در تب المپيك

تب المپيك بد گونه داغمان كرده است فكر  نمي كرديم پس از يورو 2012 اين گونه عاشق و غير عاشق ورزش به دنبال المپيك باشد براي همه ما المپيك نويد بخش حسرت و دلتنگي و دلخوشي به تك ستاره ها بود اما حالا ناراحتيم كه چرا 5 المپيك نقره ما نتوانسته اند طلا شود و يا اين كه چرا يوسف كرمي اين گونه بي خيال برنز را از دست داده است امروز همگي ما به تمامي عاشق شده ايم عاشق بنا و سوريان و نوروزي و سليمي و ... و در اين ميان بر سر فوتبال مي كوبيم

آري فوتبال رنجمان مي دهد كه اين گونه دهان باز كرده و اين گونه هزينه بر است و فرياد مي زنيم بر سر سر مربي و مربي و بازيكن ميلياردي و مي خواهيم كه اي كاش در فوتبال تخته و بجايش به دوميداني و تكواندو و كشتي فرنگي و ... برسند

بايد بگوئيم كه در همه جاي دنيا فوتبال ورزش اول است و بيشترين در آمدها را دارد  در خود اسپانيا بازيكناني چون كاسياس و ژاوي و ... بيشتر از نادال و يا نايب قهرماني تكواندو المپيكشان يعني آن كس كه يوسف كرمي را برد پول مي گيرند در كشورهاي ديگر هم چنين است و فوتبال پر هزينه تر است مگر چند كشور محدود چون ايالات متحده آمريكا كه ستارگان ليگ فوتبال آمريكائي و ليگ بسكتبال بيشتر حقوق مي گيرند اما درد امروز ما چيست ؟

فوتبال ايران پول مي گيرد اما بازدهي ندارد اگر لا ليگا هزينه بر است در عوض آن به اين كشور سه عنوان بزرگ جهاني داده است ايتاليا در بحران سو استفاده مالي است اما به قهرماني در 2006 و 1982و 1934 و 1938 جهاني دلخوشي دارد انگلستان به رونق سهام باشگاه منچستر يونايتد و تشويق سرمايه گزاراني كه توسط فوتبال به جزيره آمدند و غولهاي چلسي و منچستر سيتي و تاتنهام و منچستر يونايتد و آرسنال ... مي نازد  اما در فوتبال ما پول بوده و خرج شده است اما در هيچ كجا موفق نبوده است

 امروز مي گويند چرا به حقوق امثال قلعه نوعي و خلعتبري و ستاره هاي پورشه اي و... ايراد مي گيريم علت ساده است اين پولها از جيب مردم به اشتباه خرج مي شود اين پولها صرف افتخار نشده اند اين پولها غرور ملي چون دو ميداني و وزنه برداري و كشتي فرنگي و... نياورده اند اين پولها باعث اشتغال زائي و توليد سرمايه نشده اند اين پولها از جيب مردم و بخاطر ناكاررائي ها خرج شده اند اگر فوتبال ما هم چون ژاپن و كره جنوبي بود وافتخار داشت كسي سراغ بنا نمي رفت اگر فوتبال ما حداقل چون كره شمالي و امارات بود كه مي توانست در المپيك شركت كند اين همه  رنج نبود مردم از ورزش دولتي توقع توليد افتخار ملي دارند فوتبال اگر خودش مي توانست خرج خودش را در بياورد  كسي ايراد نمي گرفت به پيام آوران غم و خشم و حسرت كه عاملين فوتبال هم نام دارند اين گونه پول بدهند آنگاه محمد بنا در حسرت يك خانه باشد و يا حتي براي ديدار فرزند دلبندش اين گونه رنج بكشد

 فوتبال رنج مي دهد و اين توليد رنج به قيمت استفاده از منابع دولتي و ملي و مردمي تمام شده است مردم عاشق هستند مردم هيچ چيز از تكواندو نمي دانند اما در حسرت اين بودند كه آن سنسورهاي روي بدن ها به عشق ما واكنش دهد مردم از ركورد احسان حدادي نمي دانستند و اصلا نيم داندد 68 متر پرتاب چه معنائي دارد اما دلشان مي خواست او قهرمان شود مردم درد از بي امكاناتي ورزشكاران ديگر رشته ها دارند مردم ما ناراحت هستند كه عبدولي بايد در دكه سمبوبه فروشي كار كند اما فلان فوتباليست كه هيچ هنري ندارد اين گونه دستمزد بگيرد اين فوتبال نفرت توليد مي كند اين فوتبال خشم توليد مي كند اين فوتبال حسرت توليد مي كند اين فوتبال هزينه زا است ما سالن اختصاصي براي خيلي از رشته ها نداريم آنگاه ميلياردها خرج تيمهائي چون پرسپوليس و استقلال مي شود  احسان حدادي محلي براي تمرين نداردآنگاه فوتباليست پر ادعاي ما از دستمزدهاي چند صد ميليوني نپرداخته حرف مي زند  مردم دلشان بر ضد فوتبال نيست بلكه نگرش جديدي از مديريت سرمايه گزاري و هزينه مي خواهند  اين مردم خسته هستند از نابودي و ادعاي بي عمل فوتبالي ها درد مردم اين است كه چرا براي نفرت و خشم و ناكامي اين همه هزينه مي شود

به اين فوتبال مديونيم

 به  اين فوتبال بايد مديون باشيم?

سخنان در مورد حق پخش تلويزيوني بازيهاي ليگ اول به شدت هر روز بيشتر مي شود و شواهد نشان مي دهد كه بزودي فوتبال بار ديگر سر فرود خواهد آورد و با تلفن و دستورهاي از سوي مقامهاي بالاتر ورزشي اين فدراسيون فوتبال خواهد بود كه چون هميشه تسليم مي شود زيرا قرار بود افرادي چون كفاشيان بيايند كه اوامر تلفني را بهتر پاسخ دهند اما در اين ميان افكار در ميان سياسيون هم حال و هواي خاص خودش را دارد  و چنين است كه با دقت بيشتري به سخنان بيژن نوباوه نماينده مجلس و نايب رئيس كميسيون فرهنگي مجلس با دقت بيشتري گوش فرا مي دهيم

سخنان نوباوه كمي دلسردمان مي كند آنجائي كه مي گويد

" فوتبال به پخش زنده و سيما نياز دارد و نه صدا و سيما به فوتبال"

براي ما بسي جاي تعجب دارد كه رئيس كميسيون فرهنگي مجلس چنين از مقوله فرهنگ سازي فوتبال دوري مي كند و از ياد مي برد كه فوتبال بعنوان يك پديده مهم اجتماعي مي تواند فرهنگ سازي كند و به هيچ عنوان نمي توان مقوله فوتبال و ورزش را از مقوله فرهنگ سازي جدا نمود كه همه مي دانند جامعه كه رشد و تعالي ورزشي در آن افزون شود به طور يقين  سلامتي فكر و تن و در نتيجه فرهنگ آن رو به ارتقا مي رود كه در جامعه اي با تن و ذهن سالم بايد هم فرهنگ صبر و گذشت و موفقيت و جوانمردي افزون شود اما در وراي اين واقعيت بديهي كه متاسفانه  نايب رئيس كميسيون فرهنگي ورزش به آن بي توجه بوده بايد بگوئيم در هر فرهنگي دادن حق به حق دار امري بديهي است و حتي در آموزه هاي ديني و ملي ما هيچگاه حق خوردن ترويج نشده است و به ياد داريم كه همواره از " حق الناس " يا " حق مردم " سخنان بيش ماري گفته شده است اما نمي دانيم اين چگونه برداشتي است كه نايب  رئيس كميسون فرهنگ  مجلس دارد كه فوتبال را مديون به صدا و سيما مي داند از جناب نايب رئيس كميسيون مجلس مي پرسيم مگر صدا و سيما از پخش مستقيم بازي ها فرصت براي افزايش بي رويه نرخ آگهي هاي خود استفاده نمي كند و اصولا در مقوله بازاريابي ابزارهاي جذب مخاطب همواره مورد ارج و منزلت قرار نمي گيرد پس چرا و با چه منطقي فوتبال به صدا و سيما مديون بوده و اين صدا و سيما نيست كه با ابزار بزرگ جذب مخاطب يعني فوتبال وابستگي دارد ؟ از سوي ديگر صدا و سيما دانشگاه فرهنگ سازي و به قولي ابزاري جهت ساختن فرهنگ و جذب مخاطبين و خصوصا جوانان و آيندگان اين ديار است كه بتواند خوراك سالم فرهنگي به آنها دهد تا نسل آينده اين ديار با فاكتورهاي انساني بزرگ شوند پس چرا بايد همين صدا و سيما با فوتبال چنين قهر آلود برخورد كند ؟ ساليانه ميلياردها برنامه و سريال و فيلم ساخته مي شوند كه مقوله فرهنگ سازي را براي ملت درست كنند و حتي اخيرا شبكه ورزش سيما با صرف بودجه اي هنگفت افتتاح شده است  اما چه زماني نوبت دادن حق به فوتبال مي رسد؟

نايب  رئيس كميسيون فرهنگ مجلس داد به آسمان مي برد اين كه ميلياردهاي تومان پول در فوتبال ما حيف و ميل و يا به قول رئيس كميسيون فرهنگ مجلس در راستاي مافياي فوتبال قرار گرفته بحث جدا گانه اي از ندادن حق فوتبال است كه در همه جاي دنيا دادن حق پخش مسابقات به تيمها واجب و ضروري بوده و ما نمي دانيم به چه علت چنين عنادي از سوي يكي از مهره هاي مهم سياست گذاري فرهنگ اين ديار نسبت به فوتبال مشاهده مي كنيم اين كه  در فوتبال پول زيادي خرج مي شود و مثلا در ورزشهاي ديگر چنين خرجي نيست مقوله عجيبي نيست كه همه مي توانند براحتي باوركنند كه هزينه هاي مثلا تيم  فوتبال بارسلونا از تيم هاي هندبال و بسكتبالش به مراتب بيشتر است اما اين كه بخواهيم فوتبال را از حقش به اين بهانه محروم كنيم بسيار بي انصافي كرده ايم اگر در فوتبال سو استفاده مالي صورت مي گيرد اگر دولت به فوتبال نگاه خوبي ندارد را چگونه بايد درمان كرد ؟ اصولا به قول جناب نوباوه مافيا فوتبال چگونه مهار مي شود ؟ جواب ساده است خصوصي سازي  و حال مي پرسيم وقتي حق پخش بازيها به تيمها داده نشود چگونه مي توان خصوصي سازي كرد و به قولي هزينه هاي دولت براي ورزش را صرف رشته هاي كم طرفدار تر كرد ؟ نمي دانيم تا به كي بايد چنين بر خورد قهر آميزي به فوتبال داشت اما بايد اذعان داريم اگر امروز به فوتبال با اين نگاه عضو كميسيون فرهنگ مجلس برخورد كنيم فوتبال نابود مي شود و فردا با چه ابزاري مي خواهيم كه مخاطب جذب كرده و در حاشيه آن فرهنگ سازي كنيم بيائيم به اين فوتبال مديون باشيم و كمي به خود بيائيم و متوجه باشيم برخورد سياسي با فوتبال دردي از فرهنگ ما دوا نخواهد كرد

خوشخيالي

محمد رويانيان كم كم به جريان فوتبالفارسي عادت مي كند او حالا مي داند كه فوتبال را نمي تواند خيلي سريع به جائي رساند تجربه چندين ماه حضور در فوتبال به او نشان داده است كه كار كردن در اين فوتبال بي در و پيكر نياز به نيرو و اراده و دانش و تجربه  بزرگي است او كه معتقد بود به مدد مديريت در مكانهائي چون نيروي انتظامي و ستاد سوخت رساني و..قادر خواهد بود كه فوتبال را هم اداره كند حالا مي داند كه اصلاح فوتبال ما چون به كيفيت رساندن سوخت مصرفي و جلوگيري از آلودگي هوا و استاندارد  كردن اتوموبيل ها توليدي و... نياز به صبر و تحمل و دانش و دوري از شعار گرائي دارد

 حالا  سردار رويانيان شعارهاي روز اولش را كمي تعديل كرده است او در فصل نقل و انتقال نگاهي تازه  نسبت به روزهاي اوليه حضورش در اين بازار مكاره دارد او مي گويد به دنبال ساختن تيم جوان است نمي دانيم او از بد حادثه و بي پولي و ناز كردن برخي از ستاره ها به اين حالت رسيده و يا اين كه  در به خدمت گرفتن جوانان ملي پوش رده هاي پايه نظير اسماعيل زاده و كنعاني و خانزاده و... به واقع نگاه به آينده را پيش راه خود ديده اما به هر حال او جمله خوبي دارد كه مي گويد " به دنبال ساختن تيمي از جوانان است "  اين جمله او را دوست داريم به واقع بايد طرحي نو در انداخت و اميدواريم شايعاتي چون دادن پيشنهاد هاي اغوا كننده به سيد جلال حسيني و محمد رضا خلعتبري هم در حد شايعه باشد رويانيان بايد بداند  امثال حسيني هاي چند سال پيش در انزلي و يا خلعتبري در مازندران و بعد از آن در تيم ابومسلم هنوز هم يافت مي شوند به شرط آن كه به آنها بها داده شود  اما مابين اين حركات و حرفهاي خوب, يك جمله سردار باز هم ما را به اين انديشه مي برد كه رويانيان هنوز هم با فوتبال غريبانه برخورد مي كند و نمي داند اين فوتبال صنعت و تجارت و پديده بسيار بزرگ اجتماعي است او مي گويد "سه ساله پرسپوليس را جهاني مي كنم !!"

