محل حادثه برسد اما ما در اينجا همچنان تماشاچي را مقصر مي دانيم با او نامهرباني مي كنيم و او را به از دست جان و روان و حتي انگيزه هايش براي حضور در ورزشگاه ها سوق مي دهيم افسوس و باز هم افسوس كاش به خود آئيم
تورج عاطف