 به انديشه فرو مي رويم اين وعده سه ساله جهاني كردن يك باشگاه زير آماتور ما چگونه محقق مي شود ؟  شايد بد نباشد به سردار هشداري نسبت به گفته هايشان بدهيم همه و از جمله خود محمد رويانيان بايد بدانند كه باشگاه هاي استقلال و پرسپوليس به  اين دليل بزرگ تجاري تبديل به سهامي عام نشده و در بازار بورس و فرا بورس قرار نگرفتند چون بيلان مالي صحيحي نداشته اند سالها ميلياردها پول در اين باشگاه ها خر ج شده اما عايدي نداشته است اين مسئله براي  بيشتر باشگاه هاي فوتبالفارسي وجود دارد جناب سردار بايد بدانند بنگاه تجاري مي تواند  در بورس وارد شده و سهامش خريد و فروش شود كه بيلان مالي مثبتي حداقل به مدت سه سال عرضه كند  نگاهي به تركيب " سه سال " بيافكنيد ؟ يعني اين زمان حداقل زماني است كه يك باشگاه بايد در صورت داشتن ترازمالي مثبت تازه بتواند وارد بورس ده و سهامش بين مردم معامله شده و سرمايه گزاري صورت بگيرد و اين سرمايه گزاري ها باعث ساخت و ساز و برنامه ريزي و سرمايه گزاري و مديريت و... شوند و اگر جواب داد بار ديگر افزايش سرمايه گيرند و حكايتي چون بانكهاي خصوصي و شركتهاي سرمايه گزاري و شركتهاي سهامي عام در صنايع مادر و... را در بورس بوجود آورند به جناب سردار مي گوئيم كشور تركيه نزديك به 40 سال كار كرده تا امروز به اين نقطه رسيده كه باشگاه هائي چون بشيكتاش دارد كه در كمپ آن تيم ملي فوتبال ما با خوشحالي تمرين و مسابقه مي دهد و يا اين كه مي تواند سر مربي كه در قيد و عقد قرارداد با تيم شما است را براحتي به وسوسه بياندازد كه به اين باشگاه بازگشتي دگر داشته باشد تازه تركيه در سطح اول نيست در ژاپن از اواخر دهه 80 و اوايل دهه 90 و نزديك به بيست سال با آن سيستم مديريت و سرمايه گزاري و تجارت آزاد توانستند جي ليگ بزرگ را با تيم هائي چون ايواتا و يوكوهاما و... را بسازند قصه ليگ بزرگ كره جنوبي هم چنين است و  حتي ليگهاي نيمه حرفه اي در تايلند و سنگاپور و مالزي هم  دهه ها سعي كردند تا در حد منطقه اي  بين المللي شوند شايد محمد رويانيان نمي داند كه  باشگاه هاي ما مشغول از دست دادن سهميه حضور در ليگ قهرمانان آسيا را بعلت ضعف در امكانات سخت افزاري و نرم افزاري هستند بزرگترين تيمهاي ما نظير ذوب آهن و سپاهان همچنان در اصول اوليه حرفه اي مشكل دارند همين تيم سپاهان كه سه سال است قهرمان ليگ شده از يك ورزشگاه اختصاصي محروم  است و ذوب آهن كه ورزشگاه اختصاصي فولاد شهر را به سپاهاني ها اجاره مي دهد دارد در سال گذشته بعلت مشكلات مالي با اين افت روبه روشد زيرا زير ساختهاي استاندارد فوتبال حرفه اي را ندارد و اين مسئله را در بسياري از ليگهاي منسجم مي بينيم كه ليگهائي چون لا ليگا با آن قدمت در آغاز رقابتهاي لا ليگاه پيشين بعلت مشكلات مالي با تاخير شروع به كار كرد و برحرانهاي مالي در سري آ و ليگ برتر انگلستان و لوشامپيونا فرانسه  هم مشكلاتي ايجاد كرد

 جناب رويانيان بيائيم واقع بين باشيم عقد قرارداد با سه بازيكن جوان هيچ ربطي به جهاني شدن ندارد پرسپوليس چون استقلال و بسياري ديگر از باشگاه هاي فوتبال ما نياز به ساختار حرفه اي و امكانات حرفه اي و مديريت حرفه اي و از همه مهمتر اداره خصوصي هستند در فوتبالي كه متولي دولتي دارد و از سوئي دولت اجازه دخالت در امور باشگاه ها بنا به نظر سردمداران فوتبال بين المللي ندارد چگونه مي تواند حرفه اي و آن هم در عرض سه سال شود

آقاي رويانيان بيائيم واقع بين باشيم و با آمار و شواهد و دانش و تجربه قيمتي كشورهائي صحبت كنيم كه قبلا اين راه را رفته اند  خود شما به تازگي از سفر تركيه آمده ايد چندي پيش هم به چين رفته بوديد مي خواهيم بپرسيم آيا در آنجا در اين  جستجو بوديد  كه يك فوتبال حرفه اي چند سال كار صحيح و مديريت با دانش و سرمايه گزاري منسجم و تجربه را نيازدارد ؟ شايد او مي توانست براحتي بفهمد اين كه باشگاههاي چين مي توانند به رونالدينيو پيشنهاد 20 ميلون دلاري داده و يا آنلكه را به آنجا بكشانند و در پي دراگبا باشند آسان نيست و به طور حتم اگر پرسيده بوديد شايد امروز جمله به واقع عجيب " در سه سال جهاني مي شويم " از زبان مديرعامل يكي از قديمي ترين و محبوب ترين تيمهاي كشورمان جاري نمي شد

روز پدران فوتبال ما

سالها است كه فوتبال در اين ديار جريان دارد و بنا به گفته برخي منابع تاريخي اولين تيم فوتبال ايراني كه به طور رسمي در مقابل كاركنان  كنسولگري انگلستان پا به ميدان گذاشت در سال 1300 تشكيل شد كه در آن تيم پدران فوتبال ايران يعني مرداني چون افخمي و محمد شكوه و شيباني و رضا كلانتر و برادران سردار ... بازي مي كردند اما فدراسيون فوتبال ايران در سال 1946 يعني نزديك  به 66 سال پيش تاسيس شد فوتبال ايران در گذر تاريخ حوادث زيادي را تجربه كرد حضور در سه دوره المپيك كه در دوره چهارم ( 1980) اين مسابقات را تحريم كرد قهرماني در سه دوره جام ملتهاي آسيا و قهرماني در چهار دوره بازيهاي آسيائي و حضور در سه دوره جام جهاني از جمله اين افتخارات است و امروز كه مشول نگاشتن اين نوشته هستيم قرار است براي حضور در چهارمين دوره جام جهاني اولين بازي در برابر تيم ملي ازبكستان انجام شود سخن از امروز شد يعني روزي كه  قرار است منتهي به روز پدر شود فوتبال ايران در چنين روزي به چند پدر خود احترام گذاشته است ؟ امروز شاهديم كه در قسمتهاي اجرائي فوتبال ما كمتر نشاني از پدران فوتبالمان مي يابيم و پدران اين مرزو بوم چون ناصر حجازي و ايرانپاك و ... هستند كه در بغضي در درون راهي ديار جاودانه ها مي شودند و يا چون مرداني نظير حسن حبيبي و محمد بياتي و جلال طالبي و ... گوشه نشين شده و شاهد هنر نمائي هاي تازه به دوران رسيده ها اين ورزش شده اند  امروز علي كفاشيان كه به طور  بسياري از اطلاعات اوليه فوتبال را نمي داند ابراز تاسف مي كند كه براي رياست كنفدراسيون فوتبال آسيا كانديد نمي شود و نمي گويد  او با چه كارنامه اين چنين ادعاهاي بزرگي دارد ؟ در تمامي كارنامه سراسر از شكست چهار ساله فدراسيون پيشين دو نقطه روشن وجود داشت كه يكي قهرماني هاي پياپي فوتسال و ديگري حضور كارلوس كي رش در ايران  بودند كه در اولين  مورد سقوط فوتسال ايران اولين دستاورد فدراسيون جديد ايشان به لطف بر كناري حسين شمس  سر مربي موفق فوتسال بعلت بغض مديران فوتبال  است و در دومي قرار است از پول بلوكه شده ايران به كارلوس كي رش پولش را بدهند فدراسيون فوتبال ما حتي نمي تواند امكانات رفاهي براي تيم ملي ايران در ازبكستان تدارك ببيند تا ميزبان نتواند كارشكني بكند آن وقت داعيه رهبري فوتبال آسيا را دارند  بجاي صدقياني ها  چه كساني بر سر كار آمده و ادعاي رهبري فوتبال را مي كنند ؟ روزي صفائي فراهاني گفت فوتبال را به نامادري مي سپارم و حالا مي گوئيم  فوتبال ما امروز نامادري هم ندارد و طفل يتيم و بي پدر است  در عرصه باشگاه ها هم اوضاع بهتر نيست نگاهي به همين استقلال بياندازيم امروز جباري ها و روشن ها و ... بايد ساكت باشند تا امثال رسولي نژاد ها و مقداد نجفي ها و اميدوار رضائي ها براي استقلال تصميم بگيرند؟ براستي  در سالگرد روز پدر بر سر پدران استقلال چه آمده است ؟  مگر در پرسپوليس سال گذشته نديديم اين زياده خواهي سياسيوني كه از ابتدائي ترين مسائل فوتبال چيزي نمي دانند چه بر سر فوتبال و پرسپوليس و دل و ذهن ميليونها ايراني آورد ؟و حالا نوبت بازي خطا و آزمون تازه به دوران رسيده هاي فوتبالي است كه در فصل نقل و انتقال به دنبال بازي هاي سياسي هستند  نگاهي به پدران فوتبال ما مي افكنيم به مرداني چون صدقياني و علي دانائي فرد و حسن حببيبي و محمد بياتي و پرويز دهداري و بيوك جديكار و محمد رنجبر و ... و خجالت مي كشيم كه بگويم بخاطر اين كه فوتبال ما به ادامه حيات خود اميدوار باشد بايد دل به اين دهيم كه امثال كفاشيان  در اين فوتبال كار كنند ؟ از پدران خود خجالت مي كشيم كه بگوئيم قهرمان استقلال فعلي و تاج قديم كسي چون فتح الله زاده و تصميم گيرندگانش رسولي نژاد ها شده است  به منصور امير آصفي و محراب شاهرخي و پرويز دهداري و برادران وطن خواه و عزيز اصلي و بهزادي و كلاني و شيرزادگان و ايرانپاك ها و...چگونه بگوئيم كه  در اين باشگاه مرداني چون كاشاني  تصميم مي گرفتند ؟ روز پدر است اما شايد در دل خود شاد باشيم كه پدران فوتبال ما چون حبيبي ها و بياتي ها و جباري ها و كلاني ها  گوشه نشين هستند و در اين فوتبال پليد كار نمي كنند و شايد بايد خوشنود باشيم كه مرداني چون صدقياني ها و دهداري ها و رنجبر ها و حجازي ها و ساليا و...... رفتند و شاهد نبودند كه مرداني اين چنين گمنام و دور از فوتبال سكان همه اهرمهاي اجرائي فوتبال را در دست دارند افسوس

 به روز پدر بر مي گرديم و به  پدران بزرگوار فوتبال ما بخاطر تمامي عشقي كه  به ما دادند و خون و دلهائي خوردند تا فوتبال بماند درود مي فرستيم و از صميم قلبمان به آنها شادباش مي گوئيم

تورج عاطف

تولد حسرتي ديگر

 شايد فردا حسرتي باشد

نگاهي به سالهاي دور فوتبال مي افكنيم و به ياد مي آوريم كه روزگاري  در اين ديار چه تيمهائي داشتيم شاهين و دارائي و تهرانجوان   و هما  در تهران و شاهين آبادان و صد البته شاهين اهواز در خوزستان و پلي اكريل اصفهان و سپيد رود رشت و استقلال رشت و چوكا انزلي وبرق شيراز و ... نامها بسيار هستند بر خي از آنها هنوز مانده اند ابومسلم خراسان و ماشين سازي تبريز  كه روزگاري در سطح اول فوتبال كشور بودند

 به گزارشي از تلويزيون مي نگريم خبرنگاري خراساني مي گويد شايد سالها طول بكشد تا بار ديگر فوتبال خراسان نماينده اي در ليگ برتر داشته باشد ابومسلم خراسان امروز كجاست ؟ چه كسي مي تواند باور كند استاني چنين متمول قادر نباشد تيمي را در ليگ برتر كشور تغذيه كند؟ اما چنين اتفاقي افتاده است ابومسلم  خراسان كه مردان بزرگي چون مسيح مسيح نيا و محمد پنجعلي و خداداد عزيزي و بادامكي و منصوري و جباري و تيموريان  و نيكبخت واحدي و اكبر ميثاقيان واكبر اعظم و پترويچ و اولروم ...  در آن رشد كرده اند امروز حسرت مي خورد و پيام مشهد ديگر تيم اين استان هم هر سال يك دسته پايين تر سقوط مي كند  به تبريز مي رويم آنجا هم روزگاري سبز قباياني چون ماشين سازي داشت كه در فوتبال كشور بزرگي مي كردند اما با سقوط شهرداري تبريز حالا تنها به تراكتور سازي خوش است  و حالا نگاهي به داماش گيلان مي افكنيم از دير باز خطه گيلان  مهد بازيكنان بزرگي بود و مرداني چون سيروس قايقران و غفور جهاني و علي افتخاري و سيد جلال حسيني و پ‍‍‍ژمان نوري و احمد زاده و اشجاري و شيرزاد و بسياري ديگر از سواحل با صفاي گيلان خود را به فوتبال ايران معرفي كردند به ياد داريم روزگاري در اين شهر قرمزهاي محبوبي چون سپيد رود رشت و بعد هم آبي هاي استقلال رشت و صد البته استقلال انزلي رشد كردند  و در طي اين سالها نام بزرگ ملوان بندر انزلي هم مي درخشيد و در كنار انزلي به ناگهان شهر رشت هم صاحب تيمي  چون پگاه گيلان شد كه بعدها به داماش تغيير نام پيدا كرد

 اين روزها داماش مشكلات عديده اي دارد اختلاس بزرگ 3000 ميلياردي قرباني به نام گروه سرمايه گزاري و هلدينگ داماش را هم داشته است و اين تيم دچار مشكلات مالي عديده اي است هر چند كه ملوان هم كه قرار بود تحت حمايت منطقه آزاد انزلي قرار گيرد در روزمرگي ها دست وپا مي زند اما موضوع صحبت امروز ما داماش گيلان است امير عابديني مدير عامل اين باشگاه مي گويد قرار است  فولاد ماهان اصفهان كه مدير عامل نام آشنائي چون محمد رضا ساكت يعني همان مدير عامل اسبق سپاهان است براي خريد داماش پيش قدم شوند اما مشكلات زياد است اين كه روزگاري سپاهان نوين به ليگ برتر مي آيد و امتيازش را به فولاد اهواز مي فروشند و امروز قرار است همان تصميم گيرندگان براي اصفهان يك تيم ديگر يعني به اصطلاح داماش و ماهان اصفهان درست كنند طنز تلخ فوتبال ما است اما سخنان عابديني جالب است كه مي گويد جلسه اي با مسئولين استاني و شهرداري و شوراي شهر و هيات فوتبال و نمايندگان گيلاني مجلس داشته  ايم و آنها قول داده اند در صورت عدم مشتري براي داماش خودشان پا جلو بگذارند و از تيم حمايت كرده و براي اين تيم بودجه اي بگذارند مي پرسيم چرا  اين همه مسئول استان گيلان مي خواهند پس از مرگ سهراب  به دنبال نوش دارو باشند ؟ چرا حالا كه به زعم عابديني قرار است اين همه مسئولين اقدامي كنند بايد در پي خريداران اصفهاني بدوند ؟ شايد بد نباشد مسئولين استان گيلان و شهر رشت نگاهي به حكايت هاي تلخ امروز ابومسلم خراسان  و ماشين سازي  تبريز و شاهين اهواز  بيافكنند و يا به ياد آورند روزگاري در شهر رشت تيمي به نام سپيد رود بود كه  آنقدر قوي بود كه بعنوان نماينده ايران به مسابقات بين المللي  قائد اعظم در پاكستان اعزام مي شد ولي حالا هيچ خبري از اين تيمها نيست كجا رفت شاهين اهواز كه روزگاري قهرمان جام حذفي ايران و نماينده كشورمان در جام در جام آسيا شد؟آيا  مسئولين شهر رشت و استان گيلان مي توانند بيانديشند چند سال مردم آذربايجان خون و دل خوردند تا تراكتور سازي بار ديگر به ليگ برتر بازگشت ؟آيا باز هم اين آقايان مي خواهند دست روي دست بگذارند تا داماش و به دنبال آن ملوان به دسته ليگ اول سقوط كنند ؟ چرا اين آقايان امروز نبايد به كمك داماش بيايند دست به دامان صنعت فولادي بشوند كه گرفتاري زيادي با فولاد مباركه سپاهان و فولاد مباركه اهواز دارد گروه صنعتي ماهان در بسكتبال بسيار موفق بوده است وبه طور حتم اگر داماش به اصفهان برود  روزگار بهتري خواهد داشت اما مي پرسيم اگر داماش از رشت برود و ملوان هم بار ديگر اسير فقر و نداري ها و از دست دادن بازيكن بشود كسي در زير باران هاي زيباي استان گيلان اشك حسرت چون عاشقان فوتبال در خراسان نخواهد ريخت ؟

يك نگاه آماري

بازي هاي ليگ ما هم زمان با اكثر ليگهاي معتبر اروپائي به اتمام رسيد و تيمها براي فصل استراحت و آمادگي دو باره به تعطيلات ميان دو فصل رفته اند بازار آمار و استدلال اين روزها داغ است همان طوري كه گمانه زني ها هم در مورد بهترين تيمهاي اروپائي با توجه به ستاره هاي جديد متولد شده در ليگهاي اروپائي براي بازيهاي يورو 2012 رونق دارد و چنين است كه نگارنده نگاهي به بخش كوچكي از اين آمارها مي كند
 حقيقتا باور دارم كه مقايسه ليگ ايران با ليگهاي معتبري چون ليگ برتر انگلستان و سري آ ايتاليا  و لا ليگا اسپانيا و بوندس ليگا چندان منطقي نيست اما شايد اگر نگاهي مجزا به برخي ا ز فاكتورها  بار ديگر بيافكنيم بتوانيم  دلايلي براي افت فوتبالمان و تماشاچيانش بيابيم از اين رو نگاهي به جدول گل زنهاي ليگ پر تماشاچي و ليگ خودمان مي افكنيم و تحليل كوتاهي ارائه مي دهيم
1/ در ليگ ما كريم  انصاري فرد با 21 گل اول و  فونيكه سي با 20 گل دوم و رضا عنايتي با 18 گل سوم شدند اين سه در ليگي كه هر كدام از تيمها 34 بازي انجام مي دهند موفق به ثبت چنين ركودي شدند  تعداد گلهاي برترين گل زنهاي ما 59 گل در 34 بازي بود  و ميانگين 1.73 را نمايش مي داد در اين جدول يك بازيكن خارجي  وجود دارد
2/ در ليگ اسپانيا يا لا ليگا تيمها 38 بازي انجام مي دهند هر سه گل زن برتر اين رقابتها خارجي هستند كه زنگ خطري براي  اسپانيا   قهرمان اروپا و جهان است  در اين ليگ مسي با 50 گل و رونالدو با 46 گل و فالكائو فوروارد سرشناس آتلتيكو مادريد با 24 گل سوم هست در اين  جدول رونالدو به همه تيمهاي ليگ گل زده است فالكائو آقاي گل ليگ اروپا چون سال پيش بوده و 12 گل نيز آنجا زده است و مسي هم با ثبت ركورد جديد آقاي گل رقابتهاي اروپائي نيز هست تعداد گلهاي زده 120 يا دو برابر ما است  ميانگين گل زده  3.15 مي باشد
و نشان از زيبائي اين ليگ دارد
3/در انگلستان كه آنجا هم ليگ با 38 بازي براي هر تيم انجام مي شود فان پرسي  هلندي 30 گل ووين روني 26 گل و آگرو آرژانتيني 22 گل زده اند در انگلستان هم خطر عدم گل زني انگليسي ها در يورو 2012 به وضوح ديده مي شود تعداد گلهاي زده شده 86 است   اما ميانگين گل هاي زده سه گل زن برتر 2.05 است  يكي از طرفهاي فينال اروپا نماينده اين ليگ است
4/ به فوتبال پر تنش و كم فضاي ايتاليا مي رويم  در اين كشور هم تيمها 38 بازي انجام مي دهند در فهرست بهترين آنها دو خارجي و يك ايتاليائي وجود دارد ايبراموويچ سوئدي 28 گل زده است و ميليتو آرژانتيني 23 گل و دي ناتاله 22 گل  زده اند همه اروپائي ها بايد خوشحال باشند كه آرژانتين  كشور اروپائي نيست  زيرا در بين سه گل زن برتر اين كشور هم نماينده اي از آرژانتين وجود دارد  ميانگين گل زده در اين كشور در بين گل زنان برتر 1.92 است  و اين در حالي است كه در ايتاليا فوتبال كاتانچيو هنوز هم پر طرفدار است
5/ به ليگ دو باره جان گرفته آلمان مي رويم  در بوندس ليگا تيمها 34 بازي مي كنند در اين ليست يك هلندي ديگر اول است و نشان از يك خط حمله رويائي براي هلند 2012 مي دهد هونتلار با 29 گل اول است و گومز آلماني با 26 گل دوم و اواندرفسكي لهستاني فوروارد تيزهوش دورتموند 22 گل زده است ميانگين گلهاي زده اين سه گل زن برتر  بوندس ليگا 2.26 است  آلماني ها فيناليست ديگر  ليگ قهرمانان هستند
حال بنگريد كه چرا فوتبال ما هر روز بيشتر تماشاچيانش را از دست مي دهد ميانگين گل زنان برتر ما از همه ميانگين اين ليگهاي پر سرعت و با مدافين برتر و سيستمهاي منسجم تر و سرعت هاي بالاتر و قدرتهاي بدني بهتر كمتر است و اين نشان از بازي هاي تهاجمي تر حتي در ليگهاي تدافعي سري آ  ايتاليا است فوتبال ما لژيونر ندارد زيرا توانائي بازيكنان ما اين چنين  است و اين آمارها نشان مي دهد چرا  امروز بازيكن ژاپني دورتموند براي مذاكره به منچستر يونايتد مي رود چرا لواندروفسكي لهستاني اين همه خواهان داردو چرا فوتبال ما اين گونه سرد و بي رمق و كسل كننده به نظر مي رسد فوتبالمان را با آنها مقايسه كرديم زيرا حريفان ما در حد ما و آن حريفان در حد خودشان است بيائيم واقع بين باشيم وفكر نكنيم كه حضور در جام جهاني و كسب نتايج خوب و آبرومند در آنجا براي فوتبالمان كاري آسان است نگاهي به اين آمارها نشان از فوتبال بي رمقي مي دهد  اينها آمارها ساده اي هستند ما از ميزان دوندگي و تعداد ضربات كاشته و ايستگاهي و زمان جريان بازي و... سخن نگفتيم اين آمار ساده  تعداد گلهاي زده سه گل زن برتر نشان مي دهد كه ما در چه خلسه بزرگي هستيم كه اگر همه آمارها را داشته باشيم  شايد كه هر روز شاهد اين همه هجمه عليه كي رش و حضور دو رگه ها را در ايران شاهد نباشيم

حيا كن و...

ونگر حيا كن و...

فرگوسن حيا كن و...

وجلالي حيا كن ...

صدايش مي لرزد و با چشمهاي غمگين به قول خودش آخرين مصاحبه مطبوعاتي در قالب  سر مربي تيم فولاد خوزستان را انجام مي دهد  او مجيد جلالي است كه در فوتبال بي رحم ما علي رغم دارا بودن القابي چون آقا معلم و مجيد كامپيوتر با الفاظ زشتي بدرقه مي شود خيلي ها هنوز تيم وحدت او را بخاطر دارند تيم وحدت كه از جوانان گمنامي چون فيض اربابي و مهدي ابطحي و... تشكيل شده بود و بارها در فوتبال روزگار دهه 60 تهران بزرگي كرد پيروزي 2 به 1 در برابر هم محله مشهورش يعني علي پروين و ستارگان سرخش هنوز هم در خاطره ها مانده است  و محيد جلالي سر مربي اين تيم بود مجيد جلالي در آن سالها يك معلم ورزش زحمتكش و بزرگ مردي براي بچه هاي جنوب شهر تهران بود او مردي از جنس رسول آقا مددي و منوچهر ساليا و بهمن صالح نيا و حسين فكري و ... در فوتبال ما است كه به دنبال ساختن بوده و هنوز هم هست او از معدود مربياني بوده كه بر عليه  معاملات پر فساد   در امر انتقال سر مربي و بازيكن هشدار داده است و او خود نشان داده كه هنوز هم به اين فوتبال اميد دارد آقا مجيد در تيم پاس توانست كه به قهرماني در ليگ برتر برسد و با صبا قهرمان جام حذفي شد او در سايپا هم سر منشا خدمات بي شماري بود او به خوزستان رفت و شايد در تيم استقلال  اهواز بخاطر نوع جو حاكم بر آبي ها نتوانست چندان موفق باشد اما در تيم فولاد اهواز تيمي درست كرد كه شاگردانش را امروز در همه جاي ايران بعنوان نمونه مي شناسند مرداني چون آرش افشين و نوروزي و كاوه رضائي و... از اين جمله هستند او در حالي نواي " حيا كن و رها كن " را مي شنود كه تيمي  كه در برابر پرسپوليس به ميدان فرستاد از بازيكنان تيم جوانان و نه تيم اميدش بهره مي گرفت جلالي تيمي از بچه هاي خوزستان ساخت همان خوزستاني كه خيلي ها مي گفتند ديگر مهد فوتبال ايران نيست  مجيد جلالي نواي حيا كن مي شنود  و خيلي راحت مي گويد مردم ساده تقصير ندارند آنها تحريك مي شوند پس  شعار مي دهند  او مي گويد وقتي افراد خدمتگزار از جائي بروند فرصت طلبها مي آيند  و اين حقيقت است اما چگونه بايد  سكو نشينان را آگاه كرد ؟ شايد آنهائي كه انتقال فرهنگ مي دهند  و در راس آنها مردان رسانه اولين باشند رسانه ملي  بازيهاي اروپائي را نشان مي دهد و چنين است كه بايد از سطح اول فوتبال درس بگيريم و به سوي ليگ برتر مي رويم آيا كسي مي داند آرسن ونگر آخرين بار در انگلستان چه زماني قهرمان ليگ برتر شد ؟  فرگوسن در امسال در  جام حذفي به ليورپول باخت در ليگ اروپا بازي را به آتلتيكو بيلبائو واگذار كرد و در ليگ برتر همشهري  خودش را بالاي سر خود ديد اما فرگوسن چه گفت ؟ او اعلام كرد با اين تيم جوان نايب قهرماني هم ارزشمند است او  بي هوده نمي گويد در فوتبال برنده بودن تنها در بردن جام نيست و خيلي وقتها سرمايه گزاري خود يك برد است آرسن ونگر  قهرمان نشده است اما نسل هاي بي شماري را به فوتبال هديه داد شاگردانش چون سمير نصري و كليشي در  منچستر سيتي درخشان بودند و فان پرسي آقاي گل فوتبال جزيره با 30 گل است  فرگوسن مردان زيادي را به فوتبال معرفي خواهد كرد او  در فينال جام حذفي آلمان به دنبال يافتن يك فوق ستاره براي جانشين كردن بر باتوف و شايد يافتن يك نيستلروي ديگر است و به همين دليل و بنا به شايعات به دنبال حركات مهاجم لهستاني دورتمند بود در بارسلونا ستاره ها متولد مي شوند و اين يعني اين كه فوتبال جريان دارد مي پرسيم آيا در ليگ انگلستان فرياد ونگر حيا كن  خواهيم شنيد ؟ آيا فرگوسن كه هلبرگ ووالنسيا و لخيا و ... را به ميدان خوانده ولي هيچ جامي كسب نكرده بايد توهين تحمل كند ؟ جلالي چه گناهي كرد جز آن كه به دنبال خدمت كردن بود ؟ آيا نبايد شرمگين باشيم كه فورواد هاي برتر ما در سالهاي اخير مرداني چون توره و فونيكه سي و ادينهو و عماد رضا ... بوده اند ؟آيا نبايد از خود بپرسيم چرا اين گونه چهار ستون فوتبالمان مي لرزد از اين كه طرح لغو حضور دروازه بانهاي خارجي تصويب شده است ؟آيا نبايد بگوئيم چرا فوتبال ما دفاع چپ كلاسيك ندارد ؟ و... راستي  چه كساني بايد حيا كنند مجيد جلالي و يا آنهائي كه با دلالي و حاضري خوري اين بلا را بر سر فوتبال ما آوردند ؟ جلالي مي رود شايد او هم به اين انديشه رود  كه به دنبال حاضري خوري باشد و شايد هم با ترس كار سازندگي خود را ادامه دهد اما ما نبايد از خودمان بپرسيم به چه دليل او توهين مي شنود ؟ براستي بايد ونگر هم حيا كند ؟ فرگوسن چطور ؟ و حالا جلالي را بايد رها كنيم ؟و اين قصه ادامه دارد

درد قفس توري

حكايتي ديگر در فوتبال ما پديدار شد   فدراسيون فوتبال اعلام كرد كه از سال آينده حضور دروازه بانهاي خارجي نه تنها در ليگ برتر بلكه در رقابتهاي ليگ يك هم ممنوع مي باشد اعلام اين خبر  مي توانست جنبه هاي مختلفي داشته باشد كه نگارنده به دو جنبه آن مي نگرد
جنبه 1/ آيا اين طرح  درمان است ؟
 در سالي هستيم كه سخن از توجه به توليد ملي  شده است و شايد اين اظهار نظر فدراسيون فوتبال هم به نوعي و روزي و روزگاري به اين گفته ارتباط پيدا كند اما مي پرسيم توليد ملي  حداقل در فوتبال چگونه ميسر مي شود ؟ آيا عدم حضور دروازه بان خارجي مي تواند موثر باشد ؟ براي پاسخ به اين سوال رو به سوي كشورهائي مي رويم كه  در  فوتبال موفق هستند در انگلستان كه از بحران دروازه باني هم رنج مي برد دست به اين اقدام زدند ؟آيا  منچستر يونايتد پس ون در سال بايد از لخيا دست مي كشيد و مثلا يك دروازه بان انگليسي را در دروازه مي گذاشت ؟آيا چلسي  بايد امروز پتر چك را بيرون اندازد و در اين صورت در فينال   ليگ قهرمانان بود ؟ در آلمان با چنين قانو نهائي امثال نوير متولد شدند ؟ در ايتاليا و يا اسپانيا چنين قانوني بوده كه هيچگاه در مضيقه توليد دروازه بان نه تنها نبودند بلكه  صادر كننده دروازه بان هستند ؟ جواب به اين سوال ها را مي دانيم براي توليد دروازه بان بايد زمينه توليد وجود داشته باشد  وقتي فوتبال ملي ما چه در د ملي و يا اميد  و در بازيهاي رسمي و غير رسمي تنها از مهدي رحمتي استفاده مي كند و رحمتي در بازي با مالديو هم به ميدان مي رود و در تيم استقلال كه بزرگاني چون ناصر حجازي و رشيدي و عابد زاده  بودند دروازه بان ذخيره در صورتي كه  رحمتي نتواند روي پاهايش بايستد به ميدان مي آيد وقتي در پرسپوليس كه روزگاري عزيز اصلي و طاووسي و مودت و وازگن صفريان و بهروز سلطاني و عابد زاده  پاسدار دروازه اش بودند  مرداني چون معمار زاده و هوشيار  در درون دروازه مي ايستند وقتي در  اصفهان كه يكي از توليد كنند گان دروازه بان در تاريخ فوتبال  بود مرداني چون كربكندي و عليرضا رياضيات و احمد عابد زاده  در درون دروازه بودند حالا تنها وارد كننده دروازه بان غير اصفهاني  هستند آيا نبايد گفت اگر تا صد سال هم چنين ممنوعيتي باشد تنها  تيمهاي خود را ضعيف كرده ايم ؟ همين فروزان در تراكتور سازي با چنين قانوني آمد؟ اصولا در كجاي دنيا به تيمها دستور مي دهند كه  در چه پستي بازيكني آورده و يا نياورند ؟ مي پرسيم اگر با نياوردن دروازه بان ما مشكلمان حل مي شود پس چرا به دنبال اين نباشيم كه دفاع چپ كه مشكل اصلي فوتبال ما در اين سالها بوده هم ممنوع الورود شوند ؟ چرا حالا در بحران گل زني كه فوني سكا  پيش تاز است و يا عنايتي مسن  پس از سالها دو باره آقاي گلي مي كند و در بازي با موزامبيك و در سالهاي اخير مي بينيم اين همه درد گل زني وجود دارد از ورود مهاجم جلوگيري نمي كنيم ؟آيا اسپانيا با ورود امسال كريس رونالدو و مسي و نتوانست مهره بيابد ؟آخر تا به كي قرار است با محروميتها فوتبال بازي كنيم ؟ طرح 27 ساله ها را از ياد برديم ؟ طرح واگذاري تيمهاي كم طرفدار چون پاس ... به شهرستان ها موثر بود ؟ طرح ممنوعيت مربيگري مربيان بالاي 65 سال جواب داد ؟ چرا اصرار به ناكاررائي ها داريم ؟ در اين چند سال چند دروازه بان خوب در ليگ برتر به ميدان آمدند ؟  امروز به اين اقدام  درماني صورت گرفت ؟ اصولا وقتي سر مربي اميد ما كسي چون منصوريان باشد و تيمهاي ديگر پايه وجود نداشته باشند آيا مي توان اميد به  سازندگي داشت ؟ چند دوره تخصصي آموزش مربي دروازه بانها در ايران برگزار شده است ؟ آيا نمي دانيم حضور دروازه بان برجسته خيلي راحت ميسر نيست و نياز به فيزيك بدني و جسارت روحي و صبر و تحمل دارد ؟
2/جنبه دوم : با تهديد مشكل حل مي شود ؟
 در پي اعلام اين خبر مدير عامل باشگاه پرسپوليس كه همواره اظهار نظرهاي عجيبي دارد با قاطعيت مي گويد دست به هر اقدامي و به  هر مرجعي مي زند تا اين قانون لغو شود  مي پرسيم منظور رويانيان از اين حرف چيست ؟ يعني ايشان از طريق چه ارگاني مي خواهند ورود دروازه بان خارجي در ايران را آزاد كنند ؟آيا اين همه انر‍ژي كه ايشان قصد دارند براي لغو اين قانون بگذارند و مطمئنا جز از طريق  فوتبال راه حلي ندارد نمي توانست در جهت  ساختن تيمهاي پايه پرسپوليس صرف شود كه در آنجا توليد دروازه بان صورت گيرد ؟از آقاي رويانيان مي پرسيم آيا پرسپوليس دروازه بان تيم اميد ندارد ؟چرا ايشان حسين هوشيار را انتخاب كرد ؟چرا هوشيار  اين گونه زود به هيچ انگاشته شد ؟ چرا  از دنيزلي نمي خواهد مربي دروازه بانها در رده پايه به او معرفي كند ؟ جناب مدير عامل خيلي احساسي عمل مي كند هنوز گفته او را از ياد نبرديم كه معتقد است دو امتياز كسر شده در بازي با داماش تيم او را به حاشيه برده است و هنوز نمي خواهد واقعيت بازيهاي ضعيف در برابر فجر سپاسي و داماش را بپذيرد و حالا هم حاشيه ديگر ...
 و درد قفس توري ادامه دارد

معيار هاي روانشناسي فوتبال ما

سالها است كه از بحث " روانشناسي در ورزش"  دفاع مي كنيم و بسياري از ما مي پنداريم كه روانشناسي در ورزش يعني مربي يا مديري در جلوي جمعي بنشيند  و يا بايستد و شروع به سخن وري كند و بازيكنان يك تيم و يا يك ورزشكار رشته هاي تك نفره نظير جودو  و كشتي و بوكس و تكواندو ... را به حماسه اي ديگر فرا خواند هنوز خيلي از ما اين جمله هاي علي پروين را يادشان هستند كه در بحران هاي تيمي سخن از پيرزن فقيري مي كرد كه پول داده  تا مثلا پرسپوليس و يا تيم ملي در بازي گل بزند و بايد براي شادي او و خيلي ها تيم خوب بازي كند و يا جمله هاي منشوري كه مي گفتند برويد داخل زمين و تيم مقابل را ...

اما مباحث روانشناسي فاصله اي بعيد با كلماتي چون " غيرت " و  ... دارند شايد كلامهاي حماسي تا حدي و در برخي مواقع موثمر ثمر باشند اما به واقع آمادگي ذهني شرط بزرگ ارتقاي رواني در ورزش است نگاهي به تفاوتهاي اين روزهاي فوتبال ما و مثلا لا ليگا بياندازيد  تيم بارسلونا در نيمه نهائي ليگ قهرمانان اروپا و در خانه حذف مي شود ستاره اين تيم  پنالتي را از دست مي دهد و در ادامه سر مربي محبوب اين تيم يعني پپ گوارديولا اعلام كناره گيري و عدم تمديد قرار داد مي كند تيم بارسا  در هفته گذشته  لا ليگا را هم از دست داد و از سوي تيم سوم تهديد هم نمي شود و چنين است كه پاي به زمين رايو والكانو مي گذارد  همه چيز از نوع بهانه هاي فوتبالفارسي وجود دارد تا بگويد تيم روحيه ندارد و مسي زندگي را تيره مي بيند و... اما بارسا بازي را با 7 گل مي برد و مسي زننده 2 گل است  در سوي ديگر رئال مادريد را مي بينيم تيمي كه در نبردي دراماتيك بازي را به بايرن مونيخ در خانه مي بازد و كريس رونالدو هم پنالتي بزرگي را از دست مي دهد رئال در خانه بازي مي كند و رقيبش تيم والنسيا است آنجا چه اتفاقي مي افتد ؟ رئال سه به صفر بازي را مي برد و كريس رونالدو 43 گل خود در  لا ليگا  را به ثمر مي رساند  چرا در مادريد و بارسلونا كسي از بي انگيزگي سخني ندارد ؟ چرا رئال مادريد و بارسلونا مسئولين بر گزاري لا ليگا را متهم نمي كنند كه توطئه هائي  در جريان بوده  است چرا از بي انگيزگي مسي و رونالدو و بارسا و رئال خبري نيست ؟ به فوتبال خودمان بر مي گرديم تيم استقلال در خانه دو امتياز مسلم را در يك بازي بد از دست مي دهد مدير عامل باشگاه مي گويد بعضي ها دوست نداشتند كه تيم ما دو جام بگيرد ؟ مي پرسيم او از كدام بعضي ها سخن مي گويد ؟آخر وقتي انتقال فرهاد مجيدي با امضاي اين آقا صورت گرفت هنگامي كه جاسم كرار بخاطر جباري كه امروز سخن از اين است كه وانمود به مصدوميت مي كند  به خارج تيم منتقل شد وجود داشت وقتي بازيكن كويتي اين تيم بي هيچ دليلي  به اين تيم آمده و بعد مي رود وقتي تيم در خانه نمي تواند بازي حداقلي انجام دهد و فستيوالي از سانترهاي اشتباه و سرعت پايين و پاس هاي بد و شوتهاي بي مورد و.. در مقابل چشم مشتاق تماشاگران  شاهد و تيم انگيزه اي براي برد ندارد براستي بايد به دنبال اشباح رويم ؟ همين مسئله در مورد پرسپوليس صادق است اين تيم مشكل دارد و در آستانه بازي با الهلال سخنان گوهر بار رفوزه هاي پرسپوليس را مي شنويم محمد مايلي كهن كه سر نخواستنش دعوا است مي گويد دنيزلي دانش فني ندارد مي پرسيم آيا امكان دارد كسي كه دانش فني ندارد در فوتبال معتبر تركيه  با سه تيم مختلف قهرمان شود و بر مسند سر مربيگيري تيم ملي بنشيند ؟آيا دانش فني كم مي تواند از بشيكتاش تيمي بسازد كه در اولترافورد آن بازي را در برابر منچستر يونايتد كند ؟ خود مايلي كهن چه دانش فني دارد ؟ دانش فني او در شهرداري تبريز و فولاد خوزستان و سايپا  تيم اميد كشور را بارها ديده ايم  از سوي ديگر ناصر ابراهيمي را شاهد مي آوريم كه مي گويد كار فني استيلي از دنيزلي بهتر است مي پرسيم بايد اينقدر از نظر روحيه در بغض و كينه  باشيم كه همه چيز را زير سوال ببريم ؟ خود ناصر ابراهيمي كه از ماشين سازي اخراج شده  چه توجيهي در مورد كارنامه  اش دارد ؟ او خود كسي است كه از يك غوره سرديش مي كند و چنين همه چيز را زير سوال مي برد و با يك مويز چنان گرمش مي شود كه كنار زمين پشتك مي زند نمونه اي از روانشناسي فوتبال ما نيست ؟ فوتبالي  كه نمي خواهد تقصر ها را به گردن بگيرد و مرتبا سعي در تخطئه دارد مي تواند موفق باشد ؟ فوتبالي كه بهانه مي گيرد چگونه مي تواند اندكي شباهت به  روحيه جهاني فوتبال مي تواند داشته باشد روز گذشته بارسلونا نا اميد باز هم 7 گل مي زند در شنبه گذشته بايرن مونيخ نا اميد از دستيابي به عنوان قهرماني بوندس ليگا مي برد در ايتاليا ميلان  كم اميد به قهرماني مي برد و امروز بازي بزرگ منچستر سيتي و منچستر يونايتد به طور حتم يك نبرد سخت براي شاگردان  فرگوسن است اما  ما خيلي راحت سخن از  عوامل خارجي مي كنيم و كيفيت سر مربي شناخته شده را در آستانه بازيهاي آسيائي زير سوال بغض و كينه خود مي بريم  آيا با اين روانشناسي فوتبال ما موفق مي شود ؟  پاسخ به اين سوال مسلما منفي است

 تورج عاطف

از پپ گوارديولا تا  فوتبالي ها ما


 خبر استعفاي پپ گوارديولا جهان فوتبال را دچار شوك عظيمي كرد بزرگ مرد فوتبال بارسا و تيم ملي اسپانيا كه در طي 4 سال حضورش در بارسلونا از 17 جام ممكن صاحب 13 جام شد اعلام  مي كند  كه از بارسلونا مي رود زيرا معتقد است كه بارسلونا شايسته بهتر از او است نگاهي به اين مرد بزرگ فوتبال مي كنيم  پپ كه بعنوان يك سر مربي بنيان گذار سبك جديد  در فوتبال جهان يعني تيكي تاكا بود ترجيج مي دهد كه به گوشه اي رود و كمك وفادار او در اين سالها جانشينش مي شود  براستي نبايد فوتبال جهان به خود ببالد كه چنين فرزندي را داشته است؟ نگاهي پر افتخار بعنوان يك طرفدار فوتبال و بارسلونا و  تيم ملي اسپانيا و تيكي و تاكا به پپ مي كنم و نگاه پر حسرت را به افقي به نام فوتبال ايران مي افكنم براستي ما بايد در اين فوتبال موفق باشيم ؟ چگونه در اين فوتبال مرداني به جسارت و صداقت و دانش پپ نداريم ؟ شايد دانش و تجربه  امري اكتسابي و مستلزم حضور در فوتبال سطح بالائي چون بارسلونا و برشا و تيم ملي اسپانيا باشد اما جسارت و صداقت كه مي توان از هر كجا يافت ؟ چرا در فوتبال ما جسارت نداريم كه مردانه حضور و يا عدم حضور داشته باشيم ؟ صداقت ما كجاست؟ نگاهي به برخي از وقايع فوتبال مي افكنيم تا منظور نگارنده بيشتر مشخص شود

1/نگاهي به هنكه مربي مشهور استقلال مي كنيم او مي گويد از زماني كه مجيدي را از دست داديم به اين باور رسيديم كه قهرماني را هم باختيم خيلي درد آور است كه هنكه  بجاي اين كه معيار هاي فوتبال نوين را براي  فوتبال ما بياورد خود اسير گزافه گوئي هاي رايج فوتبالفارسي شده است از هنكه مي پرسيم آيا فوتبال آلمان هم امروز بخاطر اين كه بات اشتوبر در فينال نيست بايرن مونيخ را شكست خورده مي داند ؟ در جام جهاني 2010 غيبت ميكائل بالاك باعث شد كه جوانان يوآخيم لو به فكر بازگشت زود هنگام به خانه باشند ؟ در يورو 2008 و جام جهاني 2006 چنين نگاهي همراه فوتبال آلمان بود ؟ روزي كه مجيدي از استقلال رفت اين تيم با چند امتياز اختلاف در صدر جدول و قهرمان نيم فصل بود   چگونه هنكه در آن روز به فكر از دست رفتن قهرماني بود ؟ چرا تيم به فكر جانشين نيافتاد ؟ چرا  مخالفت جدي نكرد؟

2/مظلومي سر مربي استقلال هم مي گويد چون بازيها به صورت هم زمان برگزار نمي شد  ما در برابر شهرداري تبريز نتيجه نگرفتيم  از او مي پرسيم هفته پيش كه هم زمان بر گزار شد به چه دليل تراكتور سازي و سپاهان نتيجه گرفتند و باز شما نتيجه نگرفتيد  ؟ و از سوي ديگر همه جاي دنيا دنبال همزماني هستند و تا به حال نشنيديم  كه  سر مربي هم زمان نبودن را عامل ضعف تيمش بداند چرا مظلومي جسارت پذيرش خطا را ندارد ؟ تاكتيك مظلومي در بررابر شهرداري تبريز چه بود ؟ اين تيم دفاع مطلق مي كرد آيا مظلومي انتظار ديگري داشت؟

3/ فتح الله زاده مي گويد بعضي از اعضاي هييت مديره استقلال نمي دانند رحمتي فوروارد سرزن نبوده و دروازه بان است اما با اين همه فتح الله زاده با اين آقايان همكاري  و حتي آنها را تاييد و حتي مي خواهد سال ديگر در كنار آنها باشد چرا فتح الله زاده  رسما نمي گويد كه اين آقايان چه كساني هستند و به چه دليل آنها را تحمل مي كند ؟ چرا فتح الله زاده سال ديگر در كنار اين هييت مديره بعنان عضوي از آنها خواهد نشست ؟

4/ حكايت كاظم اوليائي در اين ميان چيست ؟ او اين روزها مرد خبر ساز فوتبال  استقلال است و مرتبا حكايت جدائي مدير عامل را عنوان مي كند و گوئي فكر مي كند او بود كه سر دسته انتقال تيم پاس تهران بزرگ به همدان زادگاهش شد و چه  اصراري براي اين انتقال داشت امروز به همت اين آقا تيم پاس تهران كه تبديل به پاس همدان شد در چه حالي است ؟ اين آقا چه گلي به سر پاس تهران زد كه حالا مي خواهد تيم  استقلال را آباد كند ؟

 از آبي ها گفتيم حالا نوبت قرمز ها مي پرسيم

1/ چرا كريمي به تبريز نرفت ؟  خودش مي گويد مصدوم است و از سوي باشگاه اعلام مي شود كه خسته است مي پرسيم  اگر كريمي مصدوم بود چرا با تيم نرفت ؟آيا او نمي توانست در كنار تيم حضور داشته و به تيم روحيه دهد ؟ او كاپيتان تيم و رهبر و ليدر بود  از سوي ديگر اگر او خسته است مي توانيم بپرسيم در حاليكه در بازي با سايپا يك نيمه استراحت كرده باز خستگي را بهانه كرد ؟ و اگر مصدوم نيست چرا كميته پزشكي باشگاه مصدوميت او را تاييد نكرد ؟كريمي مي خواهد دنيزلي نباشد ؟ مي پرسيم او با كدام سر مربي خوب بود ؟ او در استيل آذين مشكل داشت با قطبي مشكل داشت با علي دائي مشكل داشت با برانكو مشكل داشت  آخر او با كدام سر مربي خوب است ؟ چرا حالا كه عمر فوتبال او هم رو به پايان است باز  ايراد مي گيرد ؟

2/ رويانيان مي گويد كه او بهتر از حسين هوشيار و معمار زاده گلري مي كند مي پرسيم چرا ايشان حسين هوشيار را به صرف يك بازي در برابر استقلال در نيمه نهائي جام حذفي به تيم منتقل كرد ؟ نقش علي پروين چه بود ؟ رئيس سازمان فوتبال پرسپوليس !! به چه دليل اجازه انتقال  حقيقي را داد و به جايش يك گلر بي تجربه از ليگ اول را گرفت ؟ آقاي رويانيان مقصر نداشتن گلر خوب  بر عهده كيست ؟ چرا حقيقي را فراري داديم ؟ در كجاي دنيا براحتي گلر در نيم فصل منتقل مي شود ؟ آيا چلسي حاضر است پيتر چك را و يوونتوس بوفون را و رئال مادريد كاسياس را و بايرن مونيخ نوئر را  در نيم فصل بفروشد ؟ رويانيان در نيم فصل چه بازيكن موثري براي ليگ برتر خريد ؟  پروين چرا سكوت مي كند ؟آيا او مقصر نيست ؟

3/ مصطفوي مي گويد تيم دائي خوب بسته نشده بود و به نوعي مي خواهد از بذل و بخشش هايش در هنگام پست مدير عامليش در پرسپوليس بگويد مصطفوي در حالي سخن از بسته شدن خوب تيم پرسپوليس مي كند كه اولين اصل بسته شدن يك تيم يعني انتخاب سر مربي و بعد بسته شدن تيم با نظارت او سخني نگفت همه يادمان نرفته كه  مصطفوي يك سري بازيكن گرفت و بعد در روزهاي پاياني تعطيلات پيش از شروع فصل به همت پولهاي آقاي هدايتي  به دنبال افشين قطبي رفت و بعد هم او نتيجه نگرفت و بعد قصه افشين پيرواني شروع شد و بعد هم عمر رياستش  طولي نشد و جاج عباس انصاري فرد آمد و وينگادا را آورد و حالا تيم در خطر از دست دادن 6 امتياز  و  حذف از ليگ قهرمانان آسيا است براستي مصطفوي از چه كارنامه خود دفاع مي كند ؟ دائي كه نمي توانست خودش بازيكن بياورد و از سوي ديگر  مصطفوي هم اجازه نداشت اول بازيكن بياورد بعد دنبال افشين امپراتور !! برود

چرا فوتبال ما صداقت و جسارت و قبول مسئوليت را ياد نمي گيرد ؟

 

تا به كي عذاب بكشند ؟

امروز مي خواهم از تماشاچيان بنويسم كه همه ظاهرا به آنها احترام مي گذارند اما در اصل بيشترين رنج به آنها داده مي شود و با كوچكترين اتفاقي در ورزشگاه هم به آنها لقب تماشاچي نما و اوباش و... داده مي شود دوست دارم  همه ما به خود آئيم و ببينيم اين بندگان خدا كه گناهي جز اين ندارند كه عاشق ورزش هستند  چه رنجي مي كشند نمي دانم ديروز مردان تصميم گيرنده اين ديار نگاهي به بازي پنجم فينال غرب آسيا بين تيمهاي مهرام و الرياضي كردند و يا اين كه غرق در روز مرگي هاي همه ما بودند اما اگر اندكي نگاهي به اين سيل مشتاقاني كه براي مسابقه نماينده هم وطنشان با نماينده لبنان پا به سالن گذاشتند با ديده خدمتگذاري و نه طلبكاري مي كردند شايد اندكي به خود مي آمدند تمامي بسكتبال در روز گذشته فرياد يك سالن مخصوص بسكتبال براي شهر تهران را  فرياد كرد  ديروز سر مربي تيم الرياضي مي توانست از  كمبود امكانات يك سالن مخصوص بسكتبال سو استفاده كند و بازي را به تعطيلي بكشاند او بي دليل سعي در متشنج كردن جو ورزشگاه نداشت او مي خواست از ازدحام و كمبود امكانات و فشاري كه به تماشاچي مي آمد سو استفاده كند و آنها را وادار به واكنش نمايد تا بازي تعطيل شود اما تماشاچي نجيب  نشست و تيم خود را تشويق كرد و باز هيچ نگفت و فرياد نزد كه چرا بازي كه مي توانست حتي 50000 تماشاچي را به سالن بكشاند اين گونه برگزار شد همين داستان را عادل در برنامه خودش نشان مي داد تماشاچي اصفهاني در شهري كه ميلياردها دلار صادرات فولاد و... داشته التماس مي كند كه اجازه ورود به ورزشگاهي دهند كه جائي براي نشستن نداشته است  مردمي كه بليط خريد بودند اما با آنها رفتاري چون تبهكاران مي شد  مردمي كه حتي با معلوليت به ورزشگاه مي آيد به نماينده فدراسيون التماس مي كند كه بگذارند كه حالا كه نمي تواند فوتبال با پاهاي معلولش بازي كند حداقل لذت ديدن فوتبال را داشته باشد و از پشت فنس  رهائي يابد همين داستان را در هنگام بازي سايپا و تراكتور سازي  را در كرج ديديم و يا به ياد داريم در شهر قم و در هنگام بازي پرسپوليس و صبا چه اتفاقهائي افتاد تماشاچي تراكتور سازي كه از كوه و كمر بايد بگذرد تا فرياد بزند غيرت آذري تمام نمي شود بايد احترام داشته باشد تماشاچي آباداني كه روي گنج ايران نشسته است بايد حرمت داشته باشد در انزلي و رشت  تماشاچي بايد توجهي داشته باشد چرا راه دور رويم در مسابقات واليبال در آمل شاهد بوديم كه تيم كاله اين شهر چه در خواستي براي افزايش  سالن داشت ؟ اين كه حكايت هاي طولاني  چون تجهيز  قصه نقش جهان  اصفهان و يادگار امام  تبريز و ثامن مشهد همچنان ادامه دارد يك بحث است اما اين كه باز هم پيروز مي شويم و باز هم بي توجهي مي شود درد ديگري است آخر بايد اين همه سال طول بكشد تا اصفهان كه روزگاري از نصف جهان نام داشت اين همه رنج به عاشقان فوتبالش دهد ؟آخر در كجاي اين قاره آسيا شهري كه دو نايب قهرماني ليگ قهرمانان آسيا را دارد چنين محروميت به طرفدارانش مي دهد ؟ بسكتبال ما كه به المپيك رفت در ميان بزرگان جهان حضور داشت بايد از داشتن يك سالن اختصاصي در پايتخت در مضيقه باشد ؟ حرفها زياد هستند اما ديروز را بايد روز نجابت گذاشت روزي كه تماشاچيان عاشق ايران را ديديم تماشاچيان كه به ورزش و سلامتي و شور و نشاط عشق مي ورزند اما كسي به آنها نگاه هم نمي كند  تماشاچياني كه خيلي راحت زير تيغ  كميته هاي انضباطي عجيب و غريب براحتي مي رود محروم مي شود و ملقب به هر چيزي مي شود اما باز هفته ديگر به عشق تيمش در سالن ها و استاديوم ها حاضر است ديروز مهرام  در غرب آسيا آقائي كرد اما تماشاچي ايراني نشان داد كه  نجيب است كه سكوت مي كند و روي تير برق و درخت و ... مي نشيند و بليط مي خرد به ورزشگاه راهش نمي دهند و حتي كتك مي خورد  اما باز فرياد عشق مي زند و وقتي كه فاجعه اي چون نابينائي سرباز احمدي و كشته شدن در هنگام بازي ايران و ژاپن  در راه مسابقات جام جهاني 2006 رخ مي دهد باز تنها او مقصر است بد نيست در آخر هم بگوئيم كه در پي  در گذشت  بازيكني در ليگ فوتبال ايتاليا  قوه قضائي مشغول بررسي  اين موضوع است كه چرا ماشين پليس پارك شده در مدخل ورودي ورزشگاه باعث شده كه آمبولانس با سه دقيقه تاخير به محل حادثه برسد اما ما در اينجا همچنان تماشاچي را مقصر مي دانيم با او نامهرباني مي كنيم و او را به  از دست جان و روان و حتي انگيزه هايش براي حضور در ورزشگاه ها سوق مي دهيم افسوس و باز هم افسوس  كاش به خود آئيم

تورج عاطف

حالا نوبت فوتبال است

 نمي دانم چند نفر از شما نام زهره خالقي بانوي بسكتباليستي را شنيده باشيد كه پيشنهاد يكي از تيمهاي اماراتي براي بازي در ليگ بسكتبال آنها به نام " خليج  العربي " را نپذيرفت ؟ زياد تعجبي ندارد آنقدر غرق در روزمرگي هاي خود هستيم كه قهرمانان باشرف و با اعتقاد  و وطن پرستان ما را خودمان مدفون مي كنيم  و نمي بينيم كه چگونه  بانوي ورزشكاري بخاطر نام مسابقاتي پشت به همه امكانات و آينده طلائي  مي كند تا ايرانش جاودانه باشد

آري شايد امروز زمان ياد آوري باشد  امروز روزي است كه كشوري  به نام امارات از انجام بازي دوستانه با ما سر مي زند و قرار است چند امير نشين در روز چهارشنبه در جلسه اي در شوراي  امنيت خليج فارس نشسته و در مورد اين مسئله موضوع گيري كنند به بازي هاي سياسي كاري ندارم اما حالا كه آنها بازي فوتبال را به سياست كشيدند بد نيست ما هم بازي كنيم چند سال است كه نسبت به اين گستاخي اماراتي هم فوتبال ما بي تفاوت بوده است به ياد داشته باشيم فوتبال اين امير نشين مديون يك ايراني به نام حشمت مهاجراني است او پايه هاي اوليه فوتبال امارات را در اوايل دهه 80  ريخت و آنها توانستند به همت اين مرد كه در عمان هم خدمات زيادي كرده بود به جام جهاني 1990 صعود كنند هر چند كه آنجا   نمايش خفت باري از فوتبال آسيا را به نمايش نگذاشتند همان نمايشي كه كويتي ها در سال 1982 با بردن شتر در اسپانيا و جنجالها در بازي با فرانسه  در آوردند و باعث تعجب  و خشم سر مربي فقيد فوتبال فرانسه يعني ميشل هيدالگو و شاگردان معروفش چون پلاتيني و ديديه سيس و |‍‍ژان تيگاناا ... بوجودآوردند اما فوتبال ما نخواست كه به اين  جماعت درس بدهد بايد گفت بيشتر ستارگان ما بودند كه باعث رونق فوتبال آنجا شدند و حتي كار را به افراط كشاندند  بخاطر داريم كه چگونه علي كريمي بدون اجازه از استيل آذين راهي امارات شد تا در بازي دوستانه الاهلي شركت كند و يا فرهاد مجيدي تيم استقلال را رها كرد تا راهي امير نشين ديگري شود كه در آنجا هم خليج فارس را خليج  العربي و ابوموسي را متعلق به  امارات مي دادند اين كار را عقيلي و خلعتبري  هم درسال جاري و امثال دائي و عزيزي و باقري و عنايتي و كاظميان و نكونام و شجاعي و غلام رضائي و ناصر محمد خاني و پيرواني و چنگيز و.... در سالهاي دور و نزديك  كرده اند خوب به ياد داريم آنقدر فوتبال ما خواب بود كه در مسابقه اي دوستانه به مصاف تيم عمان رفت كه خود را براي ميزباني جام  خليج العربي آماده مي كرد و جناب مدير تيم ملي و سر مربي و بازيكنان بي توجه به پوسترهاي تبليغاتي منقش در ورزشگاه تيم ملي ما را به اين سيرك هدايت كردند و صد افسوس كه در مراسم افتتاحيه آن مسابقات مهمان ويژه  اي به نام حشمت مهاجراني هم حضور داشت !! چرا راه دور برويم در مسابقه دوستانه اي كه بين ايران و برزيل  در امارات برگزار شد مهمان شبكه  دوبي اسپورت حميد استيلي بود كه در مقابل اظهارات مجري كه مرتبا خليج پارس را خليج العربي مي گفت هيچ واكنشي نداشت  و اين تمامي ماجرا نيست براستي چرا فوتبال ما اين همه حقير عمل كرده است و حقارت را به جائي رسانده كه تيمي چون امارات بازي دوستانه خود را كه هيچ ارزشي براي فوتبال ما ندارد را لغو مي كند و طبق معمول فوتبال ما هم سكوت مي كند مي پرسيم چگونه در هنگام  مسائل  انتخابات فدراسيون فوتبال مرتبا از لابي هاي بحريني ها و ديگر كشورهاي عربي براي تعليق ايران مي گفتيم اما امروز فوتبال ما نمي تواند از فوتبال امارات شكايت كند ؟ مي گويند كه چون قرار داد با اين كشور نبستيم  و ما بار ديگر مي پرسيم چرا اينقدر تيم ما را  حقير كرديد كه بدون قرار داد به آنجا مي خواستيد كه برويد ؟براستي نوبت دفاع از ايران با استفاده از فوتبال چگونه ميسر مي شود ؟از ديد نگارنده بايد از بعد فوتبال درس بزرگي به كشورهاي خليج هميشه پارس قبل از جلسه چهارشنبه آنها بدهيم استقلال و سپاهان و پرسپوليس با سه نماينده كشورهاي حوزه خليج پارس ديدار دارند و بايد با قاطعيت آنها را شكست دهند و به آنها بگويند حذف بازي تداركاتي براي ايران هيچ اهميتي ندارد  خصوصا استقلال كه با الجزيره بازي دارد   ايرانيان امارات  بايد به واقع از جان مايه بگذارند

فوتبال ما بايد در تهران هم حمايت گسترده اي از  نماينده ايران يعني پرسپوليس در برابر الغرافه بكند اين كه فرهاد مجيدي در آن تيم بازي مي كند هيچ اهميتي ندارد مجيدي قابل احترام است اما او فعلا رقيب است و اين تازه اول راه است ما بايد شرايطي درست كنيم كه ديگر بهترين هاي فوتبال ما آنجا نروند و چون تفاله بيرون انداخته نشوند و دو باره تا آماده شدند به  آن سوي پرواز نكنند امروز عقيلي و خلعتبري و مبعلي كه از بازيكنان موثر ما در بازيهاي جام ملتهاي آسيا 2011 بودند تبديل به مهره هاي ناكار آمد شده اند و همين مجيدي وقتي بعد از چند سال بازي افت كرد به استقلال باز گشت ووقتي به اوج رسيد بار ديگر به آن سوي رفت و تيم خودش را تنها گذاشت براستي فوتباليستهاي ما تا اين اندازه از بعد مالي در مضيقه هستند ؟ بيائيم شرايط حضور فوتباليستهاي خود را در اين كشورها سخت كنيم بيائيم شان و ارزش تيم هاي ملي خود را حفظ كنيم و نگذاريم چند ياوه گوي به تماميت ارضي ما بي توجه باشند بيائيم از آن دختر بسكتباليست باشرف ياد بگيريم و بدانيم كه همه چيز پول نيست كاش فوتبال ياد بگيرد

تورج عاطف

كدام كار تيمي

گفته مي شود كه براي موفقيت هر تيمي بايد دو تيم مشغول به كار شوند كه يكي تيم داخل ميدان يعني كادر فني و بازيكنان  است و ديگري تيم بيرون ميدان است كه شامل مديريت و  قسمت اداري است و موفقيت هر تيم ورزشي منوط به عملكرد هر دوي اين دو تيم است اما در ورزش و فوتبال ما چنين اتفاقي مي افتد ؟ به مثالي توجه كنيد

 مصطفي دنيزلي  مردي كه علي رغم ادعاهاي منتقدين  آماتورش نظير خوردبين و ابراهيمي و كلهر ... بسيار حرفه اي است او سابقه حضور پر قدرت در سه تيم برتر تركيه و تيم ملي آن كشور را دارد و از اين رو وقتي حرف مي زند بايد به او حرفهاي او نگاه دقيق تري داشت  او در پاسخ به سوالي در مورد اتفاقات و تبعات بعدي بازي پرسپوليس و داماش مي گويد " در ليگ تركيه با اشتباهات داوري نه تنها بازي  بلكه قهرماني را از دست دادم در ايران هم چنين اتفاقاتي مي افتد ولي بايد توجه داشته باشيم  در امور باشگاه يك سري مسائل فني وجود دارد و يك سري مسائل اداري و پاسخ به مسائل اداري بر عهده بخش اداري  است " نگاهي به اين اظهار نظر دنيزلي كه مي كنيم به سراغ مصاحبه اخير علي دائي مي رويم او مي گويد  كه در زمان حضورش بعنوان سر مربي تيم ملي به كفاشيان اعلام كرده بود كه با كالموند مدير باشگاه باير لوركوزن مذاكره كند تا  آديداس اسپانسر لباسهاي تيم ملي شود ولي كسي به حرف او گوش نداد و سر انجام از توليدي او لباسها را خريدند !! و بخشي از مطالبات او را هنوز هم نداده اند از سوي ديگر او مي گويد  توسط خودش شرايط بازي با سوئد مهيا شده بود اما مدير تيمهاي ملي  اي ميل انجام اين بازي را در تقويمش جا گذاشت از اين رو مجبور شديم با كويت بازي كنيم  نگاهي به اين دو اظهار نظر دو سر مربي سابق تيمهاي ملي ايران و تركيه و كساني كه در تيم پرسپوليس مربيگري كرده و يكي  همچنان ناخداي  كشتي پرسپوليس است  با دقت كه بكنيم مي فهميم چرا در فوتبال ما اين همه سرگشتگي و در فوتبال تركيه  پيشرفت وجود دارد حتي اگر امروز گرفتار مشكل تباني است

 در فوتبال ما بخش اداري كه شامل مدير عامل و هييت مديره و يا اصولا مديريت است مرتبا در مورد مسائل فني اظهار نظر مي كند و خيلي راحت سر مربي تيمهاي تحت سر پرستي خود را جا به جا مي كنند و از سوي ديگر حكايت علي دائي است مي پرسيم در آن زمان كه ايشان سر مربي تيم ملي فوتبال ايران بودند چه اصراري داشتند كه تيم ملي البسه آديداس را بر تن كند ؟ حتي اگر كار ايشان را از سر خير و دلسوزي بدانيم آيا سر مربي تيم ملي فوتبال هيچ كشوري در مورد اسپانسر شيپ و البسه تيم ملي در گيري ذهني پيدا مي كند ؟ در اين ميان كميته بازاريابي فدراسيون كجا بود و اصولا چه اصراري داشت كه به حرفهاي علي دائي گوش فرا دهد ؟ از سوي ديگر كار علي دائي بود كه براي بازي تداركاتي از نفوذ خود استفاده كند ؟ مدير تيم هاي ملي كه به قول علي دائي حتي توانائي اين را نداشت كه اي ميل  بازي تداركاتي را به اطلاع همگان برساند و در تقويمش جا مي گذارد بنا بر چه دليل ديگر بايد بر آن پست مي نشست ؟ آيا اين مدير از همان جنس مديراني نبود كه  يادش رفت بازيكن  محروم تيم ملي اميد را چك كند تا آن فاجعه  حذف تيم ملي اميد در راه مسابقات المپيك پيش نيايد ؟  امروز فوتبال ما همان مديران را دارد و باز شاهديم كه  همان اتفاقها مي افتد مي پرسيم  اين چگونه مديريتي است كه كار مند هتلي مي تواند جلوي كارلوس كي رش سر مربي تيم ملي فوتبال ما را بگيرد و از او پول اينتر نت طلب كند ؟   و يا اين كه شاهديم كه بار ديگر بدون هيچ كميته فني اصولي امثالي چون منصوريان دو باره به فوتبال ملي ما تحميل مي شوند و قرار مي گذارند كه كي رش كه مسئول مستقيم انتخاب سر مربي براي تيم ملي  پشتيبان تيم ملي است او را تحمل كند ؟آخر  نمي شد كه فدراسيون همان كار اصلي خود يعني پرداخت وجه مخارج كي رش را انجام مي داد و كار انتخاب سر مربي  براي تيم زير 22 سال ما را به كي رش واگذار مي كرد ؟  و يا مي شنويم كه بازيكن برزيلي و معروف  تيم الجزيره رسما اعلام مي كند كه به ايران ديگر نمي آيد زيرا وسايل اوليه پذيرائي از تيمش كه شامل يك اتوبوس آبرومند و بدون صندلي شكسته شده را مديران استقلال مهيا نكرده اند اما در همان روز شاهديم كه مدير عامل باشگاه استقلال بي هيچ دانش فني سرمربي و آرش برهاني را جريمه مي كند و نمي داند كه اگر در باشگاه استقلال به قول او كميته فني وجود دارد  بايد كه آنها در اين مورد نظر دهند  و از  اين قصه ها  در فوتبال ما فراوان است/

از سخن سعدي تا بغض معاويه

جهان در سماع و مستي و شور

 ليك نبيند در آينه هيچ كور

سعدي

 جنجال بازي انتخابات فدراسيون فوتبال همچنان ادامه دارد   گفته مي شود كه سازمان بازرسي كل كشور نسبت به حضور علي كفاشيان در فدراسيون فوتبال  اعتراض دارد و از سوي ديگر گروه كفاشيان و طرفدارانش بار ديگر به حربه تعليق دست زده اند خوب بخاطر داريم كه علي كفاشيان  بارها از اين حربه در جريان  دوره پيشين حضورش در فدراسيون فوتبال  استفاده كرده بود و هر بار اعلام مي كرد كه از فدراسيون نمي رود حتي به قيمت اين كه فدراسيون فوتبال ايران تعليق شود كفاشيان بخوبي درد تعليق را  در هنگام بر كناري محمد دادكان شناسائي كرده و از آن بعنوان درمان خودش استفاده كرده بود و از اين رو بسيار ساده است كه پنداريم كفاشيان اين بار بخواهد كه آسان از اين پست كناره گيري كند خصوصا آن كه بحريني ها و شايد عربستاني ها  بي ميل نباشند كه با  دخالت سازمان بازرسي كل كشور در  امور فدراسيون  بهانه اي گير بياورند امابيائيم به گونه ديگر به مسئله بنگريم آيا به واقع  اين مسئله باعث تعليق فوتبال ايران مي شود ؟ طرفداران حضور كفاشيان مي گويند كه اين گونه خواهد بود حتي  براي اثبات حرف خود دليلي بيان نمي كنند و تنها استناد به بركناري  دادكان دارند و يا اين كه نام كفاشيان  در سايت فيفا درج شده است و از سوي ديگر از سوي حميد سجادي  عنوان مي شود كه امور داخلي كشور به فيفا ربطي ندارد و او هم مدارك قاطعي ارائه نمي دهد  و در اين ميان اظهار نظر وزير ورزش هم جالب است كه مي گويد  اگر لازم باشد انتخابات را مجددا برگزار مي كند !! به سخن سعدي اشاره داريم  چرا  در آن مجمع و روزهاي قبل از آن كسي از اين حكايت ها به درستي پرده بر نداشت ؟ ملاك انتخابات  چه چيز هائي بود ؟ بهر حال در مملكتي زندگي مي كنيم كه به مانند بسياري از جاهاي دنيا شرايطي براي حضور  افراد در هر پستي حتي به غلط و يا  به درستي تعريف شده است بعنوان مثال شرايط سني و تحصيلي و سابقه مرتبط و عدم سو پيشينه و امضاي  اعضاي مجمع از جمله شرايط هست مي پرسيم آيا انتخاب كفاشيان  دليلي برا اين نمي باشد  كه در آينه روزگار نه وزير ورزش و نه معاونينش و نه مجمع فوتبال  لختي  واقعيتها را نديدند؟ اصلا مسئله حضور و يا عدم حضور او مهم نيست همه مي دانند حب جاه و مقام و شهرت باعث حضور مردي شد كه حتي نام بازيكن مشهوري چون اشكان دژاگه را نمي داند اما  بقيه نهادهاي نظارتي كجا بودند ؟  ما چرا نمي خواهيم از خود بپرسيم كه امروز در هنگام حضور مجدد كفاشيان بر پست  رياست و انتخاب  هادي آيت اللهي رئيس قبلي هييت فارس  بعنوان  دست راستش مي توانيم براحتي بفهميم چرا   غلام پيرواني سر مربي تيم ملي اميد شد ؟ چرا نبايد بفهميم كه ورزشگاه  حافظيه علي رغم مشكلات بي شمار مجددا  براي فينال جام حذفي تاييد مي شود زيرا مربوط به حوزه مديريتي سابق اين مدير ارشد امروز فوتبال ما است ؟ اگر فوتبال ما تعليق شود آيا امير عابديني كه آن گونه اصرار به ادامه انتخاب علي كفاشيان داشت باز هم مي تواند سينه سپر كند ؟  علي پروين مي گويد چرا حالا به فكر   بازنشسته ها افتادند او حق دارد اما مي گوئيم  قانوني وجود داشته ومجمع خبر از آن نداشته  است آيا نبايد  به اين مجمع تير خلاص  زد ؟ آيا  اگر  كسي را بكشند قاتل مي تواند بگويد كه از قانون خبر نداشته پس به زندگي ادامه بايد داد ؟ اين افرادي كه براي فوتبال ايران تصميم مي گيرند  را چه كساني تاييد مي كنند ؟ مجمعي كه انتخاب اولش علي كفاشيان بود زيرا  نمي خواستند   نفر ديگر انتخاب شود قابل  نقد نيست ؟ مي گوئيم اين آقايان بايد به فوتبال عشق مي ورزيدند به آن اشراف داشتند  كه  اگر داشتند به صرف بغض با معاويه انتخاب نمي كردند و مي انديشيدند كه اين علي كفاشيان به درد اين فوتبال مي خورد؟اين آقايان كه  اين همه تابوي تعليق را به سر ما مي كوبند در مورد تيم ملي اميد عراق كه بازيكن صغر سني داشت چه كردند ؟ مجمعي كه ديد كفاشيان آنقدر ضعيف عمل مي كرد  دو باره انتخاب كردند و فردا در صورت تعليق بايد كه محاكمه شوند و اگر تعليقي نشد بايد باز هم پاسخگو باشند كه با چه دانش و تجربه اي كفاشيان انتخاب شد ؟ از وزارت جديد ورزش مي پرسيم چرا بايد سازمان تربيت بدني بزرگ مي شد و تبديل به وزارتخانه مي شد ؟ آيا نبايد مديريت  هم رشد مي كرد ؟ آري نمي خواهيم كه ببينيم و چنين است كه باز شعر سعدي را نجوا كنيم

جهان در سماع و مستي و شور

 ليك نبيند در آينه هيچ كور

سعدي

اگر از خواب گران بر خيزيم ولي ...

چقدر ساده به مسائل مي نگرم و از ياد مي برم كه هدف اصلي ما چيست ؟ امروز در بي خبري  خواهيم ماند تا سر انجام شايد از خواب گران بر خيزيم

 

خواب گران ؟

آري در خواب گران هستيم اين روزها عادل فردوسي پور بايد به گوشه اي رود و حكايت  سخنانش به ميان نيايد  و شايعه اي است كه مي گويد  از سوي وزارت ورزش از او شكايت كرده اند  براسي شكايت بهر اين كه عادل خواست كه از خواب گران بر خيزيم ؟ اميد كه چنين نباشد اما سوال هنوز پابر جا است كه چرا برنامه 90 كه اختصاص به مناظره سه كانديدا  پست ريايت فدراسيون فوتبال  بود به گونه به فراموشي سپرده شد ؟ براستي وحشتي از اين برنامه بهر چه بود ؟ مگر خواب بوديم و نمي دانستيم كه كفاشيان و عزيز محمدي و يا قريب چه كساني هستند ؟ قريب شايد تا حدي غريب بود و شايد به قول رفيقي به گونه اي فريب خورده بود تا  بار ديگر وارد بازي فوتبال شود  اما كفاشيان كه شادابيان مي خوانندش كه معلوم بود ؟ نگاه كنيد به اولين اقدام او كه انحلال سازمان ليگ بود براستي نبايد از خودمان بپرسيم كه  چگونه سازمان ليگي كه در عمر 24 ساعته كفاشيان دوم منحل مي شود در روزگار حكمراني اول او در فوتبال 4 سال دوام دارد ؟ اين چه رياستي بود كه  اين آقا داشت ؟ آري بايد در خواب گران باشيم و بس كه اگر نبوديم سكان فوتبال را دو باره اين گونه سهل  و آسان به آزمودن دو باره رفوزه ها نمي داديم

آري در خواب گران هستيم كه خوشحال بوديم كه با قطر مساوي كرديم و نفهميديم كه تيم ملي دچار مسئله بزرگي است آنقدر غرق حذف عربستان و بحرين بوديم كه از ياد برديم كه قطر تيمي كه با سرمايه گزاري فراوان بر روي باشگا ههائي چون الريان و السد  و... توانست قهرمان ليگ قهرمانان باشگاه هاي آسيا شود اما تيم استقلال كه حتي سرمايه هائي چون مجيدي و كرار را بعلت ضعف مالي   و مديريتي از دست داده و تيموريان و جباري هم  به علت مصدوميت نمي تواند داشته باشد مي تواند در خاك قطر در بازي افتتاحيه گروهش شكست دهد آري از ياد مي بريم كه  اين پيروزي شيرين است اما حالا مي تواند تلخي تساوي در برابر تيم ملي قطر را در تهران برايمان تداعي كند  آيا از خواب گران بر خواستيم و مي انديشيم كه چگونه در فاصله 6 روز كابوس تيم نا آماده ما براي مرحله دوم به سراغمان آمده است ؟ چرا بايد تيم  ملي قطر در تهران آن گونه به ما گل بزند و پيمان يوسفي شاد ماني كند بجاي آن كه ما را به خود آورد كه نبايد تيم ما اين گونه مي شد الرين با بازيكنان خارجي و در زمين خودش به  استقلال نماينده شايسته فوتبال ما مي بازد و براستي اگر هم موقعيتي ايجاد كرد خيلي هم شانس آورد كه استقلال زود تر به گل نرسيد و حتي پنالتي اش سوخت آيا حالا پس از يك هفته مي توانيم از خواب گران بر خيزيم ؟آيا مي توانيم باز هم خوشحال بهر حذف بحرين باشيم اما نيانديشيم كه چگونه نكونام و  دژاگه و كريمي و عقيلي و خسرو حيدري و كريم انصاري فرد و خلعتبري .... نتوانستند  قطر را در تهران گل باران كنند ؟  روزهاي اين هفته همواره با خواب آلودگي بود اين خواب آلودگي در فوتبال ما از روز بازي با قطر بيشتر شد و عدم پخش برنامه عادل به شدت آن افزود انتخابات سراسر حرف و حديث و به قول سازمان بازرسي كشور غير قانوني كه منجر به انتخاب مجدد كفاشيان شد بار ديگر ميزان دهان دره را بيشتر كرد اما استقلال با برد در برابر الريان توانست ما را به خود آورد ؟ در حالي كه اين مقاله را مي نگارم اميد دارم كه سپاهان و پرسپوليس هم سيلي ها بيدار باش بيشتري به ما بزنند كه از ياد مي بريم اهداف فوتبال  ما بزرگتر هستند  استقلال بادكنك دلخوشي حذف بحرين را تركاند  برد استقلال شادي به ما داد كه بدانيم كه اگر پول نداريم و سرمايه گزاير نمي شود و برنامه ريزي مشاهده نمي كنيم و مديريت ما چيزي در حد آقاي شادماني و دوستانش هستند اما فوتبالي داريم شايسته در نزد بچه هاي  واقعي ايران كه فارغ از هر بازي جوجه روزنامه نگارها  بي رنگ است يك فوتبالي كه مي گويد ايران ببرد به رنگ آبي و يا زرد و يا سرخ باشد دلمان نگران است و آرزوي بيداري از خواب گران داريم و زير لب زمزمه خسرو گلسرخي را دارم

 اگر از خواب شب یلدا ما برخیزیم
اگر از خواب بلند یلدا ، برخیزیم
ما همین فردا
کاری خواهیم کرد
کاری کارستان

 كاش چنين بادا

يك اتفاق خوب

قفس توري تمامي دغدغه هاي يك مسابقه فوتبال است و حفاظت از اين قفس باعث شده كه در تاريخ فوتبال قهرمانان بزرگي به دنيا معرفي و گاه به گاهي هم بدترين و منفورترين ها در اين مكان زمين فوتبال مشخص شده اند تاريخ فوتبال دنيا سراسر از اين مثالها است شايد كسي نتواند منكر اين حكايت شود كه اگر والداير پرز دروازه بان ضعيف تيم برزيل 1982 در درون دروازه نبود برزيل قهرماني چهارم خود را در اسپانيا جشن مي گرفت و دينوزوف ايتاليائي بود كه بر خلاف همتاي برزيلش توانست قهرماني را به كشور لاجوردي ها ببرد  هيچ كس نمي تواند از ياد ببرد كه گوردن بنكس انگليسي چگونه تبديل به بزرگترين ستاره تيم جام جهاني 1966 شد و دروازه بان پنالتي گير آرژانتين كوچه آ بود كه اين تيم را به فينال جام جهاني 1990 رساند  مرداني چون دينو زوف  ايتاليائي و سپ ماير و شوماخر آلماني و فابين بارتز فرانسوي و ژان ماري فاف بلژيكي وپيتر اشمايكل دانماركي و ون درسار هلندي و ري كلمنس و پيتر شيلتون  انگليسي و توماژفسكي لهستاني و پيتر چك اهل چك و ... گوشه اي از نامهاي بزرگ جهان فوتبال هستند كه هيچگاه گل نزدند اما بسيار گل خوردند اما با اين همه از مشاهير جهان فوتبال جهان هستند در كشور ما نيز حكايتهاي چنيني زياد بوده اند مرداني چون عزيز اصلي و زنده ياد ناصر حجازي و احمد عابد زاده نامهائي بس بزرگ در فوتبال ما بوده و هستند و خواهند بود اما بايد بگوئيم كه هيچگاه دروازه بانها مردان چندان پر تنوعي نبودند امروز در بهترين باشگاههاي دنيا هم مي بينيم كه براحتي نمي توان يك دروازه بان بزرگ داشت سالها  طول مي كشد كه رئال مادريد بتواند باز هم كاسياس را داشته باشد در بارسلونا ويكتور والدز دروازه بان خوبي  است اما هيچگاه نتوانست در حد زو بي زارتا باشد در منچستر يونايتد بحران دروازه باني همچنان وجود دارد قصه تلخ دروازه بان در آرسنال نيز هست در فوتبال كشورمان بغير از مهدي رحمتي ديگر دروازه بان در كلاس او يافت نمي شود و اين حكايت قبل از او هم وجود داشت و مرداني چون ميرزاپور و برومند و طباطبائي و فنائي و نكيسا هيچگاه نتوانستند جاي عابد زاده را پر كنند همان طوري كه سالها طول كشيد تا كسي بتواند جايگزين ناصر خان حجازي شود و به ياد داريم در دهه60 و بعد از خروج اجباري ناصر خان حجازي از تيم ملي بعلت طرح مضحك 27 ساله ها مرداني چون  احمد سجادي و شاه نباتي و بهروز سلطاني و نادر فرياد شيران و رضائي و عليرضا رياضيات و ...آمدند اما عابد زاده ديگري بود اين قصه پس از عزيز اصلي هم وجود داشت در تاريخ فوتبال ما دروازه باني ايران يك موقعيت بزرگ را از دست داد روزي كه ناصر خان حجازي قرار بود براي منچستر يونايتد بازي كند اما فدراسيون فوتبال ايران نتوانست به او در مقطع انقلاب كمكي كند و ايران شانس بزرگي را از دست داد حالا پس از سالها شانس بار ديگر به در خانه دروازه باني ايران زده است از روسيه سر زمين بزرگ دروازه باناني چون لئو ياشين و رنه داسايف  مي شنويم كه قرار است علير ضا حقيقي به مدت 4 سال در روبن كازان اين كشور دروازه باني كند عليرضا حقيقي همان دروازه بان جواني بود كه به همت بزرگ مردي چون دنيزلي توانست در درون دروازه پرسپوليس امتحان شود اولين بازي او همراه با اخراج فرشيد كريمي در بازي سايپا و پرسپوليس بود و حقيقي جوان توانست با مهار ضربه پنالتي علي دائي نامي براي خود دست و پا كند حقيقي داراي اندامي بسيار خوب و روحيه اي پر از شوريدگي است اما در طي اين سالها پيشرفت چنداني نكرده است و حالا لژيونر شدن او براي اولين بار در تاريخ ايران كه دروازه باني راهي خارج شده است مي تواند خبر بسيار خوبي باشد چندي پيش كه شاهد بازي از رقابتهاي ليگ برتر جزيره  بوديم و مي ديديم كه دروازه بان تيم ملي عمان مي تواند در ليگ برتر انگلستان بازي كند براستي تاسف خورديم كه چرا اين اتفاق براي فوتبال ما رخ نمي دهد ؟و حالا خوشحاليم در سرزميني كه روزگاري ياشين و داسايف را داشته است حقيقي ايراني هم مي تواند به اندوخته هاي خود بيافزايد  اگر حقيقي بتواند در روبن كازان 4 سال خوب را پشت سر بگذارد با توجه به سن و سالي كه دارد شايد قفس توري تيم ملي ايران بتواند سالها نفس راحتي بكشد  حضور حقيقي در روبن كازان مي تواند در روزگاري كه فوتبال ما از بعد اعتبار و اقتصاد  در وضعيت نه چندان خوبي است يك نعمت باشد حقيقي جوان كه استعدادهاي فراواني دارد اما هيچگاه آموزش خوبي نديده است مي تواند شانسي به فوتبال ما دهد كه يك دروازه بان بين المللي داشته باشد اميد داريم كه حقيقي احساس مسئوليت كند حرفه اي بيانديشد و راه گشاي دروازه بانهاي ديگر اين مرز و بوم باشد حقيقي كه در جاده هاي حاشيه دار زياد  رفت و آمد كرده است بايد در سر زمين دروازه بانها خود را بشناساند دنيزلي به او فرصت حضور داد اما افسوس كه زود از ايران رفت و گرنه شايد حقيقي امروز شمار بازيهاي ملي اش خيلي زياد بود اما هنوز دير نشده است اميد داريم كه حقيقي و ديگر دروازه بانهاي كشورمان را در بازارهاي جهاني دروازه بان مشاهده كنيم حقيقي بايد خودي نشان دهد اميد كه چنين باشد